سلام بچه ها؛
عزیز جان رابطه جنسی یکی از مهمترین اتفاق های هست که واسه هر شخص میفته. اگه اهم اتفاق ها نباشه، ولی میتونه جزء مهمترین اتفاق های زندگی یه فرد به حساب بیاد. اما به شرط ها و شروطی؛ اینکه این اتفاق همراه با شهوت برای آدم رخ نده و آدم کاملاً آزاد باشه نه در بند غل و زنجیر.
رابطه سکس یکی از مقدس ترین رابطه هایی هست که خدا واسه آدم گذاشته. چی بهتر از این که انرژی های دو تا معشوقه با هم رد و بدل بشه و همدیگه رو کامل کنند. چی بهترتر از این که با رابطه جنسی میتونه انسانی بوجود بیاد. میبینی؟ حتی آفرینش انسان ها هم گرو رابطه جنسی هست.
منتها این رابطه جنسی زمانی اینقدر میتونه زیبا باشه که بدون شهوت اتفاق بیفته. با شهوت شخص رو میتونه تبدیل به حیوون کنه که فقط می خواد رابطه برقرار کنه و بس. (ببخشید اینطوری مثال زدم).
اولین رابطه جنسی شخص اگه با شهوت همراه نباشه میتونه قشنگترین رابطه اش بین همه ی رابطه هایی که داره باشه. حالا از نظر من حیف نیست که آدم رابطه به این زیبایی رو که میتونه اتفاق بیفته رو با شهوت همراه کنه و به جای اینکه منو خوب و اوکی کنه، منو از پا در بیاره؟
حتی از خدا میخوام کمکم کنه هرگز تا پایان عمرم رابطه جنسی که میخواد همراه با شهوت باشه رو تجربه نکنم حتی باعث بشه تا پایان عمر مجرد بمونم.
حالا واقعاً شهوت چیه؟ چرا اینقدر خطرناکه؟؟ آدم میتونه درکش کنه ؟
اینا رو تو پست بعدی میزارم. از خودمم هم چیزی نمیگم کما اینکه تا الانم اکثر چیزهایی که گفتم رو فقط تو مقدمه شروع بهبودیم متوجه شدم.
تو پست بعدیم یه فایل صوتی که منبعش کتاب سفید هست به همراه قسمت بیشتری از متن اصلی رو بصورت عکس اینجا میزام.
عزیز این چیزایی که نوشتم دیدگاه امروز منه. یعنی بهشون اعتقاد و باور دارم. میتونه اصلاً درست هم نباشه. میتونه فردا ها اصلاً بهشون اعتقادی نداشته باشم میتونه هم نه جوری بشه که بیشتر و بهتر بهشون اعتقاد و باور پیدا کنم. ولی فعلاً اعتقاد و باور بهشون دارم. اینا رو گفتم که فکر نکنی صرفاً یه حرفی دارم میزنم و میرم. میتونستم بیام بگم ، زنا حرامه، گناه کبیره هست. خدا زنا کارها رو دوست نداره. اونا اگه توبه نکنند میرن جهنم و ...
اما اینطوری نگفتم چون خودم میدونم که همه ی اینها در رابطه با خودارضایی هم وجود داره ولی میتونه آدم رو به یه جایی بکشونه که دیگه گناه بودن و نبودنش برای آدم فرقی نداشته باشه. همونطوری که واسه خودم اتفاق افتاده.
اینا رو نوشتم فقط تا اینکه متوجه باشی چه نیروی عظیمی به نام انرژی سکس تو وجود آدمه که آدم با هدر ندادنش میتونه اونو تو زندگیش بیاره. هم حال خوب رو تجربه کنه و داشته باشه و هم موفقیت های زیاد رو.
حالا من مطمئنم که تو اومدی و اینا رو نوشتی آگاه هستی و برات دغدغه شده. دست خودت هم نیست این شهوت که تو احساسات و عواطف و افکار آدم میاد و میتونه انسان رو از مسیر درست منحرف بکنه. کاریش هم نمیشه کرد. مگه میشه جلوی فکر رو گرفت؟ مگه میشه جلوی احساس رو گرفت؟ مگه میشه جلوی شهوتی که یه نیاز جنسی طبیعی رو تبدیل به یه فشار جنسی غیر طبیعی کرده گرفت؟ مگه میشه به همین راحتی آزاد شد و آزاد بود؟ شهوت اونقدر قوی هست که میتونه آدمو تا کشتن پیش ببره. تجربه حال بد و ... حالا هیچ ...
اینا رو گفتم که بگم آدم باید قدر خودش رو بدونه. با کمک خدا همه چی امکان پذیره.
حالا منی که خودارضایی بهم فشار آورده از طرفی دوست هم ندارم خودارضایی کنم. از اون طرف هم وسوسه رابطه جنسی با فلانی تو ذهنم هست. فکری که مثله خوره افتاده به جونم رو چیکار کنم؟ سرکوبش کنم؟ یعنی دست از سرم بر میداره؟ بگم خفه شو. من عزم و اراده ام قوی تر این حرفاست. دست از سرم بر میداره؟ حالا فکر رو تونستم با دلیل و منطق بپرونم. احساس رو چیکار کنم؟ اون مگه منطق حالیشه؟ صد تا دلیل و منطق براش بیارم میگه مرغ یه پا داره. حالا گیرم اونم حالیش کردم این شهوت مرموز رو چه کنم که هی میاد این فکر و احساسم رو انگولک میکنه دوباره ما رو میفرسته کوچه علی چپ.
اینو دیگه واقعاً نمیشه کاریش کرد. من کجا و شهوت کجا...
پس تو شهوت دوست داری من رابطه جنسی برقرار کنم؟ اوکی، فقط قبلش چند تا شرطرو باید انجام بدم حالا بعدش ببینم چی میشه کرد:
1- تا سه ماه تموم تلاشم رو میکنم تا اصلاً نزدیک رابطه جنسی نشم. پرهیز کامل و مطلق. میگم کامل یعنی کامل ها. حتی شده باعث بشه من تغییر کار بدم. من که میدونم فلان شخص تو اونجا کار میکنه باهام، منو همش درگیر فانتزی سازی جنسی میکنه. خو کارم رو تغییر میدم. کار نمیشه دوباره پیدا کرد دیگه. خو تموم تلاشم رو میکنم که باهاش فانتزی سازی نکنم. یعنی نه نگاه شهوتی بهش کنم. نه تنها به اون بلکه به بقیه افراد. چه تو محل کار. چه تو خیابون. پارک. خونه. یه سری چیزها هم حذف میکنم. یعنی من که میدونم فلان جا برم، فلان تفریح برم، تو فلان گروه باشم، با فلانی رفیق باشم (از این رفیق اجتماعی ها منظورمه ها ? )؛ احتمال اینکه شهوت رانی کنم هست. تا اونجا که سعی دارم حذفش میکنم. گور بابای همه اینا که بخوان منو نا آروم کنند. [ بیشترین شهوت رانی که تا حالا کردم از طریق کامپیوتر بوده. اونقدری که کامپیوتر برام سم بوده و منو داغون کرده شیطان این طوری نکرده. بهترین کار حذفش هست. حذف کامل کامپیوتر بدونه بهونه. حذفش کنم کارم رو چیکار کنم. تازه برم دنبال یه چیزی دیگه؟ مگه میشه؟ اراده شو ندارم؛ واقعاً ندارم. میترسم برم دنبال یه چی دیگه اصلا موفق نشم. پس مجبور بودم دنبال بلاکری باشم که مجبورم کنه دنبال پورن نرم. این همه بلاکر تست کردم مگه بلاکری هست بدر بخور باشه همشون کرکی بودن و بودن و نبودنشون فرقی برام نمی کرد. عینو همون فیلترشکن لعنتی که گاها واسه کارم بهش نیاز دارم. اصلا نیاز هم نداشته باشم بذارمش کنار. مگه فاصله حذف و نصبش چقدر طول میکشه. الان حالم بده و میگم خو حذفش میکنم. فردایی که نیاز مبرم بهش پیدا کردم و فکر میکنم اوکی شدمو و حالم خوب شده و اومدم یه لحظه نصبش کنم کارم رو انجام بدم ولی بعدش خودم رو درگیر پورن لعنتی دیدم رو چیکار کنم؟ دوباره همون آش و همون کاسه؟ پس باید یه بلاکری پیدا کنم که هم درست کار کنه هم من مرموز نتونم غیر فعالش کنم. همین باعث شد که برم لایسنس یه نرم افزار رو بخرم. خدا رو شکر. ]
پس اولین و مهمترین کار پرهیز هست. پرهیز فکری. پرهیز نگاهی. پرهیز مکانی. پرهیزی که شاید واسه من مهم باشه ولی واسه تو مهم نباشه. مثلاً میشینیم با هم یه فیلمی یه سریالی طبیعتاً هالیوودی یا شایدم بالیوودی یا شایدم خالی وودی (یه جا خونده بودم طرف میگفت من به بازیگرای ایرانی هم آلرژی دارم) میشینیم نگاه میکنیم. تو فیلم نگاه میکنیو حالشو میبری ولی من فیلمو نگاه میکنم و نه تنها حالشو نمیبرم بلکه باعث میشه به شهوتم هم تغذیه بدم. پس تو چرا با فیلم حال کردی؟ چون تو دنبال یه چیزی دیگه ای من دنبال چیز دیگه ام. با خودم که دیگه رو در بایستی ندارم... من حاضرم واسه بهبودی جونمم بدم سریال و فیلم و فلان دختر و فلان تفریح و فلان گروه رو بی خیال. اگه اینا رو اون موقع بی خیال شده بودم الانم میتونستم با تو بشینم فیلم ببینم و لذت ببرم. همچنین این به معنی این نیست که تا آخر عمر نباید فیلم ببینیم. یه چیزهایی همیشه باید خط قرمز باشه و جزء پرهیز باشه. مثلاً مثله پورن. الان و دو سال و ده سال دیگه نداره. چه 1 روز پاک باشم چه 1000 روز این باید تو پرهیز باشه. یه سری چیزا الان باید پرهیز باشه موقعش که شد، استفاده صحیحش رو که یاد گرفتم میتونم استفاده کنم. اونموقع اصلاً بشینم 24 ساعت شبانه روز رو فیلم ببینم. چون اونموقع دیگه دنبال فلان رابطه و فلان بوسه و فلان انگولک جنسی تو فیلم نیستم... به قول آرمین سبز رنگ حتی اگه درز دیوار هم تحریکت میکنه درزش رو پر کن.
2- واسه شروع بهتره کمک بگیرم. تنهایی سخته. کانون میتونه کمک کننده باشه. اگه کمه SA میتونه خوب باشه. SA که برم سخته برام مشارکت کنم [ اولین مشارکت تو SA اندکی سخته ]؛ خو آخر جلسه که شماره تلفن ها رد و بدل میشه از کسی که فکر میکنم بیشتر خوشم اومده یا مشارکتش رو گوش دادم به دلم نشسته یا فکر میکنم مشکلی شبیه من داره. یا موقع اعلام پاکی میبینم پاکی نسبتاً خوبه؛ آخر جلسه شماره تلفنش رو صد در صد میگیرم و تو اولین فرصت زنگ میزنم بهش و مشکلم رو بهش میگم. خدا رو چی دیدی. شاید شد فرشته نجاتم. بازم کمک خواستم نشریات SA رو میگیرم تا اطلاعاتم رو در رابطه با مشکلم بیشتر و بیشتر کنم. اصلاً SA امکانش نیست برم. یعنی مشکلم که این قدر حاد شده یه بار ارزش اینو نداره که برم ببینم چی میگن؟ شاید فرجی بود. بازم هست: تو چند تا کانال که در زمینه SA و همچنین بهبودی از شهوت فعالیت میکنند رو میگیرم و هر موقع وقت یاریم کرد به یه فایل صوتیش مثلاً گوش میدم با متونش رو میخونم.
3- خودم رو سرگرم میکنم. اینو دیگه آرمین جان خیلی زیبا تو برش هایی که تو شبانه روزی گذاشته توضیح داده. فقط همین یه جمله نقل مضمون "4 ساعت دیدن فیلم پورن رو به 8 تا نیم ساعت کار مفید تقسیم میکنم ..." ؛ کار هم تا دلمون بخواد هست. من خودم روزی 9 10 ساعت دارم کار میکنمو و یاد میگیرم.
4- اینا رو واسه سه ماه انجام بدم؟ کو تا سه ماه. پدرم در میاد. خو قطره قطره جمع گردد ان شا الله دریا شود. فقط برای امروز پاک بمونم. فقط برای امروز پورن نبینم. فقط برای امروز تلاش کنم. فقط برای امروز کار کنم، سختی بکشم، تحمل کنم، نگاه و ذهنم رو کنترل کنم، گاهی اوقات درد بکشم، تا فردا خدا بزرگه. اصلاً شاید فردایی برام وجود نداشت و زمین یه نفس راحت کشید ?
پی نوشت:
1- ببخشید اگه تو بعضی جاها لحنم زیاد خوب نبود.
2- رابطه جنسی خارج از چارچوب با یه شخص دیگه (چه مخالف چه موافق؛ ولی من اینجا بیشتر هدفم مخالف هست)، یکی از بدترین خسارت هایی هست که میتونیم به اون شخص وارد کنیم. چه اگه از نظر عاطفی اونو وابسته خودم کنم و بعد رابطه ایجاد کنم که وای بر من. چه با کسی که کارش اینه و از این راه امرار معاش میکنه (اصلاً بازیگر خود فیلم پورن)؛ با این حال ما خسارتمون رو به اون زدیم. چه قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم. و همچنین بیشترین خسارت رو هم خودمون دیدیم. شاید هرگز این خسارت ها رو احساس نکنیم...
3- این همه سختی بکشم که چی بشه؟ آخرش که چی؟ آخرش هیچی. زندگی خودمون هر کاری دوست داریم بسم الله. (البته واسه کارهای اشتباه فکر نکنم بسم الله نیازی باشه ? )
4- برای بهبودی از خود ارضایی و پورن باید تموم تلاشم رو بکنم حتی یه درصد هم به خودارضایی نزدیک نشم. چه از لحاظ جسمی. چه فکری. چه احساسی و ... . برای زنا هم همین چیزها حکم میکنه .
5- چقدر این آیه زیباست و دوستش دارم: ((لا تقربوا الّزنا انّه كان فاحشه و ساء سبیلاً)) (اسراء /32) ((به زنا نزدیك نشوید كه عملی بسیار زشت و راهی بسیار بد است)
نگفته زنا نکنید بلکه حتی به زنا نزدیک هم نشوید. حتی احتمال 1 درصد هم باشه باید نزدیک نشد.
6- اینم دوست دارم:
"حضرت مسیح به پیروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد، زنا نکنید؛ اما من به شما سفارش مى کنم، فکر زنا را هم نکنید؛ زیرا کسى که به زنا بیندیشد، مانند کسى است که در اتاق زیبا و رنگ آمیزى شده اى، آتش روشن کند. در این صورت، هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد؛ لکن دست کم دود، آن را سیاه و خراب مى کند».
در هر صورت، فکر گناه، گناه نیست تا وقتی که انسان خود را به گناه آلوده نکند، حتی اگر مقدمات آن را فراهم کرده باشد، گناهی در نامه او ثبت نمی شود. اما فکر واندیشه گناه، پاکی و صفای قلب را از بین می برد. انسان را به ارتکاب آن وا می دارد."
ممنون که تا آخرش خوندین.