ولی چگونه شد آن روز حال و روز علی
که دید روی زمین گوشواره ای نیلی
دو گوشواره عرش خدا به خاک افتاد
و مرتضی وسط کوچه داشت جان می داد
خودش نوشت: چنان ضربه ای زدم با دست
که یاس یک طرف افتاد و گوشواره شکست
دو گوشواره که دیگر کسی ندید آن را
گذشت؛ کرببلا یک نفر کشید آن را
دو گوشواره خونی دو گوش پاره شده
و تکه معجر سرخ و
روپوش پاره شده
سلام بر رهروان پاکی
نا امیدی چرا؟
اگر ما به خودمون هم امید نداریم.پس خدا که همان خداست.
قدرتش همان قدرت.رحمتش همان رحمت.است.بلکه در تصور نخواهد آمد.
برای نا امیدی هرگز دلیلی وجود ندارد.
اما برای امیدواری روز به روز دلیل ها آشکارتر می شوند.
اگر من ادعا دارم که ایمان دارم به خدا پس باید در هر شرایطی امیدم بیشتر شود.حتی اگر سختی های زندگی برایم بیشتر شود باید امیدم نیز بیشتر شود.
اگر غیر از این باشم باید بدانم که تا ایمان هنوز فاصله دارم.
این از این.حالا یکم حرف های گنده بزنم.
بچه که بودم می گفتن حرف های گنده می زنی.
ولی این چیز هایی که الان می خوام بنویسم از اینترنت و اطراف جمع کردم.
خودم که این حرف ها بلد نیستم.
می نویسم که شاید تغییری اول در خودم بعد در شما دوستان ایجاد بشه.
"هدف اصلی زندگی کسب دانش نیست،بلکه عمل کردن به آموخته هاست."
این جمله رو تایید می کنم!!!
"بازندگان در هر جواب مشکلی می بینند امار برندگان در هر مشکلی جوابی می بینند."
درسته!!!
"همواره به یاد داشته باشید شاید آخرین کلید بازگشاینده ی قفل در باش."
یعنی امید تا آخرین لحظه.اما به نظر من حتی اگه کلید هم نباشه دلیلی نداره نا امید بشیم.نمونش یوسف پیامبر.
"آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد."
گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟ فکر کنم منظورش اینه که اگه موفقیتی کسب نمی کنم خودم مقصر بودم و تنبلی کردم.و گرنه خورشید که همواره می تابد .کوتاهی از من است.
"به جای آن که به تاریکی لعنت بفرستید،یک شمع روشن کنید."
فکر کنم منظورش اینه که اراده به خرج بدم.چیزهای دیگه هم معنی می ده.
خوب من که حرفی به ذهنم نمی رسید که بگم.گفتم چند تا جمله از اطراف که جمع کردم اینجا بنویسم تا استفاده کنیم.
شرمنده که وقت با ارزشتون رو گرفتم.
ممنون
مرسی بچه ها من یادم رفته بود بگم
خریت کردم یه دوره 6 ماهه برداشتم سر اونه فک کنم
الان بدنم خام شده چون یه 2 سالی بود دوره برنداشته بودم الان یهو فشار اومده بهم
ما عادت کردیم هر بلایی سرمون میاد بندازیم گردن خ.ا
خلاصه مرسی داداشایه گل
سلام بر رهروان عزیز
امیدوارم که حال همگی خوب خوب باشه
خب دوستان همونطور که قبلا گفته شد قراره طرح جدیدی رو تو گروه اجرا کنیم با این امید که به ترکمون بیشتر کمک کنه
ابتدا من و ارمین عزیز نام نویسی رو انجام میدیم و در ادامه داداش مجتبی و داداش علیرضا ما رو همراهی میکنن
نام نویسی که انجام شد در مورد طرح و جزییات اون بیشتر توضیح خواهیم داد
پس هر چه سریع تر بشتابید برای ثبت نام، تا بتونیم زودتر شروع کنیم
انشاا... با همکاری همدیگه این طرح رو اجرا میکنیم و بتونیم به هدف پاکمون نزدیکتر بشیم
منتظرتون هستیم
1.
2.
3.
.
.
.
میلاد خان منو بذار تو گروه
1 جوان
2
3
4
درود دوستان!
امروز بيست و هشتمين روز پاكيمه...
ميلاد جان، اسم منو هم بنويس.
(1392 فروردين 26، 15:57)milad+ نوشته است: [ -> ]رامتین جان
همه اینایی که گفتی به کنار، اراده صد درصدت هم به کنار
تبریک میگم روزهای خوبت رو
مسلما این روزهای خوبی که زحمت کشیدی بدست اوردی با این امید و انگیزه که گفتی بدست نیومده
داداش این جمله های منفی روی ضمیر نا خوداگاه تاثیر بدی میذاره و کم کم به باور تبدیل میشه که آره من همینم و باید اینطور باشم
بدون که این روزهای خوب رو با انگیزه و امید خودت بدست اوردی و تو لایق اینها هستی
پس میتونی بهتر از اینها رو هم بدست بیاری
افرین.....همینطور باید ادامه داد
زدي تو خال!
دقيقا يك ساله كه ضمير ناخودآگاه من منفي پرداز شده.
نمي دونم چه طوري هم بايد درستش كنم. مثه قبلنا!
(1392 فروردين 26، 16:14)جوان نوشته است: [ -> ] (1392 فروردين 26، 14:03)ramtin2012 نوشته است: [ -> ]پاكم...
27 روز...
انگيزه: يك درصد
اميد: منفي يك درصد
اراده: صد درصد
عجب آمار جالبي!!!
انگیزه: خداوند از بازگشت توبه جوان گناهکار بیشتر از سواری که مرکبش در بیابان به سویش باز گردد شاد می گردد(انگیزه خوبی هس شادی خدا؟!)
امید:حضرت علی :باقیمانده عمر مومن بها ناپذیر است بوسیله آن آنجه را که از دست داده باز می یابد و هر آنچه ندارد را اختیار می کند(امید وار شدی)
اراده:به ما هم قرض بده
داداش اراده مي خواي؟
ميگفتي يه چند كيلويي برات كنار ميذاشتم! همشو فروختم رفت.
حالا عيبي نداره... به خدا سفارش دادم قراره برام بفرسته. تا چند روز ديگه مي رسه زمين! اون وقت يه چند كيلو برات كنار ميذارم!
[quote pid=251177 dateline=1366032518]
بعد از 26 روز شکستم.
[quote pid=251141 dateline=1366022000]
پاكم...
27 روز...
انگيزه: يك درصد
اميد: منفي يك درصد
اراده: صد درصد
عجب آمار جالبي!!!
[/quote]
سلام
مال من جالبتره!
انگیزه : منفی 10 چون فعلا انگیزه ام برای شکست بیشتره 2 تا شکست تو یک روز و تو این فکرم چراتو ایران ب دنیا اومدم که وجدان بیدار داشته باشم!
امید: واژه اش برام بیگانه است 0 درصد
اراده این چند ماه ثابت کرد کلا وجود خارجی نداره.
[/quote]
پس بايد يه خورده به خودم اميدوار باشم!
نشكن داداش كه ما رو هم با شكستت ناراحت مي كني ها.
مي خواي يه دو سه كيلويي اراده واسه ي تو هم كنار بذارم بياي ببري؟
(1392 فروردين 26، 22:23)amoor نوشته است: [ -> ]سلام، شکستم، نا امید نیستم و عقب نشینی نمی کنم
آفرين. همين طور قوي پيش برو.
و سعي كن شكست ها سريالي نشه.
بعد از شكست تا چند روزي وضع خطرناكه! مواظب خودت باش.
خُب، امروز بالاخره موفق شدم با حالتي انرژيك پُست بدم.
قورررررررربون همگي!
باي!
سلام دوستان
منم هستم
میلاد خان منو بذار تو گروه
1 جوان
2 علیرضا 68
3
4
5
6
7
8
9
یا علی
داداش
آبتین ســـــــــــــــــــــــــــــلام
کجایی پسر نمی بینیمت؟ :smiley-yell:
نمیگی دلمون برات تنگ میشه؟
راستی، منم تو گروه هستم...
1 جوان
2 رامتین 2012
3 علیرضا 68
4 آرمین 100
5
6
7
8
9
منتظر باقی دوستان هستیم...
اسنایپر عزیز
فعلا توضیحات رو در این حد که
اینجا نوشته شده از ما قبول کن...
تا به زودی جزئیات بیشتر رو خدمتتون بگیم...
(1392 فروردين 27، 17:05)abtin نوشته است: [ -> ]اقا سلام
اومدم باز اومدم
کجا بودی دلم هزار راه رفت دمبریده
سلام به همگی . امیدوارم همه شاد و سر و حال و پیروز باشید منم چند روزه ترک را شروع کردم از اینکه باشما هستم خیلی خوشحالم دوستان گلم
سلام سلام سلام
خوفین برو بچ؟
چه خبرا؟
یه سوال فنی دارم
این گروهه چیه که ثبتنام می کنین؟
یه توضیحات کوچولو بدین
حالا اومدیم و خواستین به صورت خود جوش برین تایپیک کناری رو خراب کنین
ما هم بیایم؟
دکتر جون خوش آمدید می گم بهتون
امیدوارم موفق باشی
بجوانک
یه هفته نبودم خیلی دور ورداشتیا
چه خبره یواش ترمز میبریا