1392 خرداد 17، 20:40
نقل قول: سلامسلام به همه ی دوستانم
خدا قوت
دوستان من که نتونستم کمکی بهتون بکنم
البته پستارو سعی میکردم بخونم
ولی میدونم شماها مثل من نیستید
مشکلات که خیلی هست.............
سلام داداش حسام خوبی؟
داداش گلم این حالتو کاملا درک میکنیم نه من بلکه تمامی بچه ها بعد از این عمل چنین حالی بهشون دست میده و متنفر از عالم و ادم میشیم که اینو به عینا تجربه کردم....
داداشم نترس ما خدا رو داریم امام زمانو داریم که پیش خدا شفاعتمون میکنه...اگه غیر از این بود شما تلاش نمیکردین که دوباره باز گردین...اگه غیر از این بود شما عبادتتون رو و پوستر های مذهبیتون رو توی اتاقتون نمیذاشتین...پس شک نکن به قول اقا علیرضا که حرف قشنگی زدن اینکه فاجعه هست اینکه این گناه واست عادی شده باشه و نخواهی کوچکترین قدمو ورداری...نه ما که داریم تمامی تلاشمون رو میکنیم که ترک کنیم و دله امام زمانمون رو شاد کنیم...پس داداش خودتو سرزنش نکن و دوباره مثله سابق شروع کن که خدا اینقدر مهربونه که گفته صدها بار هم که بشکنی فقط تو دوباره برگرد...پس ناامید نباش که با ناامیدی فقط خواسته ی شیطان رو براورده کردی...مطمئنم که ما هرچقدر هم که گناه کرده باشیم اندازه ی رحمت الهی نمیشه پس مرد بلند شو که خدا دوباره منتظر بازگشتته به امید فردای پاکیاعلی بگوبلند شو قهرماناباریکلا
داداش یه نکته ی دیگه هم بگمو و سرتو درد نیارم ..اما قبلش میخوام برین عکساتون و پوسترهاتونو دوباره توی اتاقتون نصب کنین که با اینکار چیزی حل نمیشه
اما نکته ای که خواستم بگم اینه که به شخصه مشکل اساسی بنده تنهایی بوده که مخصوصا زمانی بود که میرفتم تویه اتاق و تنها بودم اما الان که تابستون شده خوشبختانه چون تویه اتاقم اونقدر گرمه و کولر نیست که مجبورم همیشه تویه حال و پذیرایی درکنار خانواده باشم(منم حالت تنفر داشتم از همه)اما به مرور زمان با بودن در کنار خانواده این مشکل حل میشه اما داداش مراقبت دائم و یاداوری گذشته (عبرت ها و تجربه ها) باید در دستور کاملت قرار بدی تا روزهای فراموشی شیطون غافلگیرت نکنه...برات ارزوی موفقیت میکنم.