کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1397 تير 23، 20:55)generalparsa نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها من ثبت نام کردم

سلام ژنرال خوش اومدی  49-2 49-2
اعلام وضعیت

عاشق فاطمه زهرا / گروه آفتاب / هفته ی دوم / سبز
خدا رو شکر، خدا رو شکر که این هفته هم به خوبی و خوشی گذشت

ارزیابی:
برای این دور از مسابقات هدف اصلیم ارتباط بیشتر با امام زمان بود.
اصلی ترین مولفه اش هم این بود که صبح ها دعای عهد رو بخونم

خدا رو شکر، هر روز صبح خوانده شد.

امروز صبح با یه حالتی و ترس فراوان از خواب بیدار شدم
اما دعا رو باز بعد از نماز صبح خوندم

همه چی خوبه

فقط باید غذا رو بیشتر دقت کنم، یه خرده زیاد می خورم 4chsmu1 
وقت تلف کردنم هم توی روز یه ذره کم تر بشه بهتره، ولی خوبه،‌ فقط یه ذره با دقت بیشتری روز رو بگذرونم حل می شه 4chsmu1 

برنامه :

برای هفته ی بعد یکی دور روز اول هفته، با استرس خواهد گذشت
چند تا اتفاق رو باید ازش عبور کنم

آرامش خودم رو حفظ کنم و اگر سخت شد کارها و اتفاق های پیشبینی نشده افتاد، بالاخره راهی پیدا می شه برای حل مشکلات و خدا همیشه هست...

خدایا دعا می کنم که من و همه ی بچه های کانون رو کمک کنی....
(1397 تير 23، 14:39)آقای اراده نوشته است: [ -> ]هم گروهیای خوبم سلام 
ایشالا تا آخر امشب اعلام وضعیت های هفته قبل رو بررسی خواهم کرد.
ازتون در خواستی دارم 
این هفته روی برنامه گروه تعصب ویژه نشون بدین 
چون هفته قبل خیلی وضع گروه بحرانی شد 

نقل قول: اولویت اول اصلاح برنامه های اساسی ترک و بررسی علت شکست ها در هفته گذشته 
اولویت دوم برنامه هفته سوم گروه (نماز)

1- در راستای اولیت اول از سه همگروهی عزیزم محمد حامد و امید عزیز میخوام که دلیل شکستشون رو و راهکارشون برای اینکه اگر دفعه بعدی در اون شرایط قرار گرفتن مقابله کنن رو برامون شرح بدن 
محمد  Khansariha (8)
امید  Khansariha (8)
حامد Khansariha (8)
2- در راستای اولویت دوم چه برنامه های برای هفته جاری دارید ؟ چکار میکنید که امتیاز نمازتون بیاد بالا ؟ اگر موافق با ثبت وضعیت نماز ها در تاپیک قرار عاشقی هستین اعلام کنید .
محمد  Khansariha (8)
امید  Khansariha (8)
حامد Khansariha (8)
با تشکر  303

1- در راستای اولویت اول:
دلیل اصلیش اینه که  سالهاست لذت کاذب این کار بد زیر دندونام مزه کرده. اگر یه لذت بهتر می داشتم، شاید به سراغ این کار نمی رفتم. اگر مثلاً یکی بود که خیلی بهم محبت می کرد و هوامو داشت اون موقع شاید از محبت لبریز می شدم و دیگه احتیاج نداشتم کمبود خودمو در خ.ا جبران کنم. اگر می تونستم یه مسافرت عالی برم و از اون مسافرت لذت ببرم، شاید دیگه سمت گناه نمی رفتم. اگر ازدواج می کردم و یه ازدواج خوب داشتم و اگر اینقدر ترس از ازدواج نداشتم،اون موقع نیاز جنسی خودمو که یه چیز طبیعی و خدادادیه،در ازدواج و در یک رابطه سالم برطرف می کردم. ولی همه اینها فعلاً که برام فراهم نیست. البته یه چیز هست که می تونه جایگزین همه این ها بشه یا بهتره بگم مکمل همه اینها بشه و اون لذت رابطه با خداست. اگر این لذت رابطه با خدا رو با گوشت و خونم احساسش کنم،مسلم دیگه این لذت بزرگ رو با لذت کاذب و لحظه ای خ.ا عوضش نمی کنم.
شاید یکی از دلایل اصلی که متاسفانه رو میارم به خ.ا این باشه که یک آینده روشن جلو روم نیست. همه آینده ام برام مبهمه.البته در این ابهام همه اش هم جامعه و دولت مقصر نیست. بخش زیادیش برمی گرده به بی برنامه بودن زندگیم و باری به هر جهت زندگی کردن. می تونه این ابهام در آینده با یک برنامه ریزی صحیح مرتفع بشه.
دیگه اینکه عادت کردم متاسفانه استرس، خشم، ناراحتی، ناکامی و شکستهای خودما در زندگی، با خ.ا تسکین میدم.یعنی این کار بد برام مثل مسکّن عمل میکنه و برای چند لحظه یا چند دقیقه حالت ریلکس شدن بهم میده و این خیلی خیلی بده.
اگر هم بدونم یعنی اطمینان داشته باشم که با کنار گذاشتن خ.ا، سلامتیم بهم برمیگرده و همه مشکلاتی که از قِبَل اینکار بهم رسیده برطرف میشه، بسیار برای ترک انگیزه پیدا می کنم.


2- در راستای اولویت دوم:
نماز خوندنو دوست دارم خصوصاً نماز اول وقت.وقتی هم با طمانینه نماز می خونم و به کلمه های نمازم دقت می کنم و سعی می کنم همزمان با خوندن نماز، معنی اون رو در ذهنم برای خودم تداعی کنم، یه احساس آرامش توأم با لذت بهم دست میده. در این هفته فقط برام امکانش هست نماز ظهر و عصرمو به جماعت بخونم و موقع مغرب و عشا، مسجد در دسترسم نیست که برم نمازمو به جماعت بخونم. اگر اون موقع مسجد یا نمازخونه ای در دسترس داشتم، حتماً حتماً در نماز جماعت شرکت می کردم. با این وجود سعی خودمو می کنم که لااقل نمازمو اول وقت بخونم. در مورد نماز صبح خیلی برام ممکن نبوده که موقع اذان پاشم نماز بخونم.چون در این صورت بعدش نمی تونم بخوابم و در محل کار اذیت میشم. ولی اگر شب ها زودتر بخوابم که موقع اذان صبح بیدار بشم، خیلی عالیه.
چیزهای متفرقه ای که به نماز ربط داره هم خیلی میتونه کمکم باشه. مثلاً دائم وضو بودن خیلی عالیه. خوندن تعقیبات نماز خیلی خوبه و خوندن دعای عهد بعد از نماز صبح چیزیه که دارم روش کار می کنم. اگر در این بین یکی دو بار هم در این هفته بتونم قبل از اذان صبح،پاشم نماز شب بخونم دیگه نور علی نوره.
سعی کردم نماز زیارتی هم بخونم. به این ترتیب که هر روز یه دو رکعت نماز به نیت یکی از معصومین (ع) می خونم. این خیلی بهم کمک می کنه رابطه ام با امامان (ع) عمیق تر بشه. البته قرآن خوندن هم لااقل روزی یک صفحه با ترجمه در کنار نماز خیلی مؤثره. در تایپیک قرار عاشقی هم عضو هستم.
نقل قول: 1- در راستای اولویت اول:
دلیل اصلیش اینه که  سالهاست لذت کاذب این کار بد زیر دندونام مزه کرده. اگر یه لذت بهتر می داشتم، شاید به سراغ این کار نمی رفتم. اگر مثلاً یکی بود که خیلی بهم محبت می کرد و هوامو داشت اون موقع شاید از محبت لبریز می شدم و دیگه احتیاج نداشتم کمبود خودمو در خ.ا جبران کنم. اگر می تونستم یه مسافرت عالی برم و از اون مسافرت لذت ببرم، شاید دیگه سمت گناه نمی رفتم. اگر ازدواج می کردم و یه ازدواج خوب داشتم و اگر اینقدر ترس از ازدواج نداشتم،اون موقع نیاز جنسی خودمو که یه چیز طبیعی و خدادادیه،در ازدواج و در یک رابطه سالم برطرف می کردم. ولی همه اینها فعلاً که برام فراهم نیست. البته یه چیز هست که می تونه جایگزین همه این ها بشه یا بهتره بگم مکمل همه اینها بشه و اون لذت رابطه با خداست. اگر این لذت رابطه با خدا رو با گوشت و خونم احساسش کنم،مسلم دیگه این لذت بزرگ رو با لذت کاذب و لحظه ای خ.ا عوضش نمی کنم.
شاید یکی از دلایل اصلی که متاسفانه رو میارم به خ.ا این باشه که یک آینده روشن جلو روم نیست. همه آینده ام برام مبهمه.البته در این ابهام همه اش هم جامعه و دولت مقصر نیست. بخش زیادیش برمی گرده به بی برنامه بودن زندگیم و باری به هر جهت زندگی کردن. می تونه این ابهام در آینده با یک برنامه ریزی صحیح مرتفع بشه. 
سلام حامد جوون  Khansariha (8)
چند موضوع 
اول :
* در مورد لذت این کار درست میگی شما ...تجربه این کار نیروی محرکه ای برای مغز میفرسته و بهش میگه این کار برای تو لذت به همراه داشت . پس انجامش بده ... خصوصا وقت هایی که غمگینی ... وقت هایی که احساس تنها بودن در زندگی داری وقت هایی که عصبانی هستی و دلیلی برای زندگی خوب وجود نداره ... 
همین لذت هستش که پدر ما رو دراورده ... چون مغز ما هنوز نتونسته به خودش غلبه کنه و دستور بفرسته که این کار حقارتش و ضررهاش ده برابر لذت کثیفشه 
اگر ضرر نداشت و برای روح و جسم ما خوب بود قطعا دیگه کثیف نبود ... میشد پاک میشد مقدس 
اما این لذت خونه خرابی داره 
این لذت دنیا رو سر آدم خراب میکنه 
درسته داداشم لذت داره برامون اما یک لحظه است فقط یک لحظه

دوم :
* در مورد "اگر" هایی که نوشتی کامل قبول دارم 
ما تشنه محبت شدیم و این از ذات انسان منشا میگیره 
ما تشنه دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم 
درسته اگر بموقع ازدواج میکردیم راحت بودیم 
اگر ازدواج راحت بود گناه کمتر میشد 
اما الان موقعیت ازدواج کردن فراهم نیست برامون 
چون درامد ها کمه اقتصاد بده ترس از شکست در ازدواج داریم ... پس ماها باید ده ها برابر هوشیارانه تر ازدواج کنیم 
ماها قبل از ازدواج باید یک دوره بلند مدت پاکی داشته باشیم 
این برای خودمونه 
یکسال پاک بودن رو باید تجربه کنیم 
باید روحمون رو از اعتیاد خ.ا خلاص کنیم 
و اما الان فکر به ازدواج برای ما یعنی سم مهلک 
یعنی اعصاب خوردی و دام برای کشیده شدن به خ.ا
موقعیت من از تو فکر کنم بدتر باشه 
چون من با یک نفر هم ارتباط عاطفی جهت دار به سمت ازدواج برقرار کرده بودم 
اما به طور کل فراموشش کردم 
دیگه پیام ندادم 
محترمانه راه رو جدا کردم 
خدا میدونه آینده چه میشه 
اما فکر من برای ازدواج با اون شخص برای من باعث خ.ا بیشتر شده بود 
یعنی میخوای پاک بشی راحت بشی میبینی داری با سرنوشت یک نفر دیگه هم بازی میکنی 
ازدواج گام آخر پاکیه 
گام تحکیمشه 
پس اگر فکری اومد بذهنت که گفت چرا ازدواج نکردی چرا نمیشه چرا نشد ... بدون شیطان اومده سراغت 
همه این افکارو یکبار برای همیشه بذار کنار 
برای یکی دو سال خدا رو جایگزین همه کمبودهامون کنیم 
خدا خدا خدا 
و خودشه کلید نجاتمون 

سوم
* در مورد آینده نوشتی که مبهمه 
حرفت درسته . این حس رو همه جوون های این کشور دارن . مگر اون هایی که پدر خیلی پولدار دارن یا به منبعی وصل هستن .. ما فقط میتونیم تلاش کنیم که معیشت راحت تری داشته باشیم فقط همین .. بقیه موارد از دست ما خارجه ... همه این داستانای اقتصادی و تحرییم و گرونیها و مشکلات و بحرانها دارن ما رو از اصل زندگی که یعنی پاک بودن خوب بودن و خدا دور میکنن... حداقل برای خودت نذار این اتفاق بیفته
سلام بر کسی که از هدایت الهی پیروی کند

هیچ می‌دانی چرا آدمیان این همه از مرگ می‌هراسند و حتی از نام و یاد آن نیز می‌گریزند؟ می‌دانی چرا تا آخرین لحظه‌های زندگی، سعی می‌کنند از مرگ بی خبر بمانند و یا دست کم وانمود کنند که از آن خبری ندارند؟ 
مرگ، جدا شدن از همه آن چیزهایی است که آدمی در پندار خود با آنها هم نشینی کرده و روبه رو شدن با واقعیتی است که عمری از آن گریزان بوده است؛ یعنی روبه رو شدن با این حقیقت که او «تنها»ست و همه این پندارها، «پنداری» بیش 
ص: ۶۱ 
نبوده و آنچه حقیقتا «هست»، «تنهایی» است. 
لابد تو نیز شنیده ای که جان دادن سخت است و حتی برای برخی به گونه ای است که گویی گوشت بدنشان را با قیچی قطعه قطعه می‌کنند. لابد شنیده ای که این را به ملایکه نسبت می‌دهند و آنها را مأموران معذور این شکنجه می‌انگارند!! و شاید تاکنون از خود پرسیده باشی که این همه بی رحمی، آخر چرا؟ 
اما حقیقت چیز دیگری است؛ پارچه نرم و لطیفی را دیده ای که گرفتار خارهای سخت، بدپیله و در هم تنیده صحرا شود؟ و لابد دیده ای که جدا کردن این پارچه از این گرفتاری چقدر سخت است؛ به ویژه اگر بخواهی با شتاب، از دست این خارها خلاصش کنی. 
می دانی این پارچه لطیف و نرم چه زخم‌ها می‌بیند تا رها شود. می‌دانی بدن نرم و لطیفش چه پارگی‌ها تحمل می‌کند. می‌دانی اگر گوش شنوایی بود که صدای ضجه این پارچه نرم و لطیف را بشنود، چه فریادها و ناله‌هایی می‌شنید. 
و حق دارد؛ زیرا دست قضا او را با بد یاری هم نشین کرده است و این دردها، تاوان آن هم نشینی نامیمون است. 
جسم و روح لطیف ما در این چند سال حیات خاکی، هم نشین غریبه‌هایی سخت و زمخت شده است؛ هم نشینانی که نه هم زبان مایند و نه هم جنس ما و اسف انگیز آنکه به آنها خو کرده ایم؛ زیرا تاکنون به جدایی فکر نکرده بودیم. 
اما چه باید کرد؛ جدایی پیشانی نوشت ماست و گریزی از آن نیست؛ باید جدا شد و هیچ راه دیگری نیست. اگر از این جدایی طفره رفتیم و آن را به گذر زمان موکول کردیم، ناگاه به خود می‌آییم که دستمان را گرفته و کشیده اند و این کشش؛ یعنی جدا شدن آن پارچه نرم و لطیف از آن خار در هم تنیده؛ یعنی پاره پاره شدن و ضجه زدن و درد کشیدن و این یعنی سختی جان دادن و از خاک، دل بریدن. 
اگر پیشاپیش، خود از این هم صحبتان دروغین دست شوییم و آرام آرام، 
ص: ۶۲ 
«تعلق ها» و پای بست‌های خود را باز کنیم و با دستان مهربان و پرحوصله خویش، به جدا ساختن این پارچه لطیف همت گماریم، زمانی که آوای رحیل به گوشمان رسد، شاد و خرسند، دست در دستان گرم فرشتگان رحمت می‌نهیم و چونان نسیمی که بر گلزاری بگذرد، آرام و سبک، به راه می‌افتیم و به سوی کوی دوست، ره می‌سپاریم. [۱] 
به این دلیل است که آشنایان این راه، از سرِ درد و نگرانی و با مهر و عطوفت به ما توصیه می‌کنند: 
موتوا قبل أن تموتوا. [۲] 
پیش از اینکه مرگتان فرا رسد، خود بمیرید. 
تو که باید «من» را بیابی؛ تو که می‌دانی این راه را باید بپیمایی و اگر خود به دلخواه خویش نروی، ناچارند کشان کشان تو را به سوی مقصدت ببرند. پس چه بهتر که از هم اینک خویش را مهیای این سفر نمایی و به دلخواه خویش به راه افتی تا لذت این سفر را بچشی و به شیرینی‌های آن دست یابی.
بازگشت به خاک
سلام داداش
چرا شما اعلام وضعیت نمی کنی؟؟؟
امروز روز آخره، بجنب
(1397 تير 24، 10:26)آقای اراده نوشته است: [ -> ]سلام حامد جوون  Khansariha (8)
چند موضوع 
اول :
* در مورد لذت این کار درست میگی شما ...تجربه این کار نیروی محرکه ای برای مغز میفرسته و بهش میگه این کار برای تو لذت به همراه داشت . پس انجامش بده ... خصوصا وقت هایی که غمگینی ... وقت هایی که احساس تنها بودن در زندگی داری وقت هایی که عصبانی هستی و دلیلی برای زندگی خوب وجود نداره ... 
همین لذت هستش که پدر ما رو دراورده ... چون مغز ما هنوز نتونسته به خودش غلبه کنه و دستور بفرسته که این کار حقارتش و ضررهاش ده برابر لذت کثیفشه 
اگر ضرر نداشت و برای روح و جسم ما خوب بود قطعا دیگه کثیف نبود ... میشد پاک میشد مقدس 
اما این لذت خونه خرابی داره 
این لذت دنیا رو سر آدم خراب میکنه 
درسته داداشم لذت داره برامون اما یک لحظه است فقط یک لحظه

دوم :
* در مورد "اگر" هایی که نوشتی کامل قبول دارم 
ما تشنه محبت شدیم و این از ذات انسان منشا میگیره 
ما تشنه دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم 
درسته اگر بموقع ازدواج میکردیم راحت بودیم 
اگر ازدواج راحت بود گناه کمتر میشد 
اما الان موقعیت ازدواج کردن فراهم نیست برامون 
چون درامد ها کمه اقتصاد بده ترس از شکست در ازدواج داریم ... پس ماها باید ده ها برابر هوشیارانه تر ازدواج کنیم 
ماها قبل از ازدواج باید یک دوره بلند مدت پاکی داشته باشیم 
این برای خودمونه 
یکسال پاک بودن رو باید تجربه کنیم 
باید روحمون رو از اعتیاد خ.ا خلاص کنیم 
و اما الان فکر به ازدواج برای ما یعنی سم مهلک 
یعنی اعصاب خوردی و دام برای کشیده شدن به خ.ا
موقعیت من از تو فکر کنم بدتر باشه 
چون من با یک نفر هم ارتباط عاطفی جهت دار به سمت ازدواج برقرار کرده بودم 
اما به طور کل فراموشش کردم 
دیگه پیام ندادم 
محترمانه راه رو جدا کردم 
خدا میدونه آینده چه میشه 
اما فکر من برای ازدواج با اون شخص برای من باعث خ.ا بیشتر شده بود 
یعنی میخوای پاک بشی راحت بشی میبینی داری با سرنوشت یک نفر دیگه هم بازی میکنی 
ازدواج گام آخر پاکیه 
گام تحکیمشه 
پس اگر فکری اومد بذهنت که گفت چرا ازدواج نکردی چرا نمیشه چرا نشد ... بدون شیطان اومده سراغت 
همه این افکارو یکبار برای همیشه بذار کنار 
برای یکی دو سال خدا رو جایگزین همه کمبودهامون کنیم 
خدا خدا خدا 
و خودشه کلید نجاتمون 

سوم
* در مورد آینده نوشتی که مبهمه 
حرفت درسته . این حس رو همه جوون های این کشور دارن . مگر اون هایی که پدر خیلی پولدار دارن یا به منبعی وصل هستن .. ما فقط میتونیم تلاش کنیم که معیشت راحت تری داشته باشیم فقط همین .. بقیه موارد از دست ما خارجه ... همه این داستانای اقتصادی و تحرییم و گرونیها و مشکلات و بحرانها دارن ما رو از اصل زندگی که یعنی پاک بودن خوب بودن و خدا دور میکنن... حداقل برای خودت نذار این اتفاق بیفته




آقای اراده عزیزم،
حرف هات کاملاً منطقی و درسته. حیف ما که صفا و پاکیمون را به یک لذت زودگذر فروختیم. به قول شاعر:

یک لحظه هوس رانی        یک عمر پشیمانی

الآن هم دیر نشده و جلو ضرر را از هرکجا بگیریم، منفعته.
اما در مورد ازدواج، درسته اگر یه مدت مثلاً یک سال پاکی رو تجربه کنیم بعد با ذهن و نیت پاک و در حالی که از دام اعتیاد رها شدیم، وارد زندگی مشترک بشیم، خیلی عالیه و اون موقع می تونیم اطمینان داشته باشیم که دیگه دست به خ.ا نمی زنیم و نیازمون رو در قالب ازدواج تأمین می کنیم اما اینکه گفتی:

الان فکر به ازدواج برای ما یعنی سم مهلک
یعنی اعصاب خوردی و دام برای کشیده شدن به خ.ا

ازدواج گام آخر پاکیه 
گام تحکیمشه 
پس اگر فکری اومد بذهنت که گفت چرا ازدواج نکردی چرا نمیشه چرا نشد ... بدون شیطان اومده سراغت 

خیلی باهات موافق نیستم. شاید برای یکی موقعیت ازدواج در این شرایط پیش اومد. شاید یه گزینه خوب برای ازدواج برای یکی پیدا شد. نمی تومه بگه حالا بی خیالش، من می خوام یه مدت خ.ا را ترک کنم بعد به ازدواج فکر می کنم. نه این از نظر من اشتباهه. شاید این پیشنهاد برای شما که در دهه سوم زندگی هستید، درست باشه اما برای من که از شما سنم بیشتره و در دهه چهارم زندگیم هستم و نسبت به شما فرصت کمتری دارم، خیلی نمی تونه درست باشه. البته نمی گم که می تونم حتماً امسال یا سال آینده ازدواج کنم ولی اینکه گفتی ازدواج برای ما سم مهلکه و اگر بذهن اومد که چرا ازدواج نکردی، این یعنی شیطان اومده سراغ آدم مبتلا به خ.ا، خیر با این حرفت موافق نیستم. اصلاً شاید کسی نتونست این کار بد رو قبل از ازدواج ترکش کنه، اون وقت باید چیکار کنه؟ باید قید ازدواجو از اساس بزنه؟! البته که فرد مبتلا باید بعد از ازدواج، دور این کار را خط بکشه و نیازشو در زندگی زناشویی مرتفع کنه و اگر بعد از ازدواج، هنوز درگیر خ.ا باشه، باید به هر ترتیبی شده از روان شناس و روان پزشک و از همسرش کمک بگیره تا ترک کنه وگرنه هم خودش آسیب می بینه و هم همسرش.
اتفاقاً یکی از راه هایی که برای ترک خ.ا توصیه میشه اینه که فرد در اولین فرصت ازدواج کنه. حتماً این داستان رو شنیدی که امام علی (ع) یک نفر رو که خ.ا انجام داده بود، تنبیه کرد (فکر کنم با زدن یک ضربه چوب به پشت دست اون فرد) و بعد فرمود از بیت المال براش یه پولی در نظر بگیرید و زنش بدید.
(1397 تير 25، 6:18)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]بازگشت به خاک
سلام داداش
چرا شما اعلام وضعیت نمی کنی؟؟؟
امروز روز آخره، بجنب
سلام داداش 
من اعلام وضعیتم تو صفحه پیش بود رفیق

http://www.ktark.com/thread-162-post-440...#pid440267
(1397 تير 25، 7:58)hamedhamed نوشته است: [ -> ]
(1397 تير 24، 10:26)آقای اراده نوشته است: [ -> ]سلام حامد جوون  Khansariha (8)
چند موضوع 
اول :
* در مورد لذت این کار درست میگی شما ...تجربه این کار نیروی محرکه ای برای مغز میفرسته و بهش میگه این کار برای تو لذت به همراه داشت . پس انجامش بده ... خصوصا وقت هایی که غمگینی ... وقت هایی که احساس تنها بودن در زندگی داری وقت هایی که عصبانی هستی و دلیلی برای زندگی خوب وجود نداره ... 
همین لذت هستش که پدر ما رو دراورده ... چون مغز ما هنوز نتونسته به خودش غلبه کنه و دستور بفرسته که این کار حقارتش و ضررهاش ده برابر لذت کثیفشه 
اگر ضرر نداشت و برای روح و جسم ما خوب بود قطعا دیگه کثیف نبود ... میشد پاک میشد مقدس 
اما این لذت خونه خرابی داره 
این لذت دنیا رو سر آدم خراب میکنه 
درسته داداشم لذت داره برامون اما یک لحظه است فقط یک لحظه

دوم :
* در مورد "اگر" هایی که نوشتی کامل قبول دارم 
ما تشنه محبت شدیم و این از ذات انسان منشا میگیره 
ما تشنه دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم 
درسته اگر بموقع ازدواج میکردیم راحت بودیم 
اگر ازدواج راحت بود گناه کمتر میشد 
اما الان موقعیت ازدواج کردن فراهم نیست برامون 
چون درامد ها کمه اقتصاد بده ترس از شکست در ازدواج داریم ... پس ماها باید ده ها برابر هوشیارانه تر ازدواج کنیم 
ماها قبل از ازدواج باید یک دوره بلند مدت پاکی داشته باشیم 
این برای خودمونه 
یکسال پاک بودن رو باید تجربه کنیم 
باید روحمون رو از اعتیاد خ.ا خلاص کنیم 
و اما الان فکر به ازدواج برای ما یعنی سم مهلک 
یعنی اعصاب خوردی و دام برای کشیده شدن به خ.ا
موقعیت من از تو فکر کنم بدتر باشه 
چون من با یک نفر هم ارتباط عاطفی جهت دار به سمت ازدواج برقرار کرده بودم 
اما به طور کل فراموشش کردم 
دیگه پیام ندادم 
محترمانه راه رو جدا کردم 
خدا میدونه آینده چه میشه 
اما فکر من برای ازدواج با اون شخص برای من باعث خ.ا بیشتر شده بود 
یعنی میخوای پاک بشی راحت بشی میبینی داری با سرنوشت یک نفر دیگه هم بازی میکنی 
ازدواج گام آخر پاکیه 
گام تحکیمشه 
پس اگر فکری اومد بذهنت که گفت چرا ازدواج نکردی چرا نمیشه چرا نشد ... بدون شیطان اومده سراغت 
همه این افکارو یکبار برای همیشه بذار کنار 
برای یکی دو سال خدا رو جایگزین همه کمبودهامون کنیم 
خدا خدا خدا 
و خودشه کلید نجاتمون 

سوم
* در مورد آینده نوشتی که مبهمه 
حرفت درسته . این حس رو همه جوون های این کشور دارن . مگر اون هایی که پدر خیلی پولدار دارن یا به منبعی وصل هستن .. ما فقط میتونیم تلاش کنیم که معیشت راحت تری داشته باشیم فقط همین .. بقیه موارد از دست ما خارجه ... همه این داستانای اقتصادی و تحرییم و گرونیها و مشکلات و بحرانها دارن ما رو از اصل زندگی که یعنی پاک بودن خوب بودن و خدا دور میکنن... حداقل برای خودت نذار این اتفاق بیفته




آقای اراده عزیزم،
حرف هات کاملاً منطقی و درسته. حیف ما که صفا و پاکیمون را به یک لذت زودگذر فروختیم. به قول شاعر:

یک لحظه هوس رانی        یک عمر پشیمانی

الآن هم دیر نشده و جلو ضرر را از هرکجا بگیریم، منفعته.
اما در مورد ازدواج، درسته اگر یه مدت مثلاً یک سال پاکی رو تجربه کنیم بعد با ذهن و نیت پاک و در حالی که از دام اعتیاد رها شدیم، وارد زندگی مشترک بشیم، خیلی عالیه و اون موقع می تونیم اطمینان داشته باشیم که دیگه دست به خ.ا نمی زنیم و نیازمون رو در قالب ازدواج تأمین می کنیم اما اینکه گفتی:

الان فکر به ازدواج برای ما یعنی سم مهلک
یعنی اعصاب خوردی و دام برای کشیده شدن به خ.ا

ازدواج گام آخر پاکیه 
گام تحکیمشه 
پس اگر فکری اومد بذهنت که گفت چرا ازدواج نکردی چرا نمیشه چرا نشد ... بدون شیطان اومده سراغت 

خیلی باهات موافق نیستم. شاید برای یکی موقعیت ازدواج در این شرایط پیش اومد. شاید یه گزینه خوب برای ازدواج برای یکی پیدا شد. نمی تومه بگه حالا بی خیالش، من می خوام یه مدت خ.ا را ترک کنم بعد به ازدواج فکر می کنم. نه این از نظر من اشتباهه. شاید این پیشنهاد برای شما که در دهه سوم زندگی هستید، درست باشه اما برای من که از شما سنم بیشتره و در دهه چهارم زندگیم هستم و نسبت به شما فرصت کمتری دارم، خیلی نمی تونه درست باشه. البته نمی گم که می تونم حتماً امسال یا سال آینده ازدواج کنم ولی اینکه گفتی ازدواج برای ما سم مهلکه و اگر بذهن اومد که چرا ازدواج نکردی، این یعنی شیطان اومده سراغ آدم مبتلا به خ.ا، خیر با این حرفت موافق نیستم. اصلاً شاید کسی نتونست این کار بد رو قبل از ازدواج ترکش کنه، اون وقت باید چیکار کنه؟ باید قید ازدواجو از اساس بزنه؟! البته که فرد مبتلا باید بعد از ازدواج، دور این کار را خط بکشه و نیازشو در زندگی زناشویی مرتفع کنه و اگر بعد از ازدواج، هنوز درگیر خ.ا باشه، باید به هر ترتیبی شده از روان شناس و روان پزشک و از همسرش کمک بگیره تا ترک کنه وگرنه هم خودش آسیب می بینه و هم همسرش.
اتفاقاً یکی از راه هایی که برای ترک خ.ا توصیه میشه اینه که فرد در اولین فرصت ازدواج کنه. حتماً این داستان رو شنیدی که امام علی (ع) یک نفر رو که خ.ا انجام داده بود، تنبیه کرد (فکر کنم با زدن یک ضربه چوب به پشت دست اون فرد) و بعد فرمود از بیت المال براش یه پولی در نظر بگیرید و زنش بدید.
مسئله سن درسته عزیزم
اما ما در شرایط اجتماعی بدی زندگی میکنیم 
اشتباه در انتخاب مسیر درست یعنی هدر رفتن سرمایه و اعصاب 
منظورم این بود که اگر کسی شدیدا اعتیاد به خ.ا داشته باشه و همون لحظه ازدواج کنه در زندگی مشترکش قطعا دچار مشکل میشه ... وقتی نتونه از پس زندگی مشترک بر بیاد یعنی طلاق و یعنی بهم ریختن زندگی دو نفر 
اول باید خودمون رو به خودمون اثبات کنیم 
در راه تلاش برای ایجاد زندگی مشترک قدم برداریم 
و بعدش حتما ازدواج کنیم 
این مسیره 
نظرم بیشتر تصمیم آگاهانه گرفتن بود
نمیدونم موافق هستین یا نه 
ولی به نظر من شهوت به صورت کلی نوع دیگری از اسارت هست 
و حتی اسیر شهوت بدتر از اسیر جنگی است 

خیلی خلاصه میگم : فکر میکنم ازدواج در اومدن از اسارت حرام به اسارت حلال

و من معتقدم اون فردی که شهوات رو تو وجودش کشته و به بی نیازی رسیده خیلی خیلی خیلی مقام و منزلتش بالاتر از کسی هست که ازدواج کرده و اسیر همسرش هست 

البته ازدواج همیشه جنبه های متعدد خوب و بد زیادی داره ولی فعلا بحث من در مورد همین یک جنبه است که مشکل شده برای ما و دنبال حلش هستیم
(1397 تير 25، 10:32)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]نمیدونم موافق هستین یا نه 
ولی به نظر من شهوت به صورت کلی نوع دیگری از اسارت هست 
و حتی اسیر شهوت بدتر از اسیر جنگی است 

خیلی خلاصه میگم : فکر میکنم ازدواج در اومدن از اسارت حرام به اسارت حلال

و من معتقدم اون فردی که شهوات رو تو وجودش کشته و به بی نیازی رسیده خیلی خیلی خیلی مقام و منزلتش بالاتر از کسی هست که ازدواج کرده و اسیر همسرش هست 

البته ازدواج همیشه جنبه های متعدد خوب و بد زیادی داره ولی فعلا بحث من در مورد همین یک جنبه است که مشکل شده برای ما و دنبال حلش هستیم
بازگشت عزیز 
کلا شهوت اساس ایجادش برای تعالی و ادامه دار شدن نسل انسان هستش 
این نیرو اگر در راه و مسیر صحیح قرار بگیره انسان رو در همه جنبه ها متعادل میکنه 
راه صحیحش ازدواجه 
شنیدی میگن اگر ازدواج کنی صاحب همه چیز میشی 
داستانش همینه 
کسی که ازدواج میکنه انرژی اش رو در راه درست خرج میکنه 
دیگه انرژی اش تلف نمیشه 
بلکه از این طریق به آرامش روحی و فکری میرسه 
همون لحظه است که میتونه راحت فکر کنه و مسیر زندگیشو تعیین کنه 
امیدوارم همه ماها در مسیر پاکی قرار بگیریم 
خیلی زود
Confetti
(1397 تير 25، 10:59)آقای اراده نوشته است: [ -> ]
(1397 تير 25، 10:32)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]نمیدونم موافق هستین یا نه 
ولی به نظر من شهوت به صورت کلی نوع دیگری از اسارت هست 
و حتی اسیر شهوت بدتر از اسیر جنگی است 

خیلی خلاصه میگم : فکر میکنم ازدواج در اومدن از اسارت حرام به اسارت حلال

و من معتقدم اون فردی که شهوات رو تو وجودش کشته و به بی نیازی رسیده خیلی خیلی خیلی مقام و منزلتش بالاتر از کسی هست که ازدواج کرده و اسیر همسرش هست 

البته ازدواج همیشه جنبه های متعدد خوب و بد زیادی داره ولی فعلا بحث من در مورد همین یک جنبه است که مشکل شده برای ما و دنبال حلش هستیم
بازگشت عزیز 
کلا شهوت اساس ایجادش برای تعالی و ادامه دار شدن نسل انسان هستش 
این نیرو اگر در راه و مسیر صحیح قرار بگیره انسان رو در همه جنبه ها متعادل میکنه 
راه صحیحش ازدواجه 
شنیدی میگن اگر ازدواج کنی صاحب همه چیز میشی 
داستانش همینه 
کسی که ازدواج میکنه انرژی اش رو در راه درست خرج میکنه 
دیگه انرژی اش تلف نمیشه 
بلکه از این طریق به آرامش روحی و فکری میرسه 
همون لحظه است که میتونه راحت فکر کنه و مسیر زندگیشو تعیین کنه 
امیدوارم همه ماها در مسیر پاکی قرار بگیریم 
خیلی زود
Confetti

99 درصد مردم این حرف رو میزنن 
مسیر صحیح 
ولی به نظر من همین مسیر صحیح هم اسارت هست فقط از نوع حلال

تو زندگیم به مسیری فکر میکنم که تو بی نیازی محض باشه و هیچ نوع اسارتی از سمت شهوت نباشه 

ولی نظر شما هم کاملا برام محترمه
[تصویر:  youi_new_microsoft_powerpoint_presentation.jpg]
(1397 تير 25، 8:33)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]
(1397 تير 25، 6:18)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]بازگشت به خاک
سلام داداش
چرا شما اعلام وضعیت نمی کنی؟؟؟
امروز روز آخره، بجنب
سلام داداش 
من اعلام وضعیتم تو صفحه پیش بود رفیق

http://www.ktark.com/thread-162-post-440...#pid440267

وای خاک بر سرم نشه
خونده بودمش Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13)

دمت گرم
فدایی داری
(1397 تير 25، 11:33)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]تو زندگیم به مسیری فکر میکنم که تو بی نیازی محض باشه و هیچ نوع اسارتی از سمت شهوت نباشه 

ولی نظر شما هم کاملا برام محترمه

احسنت
هیچ نوع اسارتی از سمت شهوت درست نیست و با تعالی در تضاده. کلا شهوترانی توی دین ما بشدت مضمومه.
اما چون بحث فلسفی شده یه مقدار توضیح می دم:
نیاز جنسی، و تمایل به جنس مخالف؛ یه نعمت خدادادیه. فرق داره با شهوت که نفسانی و شیطانیه.
متوجه منظورم شدی؟ عرض می کنم بین نیاز داشتن و پاسخ دادن بهش فرقه. پاسخ دادن می تونه از راه خدایی و حلال باشه یا شهوانی و حرام. و به تبع به دو دسته نیک و بد تقسیم می شه. اما اساس این نیاز، قطعا خوبه و لازمه و نباید از بینش برد.
دلیلش هم خیلی واضحه:
1) خداوند متعال حکیمه. پس چیز اضافی تو وجود ما نمی ذاره! و تمام اتفاقات رو در راستای تعالی ما رقم می زنه، وگرنه کمالش زیر سوال می ره.
بنابراین اگه نیازی گذاشته، این نیاز نه تنها جنبه های دنیا، بلکه آخرت رو هم تضمین می کنه.
2) این موضوع اگه از طریق حلال باشه، مستحب هم هست! این دومین دلیله که نشون می ده اوج تعالی از این طریقه
3) اگه سرکوب کردن شهوت از ازدواج کردن پایین تر بود، قطعا پیامبر و معصومین علیهم السلام ازدواج نمی کردن! مگه ما باور نداریم که اونا متعالی ترین انسان ها هستن؟ پس باید تمام افعالشون در اوج تعالی باشه
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649