(1391 شهريور 24، 18:55)عمو سعید نوشته است: [ -> ]حالتونو پرسیدم ... حالمو نپرسیدین
فک کنم دیگه اینجا نتونم جایی واس خودم باز کنم
حمید خان خیلی گلی دوست دارم
سهیل رو دیدی سلام مارو بهش برسون ... آخه خیلی دلم هواشو کرده ... دلم برا مرام و معرفتش تنگ شده
راجع به پستم که همه لایک هم زدن و جوابی ندادن (جز حمید)
گفتم شاید نظری باشه بتونم ازش برا راهنمایی استفاده کنم
ولی نه مثل اینکه کار خودمو باید انجام بدم ...
باید مثل رفیقای قدیمیم مثل فرشاد 11 فقط بیام واسه اعلام پاکی ...
علیرضا جان از گروه بیار بیرون مارو لطفا
همین
موفق باشین
برادر کجا!!...........تا من اینجام کسی از جاش جم نمیخوره.........
غمت نباشه که حاجیت دوباره همون شیش لول بنده سابق شده.........
...تا تو رو هم ترک نده از اینجا نمیره......
......به قول شاعر.......وقتی منو داری......یا تو بغلم لمو دادی...
.....غمت نباشه......
ظهری از سفر اومدم پستارو میخوندم فقط میخواستم پست تو رو جواب بدم که الان اومدم جواب بدم که....
یادت میاد یه جا بهت گفتم یه حس خز و خیل دارم نمیدونم به دلم اومد که یه جا قراره خرابکاری بشه .......نمیدونم همینجوری حسه اومد دیگه.....
بگذریم.....
اولا که فک میکنم بیش از دو هفته پاک بودی..........که من تا حالا تو سال 91 نبودم غیر الان که اولین باره.....
دوما اصلا تو بگو سه روز پاک بودی!...........من امسال سه روز هم پاک نبودم.......ولی الان چرا.....یعنی اولین باره........
پس در کل من ازت بهتر نیستم....
...یا تو از من بدتر نیستی..
..یا یه چیزی بین این دو تا......
بگذریم از دو دو تا چارتا........
خودت چطوری......
دوباره اولا که خوشحال باش که باز دانشگاه باز شده.....
....بپر بپر ها شروع میشه کلی عشق و حال پیشه رفقا...
....درس مرس هم جای خودش کلی فکره آدمو مشغول میکنه...
....دیگه کمتر میریم تو نخ خ.ا........
.....به جون تو........:s:
الان فک میکنی افسرده ای...
.حال نداری.....می خوای بترکی....
.....یا شایدم ترکیدی خبر نداری...
........ولی خب اگه همین الان 16 شهریور و از این قبیل روزها رو فراموش کنی بازم میشی همون آدم سابق و امیدوار و آماده ی جنگ......عین شیر ژیان ..
..ببر غران..
....بار گران........
زبون که داری..
..پس بسم الله خرجی نداره جز یه چرخش زبون.......
من از یک شهریور پاکم .......تو نمیری اصلا حال نمیکنم فاصله مون به یه ماه برسه........
ضمنا اینارو که نوشتم نیای نخونی میام حالتو اساسی میگیرم.....
...از این گروه هم بری بازم میام حالتو میگیرم........
علیرضا هم از گروه بیارتت بیرون میرم خونشو پیدا میکنم حال اونم میگیرم......