کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام به دوستان

خدا رو شکر من پاکم

روی صحبتم با 18 سال قفسه:
داداش گلم داستانه عجیبی داری.شما سنت بیشتر از منه و به دور از ادبه که من شما رو راهنمایی کنم
اما از حرفات معلومه نا امیدی،این بد ترین دره شما که به حضرت پناه بردی پس ازش امید هم بخواه
به نظرم بزرگ ترین مشکل شما اینه که نمی تونی ذهن و نگاه خودت رو کنترول کنی
شاید شما دیگه به اندازه ی من مورد حمله ی شیطون قرار نگیری ولی منم همچین مشکل شما رو هم داشتم
دوستای زیادی رو رها کردم تا از رابطه ی اونا با جنس مخالف خبردار نشم
و کشیده های زیادی به خودم زدم تا در مورد ناموس مردم فکر نکم
شاید به انداره ی مو های سرم در طول روز ذکر می گم تا دو دوراهی گناه و رهایی گیر نکن
علت شکست شما در ازدواج اینه که قبلش ترک کامل نداشتی
من به شخصه اشخاصی رو میشناسم که مشکل شما رو داشتن و در ازدواجشون موفق نبودن
شاید میشه گفت من تمام هارد و گوشیم فیلم های مورد دار داشت
من با یه انرِژی درونی که نفهمیدم از کجا اومد هاردم رو شکستم و از دام اون فیلما رها شدم
اما در مورد حس ترس این نمی تونه ریشه در درونتون داشته باشه چون منم این حس رو دارم
ولی داستان شما برای من اتفاق نیفتاده
این حس ریشه در ایمانتون داره و در قلبتون داره
قلبتون رو صاف کنید
اما در مورد دوست دختر:در امریکا یک همه 1پرسی در این باره انجام شد
و نزدیک به 80 درصد از مردم امریکا توجه کن امریکا گفتن که روابط مخفییانه بین
دختر و پسر نباید باشد
من خیلی دوست دارم تا با جنس مخالف رابطه برقرار کنم ولی اینی که تو سینمه
بهم اجازه نمیده(وجدان)
اما بهترن راه برای رهایی فرار هستش
گیره دارم وقتی فکرم قاط میزنه گیره رو میزارم روی لاله ی گوشم و همه چی میپره
دیگه نمی دونم به نظرم ما همه در سن کودکی پاک بودیم
وعقده ای شاید شاید بوجود اومده باشه ولی نباید به اون مجال بدیم
امید وارم هرچه زود تر ترک کامل کنی و دوباره ازدواج کنی
من خودم وقتی اومدم اینجا 50 روز به طور پراکنده شکست داشتم
پس از شکست هایی که این جا می خوری هم بترس هم نترس
یا علی
واسه 18 سال قفس.............
من نمیدونم چرا میخوای مسئله رو بپیچونی..........................
خدا میدونه وقتی داشتی اینا رو مینوشتی چند تا از مشکلاتتو به زور پیدا کردیو نوشتی.............من که میدونم اینقد مشکل نداری........
مشکلت یکی دو تا بیشتر نیست................تیکه تیکه ش میکنی میشه شیش هفتا و نمیدونی باهاشون چیکار کنی..........هی دست و پا میزنی و تهشم میرسی میگی خدایا کمک...........طوماره مشکلات و هوار کردی روسرت با اینهمه از مشکلاتت گفتن...........چار کلوم از خوشی هات میگفتی.........انتظاری نیست..........همه همینن...........فقط مشکلاشونو میبینن..............نشد یه بار بگیم خدایا دمت گرم واس اینکه چار ستون بدنم سالمه..........حالا عیب نداره دماغم کج و کوله ساختی.........دو تا سوراخ گنده بهش وصله زدی...............خو حتما حال کردی ما راحتتر نفس بکشیم.............بازم دمت گرم با اینکه کچلم ولی چشو چالم کور نیست.............زیر چشام کبوده........عیب نداره خدا.....تقصیره خودمه.............اینقد حرص و جوش میزنم............
من نمیدونم چرا با طبیعتمون حال نمیکنیم...........برو یه سرچ بزن عکس مردایی که جراحی پلاستیک کردنو زیبا شدن.............من که تو خودم به حالشون میخندم.........بی خیال حالا..
روانشناسا میگن:بابا برادر من اینقده به زور چیزی رو نخواه..............دست و پا نزن.............تو که صبح تا شب داری فک میکنی به فلان و فلون خب معلومه کارت میرسه به اینجا
میگن زن میخوای اینقد نگو زن میخوام...........اینقد هر روز با خودت کل انجار نرو پس کو کجاست...........اونا میگن هر چیزی رو کمتر واسش دست و پا بزنی راحتتر بهش میرسی...................حالا تو هی صبح تا شب بشین تو خونه مگه زن پیدا میشه..............یا برو تو فلان جا دختر پسره رو با هم ببین...........مگه زن گیرت میاد............
من همیشه تصورم اینه که وقتی دارم یه کاره مثبت انجام میدم همسر آینده مو میبینم...تو خیابون دارم به یکی کمک میکنم یا بعدا که وارد مثلا یه شرکت یا یه کارخونه شدم یا مثلا تو یه کار خیر شریک شدم...........به قوله روانشناسا:کائنات از یه جایی تو رو به مقصد میرسونه که اصلا و اصلا فکرشو نمیکنی..........
بابا شاید خدا داره امتحانت میکنه...........18 سال گناه کردی انتظار داری خدا فردا یه زن درست حسابی بت بده.........عجیبا قریبا........
مشکلات زنجیره ست................یکی حل شه اونم حل میشه...........چون تموم مشکلاتت تو غرایز انسانی و س ک س و سه نقطه ست...........
حقم داری تو این مملکت که همه چیش تو غرایز انسان و اینجور خزعبلاته.............سریال خارجی میبینیم چل دقیقه...........نصفش تو س ک س و این جور چیزا خلاصه میشه.............به خدا مملکت ما هم همینه.............تمام سریالامون مزخرفات تکراری مثل عشق و سه نقطه ست که تنها فرقش با سریال های خارجی اینه که علنی نشون نمیدن............خب منه جوون میشینم پای این سریالا...........هر روز و هر روز...........هر ماه و هر ماه.........سال ها سال ها میگذره میشه اینی که الان میبینی..............99 درصد مشکلاته نه فقط تو بلکه هممون ریشه تو کودکی و نوجوونی مون داره...........تربیت ناصحیح............نا آگاهی............شرایط زندگی.............یکی تو بدبختی بزرگ شده..........یکی بچه طلاقه............یکی باباش معتاده.............
دیگه دیگه............ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارن.........که پدرتو در بیارن.........
ولی خب یکی وامیسته میجنگه.............یکی کم میاره..................جز اینه که خدا خودش گفته انسانو تو سختی قرار دادیم..............
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاک باش............نمیدونم چند روز پاک بودی............ولی پاک باش...........سه روز پاک بودی.............شاید اگه یه روز بیشتر پاک میبودی به خواسته هات میرسیدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچنان در کنار همیم..............Khansariha (18)
سلام ...

خدا میدونه وقتی داشتی اینا رو مینوشتی چند تا از مشکلاتتو به زور پیدا کردیو نوشتی.............من که میدونم اینقد مشکل نداری........

بیشتر از نصیحت کردن به یک تحلیل منطقی نیاز داشتم ، اینکه من گشتم مشکل پیدا کردم یا واقعا مشکلاتی دارم جوابش همون بالا هست... همه مشکل من در همون ترس و اظطرابه نه بیشتر ... فقط خواستم دقیق بگم شاید کسی بتونه دقیق تحلیل کنه ...
از رهایی59 ممنونم بسیار که صادقانه گفتن اصل مشکل من همون ترس و اظطراب و شاید چون تحلیل درستی نداشتن گفتن بچه های با تجربه تر بررسی کنن ...
از محمدرضا 3002 ممنونم که سعی کردن با توصیف شرایط خودشون بم انگیزه بدن برای امید داشتن
و از سهیل 70 هم برای پیش داوری و قضاوت زود ممنونم

اما من بیشتر از نصیحت به یک تحلیل منطقی و یک حرف حساب نیاز داشتم ... اقا سهیل من توی نوشته هام زن خواستم ؟ من نالیدم ؟ من حرفم این بود که دوستان من از چند حالت روحی رنج میبرم که نتیجش خودار... . اینها مشکلاتی هستن که روی اصل زندگیم تاثیر گذاشتن ، واقعین ، وقتی میگم هفت سال قبل در خدمت این اتفاقات افتاد یعنی نسبت بش دقت کردم ، میبینم چی بوده و چطور رشد کرده ، اینا هست نه اینکه ساخته باشم ... من الان شخصی از خانوادم سرطان داره اما به عنوان مشکل مطرح نکردم چون انسان باش کنار میاد اما این مسائلی که گفتم دائم ازار دهنده هستن ... چرا سریع میگید بنده ناشکریم ما ؟ قراره مشکلات منطقی حل بشن نه اینکه با موعظه نصیحت حرفهای احساسی روبرو بشیم... اگر واقعا کسی تحلیل درستی از این مساله نداره خوب نباید نظر بده چون باعث یاس بیشتر میشه .... به هر حال ممنونم ازت
احساسم اینه که نباید اون متن رو مینوشتم ... سپاس
بدون هیچ گونه احساساتی، مشکلت خیلی رک و منطقی تو یه کلمه:

خودارضایی
تموم!
شاید قضاوت زود...........
ولی جز اینه که از یه کاری باید شروع کرد برای حل مشکل......من زن و همسر رو صرفا مثال زدم........گرچه برداشت من از دوست دختر اینه که منجر به ازدواج و تشکیل زندگی شه و من جمله هاتو خوندم وبرداشتم این بود........دوست من اگه یه روانشناس نتونه مشکل منو تحلیل کنه خب من خودم دست به کار میشم.........اینکارو امتحان میکنم اونکارو امتحان میکنم
من که همچنان معتقدم اگه تو یه مسیر کوچیک موفقیتی کسب کنم همین میشه واسم انگیزه که دیگه به چیزایی که گفتی فک نکنم.........
و باز هم همچنان معتقدم که نباید سنگین روی مشکلات فوکوس کنم.............بعضی اوقات نباید مستقیم جلوی مشکلات وایسم........بعضی اوقات حتی نباید مشکلاتو پاک کنم...............میتونم روشونو با یه چیزه دیگه پر کنم............
من معتقدم باید با دارایی هام نداری هامو جبران کنم.........فقرمو با داشته هام از بین ببرم.........از داشته هام استفاده میکنم......
البته من که جمله هات خوندم میخواستم یه خط واست بنویسم که از یه مشاور حرفه ای و با تجربه کمک بگیری .........چون ما نمیتونیم راهکارایی که خودمون امتحان کردیمو بهت پیشنهاد کنیم چون برات جواب نمیده.........مگه اینکه مشکلاتو از زاویه دید خودمون و برخوردی که خودمون باهاش داریم بهت نشون بدیم..........
و ضمنا باید کنار این جمله شکلک خنده رو میذاشتم که نذاشتمو برداشت ناصحیح شد خب حالا میذارم....
خدا میدونه وقتی داشتی اینا رو مینوشتی چند تا از مشکلاتتو به زور پیدا کردیو نوشتی.......4fvfcja......من که میدونم اینقد مشکل نداری...4fvfcja
تحلیل دقیق از زاویه ی دید خودم و با نظرات کاملا شخصی خودم:
اول:طی جمله هایی که رد و بدل کردیم متوجه شدم به اعتقاداتت پایبندی.....پس یه مسئله بیشتر به ذهن ناقص من نمیرسه که این کار به صورت ناخودآگاه انجام میشه که باید درمان بشی...........یعنی بر عکس همونکاری که کردی و اینجوری شدی رو انجام بدی..........من خودم تلقین میکنم و تا حدودی جواب گرفتم
ریشه اینکار:.......(من خودمو میزارم جای تو و نظر میدم)...........اگه من صورت متناسبی دارم(از نظر دیگران....و در واقع دارم....هر چند خودم هم قبول نداشته باشم).........و باز نمیتونم جذب کنم............مشکل اعتماد به نفس دارم..........که هیچ ربطی به زیباییم نداره...........چون نمیتونم جذب کنم دنباله یه دیوار میگردم همه چی رو رو سرش خراب کنم و چه دیواری کوتاه تر از تیپ و قیافم.....
ضمنا:اگه در مورد تیپ و قیافه اگه صحبت اون دخترا روت تاثیر نداشته بدون به خاطر اینه که اونا تورو واسه چیزه دیگه ای میخواستن و تو اینو حس کردی و همین باعث شده که روت تاثیر نداشته باشه................
بدون اگه اونی تو واقعا دوسش داری و اونم تو رو دوست داره این حرفو بهت بزنه تو کاملا باور میکنی و حس میکنی که داره راست میگه...........
بقیه صحبتامو میذارم واسه بعدا چون شدیدا خستم..............
و یه چیزه کوچیک..........اتفاقا خیلی خوبه که این جمله ها رو مینویسی.....53.....نگو که اشتباه کردم نوشتم......
فعلا یا علی
تحلیل خوبه ...بشرطی که مثل انتظاراتی که در ادامه توضیح میدم انتظار نداشته باشی یه شبه خوب شی یا با یه قرص یا جمله از طرف یه روانشناس.


شرایط نامناسب رشد فکری یا روحی یا تربیتی ناخود آگاه شخص رو به سمت یکسرس تاکنیک های دفاعی میکشونه . ریشه همه این ها ضعف شخصیت است ولی علت نیست .این کمبود توی این شرایط شخص رو به نوعی تاکتیک فکری یا دفاعی به طور نا خود آگاه سوق میده .

که شاید در لایه های عمیق فکری اون نهفته و به این راحتیا آشکار نباشه . تلاش برای کسب عظمت و جبران این کمبود .بسته به شرایط هر فردی با یه تاکتیک دفاعی . ولی کسب عظمت برتری طلبی ایده آل بینی حتی در عمیق ترین لایه های همه این نوع سخصیت ها (گرچه اصلا قابل تشخیث نباشه وجود داره ) .

به طور ناخود آگاه به ساختن تصویر ایده آل یا جبران کننده از خودش نسبت به اون کمبود میپردازه و در خیلی از امور از خودش انتظار و غرور پیدا میکنه .

همه این ماجرا ها قبل از اولین احساس ترس به وجود میاد .

این غرور خودتصویری ایده آل ناخود آگاه ساخته و جلو رفته میشه و کم کم بنیان شخصیت فرد با این جبران سازی های غیر واقعی محکم میشه و شخص نسبت به اون ها وابسته میشه و مغرور

همه ما غرور ها و ایده آلاتی داریم ولی در شرایط این شخص نوع این ایده آل ها و غرور ها ناشی از مطالبی میشه که بالا گفتم . یعنی فوق العاده غیر منطقی بزرگ و مجازی و شاید فوق العاده پنهان

این انتطارات بالاتر و غرور های ایده ال تری نسبت به حالت های طبیعی افراد هست ..وابستگی شخص به اون ها فوق العاده است چون همه این تاکتیک ها را در جهت "تلاش برای کسب عظمت " ی به کار میبرد که یک تاکتیک دفاعی برای جبران خود گمشده و شرایط روحی بار نیومده ی اون بود .

کم کم این ایده آل پنهانی نقش اساسی در زندگی شخص پیدا خواهد کرد و فرد با اون زندگی میکند.
برای حفظ آن
شروع به ایجاد انتظارات بالا یا از خود و دیگران
و یا ایجاد باید های عصبی )باید هایی غیر منطقی و فوق العاده ایده آل و وسواس گونه از نظر دیگران )
میکند . با فرض اراده ی زیاد در حفظ آن تلاش میکند ولی هیچ وقت در نگه داشتن این ایده آل موفق نیست .
چون اولا این تصویر بر طبق خصوصیات و احساسات اصیل وی نیست چون او خود واقعیی خود را نشناخته و با خود ایده آل خود به سر میبرد .
و دوما این انتظارات و باید ها همیشه نشدنی و یا خارج از توان وی میباشد و از نشانه خای عصبی بودن این انتظارات و باید ها تلاش مصرانه برای انجام شدن این نشدنی هاست !!

برای همین احتمال در هم شکستن این شخصیت شکل گرفته بر مبنای خود ایده آل شخص عصبی بسیار زیاد است . و افسردگی و دزد اصلی در هنگام شکستن این ایده آل ها یا انتظارات عصبی فرد رخ میدهد . حتی گاهی فرد به خصوصیاتی ناشی از این تصویر ایده آلی مغرور هم میشوز ولی وقتی این غرور در ازای در هم شکستن یکی از این تصاویر و یا انتظارات برآورده نشد و به عبارتی جریحه دار شد این ساختمان عصبی شخص است که در هم میریزد

و به صورت رادیکال وار خود را در شرایط بسیار بد و اسفباری حس میکند چون خود ایده آلش تخریب شده متظره ای که الان نیبیند خود فعلی اوست ولی حتی شرایط کنونی خود را نیز از آن ارتفاع خود ایده آلی یعنی از بالاتر میبیند پس پستی و فاصله ی شخصیتی خود را بین خود ایده آل و خود فعلی شکست خورده اش بیش از مقدار واقعی رخ داداه میبیند و همین احساس شکست و ضعف و خفت وی را شدید تر میکند .

ولی باز هم فقط از تلکتیک قبلی استفاده میکند یعنی ترمیم غرور ها و ایده ال سازی تصویر ها و ناخود آگاه احساسات بیجا

در دفعات بعد برای حفظ این تصویر ایده آل خود و برای فرار از جریحه دار شدن غرور هایش سعی میکند از موقعیت هایی که این تصویر ایده الی و غرور هایش ممکن است جریحه دار شکد دوری گزیند
تاکتیک های ریادی وجود دارد فرار از موقعیت ها قبول نکردن مسولیت ها ترمیم غرور ها و یا ساخت غرور های دیگر که حالت دفوعی تری دارند

رفته رفته فرد در این عصبیت چنان پیش میرود که حتی احساس و یا حدس این که قرار است در کاری یا موقغیتی ععرور های عصبی وی جریحه دار شوند ترس و استرس و اضطراب شدیدی در فرد ایجاد میشود .و سعی میوند از این موقعیت ها فرار کند .

گاهی غزور پنهانی به "همیشه اول بودن " باعث میشود فرد برای دوری از ترس و استرس ناشی از آن دست به رفتار عجیبی بزند مثلا دست از تلاش بردارد و یا این که عمدا اول نشود !چون شاید بترسد که ایده آل او در واقعیت به محکمی و ایده آلی تصویر خود در ذهنش نباشد !.

اما تصوویر ایده آلی همیشه در ذهن پیش نم آید و ناگریز شخص توانایی های خود و یا این تصاویر را در عرصه ی زنرگی باید به نمایش بگذارد اینجاست که این چرخه ی در همشکستنی تثویر ایده آلی و غرور ها با وجود تلاش های فراوان شخص بار ها و بار هو اتفاق می افتد و شخص بازهم ازتاکتیکهای قبلی و سراب گونه ی خود استفاده میکند برای همین :
تصاویر غرورها ایده آل ها باید های عصبی وانتظارات آن بیشتر و بیشتر بالاتر زیاد تر و غیر عملی تر و غیر منطقی تر میشود .
ترس و اضطراب و تلاش نا خود آگاهانه ی شخص برای حفظ این مواردی که بالا گفتم شدت بیشتری پیدا میکند .
هنگام شکست احساس فاصله شدید بین خود فعلی وایده آل باعث احساس زبونی و تلاش بیشتر وی در این چره میشود یعنی ترمیم غرور ها .

تاکتیک هایی دفاعی شخص در این موارد برای حفظ وصیانت از جریحه دار نشدن غرور ها و ایده آل ها بسیار فراوان شمرده شده است .گاهی به تخیل پناه میبرد . خشم . خود ارضایی
عناد به خود یا آسیب رساندن به خود دز این هنکام روی میدهد.
یا تعکیس منفی یعنی آزرده و دلخراشیدن دیگران
کم شدن و یا زیاد شدن روابط اجتماعی آزتر گونه و کینه طلبانه
و یا افسردگی
و یا رنجور نمایی و مهر طلبی و دل نمایی
خود مطرحی ...تابلو کردن خود و حتی عکس آن عزلت طلبی و دوری از جمع .
سهیل جان ممنون .... حرفات حرف حساب شد، ازشون پرینت گرفتم و مخصوصا اون جمله نبود اعتماد بنفس و دیوار خراب کردن درسته ... مرسی
١٨ سال قفس جنگجو
فقط مي خواستم بگم مطمئن باش هر كدوم از بچه ها كه چيزي
راجع به پست تو مينويسن فقط وفقط هدفشون كمك به شما هست
واميدوارم كه صحبتاشون تاحدودي برات راهگشا باشه در ضمن منم مثه
سهيل معتقدم بايد با خودت بيشتر دوست باشي خودتو تحويل بگير واصلا به اين
فكر نكن كه خود ... تا حالا چه بلا هايي سرت اورده هر چي بوده تا حالا شده مهم اينه كه
اگه بتوني به اميد خدا بزاريش كنار خيلي از اون اثراتم كم وشايد كلا از بين برن
من خودم تا پارسال فكر مي كردم كه چون تلوزيونو خوب نميديدم چشام وحشتناك ضعيف شده
و حتي مي ترسيدم دكتر برم ولي وقتي رفتم دكتر گفت خيلي خيلي كم ضعيفه وحتي نيازي به عينكم نداري
و همين باعث شد من عزمم و واسه ترك بيشتر جزم كنم چون تا قبلش فكر ميكردم ديگه همه اون بلاهايي كه ميگن سرم
اومده ولي ديدم نه [color=#FF0000] هنوزم خدا دوستمون داره پس خودمونم خودمونو دوست داشته باشيم
سلام
شرمنده رفقا!303

آقا مجتبی واسه رفعش چ میشه کرد؟53258zu2qvp1d9v

ممنونم.
یاعلی.53
دوستان عزیز با عرض سلام
من کار داشتم میخواسم برما اما تمام حرفای نوشته شده در این صفحه رو خوندم و مشتاق تر شدم از ماجرا سر در بیارم
دوستان عزیز اگه حرفای اولین پست 18 سال قفس عزیز رو خوب خونده باشید خلاصه کلامش اینه میگه
که آقا من به همراه تحریکاتم حس ترس و اضطراب میاد سراغم حالا چیکار کنم که این نباشه ؟
سخن ها و راهنمایی های شما باید طوری باشه که جمعش جواب به اون سوال باشه
و لا غیر
خب درسته دوستمون دچار یه مشکل های ديگه ايي هم هست اما در کل اون مشکلات فرعی هستند و مقدمه اون نتیجه اصلی .
حالا من شخصا یه سری راهکاری که به نظرم میرسه خدمت دوست بزرگوارمون آقای 18 سال قفس عرض میکنم :
18 سال جان مگه نمیگی بدنبال تحریک حس اضطراب میاد سراغت ؟ آقا جان من خب تحریک نشو
قدرت انسان خیلی خیلی خیلی بیشتر از اونی که نتونه در مقابل یه حس مقاومت کنه
شما باید در وهله اول خود ار ... رو ترک کنید
خب یه جمله ایی داریم میگه به کائنات فاز مثبت بدید تا کائنات هم به شما فاز مثبت بده
وقتی یه دختر و پسری رو با هم می بینی به جای اینکه به اون افکار فکر کنی به این فکر کن که اینا چقد بهم میان اینجور فکرا خیلی بهت کمک میکنه درسته سخته اما اگه روزی 10 مورد دیدی یک موردش رو مثبت فکر کن و 9 مورد دیگه رو مثه همونی که گفتی بعد فرداش بازم کم کن از این موارد فردا 2 مورد مثبت فکر کن
به خودت امیدوار باش - ببین تو خیلی توانایی های بالقوه داری که خیلیا ازش بی بهرن سعی کن اونا رو کشف کنی و بالفعلش کنی
نیروی ایمان و تمسک به یه قدرت فوق بشر خیلی به آدم کمک میکنه برای اینکه بر این ترست غلبه کنی و مهم تر از اون خود ار... رو از دایره زندگیت خارج کنی رابطتو با خدا بیشتر و بیشتر کن
یه بار مرد و مردونه توبه کن و تصمیم بگیر که پاک خواهی بود
اینکه تو شب سر نمازت توبه میکنی و گریه میکنی و روزش یه بار دیگه خود ار... میکنی و فکرت به گناه آلودس اصلا نه اون نمازت ارزش داره نه توبت و نه اشکت
توبه بر لب / سبحه بر کف/ دل پر از شوق گناه /معصیت را خنده می آید ز استغفار ما
از مشکلاتت فرار نکن به اینکه کنار مشکلاتت باشی مقابلشون باش سعی کن تو اونا رو شکست بدی به جای اینکه اونا تو رو زمین بزنن
چرا نمیتونی بری مرکز شهر ؟از چی میترسی؟ داری از چی فرار میکنی ؟ چرا باید تو از دختر گریزان باشی چرا تو باید خودتو گم کنی؟ چرا اونا نباید از تو بترسن ؟ یه بار مرد و مردونه پاشو برو مگه نمیگی با دخترا دوس بودی خب حتما تو یه سری قابلیت ها داشتی که براشون مقبول بودی
نازم به ناز کسی که نازد به ناز خویش به ناز خودت بناز بقیه رو بیخیال
سعید حرف خوبی گفت که همه مشکلاتت در خود ار... خلاصه میشه راستم میگه
تو سعی کن این خود ار... رو بزاری کنار از جمله مشکلاتی که این خود ار... داره اینکه که حس اعتماد به نفس آدم رو میاره پایین و خود کم بینی ایجاد میکنه
18 سال جان تعارف که نداریم درسته؟ الان تو هم اعتماد به نفست اومده پایین هم خود کم بین شدی (من حرفام کلا طوری نبوده که اعتماد به نفس کاذب بدم بهت ببخش این تیکشم رک گفتم اما باید قبول کنی )
به قدرت درونی خودت ایمان بیار (تو ذهن فعالی داری اینو از نوشته هات میشه فهمید (تصویر سازی خوبی داری میتونی خوب مجسم کنی منظورتو در ذهن مخاطبت و این یکی از استعدادهای تو هستش)
بخواه که ترک کنی
این سه فاکتور رو در نظر داشته باش
1- خواستن
2- اراده
3-توکل
رسیدن به این حالت یعنی کمال و خیلی شفاف بهت میگم اصلا راه آسونی در پیش نداری خیلی هم سخته اما دست یافتنیه و کاملا ممکن
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم / سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
امیدوارم موفق باشی


سلام دوستان همه نوشته هاتون رو می خونم چندین بار عمیقا در حال فکرم ... ایشالله یه فرجی داره میشه ... مرسی از همتون ...
اقا فرشاد درست متوجه شدی من ذهن تصویر ساز بسیار قوی دارم الان یکی از بهترین تدوینگرای استان خودمون هستم که همه شرکت ها میگن کارهای تصویریت فوق العادست ... و دقیقا همین ذهن تصویر ساز ه که انقد درگیر شده .... مرسی از همتون مخصوصا اقا فرشاد که با بهترین حالت برام صحبت کردن و دقیقا برای همین ترسم راه کار دادن ... فرشاد اقا مرسی واقعا نوشتت بم انگیزه میده و ارامش همه حرفات درستن ... سها خانم ممنون منم منتظر راه کار اقا مجتبی هستم اما ننوشتن هنوز ... ممنوووووووووون
خوبه 18 سال قفس...........ایشالله درست میشه همه چی
فردا غروب وقتم آزاد میشه میام بیشتر اختلاد میکنیم............
مرسی اقا سهیل ... بچه ها من دقیقا اصل مشکلم به این نبود اعتماد به نفس برمیگرده ... خدا عمرتون بده مرسی مرسی
4fvfcjaراه کار من یکم بر عکسه .

باید تصویری که از خودت رو داری دقیقا با چیز هایی که گفتم بررسی کنی وببینی کودومش هست . تخیلات و تصوراتی که داری کمک کننده هستن .

یعنی 100 در صد یه انتظظار و تصور عصبی در همین موردی داری که به عنوان مشکل برات مطرحه

باید اون رو واقعی تر و منطقی تر کنی . بعد برسی سمت غرور شکنی یعنی عمدا در اون لخظات ترس و اظطراب وارد بشی ..اما دقیقا برعکس نظر بچه ها یعنی بدون هیچ فکر اضافی یا اعتماد بنفس کاذبی چون این برای تو مثل سم میمونه چون سیستم روانیت اگه دنبال قوی دیدن و یه اعتماد تو خالی باشه وضع بدتر میشه .

بلکه گفتم انتظظاراتت از خودت رو بیاری پایین سعی کنی تصور واقعی از خودت پیدا کنی اون غرور عصبی و تخیل یا تصوری که باعث این مشکل شده رو پیدا کنی و در هم بشکنیش بیاریش پایین بعد از موفق شدن توی فکر و خیال توی عمل اون غرور رو مییشکنی وله میکنی و چون این وقت دیگه اون انتظظار ایده ال رو نداری برات قابل تحمل تره و ادامه میدی تا ترس میریزه
مثال میزتم من بعد از برسی و خود کاوی خودم میفهم توی اعماق شخصیتیم برای عملکرد جنسیم با جنس نخالف و رفتار با اون صفات خیلی ایده الی می بایست داشته باشم شاید توی تخیلم این امر وسواس گونه برام مهم و شدید شده انتظار دارم شخصی که این عملکرد رو انجام میده اصولا باید یه سری خصوصیات ایده آل و ف وق العاده داسته باشه

تو توی ظاهر فکر میکنی نداری و باید بش برسی

در صورتی که از اول این انتظار و ایده ال از انتظار خودت بوجود اومده منتها به صورت انتظار از بقیه تعکیس شده .

اصل اینه که ریشه اش توی فکر خودته . یعنی چیزی که باعث شده هنچین فکری بکنی دقیقا همین بوده . و ریشه ترس ناشی از فرار تو فرار از اون تصور و تخیل ناشناخته و مخفی هست که آینه شده بشکل از انتظار از دیگری .

توی این مثال من سعی میکنم همه تخیلات و انتظاراتم رو دوباره باز بینی کنم . در اون مورد خاص روی این کار میکنم که برای یه رفتار جنسی این ایده آل ها لازم نیست .

اگه اینن تخیل ها انتظارات رو پیدا کردم اول بررسی میکنم که چه صفاتی توی این ها اصولا من باید داشتع باشم و بش برسم یعنی ایده آل های غیر منطقی و مشکل سازم رو پیدا میکنم
بعد مثلا توی این ها این صفت ها رو بررسی میکنم . من واقعا چون اون ها رو ندارم و فقط تخیلی و تصوری هست باعث ترسم شده . حالا تخیل رو باز بینی میکنم اینطور که من مثلا بدون اون صفت هم خودم رو قبول دارم . برای همین میگم اول کار یه خود منطقی و معمولی از خودت بساز یعنی واقعا و واقعا قبول کن تو کسی هستی فعلن این مشکل رو داری مقلا ترسو هستی . یعنی خودت رو هنین طکر که هستی در قدم اول قبول کن و با همین حودت رو مقایسه کن نه بیشتر

خکب مثلا من اینجل برای درنانم توی این ترسی که فرض کردم دارم اول تصور از خودم رو و انتظاراتی که از خودم توی روابط و عملکرد جنسیم دارم رو بررسی میکنم . اگه انتظتر یا غرور ایده الی پیدا کردم صاف میرم اول توی مرحله تصور میشکنمش مثلن وقتی واقعا خودم رو در حد خودم قبول کنم این انتظارات غلط و ایده آل در مورد خوب و عالی و یک عمل کردن توی رابطه جنسی خود به خود از بین میره ولی این کار رفته رفته انجام میکیره برای کمک به این کار من میام توی تصور این انتظارات و صفات یا ایده آلی که فکر میکنم واقعا یه نفر باید این طوری باسه رو میشکنم .

فرصث میکنم اصلا من کاملا دست و پا چالفتی و افتضاح عمل کردم و اون صفاتی که قبلا لازم میدونستم برای این کار رو توی تصور جدیدم لازم نمیدونم .

کم کم که تثورم از خودم واقعی تر شد سروع میکنم توی عمل غرور شکنی میکنم . یعنی توی عمل بر عکس چیزی که قبلا و ایده الا فکر میکردم میرم جلو . و خودم رو توی این موقعیت ها قرار میدم .

شنیدی که توی آزمون ها و امتحانلت بزرگ خیلیا میگن اصلا فرض رو بذار روی رد شدن .!مثلا آزمون گواهی نامه

طرف هم میگه خوب میریم و راحت تر به خودش میگیره چرا ؟ چون مدام خودش رو با انتظاری که داره مقایسه نمیکنه .

البته این روش فقط برای کسی که ترس و استرس واقعی داره توصیه میشه نه برای کسایی که استرس عادی دارن .



ولی کار شما چند تا چیزه .
قدم اول خودت رو قبول کنی و متطقی و واقعی شرایط رو ببینی
سعی کنی دقیقا اناظارات غیر منطقی یا صفات ی که فکر میکنی همه و تو باید برای خوب بودن داشته باشن بررسی کنی . ببینی کودومشون واقعا مطابق خود واقعی و کودومشون ریشه از ایده آل ها و تصورلت عصبی تو از خودت و دیگران هست
و آروم و پیوسته سعی کنی بعد از درعم شکستن اون افکار انتظارات و صفاتی پسدا کنی که ذاتی و اصسل در خودت وجود دارن
برای همین به هر جمله یا روشی که برای بهتر بودن بر میخوری یا هر کارز که فکر میکنی آدم های خوب باید انجام بدن یکم توی فکرت این موضوع رو بررسی کن که آیا الان تو دنبال ایده آل سازی خودت هستی
کار بسیار باریک هست .
الگوریتم اساسی توی سعادت نهایی و خارج شدن کامل از این حالتی که سالها طول کشیده نیاز به عملکردن سالها به این رفتار است
و این که دنبال استعداد و علاقه ذاتی باشی و هیچکاری رو بر مینای زور یا بهتر شدن زوری انجلم ندی دنبال عشق و انگیزه باشی
حتی باید خوب بودن فرق داره با کسی که دوست داره خوب باشه .
البته اینها کمالش هست ولی شما با یکم خودشناسی و تعدیل و غرور شکنی راحت میتونی این ترس رو بذاری کنار .

و معنای اعتماد بنفس واقعی یعنی من خودم رو با همه ی نقص هام قبول دارم . و سعی میکنم خودم رو بر مبنای خود واقعی و منطقی ام بهبود و تربیت بدم . نه امور و هدف های مجازی و ایده آل های کاذب . یا سعی وردن به این که شخص دیگه ای باشم نه .بلکه اعتماد دارم که من اگر بر اساس خودم و نسبت به خودم پیش برم و جلو برم این بهترین روش رشد من خواهد بود حتی اگه اول کار مورد تمسخر بقیه باشم و یا از دید بقیه آشغالی عمل کنم ولی از دید خودم من خودم هستم نه دید یا انتظار عوام و مردم یا دید و انتظار ایده آل حاکم بر اهداف مردم و بقیه .

این معنی اعتماد بنفسه
.

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649