کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام

ممنونم از امیرحسین خان و آقای اراده 302 

آقا امیرحسین دسترسی کارگاه مسابقات رو بهتون دادم ..
یه سر به کارگاه مسابقات بزنید تا ادامه صحبت ها رو اونجا داشته باشیم ..

خیلی ممنون از هر دو بزرگوار .. 53 

و
دوستان دیگه که وقت و انرژی کافی دارند اگر تمایل دارن به سرپرستی مسابقات بهم اعلام کنن.
ممنون 53
(1397 تير 23، 20:55)generalparsa نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها من ثبت نام کردم
سلام خوش اومدی ژنرال ایشالا بیشتر میبینیمت
(1397 تير 23، 20:59)آقای اراده نوشته است: [ -> ]هم گروهیای خوبم سلام 
ایشالا تا آخر امشب اعلام وضعیت های هفته قبل رو بررسی خواهم کرد.
ازتون در خواستی دارم 
این هفته روی برنامه گروه تعصب ویژه نشون بدین 
چون هفته قبل خیلی وضع گروه بحرانی شد 

نقل قول: اولویت اول اصلاح برنامه های اساسی ترک و بررسی علت شکست ها در هفته گذشته 
اولویت دوم برنامه هفته سوم گروه (نماز)

1- در راستای اولیت اول از سه همگروهی عزیزم محمد حامد و امید عزیز میخوام که دلیل شکستشون رو و راهکارشون برای اینکه اگر دفعه بعدی در اون شرایط قرار گرفتن مقابله کنن رو برامون شرح بدن 
 
2- در راستای اولویت دوم چه برنامه های برای هفته جاری دارید ؟ چکار میکنید که امتیاز نمازتون بیاد بالا ؟ اگر موافق با ثبت وضعیت نماز ها در تاپیک قرار عاشقی هستین اعلام کنید .
*
سلام امیدم  Khansariha (8) / خب یکم برنامه ریزی ات گیج کرد منو  Gigglesmile / میشه برنامه ریزی ات رو میتونی دقیقا برامون بگی ؟ شاید بتونیم همراهیت کنیم / برنامه نماز این هفته رو هستی دیگه ؟ / مرسی که خوبی  53
*
یوزپلنگا کجایید  Swear1  Gigglesmile
نماز این هفته چی شد ؟ 
وضع چطوره ؟
تاثیر نماز تا الان چطور بوده ؟
نماز صبح ها چکار کردین ؟
سلام بر اراده ی عزیز
ممنون از وقتی که می گذاری و با تمام تلاشت می خوای که کمکمون کنی ، واقعا شرمنده می کنی و همینجور حس تلاش را زنده می کنی
ما زیر سایه ی شماییم 4chsmu1  کلا سه روز نبودم چقدر اتفاق افتاده !!! گذر زمان جدیدا دیگه خیلی سریع شده 65  ولی نمازای صبح را معمولا می خونم ولی فقط می خونم ! همین
راجع به اولیت هام که فرمودی داداش
1) خوب من شرایطی که یهو بر خلاف میل من اتفاق می افته و نا امید میشم بهم می ریزم  یا مثلا با یکی باید صحبت کنم بعد نمی تونم چیزی که می خوام را از اون گفتگو بگیرم،   با خودم هی می گم مثلا چرا اینو نگفتم یا چرا اینجوری جواب ندادم ! کلا در لحظه شاید نتونم خیلی خوب رفتار کنم ولی بعد که فک می کنم می بینم چقدر می تونستم بهتر باشم . تو این دو هفته دو اتفاق غیر از اون چیزی که می خواستم رقم خورد و با یکی صحبت کردم می خواستم کاری بکنم ولی نتونستم متقاعدش کنم!
کلا قسمت اول را نمی دونم چی کار کنم ولی در مورد صحبت فک کنم باید تجربم را همینطور بیشتر کنم ، هر چی تجربه بیشتر عملکرد بهتر  بهتره نترسم و گفتگومو بیشتر کنم !
2) نمازهام را بیشتر سر موقع خوندم این هفته ولی متاسفانه فقط خوندم که خونده باشم ، دریغ از قبل تر ها که یکم بهتر بود!!!!
برنامه ریزیم  ! به طور مثال فرض کن می خوام اول این کارو انجام بدم یه مشکل پیش می آد ، یا بیرونی یا درونی مثلا یک فرد خارجی مانع رسیدن به اون برنامه ریزیم میشه و یا زمانیکه وارد  اون کارمی شم  می بینم خیلی با اون برنامه ریزیم تطابق نداره در نتیجه نه تنها اون برنامه بلکه کل برنامه ی روز از بین می ره و همین تخریب برنامه ی روزانه کل هفته را ممکنه نابود کنه ، راجع به نمازم اعلام کردم اراده جان ، حالا شاید نتونم هر روزبیام اعلام کنم ! ولی مشکل من بیشتر کیفیت تا  کمیت Hanghead

ممنون از همه ی لطف هات

(1397 تير 23، 21:30)majid78 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان ی خبر خوب دارم ی خبر بد 
بازم تونستم برای دومین بار خودما کنترل کنم  برابر عوامل غیر نربوط ب خ.ا ک باعث شکست میشد 
خبر بدم اینکه گوشم و سرم ب شدت درد میکنه براثر ضربه دست ی ب اصطلاح ادم ب گوشم
سلام بر مجید جان عزیز
امیدوارم همیشه خوش خبر باشی مجید جان
خبر اولت اینقد مسرت بخش بود که دومی را هم تحت شعاع قرار می ده
یاد ناظممون افتادم بقیه اذیت می کردن منو می زد !!!!خدا خیرش بده از اون منو اینقد زد که دیگه پوس کلفت شدم
دلم دعوا خواست البته مث دعوای بچگی یه فس حسابی کتک کاری الکی سر هیچ،  آخرشم آشتی می کردیم  ! بچگی چقد زندگی یه جور دیگه بود
داداش عزیز خوشحالم که هیچ چی نمی تونه باعث نا امیدیت بشه و باعث بشه که از تصمیمت جا بزنی
موفق باشی



(1397 تير 25، 16:12)hamedhamed نوشته است: [ -> ]یوزپلنگان گروه اوضاعشون چطوره؟

محمد
آقای اراده
امید
خوب هستین الحمدلله؟

من که از یکشنبه شب هفته گذشته که روز نکبت بود برام، تا امروز الحمدلله پاکم. آقای اراده عزیز هم می دونم که طلایه دار پاکی هاست. یعنی غیر از پاکی از ایشون انتظاری نیست و اگر پاک نباشن اتفاقاً جای تعجب داره 128fs318181 چون هرچی باشه ایشون سرگروه هستن. امید و محمد عزیز خواهش می کنم فعلاً تا آخر هفته پاک بمونید تا امتیاز گروهیمون بره بالا. هفته های بعد هم خدا بزرگه.
حامد جان
ممنون خدا را شکر خوب  حامد عزیز
یه آهنگ فوق العادم که فرستاده بودی دیگه حسابی شارژمون کردی
(1397 تير 25، 18:28)آقای اراده نوشته است: [ -> ]
بسم الله الرحمن الرحیم  Khansariha (2)
سلام خدمت همه مهربونا  Khansariha (8)

در قالب برنامه ختم صلوات :
چند روزه منتظر این فرصتم که یکم در مورد خودم بنویسم ... 
خیلی ساله که از خدا دورم 
با گناهم بیشتر زندگی کردم تا با خدا 
اما خدایی که اون بالاست گفته یه قدم بیا من صد قدم میام 
بهش امید دارم 
کلید اصلی ترک این لعنتی رو از یک ماه قبل از عید امسال زدم 
یادمه اون موقع حتی یک هفته هم نمیتونستم پاک باشم 
الان به لطف خدا و دوستان پیشرفت رو در خودم احساس میکنم 
از بعد از عید چند نوبت پاکی بلند مدت داشتم 15 روز 25 روز و ... 
الان که مینویسم 27 روزه که انجامش ندادم 
اگر همت کنم خیلی به ترکش امیدوارتر میشم 
پنج سال پیش رفته بودم مشهد به امام رضا قول دادم که یه روز پاک بیام زیارتش 
الانم هر موقع دلم میگیره میرم سایت آستان رضضوی و آنلاین حرمشو میبینم 
امسال باید داستان پاک شدن توی زندگیم تموم بشه 
هر جوری که هست 
خیلی مشکلات دارم که با حل شدن این داستان میتونم برای حلش قدم بردارم 
اولین مشکل اساسی ام پاکی هستش 
دوم مشکل کار (کارم زیاد جالب نیست خیلی ازم انرژی میگیره و پول کمی داره)
سوم ازدواج 
اگر این مشکلات حل بشن کوهی از روی دوش من برداشته میشه 
براتون دعا میکنم
 برام دعا کنید 
یا علی مدد


ممنون ازت اراده جان که خیلی چیزای خصوصی زندگیت را که هیچ کسی ازشون خبر نداره برای ما میزنی
ممنوون از همتت ممنون از اینکه نور امید را تو دل همه ی ما روشن نگه می داری
و با کارت می گی که میشه و می تونیم
مطمئنم با اراده و این همتت به چیزایی که می خوای می رسی
برات دعا می کنم ارادت همیشه مثل روز اول قوی بمونه
و همینطور که عاشق جان گفت ایشالا سال دیگه تو افتخارات کانون ببینیمت
و 14 صلوات برای اینکه در همه ی مشکلات هر چقدر هم سخت ، به خودت و خدای خودت ایمان پا برجا و محکم بمونه
چه در پاکی چه در کار و چه در ازدواج
موفق باشی و علی یارت
(1397 تير 27، 10:02)hamedhamed نوشته است: [ -> ]سلام دوستان.
خب امروز 27 تیر، روز ختم صلوات برای منه. ازتون خواهش می کنم اول برای خودتون، بعد برای من، برای پاکی من و برای رسیدن به آرزوهایی که در سر دارم، صلوات بفرستید. ممنون از همه شما عزیزان.

1- یادم میاد روزای اولی که مبتلا شده بودم، حالت های خاصی داشتم. مثلاً بدنم درد می کرد. دست و پام جون نداشت. خسته و کوفته بودم. همین طور که به این کار ادامه دادم علائم هم تغییر کرد. یادمه وقتی چند دقیقه می ایستادم، سرگیجه می گرفتم و مجبور می شدم بشینم. یعنی احساس می کردم برای چند ثانیه خونرسانی به مغزم مختل میشه. یا گاهی اوقات خود به خود احساس تهوّع بهم دست می داد. یه بار داشتم با یکی صحبت می کردم که یکباره احساس تهوّع گرفتم. ازش عذرخواهی کردم و خواستم خودمو برسونم دستشویی. اون بنده خدا بهم گفت "آره برو، دیدم یه لحظه رنگت مثل گچ سفید شد."
به تدریج و در ادامه خ.ا علائم شدیدتر شد. موهام به شدت شروع کرد به ریزش کردن و من هم وسواس گرفته بودم و همش دست می کردم داخل موهای سرم و اینجوری بیشتر کمک می کردم به ریزش. کم حافظه شدم. الآن یه چیزی دستم بود و می ذاشتم یه جا، چند دقیقه بعد دنبال اون چیز می گشتم و نمی دونستم کجا گذاشتمش. از اجتماع فاصله گرفتم. خیلی تو جمع دوستام حاضر نمی شدم. یه بار یکی از دوستام بهم گفت پای چشمات گود افتاده و بعد نمی دونم درِ گوش اون یکی دوستم چی گفت که با هم زدن زیر خنده.
سوی چشمام کم شد و گاهی احساس می کردم جلو چشمام پشه پر می زنه. نمی دونم چرا گوشام احساس می کردم سنگین شدن و مثل اینکه گوشام جِرم داشته باشن. برای همین چند بار رفتم متخصص.
کم کم و با ادامه خ.ا علائم شدیدتر شد. وقتی با دوستام عکس می گرفتم، می دیدم تو عکس از همه بچه ها لاغرتر و شکسته ترم. از همشون پیرتر به نظر می رسیدم. بدبختی اینجا بود که خودم فهمیده بودم همه اینا به خاطر خ.ا هست ولی دیگه نمی تونستم ترکش کنم. معتاد شده بودم. فکر می کردم کسی نمی دونه حال و روزمو ولی مثل اینکه خیلیا می دونستن. یه بار با چن تا از دوستام داخل خیابون، چند تا دخترو دیدیم که وضع پوشش و حجابشون بد بود. من به بچه ها گفتم: "بچه ها اینا رو. بیایید بریم دنبالشون." یکیشون پوزخندی بهم زد و گفت: "آره تو برو دنبالشون. من که نه اهل ...دنم نه اهل زدن."
حالم از خودم به هم می خورد ولی کسی هم نبود که باهاش درد دل کنم و ازش کمک بگیرم. خودم هم توانایی بر ترک نداشتم.

2- چند روز قبل داخل خیابون بودم، دیدم یه جا جمعیت زیادی ایستادن و خیلی شلوغه. رفتم ببینم چه خبره. دیدم دارن شیرینی پخش می کنن و بستنی تعارف می کنن. منم یه شیرینی و یه بستنی برداشتم و از یکی پرسیدم: "شیرینی برای چیه؟" اون آقا با لبخند جواب داد: "برای پاکی آقا مهرداد." معلوم شد اونجا محل تشکیل جلسات انجمن N.A هستش و این آقا مهرداد هم مدتیه که مصرف مواد رو گذاشته کنار. من هم از خوشحالی اونا خوشحال شدم و شیرینیو گذاشتم دهنم. آرزو کردم من هم یه روز بین مردم شیرینی پخش کنم و وقتی کسی ازم بپرسه این شیرینی بابت چیه، بلند جواب بدم: "بابت سلامتی من، شما و همه اینایی که اینجا جمعن." و توی دلم یواشکی بگم: "برای پاکی حامدحامد."

ز ما درود فراوان به شیرمردانی  *** که کرده اند سرو جان نثار پاکستان

  داداش  حامد عزیز [تصویر:  53.gif] ممنون  که هر چند من ضعیف بودم تو اعلامش خودت بسیار دقیق اومدی و صحبت هات را بیان کردی
درسته ما خیلی زشت شدیم ، خیلی عارضه اومده سراغمون ولی این دلیل نمیشه به دنبال زیبایی نریم و نخوایم خودمون را زیباتر کنیم
با خیال گلستانش خارزار***نرمتر از پرنیان آید همی
از چنین نجار یعنی عشق او***نردبان آسمان آید همی
زان در و دیوارهای کوی دوست***عاشقان را بوی جان آید همی
هر که میرد پیش حسن روی دوست***نابمرده در جنان آید همی
یاد  داستان جوجه اردک زشت  می افتم چقدر قشنگه این قصه  ، ما وقتی هر روز داریم پیشرفت می کنیم و به سوی آن یار و زیبایی قدم برمی داریم  مطمئن باش تهش یه قوی زیبا میشیم
بگذار تا اردکان هر چه می خواهند گویند زمانیکه زیبایی تو را و استعداد ذاتی تو را متوجه نمی شوند
{ اگه آدم درستی باشه که کسی را به خاطر قیافه مسخره نمی کنه ، و اگرم مسخره می کنه پس اصلا آدم درستی نیست پس اصلا اهمیتی نداره}
و داداش عزیز من این پیشرفتت را دیدم ، این انگیزه، برنامه و اراده ای که الان برای ترک داری
و این امیدی که الان تو نوشته هات هست و قدیم نبود
و همینطور ممنون از اینکه تشویقم کردی برای ادبیات و یکی از کسایی بودی که باعث شدی شعر را ادامه بدم

به نظرم هر روز شیرینی بده
جدا از شوخی امیدوارم هر روز شیرینی ترک را حس کنی

حامد عزیز [تصویر:  53.gif] 14 صلوات برای اینکه روزهای شیرین را در عین سختی تجربه کنی
و زیباترین زیبایان حامی تو باشه در سخت ترین شرایط
موفق باشی


برنامه‌ی ختم صلوات گروهی

«رهروان پاکی»

عاشق فاطمه زهرا: [تصویر:  53.gif]
قاصدک: [تصویر:  53.gif]
 Hamed6: [تصویر:  53.gif]
آقای اراده: 53
hamedhamed: تاریخ 97/04/27
mohammad_93: تاریخ 97/04/30
omid 24: تاریخ 97/05/01

امیرحسین خان: تاریخ 97/05/03
.Mohamadreza.: تاریخ 97/05/06
بازگشت به خاک: تاریخ


(1397 تير 27، 15:50)mohammad_93 نوشته است: [ -> ]سلام داداش تا شما باشی ما هم هستیم
داداش منو معاف کن چون ساعت اذان صبح تو راه پادگانم ....یه مدت نمازهام یه خط درمیون شده ذهنم خسته است تو زندگیم با انقدر ادم کلاهبردار زندگی نکرده بودم...خداروشکر تا اینجایی کارم این هفته سبز بوده...مخلصیم داداش 303

خدا را شکر محمد عزیز که سبزی
موفق باشی و بدونی این نیز بگذرد هر چند اگه تجربه ی سختی باشه
مراقب خودت و خوبیهات باش
که غبار غم برود و حال خوش شود
ایشالا
و در پناه حق
سلام
14 صلوات به نیت پاکی و عاقبت به خیری برادر بزرگوارم آقا حامد عزیز302

صحبت های شما رو خوندم. ان شاء الله از این دام رهایی پیدا کنی
و روزی برسه شیرینی پاکی رو در زندگی دنیایی و آخرتی بچشی.53258zu2qvp1d9v
و البته شیرینی بچه های کانون فراموش نشه4chsmu1

ان شاء الله توی همه‌ی مراحل زندگی توکلت به خدا باشه
و کمک کنه تا راه درست رو بشناسیم و قدم برداریم.
Gol
در پناه حق
یا علی
(1397 تير 27، 10:02)hamedhamed نوشته است: [ -> ]سلام دوستان.
خب امروز 27 تیر، روز ختم صلوات برای منه. ازتون خواهش می کنم اول برای خودتون، بعد برای من، برای پاکی من و برای رسیدن به آرزوهایی که در سر دارم، صلوات بفرستید. ممنون از همه شما عزیزان.

1- یادم میاد روزای اولی که مبتلا شده بودم، حالت های خاصی داشتم. مثلاً بدنم درد می کرد. دست و پام جون نداشت. خسته و کوفته بودم. همین طور که به این کار ادامه دادم علائم هم تغییر کرد. یادمه وقتی چند دقیقه می ایستادم، سرگیجه می گرفتم و مجبور می شدم بشینم. یعنی احساس می کردم برای چند ثانیه خونرسانی به مغزم مختل میشه. یا گاهی اوقات خود به خود احساس تهوّع بهم دست می داد. یه بار داشتم با یکی صحبت می کردم که یکباره احساس تهوّع گرفتم. ازش عذرخواهی کردم و خواستم خودمو برسونم دستشویی. اون بنده خدا بهم گفت "آره برو، دیدم یه لحظه رنگت مثل گچ سفید شد."
به تدریج و در ادامه خ.ا علائم شدیدتر شد. موهام به شدت شروع کرد به ریزش کردن و من هم وسواس گرفته بودم و همش دست می کردم داخل موهای سرم و اینجوری بیشتر کمک می کردم به ریزش. کم حافظه شدم. الآن یه چیزی دستم بود و می ذاشتم یه جا، چند دقیقه بعد دنبال اون چیز می گشتم و نمی دونستم کجا گذاشتمش. از اجتماع فاصله گرفتم. خیلی تو جمع دوستام حاضر نمی شدم. یه بار یکی از دوستام بهم گفت پای چشمات گود افتاده و بعد نمی دونم درِ گوش اون یکی دوستم چی گفت که با هم زدن زیر خنده.
سوی چشمام کم شد و گاهی احساس می کردم جلو چشمام پشه پر می زنه. نمی دونم چرا گوشام احساس می کردم سنگین شدن و مثل اینکه گوشام جِرم داشته باشن. برای همین چند بار رفتم متخصص.
کم کم و با ادامه خ.ا علائم شدیدتر شد. وقتی با دوستام عکس می گرفتم، می دیدم تو عکس از همه بچه ها لاغرتر و شکسته ترم. از همشون پیرتر به نظر می رسیدم. بدبختی اینجا بود که خودم فهمیده بودم همه اینا به خاطر خ.ا هست ولی دیگه نمی تونستم ترکش کنم. معتاد شده بودم. فکر می کردم کسی نمی دونه حال و روزمو ولی مثل اینکه خیلیا می دونستن. یه بار با چن تا از دوستام داخل خیابون، چند تا دخترو دیدیم که وضع پوشش و حجابشون بد بود. من به بچه ها گفتم: "بچه ها اینا رو. بیایید بریم دنبالشون." یکیشون پوزخندی بهم زد و گفت: "آره تو برو دنبالشون. من که نه اهل ...دنم نه اهل زدن."
حالم از خودم به هم می خورد ولی کسی هم نبود که باهاش درد دل کنم و ازش کمک بگیرم. خودم هم توانایی بر ترک نداشتم.

2- چند روز قبل داخل خیابون بودم، دیدم یه جا جمعیت زیادی ایستادن و خیلی شلوغه. رفتم ببینم چه خبره. دیدم دارن شیرینی پخش می کنن و بستنی تعارف می کنن. منم یه شیرینی و یه بستنی برداشتم و از یکی پرسیدم: "شیرینی برای چیه؟" اون آقا با لبخند جواب داد: "برای پاکی آقا مهرداد." معلوم شد اونجا محل تشکیل جلسات انجمن N.A هستش و این آقا مهرداد هم مدتیه که مصرف مواد رو گذاشته کنار. من هم از خوشحالی اونا خوشحال شدم و شیرینیو گذاشتم دهنم. آرزو کردم من هم یه روز بین مردم شیرینی پخش کنم و وقتی کسی ازم بپرسه این شیرینی بابت چیه، بلند جواب بدم: "بابت سلامتی من، شما و همه اینایی که اینجا جمعن." و توی دلم یواشکی بگم: "برای پاکی حامدحامد."

سلام داداش

- خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. مخصوصا بند دومش.
بند اول رو من اسمش رو می ذارم دلایل عقلانی، بند دوم رو هم می گم دلایل احساسی
که هر دو تای این ها باید در کنار هم باشه، تا انگیزه ی آدم کامل بشه

- خ.ا خیلی کوچیک و دور از شانِ.
این رو نه از روی تهییج کردن می گم. بلکه یک واقعیته.
یک فردی رو در نظر بگیرید، مثلا یکی از دوستان و آشناهاتون که خیلی فرد محترمه و متشخصیه

حالا فرض کنید که شما یک روز می رید خونه ی این بنده خدا و می بینید که ای دل غافل، ایشون در حال دیدن فیلم مستهجن و انجام عمل خ.ا
(این ها رو زیاد تصور نکنیدا، خطر داره 4chsmu1 )

بعد از دیدن این صحنه اصلا تمام ابهت و احترام شخص پیش آدم می ریزه و نابود می شه
من که این طوری هستم.
شاید دلم براش بسوزه، ولی دیگه این آدم برای من اون آدم سابق نیست.

اما چرا؟ چرا اینقدر این کار کثیف و زشت و پست به نظر میاد برای آدم؟
جنبه ی گناه بودن و معصیت کردن خدا در این قضیه یه ور، ولی فکر می کنم یه چیزی خیلی سطح پایین تر هم باشه این وسط.
چون که این کار اصلا برای خیلی از غیر مذهبی ها هم زشته.
پس داستان چیه؟

فکر می کنم دلیل اصلیش این باشه که انجام این کار نشانه ی ضعف انسان در مقابل خودش باشه.
انسان ضعیف قابل ترحم هست، اما کسی به خاطر ضعف به کس دیگه نشان افتخار نداده تا حالا.

«اگر ضعیف هستی، خودت رو قوی کن. چرا نشستی؟ چرا دست رو دست گذاشتی؟»

این جملات لایق انسان ضعیفه.

۱۴ صلوات برای حامدحامد عزیز
ان شاء الله شیرینی ۱۰۰ روزگیت رو همین جا می خوریم
یکی از مواردی که در مورد شهوت ازش متنفرم
اینه که زن ها و بهتر بگم دخترا رو به شکا کالا میبینه آدمی که چشماش هرز باشه
فرهنگ غربی و هالیوود و فیلم های مستهجن باعث میشن به یک دختر نه عنوان انسان بلکه اونجور که شیطان میخواد به عنوان کالا دیده بشن
پسری مثل من اگردیدش به دخترا کالا باشه به جای انسان در درجه اول ارزش خودم رو به عنوان انسان پایین آوردم !!!



خدایا کمک کن این دید کالایی که سال ها هالیوود و .... برام ساختن رو از بین ببرم 
و به همه زن ها به عنوان انسان نگاه کنم نه لباس و بدن و ....
الهی آمین
(1397 تير 28، 20:49)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]یکی از مواردی که در مورد شهوت ازش متنفرم
اینه که زن ها و بهتر بگم دخترا رو به شکا کالا میبینه آدمی که چشماش هرز باشه
فرهنگ غربی و هالیوود و فیلم های مستهجن باعث میشن به یک دختر نه عنوان انسان بلکه اونجور که شیطان میخواد به عنوان کالا دیده بشن
پسری مثل من اگردیدش به دخترا کالا باشه به جای انسان در درجه اول ارزش خودم رو به عنوان انسان پایین آوردم !!!



خدایا کمک کن این دید کالایی که سال ها هالیوود و .... برام ساختن رو از بین ببرم 
و به همه زن ها به عنوان انسان نگاه کنم نه لباس و بدن و ....
الهی آمین
احسنت!

قبلا این رو همین جا گفته بودم، بازم می گم.

 این فیلم ها انسانیت رو لگد مال کرده ان.
چیزهایی که توی این فیلم ها نشون داده می شه وحشتناک هستن
و شما از اون ها لذت می برین ...
یعنی تایید می کنین ...
یعنی اون کار ها رو دوست دارین ...
حدیثی توی ذهنم میاد از معصوم به این مضمون که اگر عمل گروهی رو دوست داشته باشی تو هم انگار همون کار رو انجام دادی

نه تنها زن توی این فیلم ها یک کالاست، یک عروسکه، وسیله ای برای لذت بردنه
خانواده هم توی این فیلم ها یکی از کثیف ترین مکان های دنیاست
خانواده ای که باید مکانی باشه، پر از آرامش، پر از صمیمیت، پر از معنویت و ارتباط

و کسی که این فیلم ها رو نگاه می کنه، خدا به دادش برسه بعد از ازدواج
(خدایا به داد ما برس)

اون فرد قراره ازدواج کنه، فرزند داشته باشه و زندگی تشکیل بده
حالا اون فرد که معتاد به این کثافت هاست، اصلا می تونه به همسرش اعتماد کنه؟ به فرزندهاش اعتماد کنه؟
می تونه با خیال راحت دختر و پسرش رو یه روز کنار هم تنها بذاره؟

ذهن اون فرد پر شده از داستان ها و فیلم هایی که توی اون ارتباط محارم وجود داره ...

بچه ها همین الان باید این مضخرفات رو کنار بذاریم ...
این ها بشریت رو دارن نابود می کنن.
به والله طاعون بهتر از این بلاست که سر ما اومده ...

می خواین یه چی بگم مختون سوت بکشه؟؟؟؟؟؟
توی سال ۲۰۱۷ یکی از سایت های مستهجن معروف ۲۸.۵ میلیارد بار بازدید داشته.... 1 
منبع (یه زمانی که هوشیاریتون خوب بود این سایته رو بگردین)
حالا یکی از بیشترین کلید واژه های سرچ چی باشه خوبه؟؟؟
حدث بزنید...

«مادر»

کانون چقدر بازدید داشته سال ۲۰۱۷ ؟ ما این جا چیکار داریم می کنیم؟ دور هم خوشیم نه؟ من از سال ۹۳ اینجام، چند نفر ترک کردن؟
حدث بزنید.... 1

جهان سرمایه داری هم مشکلی نداره...
یه تجارتی هست، یه چیزی تولید می شه، یه عده هم می خرن و براش پول می دن...
اتفاقا تجارت پر سودی هم هست.

اللهم إنّا نشكو إليك فقد نبينا،
وغيبة ولينا،
وشدة الزمان علينا،
ووقوع الفتن بنا،
وتظاهر الأعداء علينا،
وكثرة عدونا،
وقلة عددنا،
اللهم ففرج ذلك بفتحٍ منك تعجّله،
ونصرٍ منك تعزه،
وإمام عدلٍ تظهره،
إله الْحَقِّ آمين رَبَّ الْعَالَمِينَ
************
این تازه یه ور ماجراست، این چیزی که اینجا شرح دادم
از نظر کسی که فیلم مستهجن نگاه می کنه و بهش معتاده
همه فیلم مستهجن نگاه می کنن
اون به همه شک داره و همه از نظر اون خیانت کارن
این فرد می تونه خانواده تشکیل بده؟
این پس یه ور...
این داستان یه  دیگه هم داره تو خانواده که تو یه پست دیگه ادامه می دم ان شاء الله
سلام داداش های مهربونم 
من این هفته هم سبزم .. الحمدالله 
شرمنده ادامه ی گزارش رو نگفتم ..
میخواستم بگم که یک هفته میرم مرخصی  Gigglesmile
دعا کنید که خیلی قوی تر برگردم و عهدم نشکنه 
میخوام از نت فاصله بگیرم و خودم رو پیدا کنم 
همه تون رو دوست دارم .. مراقب خودتون باید 
توی تاپیک درد دل بیشتر توضیح دادم 
ارادتمند همه ..
سالک (محمدرضا ی قدیم ) 4chsmu1
یاحق
(1397 تير 27، 10:46)majid78 نوشته است: [ -> ]به به ب سلامتی اقا حامد منم براش ۱۴ تا صلوات میفرستم متنتو خوندم داداش متنتا خوندم داداش سعی کن از این ب بعدش پاک باشی ببین داداش این علائمی ک گفتی خوب طبیعیه خودت فکرشا بکن ی بار ک این کار انجام میدی کلا بی حال میشی انرژی و هرچی شور وشوق داشتی میره بر باد هوا ب مرور زمان  وقتی ترک کردی میبینی همه چی بر میگرده سره جاش یادت باشه داداش تلقینخیلی چیز مهمیه چ توی ترک چ توی زندگی مثلا من همین الان ک دارم این متنا مینویسم شدیدا دارم وسوسه میشم ولی جالب اینجاس بدونی الان هرچی مورد صحنه دارم بیاد جلوی چشم روم اثری نداره چون ب خودم میگم مجید ببین دو دقیقه دیگه تموم میشه میره فشار و جالب بدونی تموم میشه میره پی کارش البته ن اینکه فقط تلقین کنیا باید سرتم ب یه چیزی گرم کنی ببخشید سرتا درد اوردم ایشالله ک ب تمام خواسته هات برسی یا حق302

ممنون مجید جان. ازت سپاسگزارم. ان شاءالله همونطوری که شعارت هستش، مامور نک اوت کردن شیطون باشی و پوزه شیطونا بمالی به خاک. [تصویر:  khansariha (70).gif]

(1397 تير 27، 18:37)آقای اراده نوشته است: [ -> ]حامد عزیزم با برنامه ریزیهات خیلی حال میکنم . مخصوصا نماز ظهرا که جماعته واقعا عالین / ایشالا این هفته همه اعلام وضعیت سبز میکنیم ... به یاری الله302

فدات بشم آقای اراده. پیش شما درس پس میدم عزیز دل برادر. [تصویر:  khansariha (70).gif]

(1397 تير 28، 1:36)omid 24 نوشته است: [ -> ]حامد جان
ممنون خدا را شکر خوب  حامد عزیز
یه آهنگ فوق العادم که فرستاده بودی دیگه حسابی شارژمون کردی

امید جان، بنده نوازی می کنی. این آهنگ تقدیمی از من شبیه است به:
مور که پای ملخ، نزد سلیمان بَرَد
[تصویر:  khansariha (70).gif]


(1397 تير 28، 1:36)omid 24 نوشته است: [ -> ]
ز ما درود فراوان به شیرمردانی  *** که کرده اند سرو جان نثار پاکستان

داداش  حامد عزیز [تصویر:  53.gif] ممنون  که هر چند من ضعیف بودم تو اعلامش خودت بسیار دقیق اومدی و صحبت هات را بیان کردی
درسته ما خیلی زشت شدیم ، خیلی عارضه اومده سراغمون ولی این دلیل نمیشه به دنبال زیبایی نریم و نخوایم خودمون را زیباتر کنیم
با خیال گلستانش خارزار***نرمتر از پرنیان آید همی
از چنین نجار یعنی عشق او***نردبان آسمان آید همی
زان در و دیوارهای کوی دوست***عاشقان را بوی جان آید همی
هر که میرد پیش حسن روی دوست***نابمرده در جنان آید همی
یاد  داستان جوجه اردک زشت  می افتم چقدر قشنگه این قصه  ، ما وقتی هر روز داریم پیشرفت می کنیم و به سوی آن یار و زیبایی قدم برمی داریم  مطمئن باش تهش یه قوی زیبا میشیم
بگذار تا اردکان هر چه می خواهند گویند زمانیکه زیبایی تو را و استعداد ذاتی تو را متوجه نمی شوند
{ اگه آدم درستی باشه که کسی را به خاطر قیافه مسخره نمی کنه ، و اگرم مسخره می کنه پس اصلا آدم درستی نیست پس اصلا اهمیتی نداره}
و داداش عزیز من این پیشرفتت را دیدم ، این انگیزه، برنامه و اراده ای که الان برای ترک داری
و این امیدی که الان تو نوشته هات هست و قدیم نبود
و همینطور ممنون از اینکه تشویقم کردی برای ادبیات و یکی از کسایی بودی که باعث شدی شعر را ادامه بدم

به نظرم هر روز شیرینی بده
جدا از شوخی امیدوارم هر روز شیرینی ترک را حس کنی

حامد عزیز [تصویر:  53.gif] 14 صلوات برای اینکه روزهای شیرین را در عین سختی تجربه کنی
و زیباترین زیبایان حامی تو باشه در سخت ترین شرایط
موفق باشی

ازت ممنونم امید جان. مثالها و شعرهایی که استفاده کردی چه بجا و چه زیبا. خوشحالم اگر باعث تشویق شدم در وادی ادبیات و شعر. از این اشعار و ابیات و جملات زیبایی که می نویسی، نه فقط خودت که مشام جان ما هم سرشار میشه. [تصویر:  khansariha (70).gif]

(1397 تير 28، 5:41)صادقین نوشته است: [ -> ]سلام
14 صلوات به نیت پاکی و عاقبت به خیری برادر بزرگوارم آقا حامد عزیز302

صحبت های شما رو خوندم. ان شاء الله از این دام رهایی پیدا کنی
و روزی برسه شیرینی پاکی رو در زندگی دنیایی و آخرتی بچشی.53258zu2qvp1d9v
و البته شیرینی بچه های کانون فراموش نشه4chsmu1

ان شاء الله توی همه‌ی مراحل زندگی توکلت به خدا باشه
و کمک کنه تا راه درست رو بشناسیم و قدم برداریم.
Gol
در پناه حق
یا علی

شما محبت داری صادقین عزیز. ممنون که امید و انگیزه میدی به آدم در ادامه مسیر ترک. ان شاءالله همانطور که گفتی روزی فرا برسه که همه ما شیرینی پاکی مون را در زندگی دنیایی و آخرتی بچشیم. [تصویر:  khansariha (70).gif]

(1397 تير 28، 15:56)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]سلام داداش

- خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. مخصوصا بند دومش.
بند اول رو من اسمش رو می ذارم دلایل عقلانی، بند دوم رو هم می گم دلایل احساسی
که هر دو تای این ها باید در کنار هم باشه، تا انگیزه ی آدم کامل بشه

- خ.ا خیلی کوچیک و دور از شانِ.
این رو نه از روی تهییج کردن می گم. بلکه یک واقعیته.
یک فردی رو در نظر بگیرید، مثلا یکی از دوستان و آشناهاتون که خیلی فرد محترمه و متشخصیه

حالا فرض کنید که شما یک روز می رید خونه ی این بنده خدا و می بینید که ای دل غافل، ایشون در حال دیدن فیلم مستهجن و انجام عمل خ.ا
(این ها رو زیاد تصور نکنیدا، خطر داره4chsmu1)

بعد از دیدن این صحنه اصلا تمام ابهت و احترام شخص پیش آدم می ریزه و نابود می شه
من که این طوری هستم.
شاید دلم براش بسوزه، ولی دیگه این آدم برای من اون آدم سابق نیست.

اما چرا؟ چرا اینقدر این کار کثیف و زشت و پست به نظر میاد برای آدم؟
جنبه ی گناه بودن و معصیت کردن خدا در این قضیه یه ور، ولی فکر می کنم یه چیزی خیلی سطح پایین تر هم باشه این وسط.
چون که این کار اصلا برای خیلی از غیر مذهبی ها هم زشته.
پس داستان چیه؟

فکر می کنم دلیل اصلیش این باشه که انجام این کار نشانه ی ضعف انسان در مقابل خودش باشه.
انسان ضعیف قابل ترحم هست، اما کسی به خاطر ضعف به کس دیگه نشان افتخار نداده تا حالا.

«اگر ضعیف هستی، خودت رو قوی کن. چرا نشستی؟ چرا دست رو دست گذاشتی؟»

این جملات لایق انسان ضعیفه.

۱۴ صلوات برای حامدحامد عزیز
ان شاء الله شیرینی ۱۰۰ روزگیت رو همین جا می خوریم

واقعاً همینطوره که گفتی عاشق فاطمه زهرا (س). خودم هم اتفاقاً وقتایی که یکی خیلی بهم احترام می ذاره و تحویلم میگیره، با خودم میگم اگر این بنده خدا می دونست من چه جانوری هستم، شاید تو صورتم نگاه هم نمی کرد. تا حالاشم اگر خیلی ضایع نشدم جلو کسی، به خاطر ستار العیوبی خدای مهربونه. معلوم نیست که بعد از این هم به همین منوال باشه. پس باید حتماً تلاش کنم در راه پاکی و ترک. سپاسگزارم عزیزم. [تصویر:  khansariha (70).gif]
آقا شما چطوری در یک پیام همزمان به چند نفر جواب می دهید؟ من هرکار کردم نشد و شد این چیزی که در بالا می بینید.
(1397 تير 29، 7:39)hamedhamed نوشته است: [ -> ]آقا شما چطوری در یک پیام همزمان به چند نفر جواب می دهید؟ من هرکار کردم نشد و شد این چیزی که در بالا می بینید.


احسنت به تلاشت 49-2
داداش "نقل قول" را بزن برای هر چن نفر را که می خوای
آخر سر پایین اینجایی که مینویسی بزن روی "نقل قول ارسالها "
بعد پایین هر کدوم که خواستی بنویس ، فقط یادت باشه توی اونا ننویسی
نقل قولا معمولا یکم از سمت راست فاصله دارن ولی زمانیکه خودت می خوای بنویسی از سر خط بدون فاصله باید شروع کنی !
302
این هفته سبز
هفته آخر بود ؟
برنامه هفته پیشم این بود این هفته قلبم رو از خدا پر کنم و جز خدا راه ندم 
تا ۳ روز مراقبه رپی قلبم داشتم بقیه اش نشد
سخترین کار دنیا برای من همینه ، که غیر خدا رو به قلبم راه ندم
واقعا اهل بیت دمشون گرم یه عمر این کار رو میکردن و پر بودن از خدا و خالی بودن از غیر خدا 
کتاب آنگاه که هدایت شدم ، میخونم از دکتر تیجانی
واقعا عالیه ! کیف کردم نمیتونم ولش کنم
http://www.ghbook.ir/index.php?option=co...d=&lang=fa
بسم الله الرحمن الرحیم  [تصویر:  khansariha%20(2).gif]
اعلام وضعیت مسابقه گروهی 
گروه یوزپلنگان / آقای اراده / هفته سوم/ سبز
ارزیابی هفته گذشته :
[تصویر:  3zr_capture.jpg]
نماز :  وضع نماز ها با توجه به شعار هفته با تلاش بیشتری انجام شد  / اما بخاطر کارم شبها دیر میرسم خونه و دیر میخوابم نماز صبحم قرمز میشه /یک شب هم نماز مغرب نخوندم چون سرم خیلی درد میکرد
کنترل نگاه و ذهن : هفته گذشته تلاشم روبرای کنترل نگاه و ذهن کردم / گرچه در موقعیت های بدی قرار گرفتم اما در حد توان ذهنمو و چشمم رو کنترل کردم / بعضی خیابون ها و موقعیت ها هستن که از قبل مشخصه که نگاه رو نمیشه داخلش کنترل کرد . باید مراقبشون بیشتر باشم
کنترل زبان و اخلاق : سعی کردم رابطه بهتری با پدرم داشته باشم / تا شده بهش احترام گذاشتم و حرفشو گوش کردم / اگر چه یکطرفه است این توجه بعضی اوقات
کنترل خشم :   خوب بود
خواب : یکی دو شب خواب خیلی خوبی داشتم 
برنامه غذایی : برنامه غذایی خوبی رو دارم رعایت میکنم این روزا - از محرک ها پرهیز میکنم رژیم غذایی گیاهی خیلی تاثیر داره 
ورزش: یک روز! 
امور اختیاری : بیشتر سخنرانی ها رو گوش کردم و برنامه صلوات و ذکر رو ادامه دادم 


اهداف هفته آینده : 
با توجه به اینکههفته آینده مختص کنترل خشم هستش باید توجه زیادی داشته باشم 
برای ایجاد تعادل بین امور روزانه کاری و درسی اقداماتی انجام بدم 
 باید درس بخونم [تصویر:  swear1.gif]
کنترل نگاه و ذهن در برنامه هستش ایشالا 
بسم الله الرحمن الرحیم  Khansariha (2)
مهربونا سلام  Khansariha (48)
امیدوارم هفته خوبی رو سپری کرده باشین 
چند موضوع :
* منتظر اعلام وضعیت هفته سوم هستم و بلافاصله بررسی خواهد شد 
* لطفا در اعلام وضعیت هاتون به موضوع گروه در هفته سوم اشاره کنید حتما (نماز)
* هدف گروهمون در هفته چهارم کنترل خشمه  Swear1 ( Gigglesmile Gigglesmile)
* اگر موضوعی هست که نیاز هست بگین در گروه خواهشا دریغ نکنید (مسئله ای ، مشکلی ، درد دلی )

[تصویر:  hjqd_new_microsoft_powerpoint_presentation.png]
سلام به رهروان راه پاکی303
حالتون چطوره؟49-2

(1397 تير 28، 20:49)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]یکی از مواردی که در مورد شهوت ازش متنفرم
اینه که زن ها و بهتر بگم دخترا رو به شکا کالا میبینه آدمی که چشماش هرز باشه
فرهنگ غربی و هالیوود و فیلم های مستهجن باعث میشن به یک دختر نه عنوان انسان بلکه اونجور که شیطان میخواد به عنوان کالا دیده بشن
پسری مثل من اگردیدش به دخترا کالا باشه به جای انسان در درجه اول ارزش خودم رو به عنوان انسان پایین آوردم !!!

خدایا کمک کن این دید کالایی که سال ها هالیوود و .... برام ساختن رو از بین ببرم 
و به همه زن ها به عنوان انسان نگاه کنم نه لباس و بدن و ....
الهی آمین

احسنت به شما و به برادر عاشق به خاطر صحبت های خوبتون.53

اصلاً این فیلم ها برای همین درست شده تا کلمه ای به نام عشق رو آلوده‌ی به هوی و هوس کنند
و بعد جایگزین عشق حقیقی یعنی عشق به معبود کنند.

می بینید به خاطر همین هم هست زن تبدیل به یک کالای بی ارزش میشه که به راحتی هم بعد از چند وقت اون رو دور می ریزند.
در حالی که اگه عشق به خدا در فردی نهادینه بشه، تعهد در قبال خانواده و جامعه و محبت به همسر و فرزند هم برای اون فرد اهمیت پیدا می کنه.

(1397 تير 29، 7:39)hamedhamed نوشته است: [ -> ]آقا شما چطوری در یک پیام همزمان به چند نفر جواب می دهید؟ من هرکار کردم نشد و شد این چیزی که در بالا می بینید.

آقا حامد عزیز
ممنون از لطفت. ان شاء الله همین طور باشه.
در مورد نقل قول ها امید عزیز توضیح داد.
پست شما رو درست کردم.53

(1397 تير 29، 21:22)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]این هفته سبز
هفته آخر بود ؟
برنامه هفته پیشم این بود این هفته قلبم رو از خدا پر کنم و جز خدا راه ندم 
تا ۳ روز مراقبه رپی قلبم داشتم بقیه اش نشد
سخترین کار دنیا برای من همینه ، که غیر خدا رو به قلبم راه ندم
واقعا اهل بیت دمشون گرم یه عمر این کار رو میکردن و پر بودن از خدا و خالی بودن از غیر خدا 
کتاب آنگاه که هدایت شدم ، میخونم از دکتر تیجانی
واقعا عالیه ! کیف کردم نمیتونم ولش کنم
http://www.ghbook.ir/index.php?option=co...d=&lang=fa

برادر جان
مسابقه کلاً شش هفته اس.
منتظر اعلام وضعیت کامل از طرف شما هستیم.128fs318181
سلام

قاصدک / گروه آفتاب / هفته سوم : سبــــــز  53 


ارزیابی :
نسبت به هفته پیش بهشت بود .. هم کنترل نگاه و هم کنترل گوشی تا حد خوبی داشتم و راضیم.

برنامه هفنه آینده :
میخوام برای هفته آینده بیشتر تمرکزم رو بذارم روی تنظیم ساعات استفاده از گوشی ..
و تنظیم خواب داشته باشم ..

و
بچه های گروه ما کجایید ؟؟

و
14 صلوات به نیت پاکی دوست خوبم mohammad_93  53
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649