کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1397 دي 5، 11:48)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]بچه ها سلام
حالتون چطوره 
راستش چند وقتیه میخوام این مسئله رو اینجا مطرح کنم و با یه نفر صحبت کنم در موردش ولی خب روم نمیشد
متاسفانه من به هرزه نگاری اعتیاد دارم و مث خوره افتاده به جونم و ذهنمو خیلی درگیر کرده 
واقعا دارم اذیت میشم خیلی ازاردهنده و وقت گیر شده واسم
نمیدونم چیکار کنم واقعا :(

الون جان سلام
چه خوب که اومدی پیش مون.

علی ناشناخته سوال های خوبی پرسید.
بهشون پاسخ بده. ما هم کنارت هستیم هر کمکی بخوای.  Khansariha (18)
(1397 دي 6، 21:06)آرمین نوشته است: [ -> ]ممنون از محبتت داداش.  Khansariha (18) 

به نظرم این سوال مثل اکثر سوال های دیگه فقط یک جواب نداره.

یکیش همین هیجانی عمل کردنه که بچه ها گفتن. 
من کلاس خوشنویسی رفتم. کلاس قرآن. کلاس زبان. کلاس موسیقی. کلاس اخلاق. دوره های تخصصی کامپیوتر.
همه جا همین جوره.
هفته ی اول 10 نفریم. بعد میشیم 8 نفر. بعد میشیم 6 نفر. 
بلندمدتش رو که در نظر بگیری، می بینی از هر 100 نفر 5 نفرشون هم به جلسه 30 نمی رسن.
تازه این ها کسی هستن که پول دادن و کلاس اسم نوشتن. طرف واقعا 50 سالش هست و از جیب خودش پول داده و ثبت نام کرده.
حالا به این فکر کن که کانون مجانیه. طبیعیه که من هر موقع دلم بخواد میام تو جمع و بعد هر موقع بخوام کنار می گیرم.
کانون جدای از زندگی اطراف مون نیست. آدم هاش همون آدم هایی هستن که هر روز اطراف مون می بینیم.  53258zu2qvp1d9v

یکی دیگه اینکه انتظار داریم تو مسابقه که میایم، یه ضرب تا تهش با پاکی پیش بریم.
فکر می کنیم بروس لی هستیم.
بخش دردناک ماجرا اینه که ما یک هزارم بروس لی هم نیستیم اما انتظارمون از خودمون 10 برابر بروس لیه.  17
کافیه یه لغزش هم پیدا کنیم. دیگه تمومه. جمع می کنیم میریم.
مرد نیستیم. ادامه نمیدیم. دنبال مشکل نمی گردیم.
حواس مون نیست این لغزش هم جزئی از مسیر بود.
اگه تو 6 هفته قبلی 3 تا لغزش داشتم، سعی کنم این 6 هفته جدید 2 تا بشه. شاید 6 هفته بعدیش 1 بار شد.
ما می زنیم زیرش و رها می کنیم. دقیقاً همون جایی که باید بمونیم و دفاع کنیم.
همون جایی که باید بمونیم و یاد بگیریم. تجربه کسب کنیم. حمایت بشیم.  53258zu2qvp1d9v

یکی دیگه اینکه واقعا خیلی از ما هدف نداریم. برنامه نداریم.
من نباید برنامه داشته باشم؟ چه کانون باشه چه نباشه. اصلا مسابقه گروهی باشه یا نباشه.
برای شخص خودم ارزش نباید قائل باشم؟ نباید برای زندگیم و مسیر حرکتم برنامه ای داشته باشم؟
وقتی من هیچ هدف و برنامه ای برای خودم ندارم، زندگیم باری به هر جهت میشه. کانون باشم حالم بده، کانون نباشم هم حالم بده.
اما اگه برنامه داشته باشم، کانون یه محرک انرژی دهنده فوق العاده است. 
من اگه برای پسرخالم بنویسم این هفته 10 ساعت مطالعه کردم بهم میگه به من چه! چه غلط ها! اما اینجا هر 15 دقیقه مطالعه ای که داشته باشم و اعلام کنم، تا چند ساعت بعد چند نفر پستم رو لایک می زنن و بهم فیدبک میدن. شاید تشویقم کنن. شاید هم بهم اعتبار بدن.
چه سیستمی رو می تونی پیدا کنی که این قدر همراه و همدل و همزبون داشته باشی تا برای رسیدن به قله های بالاتر حمایتت کنن و بهت کمک کنن؟
اما موضوع اینه که ما از این سیستم به بدترین شکلش استفاده می کنیم. دو هفته اول و به شکل هیجانی بالا و پایین می پریم و بعد فراموش می کنیم هدف مون از اینجا بودن چی بود.
کانون ده ها تاپیک داره برای پیشرفت. چند نفر ازشون استفاده می کنن؟  53258zu2qvp1d9v

یکی دیگه اینکه خوب کمک نمی گیریم و خوب کمک نمی کنیم.
اینکه وقتی باید کمک بگیریم نمیایم تو گروه درست مسئله مون رو بگیم.
اون قدر میریزیم تو خودمون تا داغون بشیم. بعد هم که کلاً میذاریم و میریم.
و البته شاید هم کمک خواستیم اما کسی پاسخگو نبوده. به این نتیجه رسیدیم که به این جمع تعلق نداریم و دوری می کنیم.
اینجاست که مسئله حضور سرگروه ها اهمیت پیدا می کنه.
اصلاً شاید سرگروه جوری رفتار کنه که اعضا آزرده خاطر بشن. برای انجام کارها دچار اکراه و اجبار بشن. اون عضو بیاد و مستقیماً بگه مسابقه واقعاً عذابه.   53258zu2qvp1d9v


به نظرت
اگه من تو طول مسابقه مدام دستاورد داشته باشم. اگه مدام و در نگاه بلندمدت وضعیتم بهتر بشه. اگه مدام اشکالاتم رو بفهمم و پیشرفت کنم.
چرا باید از مسابقه دل زده بشم؟  
برعکس نباید باشه؟ 
برعکس باید مدام شور و شوق من بیشتر بشه. حال من خوب و خوب تر بشه. 53258zu2qvp1d9v
آرمین جان

تک تک جملاتت رو قبول دارم و اون ها عمق نگاه تو رو به زندگی نشون می ده.

اما بذار نظر خودم رو هم بگم، در حقیقت می خوام یه چیزی به حرف هات اضافه کنم که بحث کامل شه.
شاید جای این حرف توی رهروان نباشه
اما بد نیست این رو باقی بچه ها و مدیر ها و سرپرست های آینده همه بشنون

داداش عملا کانون با تعدادی آدم سر و کار داره که هرکدوم استعداد ها و توانایی ها و دانش متفاوتی دارن
بچه ها اگر خودشون خوب باشن، بله کانون جای خوبی برای فعالیته
اگر عقلانی تصمیم بگیرن،‌ برنامه و هدف و انگیزه داشته باشن، کمالگرا نباشن و ...
از این مسابقه و به طور کل از کانون بهترین استفاده می کنن
اما فقط همین؟

داداش من اندکی تجربه ی سر و کله زدن با بچه مدرسه ای ها رو دارم.
بعضی از کلاس ها اینقدر شاگرد ها مستعد هستن، که اصلا لازم نیست من کاری بکنم، خودشون درس می خونن، خودشون سوال پیچت می کنن، بهت انگیزه می دن. اصلا به جایی می رسه که تو خودت به عنوان معلم از کلاس استفاده می کنی
اما یه کلاس دیگه هم هست وقتی می ری سر کلاس، یکی خوابه، یکی با گوشی ور می ره، یکی دست تو دماغش کرده و همه منتظرن که کلاس تموم شه

هنر معلم این نیست که کلاس اول رو بچرخونه، هنر معلم این هست که بچه های کلاس دومی درس خون و علاقه مند بشن 53258zu2qvp1d9v 
و یک معلم خوب می تونه این کار رو بکنه
بله، خیلی باید تلاش بکنه برای این کار،‌ اما شدنیه

خودت توی سیستم اداری هستی
یک مدیر خوب، یک اداره رو عالی می کنه. همون اداره رو با همون کارکنان و شرایط، یک مدیر بد به گند می کشه.


من مدیر ارشد وقتی یه ذره شل بگیرم، اون کاربر تازه وارد، یه عالمه شل می گیره.

تجربه ی من نشون داده که اگر مدیر ها و سرپرست ها کار خودشون رو درست انجام بدن، مسابقه ی گروهی به بهترین شکل برگزار می شه و خروجی می ده.
یادت می آد وقتی رضاکی تازه اومد کانون مسابقه و بعدش که سرگروه شد.
توی چند دور متوالی واقعا یه تکونی با مسابقه داده بود. 53258zu2qvp1d9v
(1397 دي 5، 11:48)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]بچه ها سلام
حالتون چطوره 
راستش چند وقتیه میخوام این مسئله رو اینجا مطرح کنم و با یه نفر صحبت کنم در موردش ولی خب روم نمیشد
متاسفانه من به هرزه نگاری اعتیاد دارم و مث خوره افتاده به جونم و ذهنمو خیلی درگیر کرده 
واقعا دارم اذیت میشم خیلی ازاردهنده و وقت گیر شده واسم
نمیدونم چیکار کنم واقعا :(


چه بد ولی خب نگران نباش خیلی از افراد اینجا این اعتیاد را تجربه کردند . بدترین این اعتیاد اینه که باعث میشه به صورت افراطی خ.ا کنی و نابود شی حتی از خ.ا هم بدتره  Shy
ولی میشه ترکش کرد . الان چیزی به ذهنم نمیرسه ولی اگه اعتیاد شدید داری باید یه مدت از اینترنت فاصله بگیری
(1397 دي 5، 13:39)aliunknown نوشته است: [ -> ]
(1397 دي 5، 11:48)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]بچه ها سلام
حالتون چطوره 
راستش چند وقتیه میخوام این مسئله رو اینجا مطرح کنم و با یه نفر صحبت کنم در موردش ولی خب روم نمیشد
متاسفانه من به هرزه نگاری اعتیاد دارم و مث خوره افتاده به جونم و ذهنمو خیلی درگیر کرده 
واقعا دارم اذیت میشم خیلی ازاردهنده و وقت گیر شده واسم
نمیدونم چیکار کنم واقعا :(

سلام داداش....
کاش زودتر مطرح میکردی.... هر چی بیشتر میگذره بیشتر معتادش میشیم....
هرزه نگاری از چه لحاظ ؟ نمیدونم تصویر سازی ذهنی ؟ یا در کنارش فیلم های پو. ر، ن هم هست ؟
یه سری تجربه ها دارم ... شاید بتونه به دوستانی که مبتلا هستن کمک کنه....
اما قبلش....
اگه در کنارش اون مورد فیلم هست.... از چه زمانی شروع شد؟ اگه از سن کم بوده باشه باید یجور دیگه پیش رفت  Hanghead 
چی توش هست که بهت لذت میده؟ اصلا بهت لذت میده؟ حتی اگه ۱ درصدم از دیدنش لذت میبری ... بگو....
مدام تو فکر این هستی که مقدمه چینی کنی برای رفتن به سمتش ؟
بعدش چی میشه؟
چی به دست میاری؟
چی از دست میدی؟
چیزایی که به دست میاری بیشتره؟
یا چیزایی که از دست میدی ؟
بدون رو در واسی این سوالا رو از خودت بپرس....
صادقانه جواب بده به خودت....
خیلی کمک میکنه تا بهتر مشکل رو حل کنیم....
53  منتظر پاسخ هات هستم
هم تصویر سازی ذهنی هم فیلم های مستهجن ... هی تو سرم میچرخه
زمانش هم خب چندین سال هست ولی خب هم نوسانات داشت هم شدتش کمتر بود ولی الان ینی حدود چندماهه خیلی زیاد تر شده و با احساس نیاز بیشتر
در مورد لذت هم خب قاعدتا لذت رو داره 
برای مقدمه چینی هم اکثر وقتا پیش میاد از قبل تو فکرش باشم برای خ.ا و هرزه نگاری
آرامش و انرژی و تمرکز وحوصلم از دست میره مخصوصا الان که تو شرایط خاصی از زندگیم هستم
مرسی داداش که پیگیری کردی  53
ما موفق خواهیم شد 
پاکی در دسترس و نزدیکی ماس
فقط یذره تمرکز می‌خواد 
یکم تلاش 
آدم اگر از روز اول دست به خطا نمیزد ک فرشته بود ن آدم
علی عزیز با حرفات کاملا موافقم
و این چیزیه که سالهاست باش درگیرم 
البته در گذشته جنسش فرق داشت 
مثلا یادمه سه سال پیش که اومدم کانون و بیشتر فعالیت میکردم و میخوندم و دو سه تا دوره هم تونستم ترک کنم 
اما اونموقع چیزای مث استرس یا کنجکاوی خیلی بیشتر عامل هرزه نگاری و خ.ا من بود و یه جورایی هم بعدش اسیب به مراتب بیشتری رو  از این کار میدیدم 
هی استرسم تازه بیشتر میشد و تو منجلاب بودم اما خب این چند ساله جریان عوض شد و روابطم عوض شد و دانش و اطلاعاتم بالاتر رفت  اما چیزی که الان میخوام برطرفش کنم مشکل ذهنیمه که هی تو ذهنم تصویر سازی میکنم و در کل از انجامش هم خسته شدم و بیشتر نگران اسیب های ایندم 
ینی مشکلاتی که برام تو روابط جدی اینده شاید ایجاد کنه که بخوام به طرف مقابلم چ شکلی نگاه کنم یا ازش چ انتظارایی داشته باشم و اینکه اگه الان درست نشه این بحث قطعا تو زندگی مشترکم مشکل پیدا میکنم(ینی یه جورایی این هم انگیزم شده برا ترک در صورتی قبلا چنین انگیزه ای نداشتم / چند سال پیشو میگم)
از طرفی خب حالا که نسبت به قبل بزرگتر شدم بیشتر احساس نیاز به رابطه میکنم اما چون هیچ جوره و هیچ مدلی برام مهیا نیست سمت این کار میرم و توی هرزه نگاری هم مدل کاری که میکنم فرق کرده و غیر طبیعی شده و جوری شد که گفتم اگه برطرف نشه شاید به یه مرض تبدیل شه .. هر چند حس میکنم تا یه حدی انگار تبدیل شده
نکته بعدی که حس میکنم باید بگم اینکه به اعتیاد و غلبه بهش اشنایی دارم 
مثلا خیلی دلم میخواست محیط خواب و اتاقم رو تغییر بدم اما شرایط جوریه که اصن دکوراسیون اتاقم فقط یه حالت میتونه داشته باشه .. اگه میشد محیط رو یه کم عوض کنم میدونم تا یه حدی نتیجه میداد چون شرطی شدم نسبت به زمان و مکان خوابم و 90 درصد فیلم دیدنم و یا خ.ا قبل خوابم هست در صورتی که گدشته اینطور نبود و اصلا زمان های خاصی نداشت بیشتر وابسته به استرس و تنهایی و کنجکاوی بود . 
یا مثلا الان اینطور نیستم که تا تنها شم توی خونه بخوام برم سمت اینچیزا و مشکل اساسیم درگیری ذهنیم در طول روزه ...
(1397 دي 8، 20:33)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]علی عزیز با حرفات کاملا موافقم
و این چیزیه که سالهاست باش درگیرم 
البته در گذشته جنسش فرق داشت 
مثلا یادمه سه سال پیش که اومدم کانون و بیشتر فعالیت میکردم و میخوندم و دو سه تا دوره هم تونستم ترک کنم 
اما اونموقع چیزای مث استرس یا کنجکاوی خیلی بیشتر عامل هرزه نگاری و خ.ا من بود و یه جورایی هم بعدش اسیب به مراتب بیشتری رو  از این کار میدیدم 
هی استرسم تازه بیشتر میشد و تو منجلاب بودم اما خب این چند ساله جریان عوض شد و روابطم عوض شد و دانش و اطلاعاتم بالاتر رفت  اما چیزی که الان میخوام برطرفش کنم مشکل ذهنیمه که هی تو ذهنم تصویر سازی میکنم و در کل از انجامش هم خسته شدم و بیشتر نگران اسیب های ایندم 
ینی مشکلاتی که برام تو روابط جدی اینده شاید ایجاد کنه که بخوام به طرف مقابلم چ شکلی نگاه کنم یا ازش چ انتظارایی داشته باشم و اینکه اگه الان درست نشه این بحث قطعا تو زندگی مشترکم مشکل پیدا میکنم(ینی یه جورایی این هم انگیزم شده برا ترک در صورتی قبلا چنین انگیزه ای نداشتم / چند سال پیشو میگم)
از طرفی خب حالا که نسبت به قبل بزرگتر شدم بیشتر احساس نیاز به رابطه میکنم اما چون هیچ جوره و هیچ مدلی برام مهیا نیست سمت این کار میرم و توی هرزه نگاری هم مدل کاری که میکنم فرق کرده و غیر طبیعی شده و جوری شد که گفتم اگه برطرف نشه شاید به یه مرض تبدیل شه .. هر چند حس میکنم تا یه حدی انگار تبدیل شده
نکته بعدی که حس میکنم باید بگم اینکه به اعتیاد و غلبه بهش اشنایی دارم 
مثلا خیلی دلم میخواست محیط خواب و اتاقم رو تغییر بدم اما شرایط جوریه که اصن دکوراسیون اتاقم فقط یه حالت میتونه داشته باشه .. اگه میشد محیط رو یه کم عوض کنم میدونم تا یه حدی نتیجه میداد چون شرطی شدم نسبت به زمان و مکان خوابم و 90 درصد فیلم دیدنم و یا خ.ا قبل خوابم هست در صورتی که گدشته اینطور نبود و اصلا زمان های خاصی نداشت بیشتر وابسته به استرس و تنهایی و کنجکاوی بود . 
یا مثلا الان اینطور نیستم که تا تنها شم توی خونه بخوام برم سمت اینچیزا و مشکل اساسیم درگیری ذهنیم در طول روزه ...

سلام داداش
تمام چیزهایی که می گی واقعیت هست.
یعنی درست فهمیدی

این که هرزه نگاری، توی روابط آینده ات تاثیر می ذاره.
اگر خ.ا خالی ۱۰ بار روابط زناشویی رو ضربه بزنه
هرزه نگاری ۱۰۰ بار این کار می کنه

توی این فیلم ها، روابط زن و مرد به درستی تصویر کشیده نمی شه
یعنی حتی دین و ایمون رو کنار بذاریم، این فیلم ها کلا توهمات ذهن های کثیف یه عده هستن
که توسط تعدادی بازیگر بدبخت و بیچاره اجرا می شن
حالا من و شما این ها رو می بینیم و بهشون عادت می کنیم
و اگر این منجر به خ.ا بشه، اوج لذت رو هم با این فیلم ها تجربه می کنیم
این باعث می شه که این تصاویر در مغز انسان مثل یک خاطره ی شیرین ثبت بشه
و حتی به عنوان خاطرات اصلی انسان گوشه ای کنار گذاشته بشه

و هر وقت که شما احساس خستگی کنی یا کار خاصی نداشته باشی،‌ ذهن اون ها رو یادآوری می کنه
۱۷ سال رون نمی دونم، اما چند ماهش رو مطمئن هستم که انسان درگیره

حالا ما، با این ذهن داغون وارد زندگی می شیم
اولین چیزی که باهاش رو برو هستیم شک و سوء ظن هست.
چون که ذهن ما پره از تصاویر خیانت
از طرف دیگه
ما می بینیم که رابطه ی زناشویی اصلا با اون چیزی که این فیلم ها نشون می دادن، زمین تا آسمون فرق دارن
این ما رو دلسرد می کنه
از طرف دیگه، بعد از یکی دو ماه، یا در بهترین حالت یک سال، ذهن تنوع طلب ما خسته می شه از اون رابطه
و همین باعث می شه که شما نهایتا برگردی به اون فیلم ها.

پس سه تا مشکل اساسی
سوء ظن، غیر واقعی بودن و تنوع طلبی سه تا مشکل اساسی هرزه نگاری هستن که زندگی مشترک رو قطع به یقین نابود می کنه

یک چیز دیگه که خودم جدیدا دارم تجربه می کنم بحث انحرافات جنسیه
این رو باز نمی کنم، اما انسان بعد از مدتی از یک ژانر خاص خسته می شه و دنبال ژانر های کثیف تر و زننده تر و غیرانسانی تر می ره
این ماجرا از انسان یک حیوان درنده می سازه ...

حالا همه ی این ها رو گفتم، اما حالا یه چیز دیگه می گم
بچه ها این ها عوارضی هستن که دیده می شن
عوارضی که در عالم معنا، روی روح انسان می ذارن، صد برابر از این بیشتره
ولی چون ما حس نمی کنیم اون ها رو، برامون مهم نیست.

در صورتی که اگر اون ها رو می دیدیم که چطور درجه ی معنوی ما با هر بار خ.ا سقوط می کنه، دیگه تکرارش نمی کردیم.

راه حل ندادم می دونم
اما همین آگاهی ها خودش کمک می کنه که راحت تر بتونیم پاکی جمع کنیم
گاهی ما می دونیم که باید پاک باشیم دلایلش رو هم می دونیم
اما قلب ما نپذیرفته، بهش ایمان نداریم
اگر واقعا ایمان بیاری، این خودش عمل رو هم در پی داره.

داداش، همین که بیشتر کانون بیای، خودش کمک میکنه.... یه یا علی و شروع کن Khansariha (69)
دقیقا درست میگی و اینا رو هم میدونم اما به قول خودت نیاز دارم بیشتر بیام کانون و بیشتر صحبت کنم تا راه حل پیدا کنم 
اینطوری نمیتونم واقعا ...
(1397 دي 9، 0:24)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]دقیقا درست میگی و اینا رو هم میدونم اما به قول خودت نیاز دارم بیشتر بیام کانون و بیشتر صحبت کنم تا راه حل پیدا کنم 
اینطوری نمیتونم واقعا ...

سلام.
عزیز یه سر به این تاپیک بزن و مطالبش رو یه نگاهی بنداز.
اکثر اعضای اینجا چند ماه یا چند ساله که اینجان ولی چیزی که اکثرا تجربه کردن ابتدا یه مدت طولانی پاکی و پس از اون شکست دوباره و پشت سرهم شکست . 
چکار باید کنیم تا برای همیشه از شر این معضل خلاص شیم Swear1

(1397 دي 8، 13:14)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]
(1397 دي 5، 13:39)aliunknown نوشته است: [ -> ]
(1397 دي 5، 11:48)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]بچه ها سلام
حالتون چطوره 
راستش چند وقتیه میخوام این مسئله رو اینجا مطرح کنم و با یه نفر صحبت کنم در موردش ولی خب روم نمیشد
متاسفانه من به هرزه نگاری اعتیاد دارم و مث خوره افتاده به جونم و ذهنمو خیلی درگیر کرده 
واقعا دارم اذیت میشم خیلی ازاردهنده و وقت گیر شده واسم
نمیدونم چیکار کنم واقعا :(

سلام داداش....
کاش زودتر مطرح میکردی.... هر چی بیشتر میگذره بیشتر معتادش میشیم....
هرزه نگاری از چه لحاظ ؟ نمیدونم تصویر سازی ذهنی ؟ یا در کنارش فیلم های پو. ر، ن هم هست ؟
یه سری تجربه ها دارم ... شاید بتونه به دوستانی که مبتلا هستن کمک کنه....
اما قبلش....
اگه در کنارش اون مورد فیلم هست.... از چه زمانی شروع شد؟ اگه از سن کم بوده باشه باید یجور دیگه پیش رفت  Hanghead 
چی توش هست که بهت لذت میده؟ اصلا بهت لذت میده؟ حتی اگه ۱ درصدم از دیدنش لذت میبری ... بگو....
مدام تو فکر این هستی که مقدمه چینی کنی برای رفتن به سمتش ؟
بعدش چی میشه؟
چی به دست میاری؟
چی از دست میدی؟
چیزایی که به دست میاری بیشتره؟
یا چیزایی که از دست میدی ؟
بدون رو در واسی این سوالا رو از خودت بپرس....
صادقانه جواب بده به خودت....
خیلی کمک میکنه تا بهتر مشکل رو حل کنیم....
53  منتظر پاسخ هات هستم
هم تصویر سازی ذهنی هم فیلم های مستهجن ... هی تو سرم میچرخه
زمانش هم خب چندین سال هست ولی خب هم نوسانات داشت هم شدتش کمتر بود ولی الان ینی حدود چندماهه خیلی زیاد تر شده و با احساس نیاز بیشتر
در مورد لذت هم خب قاعدتا لذت رو داره 
برای مقدمه چینی هم اکثر وقتا پیش میاد از قبل تو فکرش باشم برای خ.ا و هرزه نگاری
آرامش و انرژی و تمرکز وحوصلم از دست میره مخصوصا الان که تو شرایط خاصی از زندگیم هستم
مرسی داداش که پیگیری کردی  53

راه حل مشکل شما اینه که به هر سختی شده فیلم مستهجن نگاه نکنی و به هر سختی شده نگاهت را کاملا کنترل کنی و اینکه خودت را بیشتر به کارها مشغول کنید تا ذهنت هرز نچرخه  53258zu2qvp1d9v
(1397 دي 9، 1:12)pirooz97 نوشته است: [ -> ]اکثر اعضای اینجا چند ماه یا چند ساله که اینجان ولی چیزی که اکثرا تجربه کردن ابتدا یه مدت طولانی پاکی و پس از اون شکست دوباره و پشت سرهم شکست . 
چکار باید کنیم تا برای همیشه از شر این معضل خلاص شیم Swear1

سلام عزیز 1
خلاصه و مفید بگم برات ..
انقطاع کامل از لذت خ.ا
53
(1397 دي 7، 0:45)aliunknown نوشته است: [ -> ]یه سری ایده ها دارم که شاید بتونه فرد رو نسبت به مسابقه گروهی مشتاق تر کنه.
بحث شبیه جایزه ست
ولی یه جایزه هیجان انگیز Confetti
اگه میدونید نظرم مفید واقع میشه و واقعا عملیش میکنید بگید تا در میون بزارم Confetti

سلام به داداش علی عزیز303
منتظر ارائه نظراتت هستیم.
اگه قابلیت اجرایی داشته باشه حتماً استقبال میشه128fs318181
البته بهتره توی این تاپیک مطرح کنی.
53
ان شاء الله خیر باشه
یا علی
(1397 دي 9، 10:31)aliunknown نوشته است: [ -> ]
(1397 دي 8، 20:33)Alone WarrioR نوشته است: [ -> ]علی عزیز با حرفات کاملا موافقم
و این چیزیه که سالهاست باش درگیرم 
البته در گذشته جنسش فرق داشت 
مثلا یادمه سه سال پیش که اومدم کانون و بیشتر فعالیت میکردم و میخوندم و دو سه تا دوره هم تونستم ترک کنم 
اما اونموقع چیزای مث استرس یا کنجکاوی خیلی بیشتر عامل هرزه نگاری و خ.ا من بود و یه جورایی هم بعدش اسیب به مراتب بیشتری رو  از این کار میدیدم 
هی استرسم تازه بیشتر میشد و تو منجلاب بودم اما خب این چند ساله جریان عوض شد و روابطم عوض شد و دانش و اطلاعاتم بالاتر رفت  اما چیزی که الان میخوام برطرفش کنم مشکل ذهنیمه که هی تو ذهنم تصویر سازی میکنم و در کل از انجامش هم خسته شدم و بیشتر نگران اسیب های ایندم 
ینی مشکلاتی که برام تو روابط جدی اینده شاید ایجاد کنه که بخوام به طرف مقابلم چ شکلی نگاه کنم یا ازش چ انتظارایی داشته باشم و اینکه اگه الان درست نشه این بحث قطعا تو زندگی مشترکم مشکل پیدا میکنم(ینی یه جورایی این هم انگیزم شده برا ترک در صورتی قبلا چنین انگیزه ای نداشتم / چند سال پیشو میگم)
از طرفی خب حالا که نسبت به قبل بزرگتر شدم بیشتر احساس نیاز به رابطه میکنم اما چون هیچ جوره و هیچ مدلی برام مهیا نیست سمت این کار میرم و توی هرزه نگاری هم مدل کاری که میکنم فرق کرده و غیر طبیعی شده و جوری شد که گفتم اگه برطرف نشه شاید به یه مرض تبدیل شه .. هر چند حس میکنم تا یه حدی انگار تبدیل شده
نکته بعدی که حس میکنم باید بگم اینکه به اعتیاد و غلبه بهش اشنایی دارم 
مثلا خیلی دلم میخواست محیط خواب و اتاقم رو تغییر بدم اما شرایط جوریه که اصن دکوراسیون اتاقم فقط یه حالت میتونه داشته باشه .. اگه میشد محیط رو یه کم عوض کنم میدونم تا یه حدی نتیجه میداد چون شرطی شدم نسبت به زمان و مکان خوابم و 90 درصد فیلم دیدنم و یا خ.ا قبل خوابم هست در صورتی که گدشته اینطور نبود و اصلا زمان های خاصی نداشت بیشتر وابسته به استرس و تنهایی و کنجکاوی بود . 
یا مثلا الان اینطور نیستم که تا تنها شم توی خونه بخوام برم سمت اینچیزا و مشکل اساسیم درگیری ذهنیم در طول روزه ...
Hanghead  خ.ا قبل خواب...
فیلم دیدن قبل خواب...
چیزایی که باهاش خاطرات خوبی ندارم... یادآوریشون مو رو به تنم سیخ میکنه....
بچه ها یادشونه  Hanghead  
جوری خودمو شرطی کرده بودم.... که پای ناخودآگاهمم کشوندم وسط.
شب ها میخوابیدم.... و طرفای ساعت ۳ تو خواب احساس میکردم دارم خ.ا میکنم  Shy 
و هوشیاریم رو که به دست می آوردم متوجه میشدم تو خواب مشغول خ.ا بودم  809197ps94ijjhwg 
خیلی حال بدی بود... خیلی.... شبا با استرس وحشتناکی میخوابیدم. اگه خونواده بیان تو اتاق و منو اینطوری ببینن چی !!!!!
میدونی. آدم باید بعضی تغییرات رو به جون بخره.... خودت هم گفتی....
من نمیدونم خونه تون چجوری هست.... اما از خونه ی خودمون برات میگم... یه اتاق شخصی داشتم...
سیستمم اونجا بود. اتاق خوابمم بود بعضی وقتا....
اونجا شرایط همیشه برام مهیا بود.
تنها بودم. کسی کنارم نبود. هر روز از این سایت به اون سایت  Hanghead ( از اینجا به بعد گفتنش برام سخت میشه )
کم کم تنوع طلبی اومد سراغم.... رو آوردم به چیزای جدید... اون آسیبایی که تو کودکی دیده بودم هم وضعیت رو بدتر کرد....
نگم دیگه... نگم.....
خب بحث رو منحرف نکنم....
آدم بعضی تغییرات رو باید به جون بخره داداش جان....
یادم نیست درست اما طرفای ۳ یا ۴ آذر ۹۶ بود. اراده کردم که سیستم رو بیارم طبقه پایین. در اتاقم رو قفل کردم و دیگه هیچوقت به اونجا برنگشتم.....
به جرأت میتونم بگم. بعد از اردیبهشت ۹۷ که برای درس خوندن برگشتم به اتاقم چنان انرژی منفی بهم وارد شد که کم کمش ۲ هفته تونستم باهاش مقابله کنم
نهایتا ۱۹ خرداد ۹۷ شکستم تو ۷ ماهگی....
حتی نزدیک بود دوباره برگردم سمت پ....  Hanghead 
پس از این یه نکته بسیار مهم میگیریم.
خط قرمز همیشه خط قرمزه  53258zu2qvp1d9v 
ازت میخوام یه مدت بری توی جمع خونواده. یه مدت محل خوابت رو عوض کنی.
حتی اگه با خونوادت هم صمیمی نیستی. حتی اگه پدرت برات الگوی خوبی نبوده. حتی اگه مادرت برات مادری نکرده. با تمام این سختی ها.... برو توی جمع خونواده. از تنهایی خیلی بهتره.....
یه مدت روی چیزایی که مصرف میکنی ( منظورم خوراکی هاست ) نظارت کامل کنی.....
و یه چیز دیگه
اگه خ.ا هات همیشه با پو...رن همراهه...  Hanghead سعی کن بین بد و بدتر یکیشو انتخاب کنی Hanghead ....
باید ذهن رو از این حالت شرطی در بیاریم  Hanghead 
بعد که ذهن رو از این حالت شرطی در آوردیم. میریم سراغ ترک خ.ا  Hanghead
یکم که اینطوری پیش بریم.
کم کم احساس نیاز به رابطه جنسی هم کمتر میشه... نمیگم از بین میره.... اما کمتر میشه .... و قابل کنترل تر....
53

دوستانی که درگیر پ.... هستن.... یه نگاهی به اینجا بندازید.... ممکنه مفید واقع بشه براتون
راستش الان که اینا رو خوندم منم یاد چیزایی افتادم که مو به تنم سیخ شد...
من مشکلی با جمع خونواده ندارم خداروشکر 
کم و کاستی هایی هست ولی مانع بزرگ و سختی بینمون نیست
متاسفانه بزرگترین مشکلم همون شرطی شدن ذهنم هستش 
باید اینا رو یه قدم کوچیکی هم که شده براش بردارم تا پروسش شروع بشه ...
ممنونم ازت  53
خط قرمز همیشه خط قرمزه 

حرفت خیلی قشنگ بود علی جون  Hanghead
شاید علت شکست من در اوج 86 روز پاکی این بود که اهمیت ترک برام کمرنگ شد  Hanghead
خط قرمز ها رو کامل رعایت نکردم 
این حرف رو بعنوان یک شعار برای خودم مینویسم  Khansariha (69)
یادم نیست کی ... و دقیقا چه زمانی بود... اما طرفای ۳۰ خرداد بود....  Hanghead

چند روزی بعد از شکست.... چند روزی بعد از تموم شدن امتحانام.... چند روزی بعد از تلاش برای ... یه کار احمقانه  Tears
پدر و مادرم رفتن.... از خونه....
نفهمیدم چی شد.... رفتم سراغ سیستم... ذهنم شروع کرد بگه خب اول فلان چیز رو سرچ کن  Hanghead
بهش عمل میکردم... به تک تک حرفاش عمل میکردم...
وارد اون سایت لعنت شده شدم  Hanghead Shy
داشت لود میشد....
که جیغ زدم نههههههههههههههههههههههههههه
جواب داد:
هه، تو داری کیو گول میزنی؟ تا مرز شکست نزدیک شدی. چرا میخوای خودتو از یه لذت عالی محروم کنی  Hanghead
گفتم:
هه و درد. هه و مرز. هه و کوفت  Hanghead

آره. من دیگه پاک نیستم. اما من ۷ ماهه که هیچ صحنه ی پو...... ندیدم. تو این زمینه که هنوزم پاکم...
نفهمیدم چی شد؟ چی نشد؟ سیستم رو از برق کشیدم بیرون....
و دوباره داد زدم خدایا کمکم کن  Hanghead

فشار بهم غلبه کرد... و تو همون حال ... یه شکست داشتم.... 
دوباره اون صدا گفت :
خب دیگه کیو میخوای گول بزنی. تو تا همینجاش هم کلی گناه کردی. خب پاشو برو سراغ اون کار ناتموم... پاشو سیستم رو بزن توی برق  Hanghead دیدن اون صحنه ها با ندیدنش برابره. چون تو شکستی...
اونجا بود که این جمله تو ذهنم شکل گرفت:
خط قرمز همیشه خط قرمزه
خط قرمز همیشه خط قرمزه. حتی اگه خ.ا کردی .
حتی اگه روز سختی در پیش داشتی
حتی اگه حالت بده
کاری به قضایای پشتش نداشته باش رفیق.
اینو بدون خط قرمز همیشه خط قرمزه.
شاید تو لحظه ای که مثل یه بمب داری منفجر میشی نتونی اهمیت این جمله رو درک کنی.
اما بعدا بابت گوش دادن و پیروی از این جمله کلی به خودت افتخار میکنی
حتی اگه مرتکب گناه شده باشی.
بچه ها؟
به نظرتون اگه من اونروز سیستم رو بیرون نمیکشم چی میشد؟
ما همیشه شاید رو برای اتفاقات بد به کار میبریم. مثلا شاید اگه خ.ا نمیکردم الان این نمیشدم.
اما بیاید یبارم که شده شاید رو برای اتفاقات خوب به کار ببریم...
شاید اگه من اونروز پو... میدیدم خط زندگیم به کل تغییر میکرد
شاید :
بیماری که داشتم وخیم تر از این چیزی که الان هست میشد
کارم به رابطه های وحشتناک میکشید
جونم به خطر میوفتاد
اون ۵ ماه تلاشی که برای پاکسازی اون صحنه های لعنتی از ذهنم کردم. همه اش نافرجام میموند... 
کابوس های شبانه ام بدتر میشد.
خ.ا تو خواب دوباره برمیگشت.
ذهنم شدیدا شرطی میشد.
جمع کردن حتی ۷ روز پاکی برام مثل یه آرزوی دست نیافتنی میشد.
الان از لحاظ درسی پیشرفت نمیکردم.
حتی شاید الان توی کانون نبودم! و جایی بودم که نباید ... جایی که بهش تعلق ندارم....
فکر کنم اهمیت جمله تا الان برای همه واضح شده باشه...
پس یادتون باشه 53258zu2qvp1d9v

خط قرمز همیشه خط قرمزه
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649