(1392 تير 11، 18:33)روزبه نوشته است: [ -> ]داداش سهیل الان کلا از گنگی در اومدی
فک کنم همین مورد آخریه
خو الان دلیل خاص ندارم
یعنی حتی بهش فکرم نکردم
بااید چیکار کنم
وفتی هیچی به ذهنم نمیرسه
روزبه جان یه سوال:
اصلا اگه بخوایم حرام بونشو بزاریم کنار و یه جور دیگه نگاه کنیم
خب جواب ابن سوالات رو بهم بگو:
شما میخواین فردا یه زندگی مشترک شروع کنین؟میخواین فردا رابطه عاشقانه با همسرت داشته باشی؟میخوای که با وجود همسرت رغبتی نداشته باشی واسه خود ارضایی ؟شما میخواین فردا بچه دار بشین؟میخواین آرامش داشته باشین؟میخواین اعصابتون نریزه به هم؟میخواین تویه اجتماع به حساب بیاین و کسی شما رو و حقتون رو ضایع نکنه؟میخواین توانایی هایی که در وجودت هست رو پیدا کنی؟!
(1392 تير 11، 20:02)gedaye-zahra نوشته است: [ -> ]روزبه جان یه سوال:
اصلا اگه بخوایم حرام بونشو بزاریم کنار و یه جور دیگه نگاه کنیم
خب جواب ابن سوالات رو بهم بگو:
شما میخواین فردا یه زندگی مشترک شروع کنین؟میخواین فردا رابطه عاشقانه با همسرت داشته باشی؟میخوای که با وجود همسرت رغبتی نداشته باشی واسه خود ارضایی ؟شما میخواین فردا بچه دار بشین؟میخواین آرامش داشته باشین؟میخواین اعصابتون نریزه به هم؟میخواین تویه اجتماع به حساب بیاین و کسی شما رو و حقتون رو ضایع نکنه؟میخواین توانایی هایی که در وجودت هست رو پیدا کنی؟!
آره داداش.... آره میخوام..... آره
ولی فقط خواستن که کافی نیس
نمی بینم....
دیگه اون شور و شوقو نه تو خودم میبینم نه اطرافم
دیگه همون شور کور کورانه رو هم نمی بینم
واقعا خجالت میکشم که 6 ماهه تو کانون عضوم و هنوز هدفی واسه ترک ندارم
از چی بگم آخه
برای روزبه عزیز
روزی که با این کانون اشنا شدم روزی4بار خ ا میکردم
میدونی یعنی چی
یعنی نابودی یعنی فنا یعنی اینکه دیگه هیچ وقت صاحب فرزند نشدن
اما به خدا توکل کردم
با اون مشکلاتی که برام پیش اومد حدود5ماه پاک بودم
پاشومرد
پاشوقهرمان
توکل کن به اونی که نمیتونه یذره ناخوشی بنده هاشوببینه
اگه به این فکر کنی که ما با این کار خ ا داریم سیلی به یوسف فاطمه میزنیم
دستمون که هبچ مغزمون هم فکر به خ ا نمیکنه
(1392 تير 11، 20:42)روزبه نوشته است: [ -> ] (1392 تير 11، 20:02)gedaye-zahra نوشته است: [ -> ]روزبه جان یه سوال:
اصلا اگه بخوایم حرام بونشو بزاریم کنار و یه جور دیگه نگاه کنیم
خب جواب ابن سوالات رو بهم بگو:
شما میخواین فردا یه زندگی مشترک شروع کنین؟میخواین فردا رابطه عاشقانه با همسرت داشته باشی؟میخوای که با وجود همسرت رغبتی نداشته باشی واسه خود ارضایی ؟شما میخواین فردا بچه دار بشین؟میخواین آرامش داشته باشین؟میخواین اعصابتون نریزه به هم؟میخواین تویه اجتماع به حساب بیاین و کسی شما رو و حقتون رو ضایع نکنه؟میخواین توانایی هایی که در وجودت هست رو پیدا کنی؟!
آره داداش.... آره میخوام..... آره
ولی فقط خواستن که کافی نیس
نمی بینم....
دیگه اون شور و شوقو نه تو خودم میبینم نه اطرافم
دیگه همون شور کور کورانه رو هم نمی بینم
واقعا خجالت میکشم که 6 ماهه تو کانون عضوم و هنوز هدفی واسه ترک ندارم
از چی بگم آخه
خب داداش خود شما هم میگین دوست دارین
همین باید ایجاد انگیزه کنه خب داداشی
داداش شما میخواین اعصابتون-روانتون ازاد و ارام باشه؟ دوست دارین دیگه از این وضع خسته کننده خارج شین؟!
خب اینا ایجاد انگیزه نمیکنه؟!
داداش من دنیا رو سرم خراب شد نه یه بار نه دوبار!زندگی برام به پوچی رسید نه یه بار نه دوبار!باید این وضع تغییر میکرد هربار با شکست مواجه شدم اما خب تونستم رکوردم رو افزایش بدم....بودن در کنار بچه ها و روحیه گرفتن از کسایی که تونستن مدت زیادی رو ترک کنن و همچنین ریشه یابی شکست(البته تا حدودی) و عبرت از تجربه ها مفید واقع شده...البته تا اینجای کار چون از فردا اصلا خبر ندارم
ولی خب روحیه ام خوب شده اکثرا هم به خاطر دوری از تنهایی و بودن در کنار خانواده و دوستان هست
که این دو مورد توجه بشه اصلا روحیه و طرز تفکرت عوض میشه...
دوازده روزه كه پاكم... اما انگيزه...
خوشحالم كه گروه دوباره به عبارتي شلوغ شده و بچه ها شب كه ميشه مي بيني 10 تا صفحه پست زدن.
چندتا صفحه پيش درمورد Dynamic and Active كردن اين گروه صحبت شده بود.
من يه پيشنهاد دارم اما بعيد مي دونم با موافقت روبرو بشه.
يادمه اون اوايل كه اومده بودم كانون (دقيقا پارسال همين موقع ها) بعد از هر چند مدت در اين گروه يه طرح هايي به نام «قولنامه» راه ميفتاد.
خوبي اين قولنامه ها اين بود كه مدت زمانش كم بود و هر كسي مي تونست به قولي كه ميده (پاك بودن تا پايان قولنامه) پايبند باشه.
بعد از پايان قولنامه هم بعد از چند روز دوباره قولنامه ي جديدي راه ميفتاد.
اين قولنامه ها به دليل اين كه مدت زمان كمي داشتن و خيلي ها سربلند ازش بيرون ميومدن اندك اندك ما رو به جلو هل مي داد و تا به خود ميومديم مي ديديم كه مثلا 30 روزه كه پاكيم!!!
دوستاني كه اون موقع بودن (داش حميد، داش سحيل و...) فك كنم يادشون باشه.
پيشنهاد من اين بود كه دوباره مثه قبلا قولنامه هايي با مدت 5 روز يا يك هفته ايجاد كنيم كه مي تونه توي پاكي خيليا تاثير خوبي داشته باشه.
بدين شكل گروه هم Active ميشه.
اميدوارم همه ي بچه هاي اين جا از اين گناه رهايي پيدا كنند.
خدانگهدارتون باشه.
دوباره شکستم نمیدونم چه مرگم شده
رفتی سراغ فیلمای ناجور احسان جان؟؟
فیلی رو پاک کردی....یا همچنان عوامل تشریف دارن؟؟
(1392 تير 12، 8:58)ramtin2012 نوشته است: [ -> ]دوازده روزه كه پاكم... اما انگيزه...
خوشحالم كه گروه دوباره به عبارتي شلوغ شده و بچه ها شب كه ميشه مي بيني 10 تا صفحه پست زدن.
چندتا صفحه پيش درمورد Dynamic and Active كردن اين گروه صحبت شده بود.
من يه پيشنهاد دارم اما بعيد مي دونم با موافقت روبرو بشه.
يادمه اون اوايل كه اومده بودم كانون (دقيقا پارسال همين موقع ها) بعد از هر چند مدت در اين گروه يه طرح هايي به نام «قولنامه» راه ميفتاد.
خوبي اين قولنامه ها اين بود كه مدت زمانش كم بود و هر كسي مي تونست به قولي كه ميده (پاك بودن تا پايان قولنامه) پايبند باشه.
بعد از پايان قولنامه هم بعد از چند روز دوباره قولنامه ي جديدي راه ميفتاد.
اين قولنامه ها به دليل اين كه مدت زمان كمي داشتن و خيلي ها سربلند ازش بيرون ميومدن اندك اندك ما رو به جلو هل مي داد و تا به خود ميومديم مي ديديم كه مثلا 30 روزه كه پاكيم!!!
دوستاني كه اون موقع بودن (داش حميد، داش سحيل و...) فك كنم يادشون باشه.
پيشنهاد من اين بود كه دوباره مثه قبلا قولنامه هايي با مدت 5 روز يا يك هفته ايجاد كنيم كه مي تونه توي پاكي خيليا تاثير خوبي داشته باشه.
بدين شكل گروه هم Active ميشه.
اميدوارم همه ي بچه هاي اين جا از اين گناه رهايي پيدا كنند.
خدانگهدارتون باشه.
اگه سرپرستا و بچه ها موافق باشن....ماه رمضون شروع کنیم.....5 روز یا یه هفته رو.....
سلام به همگی
(1392 تير 11، 20:42)روزبه نوشته است: [ -> ]آره داداش.... آره میخوام..... آره
ولی فقط خواستن که کافی نیس
نمی بینم....
دیگه اون شور و شوقو نه تو خودم میبینم نه اطرافم
دیگه همون شور کور کورانه رو هم نمی بینم
واقعا خجالت میکشم که 6 ماهه تو کانون عضوم و هنوز هدفی واسه ترک ندارم
از چی بگم آخه
داداش روزبه، شور و نشاطو خودمون به وجود میاریم...
نمی بینیش؟ پیداش کن...
بگرد، ببین چه جوری می تونی پیداش کنی...
چی هست تو مسیر ترک که تو رو به شور و شوق میرسونه؟
راضیت می کنه از خودت؟ از زحمتت؟ از تلاشت؟ از مبارزه با نفست؟
نیاز به یکم تفکر عمیق داری... نیاز به درد و دل با خودت... درد و دل با خدا...
تا بفهمی کجایی؟ چی کار میکنی؟ و دنبال چی باید بری؟
سعی کن با خودت روراست باشی داداش...
(1392 تير 12، 8:58)ramtin2012 نوشته است: [ -> ]دوازده روزه كه پاكم... اما انگيزه...
پيشنهاد من اين بود كه دوباره مثه قبلا قولنامه هايي با مدت 5 روز يا يك هفته ايجاد كنيم كه مي تونه توي پاكي خيليا تاثير خوبي داشته باشه.
بدين شكل گروه هم Active ميشه.
اميدوارم همه ي بچه هاي اين جا از اين گناه رهايي پيدا كنند.
خدانگهدارتون باشه.
ماشالله به داداش رامتین که پاکه...
داداش، این چه وضعشه خبر نمیدی از خودت... :smiley-yell: مغزمون میاد تو دهنمون خو این جوری...
حفظش کن داداش... واسه انگیزه هم
یه سر به اینجا بزن... عین سرم، انگیزه وارد خونت میشه...
چرا بعید می دونی اجرا بشه پیشنهادت؟
(1392 تير 12، 9:31)EHSAN-BEST نوشته است: [ -> ]دوباره شکستم نمیدونم چه مرگم شده
احسان، دوباره؟
داداش به این فکر کن... خب الان شکستی و تموم شد رفت...
الان خوبه این شکست؟ حس خوبی داری ازش؟
اگه آره که هیچی...
اگه نه... پس چرا کاری نمی کنی براش؟ دنبالش نیستی حلش کنی؟
سلام بچه ها
خوبین
بچه ها یه پیشنهاد
بیاید برای شکستهامون یه جریمه برا خودمون بزاریم
بنظرمن با جریمه که برا خودمون میزاریم هروقت خواستیم به فکر خ ا بیافتیم اون جریمه باعث جلوگیری از خ ا بشه
منتظر نظراتتون هستم
(1392 تير 12، 11:52)abtin نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
خوبین
بچه ها یه پیشنهاد
بیاید برای شکستهامون یه جریمه برا خودمون بزاریم
بنظرمن با جریمه که برا خودمون میزاریم هروقت خواستیم به فکر خ ا بیافتیم اون جریمه باعث جلوگیری از خ ا بشه
منتظر نظراتتون هستم
از نظر من که عالیه آبتین جان . فقط باید یه کاری کنیم. اونم اینه که هر دفعه مجازاتامون با دفعه قبل فرق کنه که ذهنم شرطی نشه و همیشه این راه حل جواب بده
سلام
راستش من با تنبیه موافق نیستم
کسی که میشکنه خودش به اندازه کافی خشمگین هست و آتیش خشم شکستش تو وجودشه و باعث خودخوریش میشه
حالا اگه تنبیه هم بیاد وسط بدترم میشه
من میگم وقتی که میخوایم برا خدا ترک کنیم دیگه تنبیه این وسط معنی نداره
چون خود این تنبیه میتونه اعتماد به نفس رو پایین بیاره
نفس با کتک کاری به سمت عقب نمیره لج بازه
بهتره به جای تنبیه خود اگه زبونم لال شکستیم مقداری استراحت کنیم
ی کار خیری در جهت جبرانش انجام بدیم
و تو اولین فرصت به برنامه برگردیم و هروقت سرحال که شدیم با خدا ی مناجاتی داشته باشیم و پشیمونیمون رو بهش ابراز کنیم