سلام
یک دوستی گفت بیا و توی رهروان از خودت برامون بگو
.
.
خب اولا از جایی شروع کنم که این اتفاق شروع شد
.
یه بار با یکی از همکلاسیام سر اینکه خ ا خوبه یا بده بحثم شد
اون می گفت همه دنیا انجام میدن و توی مدارس انگلیسم آموزشش میدن (و از این قبیل چرت و پرت ها)
منم می گفتم خب که چی! این همه آدمم انجام نمیدن هیچ مشکلی هم ندارن! مثلا همین کلاس خودمون چند نفر انجام میدن؟
گفت از 30 نفر 20 نفر انجام میدن!!! و شروع کرد اسم بردن
بعضیشون واقعا آدم های موفقی بودن در ذهن من
اما فضای مدرسه به شدت کثیف بود(اینو دوستانی که سمپادی بودند درک می کنند)
.
.
اومدم خونه و با خودم کلنجار می رفتم که نکنه ازشون عقب بیوفتم!
همیشه اعتماد به نفسم کم بود
.
این فکرا چند روز طول کشید تا آخر به خودم گفتم طوری که نمیشه!
یه بارش هم اعتیاد نمیاره
دقیقا میدونستم چطوریه و چیکار باید کرد
رفتم و انجامش دادم
.
انقد حالم بد شد که توی حموم نشستم و گریه کردم
اما چه فایده ؟
چند روز بعد دوباره همون فشارا باعث شد تکرارش کنم
و دیگه معتادش شده بودم
تا مدت ها باورم نمیشد اعتیاد بهش دارم
.
.
اینا مال اول سال سوم بود
اواسط سال سوم فهمید دو تا از دوستام با هم مشکل پیدا کرد
وارد شدم تا بلکه مشکلشونو حل کنم
اونها دوستی افراطی داشتند
منم تا حالا همچین چیزی ندیده بودم
یکی از این دو طرف اومد با من ارتباط گرفت و سعی کرد منم براش همون دوست عاطفی باشم
اولش با عشقم و جونم گفتن شروع شد
آروم آروم بیشتر شیطونی کرد
تا اینکه احساس کرد میتونه به من پیشنهاد رابطه جنسی بده
تو این مدت خودمم خیلی خوشم اومده بود
اما با تمام وجودم دوست نداشتم یه همجنسباز باشم...
.
.
منم پیشنهادشو رد کردم
.
اما دلم موند و نتونستم با خودم کنار بیام
گذشت و گذشت
اومدم دانشگاه و از خانواده دور شدم
احساس تنهاییم بیشتر و بیشتر شد
.
.
تا آخرش شکستم و تن به همه کاری دادم
رابطه
خ.ا
دوستی های افراطی
فیلم
و هزار تا کار دیگه
.
.
خلاصه الان شدم یه همجنسباز
یا حداقل قبل از اومدنم به کانون اینطور بودم
چون از وقتی اومدم هر چی اکانت توی اینستاگرام و تلگرام برای این کار داشتم پاک کردم و با کسایی هم که حضوری بودم قطع رابطه کردم و سعی کردم خ ا رو هم کنترل کنم
.
با اینکه قبل از اومدنم سریالی شده بودم
اما الان سه روزه که کاملا پاکم
و این خیلی خوبه
دوستتون دارم عزیزای دلم
.
.
راستی هر وقت دوس داشتین بیاید یادداشت برام بگذارید
21 سالمه و علاقه به شعر و داستان هم دارم
دانشجو ام و (به ظاهر البته) مذهبی
یا علی