1391 تير 7، 13:23
آهان حالا شد
هر چند کافی نبود ولی چندتا از بچه ها با پ.خ منت کشی کردن
باید همه بیاید منت کشی( امید و سهیل ها و عمو سعید و امیر حسینو ممد رضا و....)
یکی دو نفر قبول نیست
مگه چندتا سینر دارید؟
اگه گروه از هم بپاشه بهتره که سینر توش نباشه
مگه نه؟
حرف بالا رو صد در صد جدی زدم.منتظرم ها
خوب حالا حرف دوم:
جنگجویان من فکر کنم بی انگیزه شدم.
دنبال یه خون تازه میگردم.
دوست ندارم کانونم مثله بقیه چیزایی که میخواستن به ترکم کمک کنن واسم تکراری بشه
میفهمید؟
بچه ها شاید باورتون نشه.
اما من دارم از اینجا هم خسته میشم!!!!!
کاری با حمید و رامین هم ندارم.اصلا نظری راجع به درست بودن یا غلط بودن کارشون ندارم وقتی من تو کار خودم موندم چطور راجع به دیگران نظر بدم.(با اینکه از رفتنشون خیلی ناراحت شدم.مخصوصا حمید)
من که اصلا نمیرم پرواز ولی اگه اینجوری ادامه بدم به جایی میرسم که دیگه کانون هم نیام.
اصلا ناامید نیستم اما خسته شدم بی انگیزه شدم.
میام همه پستا رو میخونم ولی حس مشارکت ندارم.
حس شرکت تومسابقات رو ندارم.اگه اعلام پاکی میکردم الان ستاره دار بودم.
حس فعالیت تو تالارهای مذهبی رو ندارم.
حس نماز خوندنو قرآن خوندنو ندارم.
حس رفتن به سایت امید رو ندارم.
حس عمل کردن به حرفهای آنا تو اورژانس رو ندارم.
حس عمل کردن به حرفهای سهیل و مجتبی و پوریاو کیمیا و بقیه بچه ها که بهم توصیه هایی کردن ندارم.
میفهمید؟
خسته ام خسته
هر چند کافی نبود ولی چندتا از بچه ها با پ.خ منت کشی کردن
باید همه بیاید منت کشی( امید و سهیل ها و عمو سعید و امیر حسینو ممد رضا و....)
یکی دو نفر قبول نیست
مگه چندتا سینر دارید؟
اگه گروه از هم بپاشه بهتره که سینر توش نباشه
مگه نه؟
حرف بالا رو صد در صد جدی زدم.منتظرم ها
خوب حالا حرف دوم:
جنگجویان من فکر کنم بی انگیزه شدم.
دنبال یه خون تازه میگردم.
دوست ندارم کانونم مثله بقیه چیزایی که میخواستن به ترکم کمک کنن واسم تکراری بشه
میفهمید؟
بچه ها شاید باورتون نشه.
اما من دارم از اینجا هم خسته میشم!!!!!
کاری با حمید و رامین هم ندارم.اصلا نظری راجع به درست بودن یا غلط بودن کارشون ندارم وقتی من تو کار خودم موندم چطور راجع به دیگران نظر بدم.(با اینکه از رفتنشون خیلی ناراحت شدم.مخصوصا حمید)
من که اصلا نمیرم پرواز ولی اگه اینجوری ادامه بدم به جایی میرسم که دیگه کانون هم نیام.
اصلا ناامید نیستم اما خسته شدم بی انگیزه شدم.
میام همه پستا رو میخونم ولی حس مشارکت ندارم.
حس شرکت تومسابقات رو ندارم.اگه اعلام پاکی میکردم الان ستاره دار بودم.
حس فعالیت تو تالارهای مذهبی رو ندارم.
حس نماز خوندنو قرآن خوندنو ندارم.
حس رفتن به سایت امید رو ندارم.
حس عمل کردن به حرفهای آنا تو اورژانس رو ندارم.
حس عمل کردن به حرفهای سهیل و مجتبی و پوریاو کیمیا و بقیه بچه ها که بهم توصیه هایی کردن ندارم.
میفهمید؟
خسته ام خسته