تنک گاد جان برو یه آب بزن صورتت اصلا هم بهش فکر نکن....
سعی کن از کانون هم خارج نشی چند دقیقه دیگه حل میشه....
---------------------------------------------------------------------
رفتی ؟
کجایی ؟؟؟؟؟؟
هر جا هستی خودتو نشون بده!!!
(1391 شهريور 30، 13:20)Thank-God نوشته است: [ -> ]برادرا کمک کنید که اورژانسی هستم بدجور
نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم
رفتی که!!!
این وسوسه ها موقعیت خوبیه که نشون بدی میتونی جلوشون وایسی....
یه بار محکم وایسا تا بره تو ضمیر ناخودآگاهت که تو اون آدم سابق نیستی....
سلام
پاکم
خوش گذشته تا الان
نمیذارم روزای تاریک برگردن!
آقا سجاد برادر من نیستی ولی میگم که نذار برگرده روزای خستگی ...
الان فک میکنی خسته ای ولی یه لخظس ... تحمل کنی رد میشه خودش و میبینی حالت اونقدم بد نبوده ها ...
بهونه گیری بالا رفته بوده
امیدوارم الان که اینو میخونی اوکی باشی
--------------
خیلی خوابم میاد ولی باید درس بخونم... بوی ماه مهرم که اومده... یادش بخیر چ سخت بود
داداش سجاد کجایی مرد؟ یه نـــــــــــــــــه به شیطون بگو و وضو بگیر بیا ببنم چیکار کردی.
دل ما رو شاد کن دیگه باشه؟
الون من عزیز والا متوجه نشدم اگر منظورت خ ا در حالت خواب هست بازم با خ ا در حالت هوشیاری فرق میکنه و گناهی بر اون نیست
داداشم برا چی رفتی؟
الان باید نشون بدی خودتو ها
ببین یه جمله بت میگم یعنی به همتون میگم یادتون باشه
شیخ رجبعلی خیاط اگه اسمشو شنیده باشید یکی از ادمایی بوده که چشم برزخی داشته
بش گفتن چی شد که به این مقام نایل شدی
میگفت:یه بار تو سن24سالگی که قبلش همه جور گناه کرده بودم یه شهوت اماده جلوم بود ولی میدونید چیکار کردم
فرار
اره فرار کردم گفتم:
این همه خدا ما رو امتحان کرد یه بارم ما خدا رو امتحان کنیم
رهرو جان همونطور که دوست خوبم گفت با محتلم شدن فرق داره یعنی خوابی میبینی رسیدی به دقیقه 90 بعد خودت یه کمک نا خواسته میکنی و کار از کار میگزره.اصلا خودت دلت نمیخوادا انگار رباتی منم ده بار تا15روزم رفتم ولی دوباره سر این کار برگشتم خونه اول.
داداش عشق ممنوع رجبعلی خیاط تا جایی که یادمه ایشون قبلش هر گناهی که خواسته بود نکرده بودند اون داستان رو اینجوری نوشتن از قول خود شیخ که:
از خود آن بزرگوار در این باره نقل شده است : (( در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان ، دلباخته من شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت ، با خودم گفت : رجبعلی ! خدا میتواند تو را امتحان کند ، بیا این بار تو خدا را امتحان کن ! سپس به خداوند عرضه داشتم : خدایا من این گناه را برای تو ترک میکنم ، تو هم مرا برای خودت تربیت کن ! )) آنگاه به سرعت از دام گناه می گریزد و بی درنگ دیده برزخی او روشن میشود و آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند ، می بیند و میشنود. ( ظاهرا این واقعه در سن 23 سالگی شیخ اتفاق افتاده باشد ) تندیس اخلاق صفحه 8
در مورد اینکه خواب ببینی و به دقیقه 90 برسی منظورت اینه بعدش با کمک خود و فیزیکی خ.ا میکنی؟
من از تلویزیون شنیدم
این جوری بود اینی که شما گفتی بهترشه
اره داداش با کمک فیزیکی.
خب اگر فیزیکی کاری بکنی به نظرم خ.ا هست حالا بقیه دوستان نظرشون رو بدن.
ولی اگر به دقیقه 90 برسی یه مقدار هوشیار بشی و دوباره به خواب بریم و در خواب محتلم بشیم خ.ا نیست.
نه اون جوری نه که کامل بیدار باشم ولی تو خواب و بیداریم
البته درصد خوابش بیشتره.
امیدوارم اینجا رو خانومها نخونند!
وقتی داریم محتلم میشیم یه مقداری هوشیاری به وجود میاد اینکه اجازه بدیم محتلم بشیم خ.ا نیست
ولی وقتی خیلی تحریک بشیم و به قول عشق ممنوع بین خواب بیداری فیزیکی کاری بکنیم خ.ا هست
دوستان لطفا نظرات کارشناسیشون رو بگند.
(1391 شهريور 30، 15:04)رهرو نوشته است: [ -> ]امیدوارم اینجا رو خانومها نخونند!
وقتی داریم محتلم میشیم یه مقداری هوشیاری به وجود میاد اینکه اجازه بدیم محتلم بشیم خ.ا نیست
ولی وقتی خیلی تحریک بشیم و به قول عشث ممنوع بین خواب بیداری فیزیکی کاری بکنیم خ.ا هست
دوستان لطفا نظرات کارشناسیشون رو بگند.
بله همین هست منم با نظرت موافقم
حالا چه طور متوفقش کنیم ؟!
البته بگم میزان هوشیاری اونقدر پایینه که من بعضی اوقات فکر میکنم دارم یه کار معمولی(یعنی اصلا حواسم نیست دارم خ.ا میکنم) انجام میدم
میدونم دارم یه کاری میکنم ولی کلا یادم میره که اصلا کی هستم(چه برسه که مثلا تو ترکم و قصد ترک دارم)
بله مشکل منم دقیقا همینه اصلا یادم نمیاد کجام و اصلا انگار دارم خواب میبینم.
تجربه ی خودم رو لگم. همیشه وقتی به دقیقه ی نود می رسیم می تونیم متوقف کنیم یا نه. یعنی کلا دست خودمونه. همون دم دمای اخر همیشه یه کم هوشیار میشه ادم. خوب ولی دیگه زمانی است که نزدیکه انزاله. خوب بهترین کار اینه که بذارین این اتفاق بیافته!
اما اینکه می گی تو حالت نیمه خواب و بیداری هست، من همچین تجربه ای نداشتم. بهترین کار اینه رسیدین به دقیقه ی نود بذارین انزال بشین. نیازی خودتون کاری بکنید ها! دیگه اینجا همه پسرین می فهمین چی می گم
یعنی جلوشو می گیری یا کلا بیدار میشی قبلش عشق ممنوع جان؟
(1391 شهريور 30، 16:14)انسان نوشته است: [ -> ]سلام منم شروع كردم
داداش انسان خیلی خوش اومدی
ظاهرا قبل اینجا باید بری ثبت نام کنی برای عضویت در گروه ها
اسنیپر عزیز انشالله ایندفعه تک خال بزنی برای ترک همیشه
داداش سجاد چه کردی؟
الون جان و عشق ممنوع به هر حال اگر دست درگیر بشه یعنی تا حدی هوشیاری بوده و به نظرم خ.ا هست البته خودم اینجوری تجربه نداشتم. نظرات در این مورد بیشتر باید داده بشه تا به جمع بندی برسیم
(1391 شهريور 30، 16:37)Thank-God نوشته است: [ -> ]ممنون دوستان متاسفانه باید بگم که؟!
با کمال تاسف
شیطان .........
جمله ی خوبی یاد نمیاد که سرکارتون بزارم
پاک پاک و خوشحال
چون تونستم جلوی خودم رو بگیرم
روحی ام خداروشکر بهتر شد
ولی باید بیشتر مواظب باشم
آفریـــــــــــــــــــــــــــن، خوشحالمون کردی راستی غیبت زدا نگرانمون کردی که سجادم از دست رفت. 5 تا صلوات جایزه نثار داداش سجاد