فک کنم باید تا فردا بنویسم........
(1391 تير 3، 13:09)حمید خان نوشته است: [ -> ]سلام
نه مثل اینکه این آقا دست بردار نیستن از توهیناتشون
اگه میتونی مثل داش سهیل 70 یه4 تا راهکار بگو ...فقط بلدی......؟
داش سهیل 70 حرف دلمو زدی این درد خیلی ساله که ریشه دوونده
حالا حالا ها کار میبره
راستی داش سهیل گروه حتما باید 2 نفره باشه؟
نمیشه 3 نفره؟
مثلا منو داش رامین و داش امید
تو ذهنم یه تفکری دارم که فک میکنم دو نفره بهتره......والله اگه اصرار کنین سه نفرش میکنم.....من تابع شمام عزیزان....
(1391 تير 3، 13:15)soheil70.2 نوشته است: [ -> ]بسم الله آقا سهیل استارتو زدن همینه یه ذره فشار بیاریم جدیت بیدار میشه راحت طلبی رو میشه بیشتر کنترل کرد امتحانش ضرر نداره من خودم از اینجا شروع شد که پسر عموم وقتی 13 سالم بود گفت بیا ببین زیر تخت چی پیدا کردم خدا نیامرزتش ........تا خ.ا را کشف کردم اول وحشت کردم به بابام گفتم فقط بهم گفت کاری کردی؟خاک تو سرت به کسی نگی آبروت میره!که دوستانی که روشون نمیشه بدونن خیلی چیزیو از دست ندادن و من هنوزم میدونم پدر میدونن و به رو خودشون نمیارن که کاش به جای طعن زدن بیگاه راهنمایی میکردن البت قضیه به همین جا منحصر نشد من فکر میکنم علاوه بر اینکه آدم راحت طلب و شب امتحانی و دقیقه نودیی هستم و الان بجای خوندن فیزیک مدرن دارم وقت تلف میکنم مثل شما آدم منزویی هم هستم نه یه دوستی دارم بریم بیرون نه یه دوست دختر دارم مثل دبیرستان دوستامون فقط درسی اند و صحبتامونم چند شدی !پدرو مادرم هم که هیچ کدوم پا نمیدن میگن حرمتا از بین میره آره منم خیلی تنهام دوست اینترنتی هم که واقعی نیست ولی از یه لحاظ آدمای زیادی دیدم من دانشجوی برقم مدرسه مذهبی رفتم خانوادمم غیر مذهبی اند معمولا مدارس مذهبی بچه هاتوش محافظه کار تر میشن و امثال من منزوی تر با این حال پارتی و بسیجمم میرم اما خودمو متعلق به هیچ یک نمیدونم شاید واسه همینه رفیق فاب ندارم که باهاش درد و دل کنم و راهنمایی بگیرم متاسفانه گنده ترین آدمایی که بذهنتون برسه تو زمینه ی مذهبی من شاگردشون بودم و در معیت ای مساله باعث شده دائما کاریو که فکر میکردم درسته نکنمو و عزت نفسم خرد بشه و افت تحصیلی اجتماعی فکری پیدا کنم من شدیدا حس عقب افتادن از بقیه اطرافیانمو دارم از لحاظ ارزشی چون 21 سالمه هنوز دو زار پول در نیاوردم بی کار بی کار هم نبودم تو بورس بودم کارای گرافیکی کردم تو کارخونه پدر کارگری کردم اما دستم تو جیب خودم نبوده و هیچ چیزی ندارم بهش افتخار کنم و نقاط سیاه و پشیمونی تو زندگیم دارن میدرخشن اما در کل از نظر من کم حرفیو پدرو مادر و دوستان و فلان که نمیشه منبع ما باید بفهمیم چطور میشه از هدر رفتن دارایی هامون جلو گیری کنیمو افزایششون بدیم که این دارایی ها میتونه روابط اجتماعی پول یا انجام کار مفید بر زمان باشه از قدیم گفتن پول پول میاره این واسه بقیه هم هست موفقیت موفقیت دوبل میاره این همون یه قدم از تو ده از ماست خدا هم همینو میخواد باورتون نمیشه حدیث عنوان بصری رو بخونیدو سفارشای عجیب غریب آقا قاضی حالا من خودم به این رسیدم شایدم این نباشه ولی من فعلا به این اعتقاد دارم که باید راه هایی پیدا کنیم که بهتر بتونیم معاشرت کنیم پول در آریم به قول پدر بزرگم اگر از حقوق پایین شروع نکنی نه خدا بهت برکت میده نه حتی اگر خوب پولم درآری نمیتونی زندگی خوبی رو بسازی حتی بنظرم معاشرت اینجا هم خیلی مهمه چون حرف اولو دیگه پارتی میزنه و اینکه چطور ارادمونو قوی کنیم جدیت و ابهت پیدا کنیم علی الحساب یه هدیه از همون عنوان بصری نثار میکنم از معاشرت "1به آنکه به حرفت ده پاسخ دهد بگو ده بگویی یک نشنوی (گروه اینجا رو میگه)(با بی منطق بحث نکن)2 آنکه توهینت کند راگو اگر راست گویی خدا اصلاحم کند وگرنه تو را بیامورزد(امیدوارم حرفت درست باشه و بی خودی کدورت به وجود نیاره)3 آنکه تورا تهدید کند را وعده و نصیحت کن(در برابر تهدید رایزنی کنکن نه تهدید) بعدشم ما که قرار نیست وایسیم یکی معرفی شه ماهم بگیریم و او هم حتما قبول کند دیگر قرار نیست دختر ها را زیر بوته پیدا کنیم یا یه دختر خیلی پایین تورمون کنه ما هم عین این اوشکولا سریع عاشق شیم ملاکاتونو مشخص کنید دنبالش بگردید و حد اقل بدونید چطور باید یک دختر رو بدست آورد تا مثل من دختر ایده آلتونو از دست ندین و بعد بفهمید ایدآلتون بوده و اونم خوشش اومده بوده ولی نفهمیدید و الان کلی تو این زمینه سوال کردم البته تا حالا با دختری دوست نشدم ولی اگه خواستین نکات ارزشمندی دارم امیدوارم ادامه پیدا کنه یا حق
والله برادر من یه مدتی نبودم ولی رویه کاری اینجا همینجوریه که حل مشکلات کنیم.....استارتو عزیزان قدیمی زدن ما هم داریم ادامه میدیم....البته در کنار شما دوستان....
ـــــــــــــــــــــــــــ
لازم نیست خیلی چیزا رو بگی داداش گلم.....لازم نیست خیلی وارد جزییات بشی کلیت مطلبو بگی کمکت میکنیم.....
گفتی پدرت فهمید و راهنماییت نکرد....خب پدر پدره.....پدره منم تا حدی همینطوریه.....ولی مادرم نه منو راهنمایی میکنه.......لازم نیست بگم ولی نمیدونم چرا اینو میگم:90 درصد مطمئنم مادرم میدونه من چکار میکنم........بسیاری از اوقات منو راهنمایی میکنه........خودش نتونه به من کتاب معرفی میکنه......(مشکلات نوجوانان...جوانان....اووووه یه خروار کتاب).....
اینکه پدرت راهنماییت نکرد ....خب ایراد ار تو نیست......
ببین برادر من کار ندارم........ تا یه جایی نمیدونستم و هر غلطی دلم خواست کردم ولی حالا که میدونم باید تلاش کنم که اینکارو نکنم..........
البته دوست من نمونه یه پارادوکسم......بعضی اوقات گوشه گیر و بعضی اوقات اونقدر ریلکس و اجتماعی که از تصور شما خارجه.........
سعی کن راه های جدید رو امتحان کنی و نترسی.......فکر کن ببین برای بیرون اومدن از انزوا چکار میتونی بکنی.....قطعا به جواب میرسی.....(تجربیات دیگران گنجه)
خانواده مذهبی و غیر مذهبی بهانه ی خوبی نیست.......من نمیتونم خیلی مسائل خانوادگیمو باز کنم........ولی مستعدم برای گناه.....ولی عقلم مانع میشه.....
ـــــــــ
چقدر انتظارات بیجا از خودت داری؟؟؟کار.....دوزا پول......این تفکراتو کی بهت القا کرده؟؟؟؟باشه قبول فلان آدم موفق از فلون سن شروع کرد به کار.......بیسار آدم فلان غلطو کرد......به منو شما ربطی نداره جاااانم.....
ــــــــــ
ضمنا حرف اولو اراده ی من میزنه.........شدیداااااا حرفمو قبول دارم.....شما قبول ندارین بهتره چشمای قشنگتونو بشورین......جوره دیگه به داستان نگاه کنین......همه چیز اعتقاده......شما تو یه فضا بزرگ شدی که شاید این نوع تفکر تو شما شکل گرفته.......تقصیر کار هم نیستیم......اینجور چیزا نا خودآگاه به ما القا میشه...........ولی من به خودم میگم......خلاف جهت جریان آب حرکت کن تا راههای جدیدو ببینی......
ــــــــــ
تفکرت در مورد پول...
من از لحاظ مادی فک نکنم در آینده مشکلی داشته باشم ولی میدونه چی تو فکرم میگذره؟؟
من دوست دارم یه اسم خوب از خودم جا بذارم......یه کاره مفید تو اجتماع انجام بدم بعد برم سینه قبرستون......
هدف از آفرینش من در آوردن پول وخرجش وبعد مردن نیست.....
ـــــــــ
تفکر من در مورد دختر.......
من تفکر کاملا سفت و سختی در این مورد دارم.....علاقه ای به گفتنش هم در اینجا ندارم و نداشتم و تا به حال هم نگفتم ولی خب بحثو پیش کشیدی..........
من به هیچ وجه با جنس مخالف صحبتی ندارم گرچه از هیچ لحاظ مشکلی ندارم.....یعنی اینکه تواناییشو دارم...هر موقع هم صحبتی شده کاملا جدی بودم.......دختر و دوست دختر و این خزعبلات در حد شخصیت من نیست...(چون من خودمو بزرگ میبینم و با غرور).....و هدف مشخصی هم تو اینگونه روابط نمیبینم..........من جمع چار تا رفیقو دوست دارم که با هم از ته دل بخندیم نه از سره زور واسه (تحریک طرف مقابل)......
من آدم گناهکاریم ولی سنگه علی ع رو به سینه میزنم چرا که اون چیزی میدونه که منو تو جد و پدر جدمون نمیدونیم......اون به دختر سلام هم نمیکرد چون میترسید که صداشون روش تاثیر بزاره.........ولی منو تو که میدونیم علی
عــــــــــلی بود.....وسوسه توش راه نداشت.....اینا رو میگفت منو تو رو آگاه کنه............
من اتفاقا تو خانواده ایم که روابط کاملا ریلکسه ولی من همونطور که گفتم تو کارام از عقلم کمک میگیرم از منطقم کمک میگیرم...(البته سعی میکنم!)......به اونایی هم که میگن این تفکر منگلیه از ته دلم میخندم چون من تو جمع منگل بزرگ نشدم ولی اینه تفکرم وخیلی قبولش دارم....
ــــــــــ
دم از منطق بزنیم وقتی منطقی باشیم
(1391 تير 3، 13:34)soheil70.2 نوشته است: [ -> ]ببین امید جان شخصی هست ولی درد نقطه مشترکی داره ببین الان حمیدخان کلی حال کرده من کلی حال کردم باید کمی بگیم کم کم یه چیزایی پیداشه یه راه هایی رو شن تا کی خجالت از پدر مادر که خجالت از دوست که خجالت به خدا این حیا نیست این عین مرگه یه مرگ تدریجی که داره فقط احمقیت و جهل واسمون میاره د باید بفهمیم از کجا میخوریم شاید یکی یه چیزی بگه که واسه ما هم هست ولی تاحالا توجه نکردیم شاید راه حلی پیدا بشه وقتی تکاپو شروع شه فکر کردن کتاب خوندن مشورت کردن و عاقلانه تر زندگی کردن شروع میشه آقا صمدی یه مثال خوب داره میگه چوب رو آتیش اولش گرم میشه بیاریش کنار دوباره سرد میشه ولی اگه رو آتیش موند موند موند دیگه گرماش از آتیش نیست خودش ذغال شده اندیشه گرماست انسان و جن را برای عبادت آفریدیم خوب فرشته ها بودنبعدش عبادت عمله نه هدف عمل برای هدفه / انسان نجات نمیابد مگر خدارحم کنه و برا آن خلقشان کردیم پس رحمت خدا اصله نه. رحمتو بخوای عامیانه بگی شانس و توفیق و این چیزا میشه ولی شانس که هدف نیست کمک عمله کمک حقیقت عبودیته /انسان را برای آزمایش خلق کردیم خوب رحمت و عبادت همون آزمایشه اند/انسان را برای لقا خلق کردیم خوب به قول استاد وجه الله سر علم است و اصلا نزدیک ترین مقام بهشتیان عقول مجرده است یعنی فقط فکر د خوب این لامصب با نطق کار میکنه ابزارش حرفه اینم دلیل نقلی برای پر حرفی هایی که کردم کلید حل مشکلاتمون اینه که موشکافیشون کنیم نگو که تو هیچ کدوم از سه مورد که گفتم مشکل نداری نگو شاید الان بتونی یه چیزی بگی که زیر مجموعه اینا نباشه ولی مثل اینا باشه مثلا برای معاشرت کسی مشکل داره میتونی از صورت و راه رفتن تا تفکر راجع به سایرین و حرف زدنو از بقیه یادبگیره به هر حال هرکسی کمیشو درست بلده خوب من میگم مغزامونو بقریزیم رو هم خودمونو یه گام بکشیم بالا انگیزه ها درست شه خ.ا درست میشه سهیل جان حالا گرفتی میگم داریم دست شکسته رو میگیریم وقتی سر شکستست یعنی چی هزار باشه صدم پیش ماست یعنی همین با بی حجابی با گشت ارشادم برخورد کردن یعنی همین همون طوری که اون آقا گفته بود مشکل ملت ایران که بی حجابی نیست .مشکل فحشا مشکل اعتقاده مشکل اقتصاد و 5+1 هست من کباب هم تو دهنم باشه فکر اونو میکنم که نون تو دهنش نیست البته میدونم طنز بود ولی خوبه که کم کم هممون یه پله بریم بالا والسلام
این جمله تو نتونستم کامل بخونم ولی بعدا میام میخونم....
یه جا دیدم نوشتی مشکل ملت ایران......
برادر از خودمون شروع کنیم مشکل ملت ایران حل میشه..........غصه ی اونا رو نخور..........................نسل بعد آگاه تر از الان میاد.....این سایت دو سه ساله بر پا شده............به نظرت با این سطح آگاهی و با این تلاشها نسل بعد به مشکلات الان دچار میشه نظر من اینه: خیلی کمتر از الان...........
من با 5+1 و فلان و بیسارش کار ندارم..........از اولم نداشتم...........بزار هر غلطی میخوان بکنن...........کاره من تو اینجا چیزه دیگه ست
(1391 تير 3، 14:20)soheil70.2 نوشته است: [ -> ]اول خیلی ممنون از توصیه کاریتون و موافقم باید از پایین شروع کرد و اگه میشه چند تا پیشنهاد هم بدین از کارایی که بشه کرد ممنونم ولی کماکان فکر کنم تو موضع ده گویی نشسته اید ولی بازم ممنونم خوب اولا دوست دختر چیز زشت غیر دینی عجیب جنسی و ... نیست چارچوب منطقی شما رو نمیدونم ولی 50 ٪ خانوم داریم که عضوی از معاشرت هستن و اتفاقا باید از تو اونا یکی رو انتخاب کنی و قرارم نیست هر دختری رد شد بساط لشگیریو پهن کنیم و الواتی کنیم شاید یه مرد تو زندگیش از دو یا 3 نفر خوشش بیاد حرف سر آشنایی برای پیدا کردن آدمی با مبانی فکری منطبق با شما و در ضمن منم اولین کسی نیستم که برچسب نا مسلمونی میخورم آقا و به خبث باطن متهم میشم ولیکن بحث تادیب نفس اگر بود که دیگه اینجا نباید مطرح میشد آدما در اجتماع بحث اجتماعی می کنن نه درون نمایی و اصلا لازم نیست از درونیات خودت تعریف کنی آقا بعدش دین شامل شریعت (همون دنیا گرایی شما)بیان و حقه و دین تعاریف و دستورات اجتماعی هم داره قرار نیست تا حرف دین شد سلوک جلوی چشم بیاد کما اینکه نربان سلوک زندگی عاقلانه هست لاجرم سکولار نگاه نکنید بحث سر این ایده پردازی ها نبوده و نیست بحث سر این است که این افسدی که گریبان گیرمان شده باید با اصلح یا صالح و فاسد دفع کنیم کما کان میتونید طریق حواشیح پردازی خودتونو به عنوان یک مدیر فنی موفق و گرم وسرد چشیده ی بی مشکل ادامه بدید لا ادری ولی مستحضر باشید جدیت پرخاش نیست آتشی است که هر کس برای رسیدن به بالا تر لازم دارد کماکان موضع بگیرید و نوای همه چی آرومه سر بدید ولی بدونید دیگه من بحثی در این زمینه ندارم پندی دوستانه بدم جدا از خود مفتضحم که بدترین هستم .گفت عشق من تو بودی نه آن کار از کار خیزد اندر جهان والسلام
بازم بحث دوست دختر مختر شد.....
ببین چار چوب منطقی من میگه:وقتش برسه پیدا میشه...........باورم نمیکنین نکنین......ولی وقتی تفکر من اینه و باورش داشته باشم بعدا میشه حقیقت.........پس لازم نیست خودمو بندازم وسط رفتارهای پر خطر..............
مثل اینکه تنوع طلبی و شهوت انسانی برامون تا اون حد روشن و واضح نشده.......
وقتی پای نفس میاد وسط آدم بایس بترسه..............
کسی منکر مقام زن تو جامعه نیست..............ولی وقتی بگم دوست دختر یعنی چی؟؟؟؟
دیگه حوصله نوشتن ندارم
(1391 تير 3، 15:21)mijangam نوشته است: [ -> ]پاکم
قربونت برادر.............اعلام وضعیت کلی حال داد.......مارو تو شادی خودت سهیم کردی.......قدرت اراده قدرت خدااااست.....
(1391 تير 3، 17:49)SINNER نوشته است: [ -> ]از چند ساعت پیش دوباره وسوسه ها شروع شدن.
هر چی زمینه رو پاک میکنم(از عوامل بد) بازم نمیشه
یعنی من دوباره خواهم شکست؟
.نه
.آره
نه
آره
ایشالله که نشکستی برادر.....