سلام
مهمترین چیز فعلا واسه من اینه که:
پاکم فقط دو روز دیگه مونده.
خدا نوکرتم کمکم کن.
صلواتا رو بفرستین بیاد
بقیه چیزایی که میگم اهمیت زیادی ندارن
(1391 تير 12، 21:22)عمو سعید نوشته است: [ -> ]سلام
برادرا ما برگشتیم ...
هنو جایی اینجا دارید واسم؟ یه سوییت نقلی 200 متری هم بسه ... قانعم ... باور کنید
عمو سعید
خیلی خوش برگشتی
من چندتا توصیه کردم تو صفحات قبل (حال ندارم دوباره بگم.
خودت برو بخونشون
)
فقط یه بار دیگه ضد حال بزنی.حالتو میگیرم اساسی
.از منت کشی خبری نیست داغونت میکنم:smiley-yell:
(1391 تير 12، 23:52)ترك براي هميشه نوشته است: [ -> ]سينر جان اينا رو گفتي من جو گير ميشم ميرم آنتن سر خود تلوزيونم قطع ميكنمااااا.آخه اون خانومي كه موقع اخبار ناشنوايان پايين صفحه مياد آدمو تحريك ميكنه
(تیکه جالبی انداختی)
;)
ولی من ارادم ضعیفه
شاید مجبورشم از این کارا هم کنم:P
اینایی هم که میگم گزارش کاره که هی نگین لوازم گناهو دور کن. :cool:
(1391 تير 13، 0:27)...soheil نوشته است: [ -> ]من تعداد دفعات اومدنم به کانون محدود شده شاید روزی یه بار بیشتر نتونم بیام...
عمو سینر و رامین و اهورا ...مخلص هرسه.....کاری داشتین رو من حساب کنین ویژه..البته من بیشتر به کمک شما نیاز دارم...
خیلی خوبه که میخوای به من کمک کنی. صمیمانه سپاسگزارم و روت حساب میکنم. واز اون بهتر اینه که از من انتظار کمک نداری
کار خوبی میکنی که زیاد نمیای کانون
چند وقت پیش بعضی از بچه ها از مدیریت درخواست میکردن اکانتشونو مسدود کنن که نتونن تو کانون پست بزارن.
من فعلا کانون اومدن از نون شب واسم واجبتره.
ولی امید و حمید درخواست بدین شما رو مسدود کنن. قبلا تست شده جواب میده
(1391 تير 13، 8:07)سعیدسیزده نوشته است: [ -> ]خدا رو شکر می بینم همه بچه ها رو به راه هستند.
اگه یادتون باشه قبلا مسابقه میذاشتیم تو کانون.
می خوام بازم یه مسابقه بذارم.( به سبک خودم)
در واقع این پست قرار بود سوال یه مسابقه باشه. اما وقتی شور و نشاط بچه ها رو دیدم
گفتم یه ذره سوال رو سختر کنم که هیجانش بیشتر باشه.
خداییش هیشکی مثله تو بلد نیست مخ بگیره
بچه ها کسی رو اگه سراغ دارین معرفی کنین
میاد یه چیزی میگه و میره سه روز پیداش نمیشه
من که کلا دیگه به چیزایی که میگی دیگه توجه نمیکنم
راستی داشت یادم میرفت
حمید خان حامی شدنتو تبریک میگم(البته رسمی شدنشو قبلنش هم که یه پا حامی بودی)
فقط چندتا نکته:
چون با امید با هم اومدین تو کانون و با هم حامی شدین موقعیت خیلی خوبیه که با هم بهتر مچ بشین و با یه تقسیم کار توپ جوری که به خودتونم فشار نیاد به ما هم کمک کنین.
و اینکه هدف خودت رو از کمک به ما (واسه خودت) معلوم کن. که من پیشنهاد میکنم فقط واسه رضای خدا و دعای خیر ما باشه(البته خیلی سخته)
و در آخر فعالیت کردن زیاد توی کانون به عنوان حامی خیلی مهمه باید حواس همه(به قید همه توجه کن) رو داشته باشی هر چند که شاید از فکر و ایده کسی هم خوشت نیاد.و مهمتر اینکه آستانه تحملت رو باید چند سطح ببری بالا.
و من مطمئنم که شما یه حامی عالی میشی. زبانزد واسه مثال زدن
آقا يه موضوعي
ترك كردن من انصافا خيلي سختتر از واسه شماس.
يه جورايي هر 1 روزه منو باس 2 روز حساب كنين
من هر روز يه قرص ويتامين E ميندازم بالا.اونم 200 !
خودتون بهتر ميدونين كه ويتامين E چه تاثير شگرفي ! روي آمپر شهوت ميزاره.عصرا هم كه بدنم درد ميكنه از همينه.چون نميتونم خودمو خالي كنم بدن درد ميگيرم.
اين يه طرف.من خيييلي كم پيش مياد غذا رو بدون فلفل بخورم.اونقدر فلفل ميزنم كه اوني كه بغلم نشسته عطسه ميكنه
چايي هم حتما بايد دارچين داشته باشه.
و يه چنتا عامل ديگه.
كلا اينا رو گفتم كه بدونين من با چه وضعي تو تركم.اونايي كه هيچ كدوم از اينا رو نميخورن و بازم عهدشون رو ميشكنن يه مقدار تجديد نظر كنن.
انصافا من اينا رو بذارم كنار كه مثه جت ترك ميكنم
( به جاي ديوار قيافه زشت شيطان رو تجسم كنين.اونيم كه كله ميزنه منم
)
سلام
من فکر میکنم مهتاد کانون شدم.
از درس و مشقم عقب افتادم
هر وقت کوچکترین وقت آزادی پیدا میکنم میام کانون.
جدیدا هم دیگه وقتی تو خیابون دارم راه میرم با گوشی میام کانون.
حتی تو اتوبوس و مترو وقتی تو اون شلوغی سرپا وایستادم بازم همین مشکل و دارم.
اصلا کلا دیگه تفریح و درس و مشقم شده کانون.
از زندگی عقب افتادم.به نظرتون چه کنم؟
داداش من فكر كنم اگر هم عادت به اينجا كردي تا زماني كه كامل از دست اعتياد به صنايع دستي خلاص شي ، مشكلي نداره كه هيچ ، خيلي هم خوبه.
چون ديگه بطرف سايتاي ديگه كه اصلي ترين ويروس برامونن كشيده نميشي.
منم مثه تو هروقت وقت پيدا كنم ميام اينجا.درسته يه مقدار از كاراي ديگم ميمونم ولي همون وقتي كه صرف خ.ا و احساس پوكي بعد از اون ميشد اينو جبران ميكنه.
حالا انشالا تا بعد پاكي كامل يه راهي پيدا ميكنيم
(1391 تير 13، 15:18)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]بچه ها فعلا نظرم عوض شد
(1391 تير 13، 11:03)ترك براي هميشه نوشته است: [ -> ]آقا يه موضوعي
ترك كردن من انصافا خيلي سختتر از واسه شماس.
يه جورايي هر 1 روزه منو باس 2 روز حساب كنين
من هر روز يه قرص ويتامين E ميندازم بالا.اونم 200 !
خودتون بهتر ميدونين كه ويتامين E چه تاثير شگرفي ! روي آمپر شهوت ميزاره.عصرا هم كه بدنم درد ميكنه از همينه.چون نميتونم خودمو خالي كنم بدن درد ميگيرم.
اين يه طرف.من خيييلي كم پيش مياد غذا رو بدون فلفل بخورم.اونقدر فلفل ميزنم كه اوني كه بغلم نشسته عطسه ميكنه
چايي هم حتما بايد دارچين داشته باشه.
و يه چنتا عامل ديگه.
كلا اينا رو گفتم كه بدونين من با چه وضعي تو تركم.اونايي كه هيچ كدوم از اينا رو نميخورن و بازم عهدشون رو ميشكنن يه مقدار تجديد نظر كنن.
انصافا من اينا رو بذارم كنار كه مثه جت ترك ميكنم
( به جاي ديوار قيافه زشت شيطان رو تجسم كنين.اونيم كه كله ميزنه منم )
ببین داداش
قرص ویتامین e حالا یه بحث دیگست، اما من یکی از دکترام بهم یه قرص داده که توش ویتامین A ,C , E هست و یکی دیگشون هم بهم قرص ویتامین E داده(البته دومی رو نمیخورم)
اما عوامل بعد
تو باید تکلیفت رو با خودت مشخص کنی
میخوای ترک کنی یا نه؟
باید ببینی ترک کردن چقدر برات ارزش داره؟
ترک کردن این نیست که من بیام بگم من میخوام ترک کنم و ترک شه همه چی
باید شرایط رو فراهم کنی
باید از هر چیزی که فکر گناه میاره برات بگذری
مثلا خودم رو میگم، من حتی دکور اتاقم رو عوض کردم. چون قبلا یه جای خاصی از اتاقم این کار رو میکردم و الان هر وقت تو اون فضا قرار میگرفتم موقعیت فراهم میشد.
یا مثلا من سعی میکنم هر چیزی که من رو به فکر گناه میندازه از خودم دور کنم، مثلا همین دیروز پریروز رفتم فیس بوک و یه چیزی دیدم که باعث شد بیوفتم توی گناه، الان تو فکر اینم که کلا فیس بوک رو ببوسم بذارم کنار. یا حالا شاید فقط واسه هدف مشخصی و پست مشخصی برم و پست بذارم و بیام بیرون.
باید از هر چیزی حاضر باشی بگذری... از هر چیز!
چون هدف ماها خیلی بزرگه...
پس دیگه نه فلفل، نه دارچین( دارچین مگه شهوت زاست؟ ) و نه هر چیز دیگه یی که باعث میشه فکر گناه بیاد طرفت رو نباید استفاده کنی.
امير حسين جان ممنون بابت مطالبت
من تكليفمو با خودم مشخص كردم.
ترك براي هميشه
واسه من مهم ني شرايط جور باشه ، نباشه.اگه كل دنيا هم جمع بشن تا باعث شن نذارن من ترك كنم ، تك تكشون رو ميتركونم.
هيچ چيز و هيچ كس ديگه نميتونه جلوي منو بگيره كه دوباره برگردم سمت صنايع دستي.
چون واقعا و از ته دلم متنفر شدم از اين لعنتي.اگه 60 تا كپسول جينسينگ هم بم بدن بازم خ.ا نميكنم.
اتفاقا من الان فيسبوك بودم.توش هم پر عكسايي از صفحه هايي بود كه تو دوران جاهليت ! لايك كرده بودم.انصافا خودتم گفتي نتونستي دووم بياري ولي من بدون توجه ازشون رد ميشدم.واسه من تحملش سختتر از توئه چون من از چهارشنبه پيش ترك كردم و لذت آني خ.ا برام ملموستره.
ولي باز جلو خودمو گرفتم.فقط 1 ثانيه بعد از ارضا شدنم رو تصور كردم.دوباره روز از نو روزي از نو.
در مورد دارچين هم آره.خوب خشاب پر ميكنه
اين يه متن اوليه از اينترنت برداشتم واسه اطلاعات عمومي:
{دارچین رمز جوانی است و مصرف روزانه آن انسان را سالم نگه می دارد.
دارچین برای زیاد شدن و تجدید نیروی جنسی نیز به کار می رود. کلیه ها را گرم می کند، ضعف کمر و پاها را از بین می برد و کم خونی را درمان می کند.}
اتفاقا يه تستايي ميخوام رو خودم انجام بدم.ميحوام بعد 10 روز اول بشينم چنتا عكس س..ي ببينم ببينم ميتونم خودمو كنترل كنم يا نه.
ميخوام انده رياضت بشم
چاكريم
آخه اينكه نميشه برادر.
از بين بردن يا تغيير عوامل محرك دقيقا مثله اين ميمونه كه صورت مساله رو حذف كني.دقيقا مثه يه مسكن براي بيماري سرطان !!!
بايد اين اعتيادو ريشه اي حل كرد.يعني راه حل رو پيدا كرد.
شما فرض كن من تا يه سال خودمو توي يه اتاق حبس كنم كه هيييييچ چيز تحريك كننده اي وجود نداره.دستمم بخواد بره پايين يكي با شوكر ميزنه رو دستم.
اصلا تا 10 سال.
خو تا كي ؟؟ بلاخره كه بايد بيام توي جامعه.مگه توي جامعه فيلم و عكس و كتاب و سايت و ........ هم نابود شده ؟ نه. فقط من يه مدت بايكوت بودم و در معرض عوامل محرك نبودم كه خ.ا كنم وگرنه اونقدر ميزدم كه اثر انگشتم از بين بره.درسته؟
تحت تاثير عوامل محرك نبودن خوبه.ولي فقط تا يه مدت كم.ديگه بعد اون مدت بايد به اون باور برسي كه اگه يكي هم جلوت داره خ.ا ميكنه ، اونقدر از اين عمل بدت مياد كه يكي بزني تو ملاجش نه اينكه خودت هم بشيني باش ..... كني و نه اينكه بزني تو ملاجش ولي تو ذهنت بگي اوه اوه عجب بازيگرايي دارههههه ! كجايي جواني كه يادت بخير !!!!!!
واسه همين بهترين روش ( از نظر من ) اينه كه به اينجور مسائل عادت كني و از درونت متنفر باشي.نه فقط زماني كه در معرضشون نيستي.
ارادت
سلام به همگی شرمنده که پاسخ همرو نمیدم
واقعیتش موقعیت خوبی ندارم کار هام زیاد شدن
تا اونجا که بتونم سعی میکنم بیام ولی کم اومدنم رو پای بی توجهی نذارین
فقط به خاطر خسته بودنه
داداش حمید حامی شدنت رو صمیمانه تبریک میگم و امیدوارم که بتونیم همگی با هم خیلی خوب گروه رو حمایت کنیم وظیفه ما چیزی نیست جز حمایت از افراد گروه و دوستانمون برای ترک بهتر و سریعتر ..
خدانگهدارتون باشه دوستان
حمید خان عزیز تو لیست به روز شده عدد اسم من رو هم اضافه کن