سلاااااااااااااام به همگی
من نیز تبریک میگم به داداش
رند عزیز بابت این یک سال پاکی...
مرسی از اینکه این شادی رو با ما تقسیم کردی داداش...
حضور بزرگانی چون شما دل همه ی ما رو این جا قرص و محکم می کنه واسه ادامه ی مسیر...
دیگه زدی تو سر خ.ا صداشم در نمیاد...
ایشالله خبر موفقیتای دیگت رو بشنویم... خبر ازدواج و اینا...
راستی داداش...
یادته چند وقت پیش یه حرفی زدی... گفتی که:
(1392 تير 29، 13:50)رند نوشته است: [ -> ]دوست ندارم روزا رو بشمارم
اون موقع نفهمیدم منظورت رو...
به خودم گفتم، داداش رند چرا نباید دوست داشته باشه روزای پاکیشو بشمره؟
ولی اتفاقی چند روز پیش داشتم یه مطلبی می خوندم در همین مورد... و تازه گرفتم که داستان چیه...
در مورد آدمای موفق بود...
نوشته بود آدمای موفق، سرشونو پایین می اندازن... و بدون توجه به موفقیت هایی که تو هر لحظه نصیبشون میشه، تو مسیر قدم برمی دارن...
تعداد قله هایی که فتح می کننو نمی شمرن... تعداد شاهکارهاشونو نمی شمرن... تعداد مدال هایی که دارنو نمی شمرن...
نه اینکه این ها بی ارزشن... نه!
اما در مقابل زیبایی مسیری که توش دارن قدم بر می دارن واقعا هیچن!
اون قدر مسیر رو واسه خودشون زیبا جلوه میدن و اون قدر این مسیر موفقیت واسشون لذت بخشه که حیفشون میاد وقتشونو صرف شمارش موفقیت ها کنن... یا خودشونو درگیر روزای قبل و گذشته کنن...
تمام تمرکزشون رو مسیریه که دارن طی می کنن..
چون می دونن به هر موفقیتی که رسیده باشن، به برکت همین مسیر بوده... مسیرشون، سرمنشأ تمام موفقیت هاشونه... و جاری بودن و مستمر بودن تو این راه، یعنی همه چیز...
الان که فکر می کنم می بینم که واقعا پاکی هم همین طوره... و حق با داداش رند بود...
اگه ما می خوایم تجربه ترکمون موفقیت آمیز باشه، باید این پاکی رو واسه خودمون زیبا کنیم...
تو عمق وجودمون این پاکی رو لمس کنیم و ازش لذت ببریم...
اگر این طور نباشه، همیشه کلاهمون پس معرکست... و بازگشت به عقب هم دور از انتظار نخواهد بود... حتی اگه روزای خیلی زیاد خوبی رو گذرونده باشیم...
تبریک ویژه هم به داداش های عزیز دیگمون،
بی تاب،
افشین و
سعادت که افتخار آفریدن و شاهد جشنشون بودیم...
ان شالله که مستدام باشه پاکیشون و بازم خبرای خوب پاکیشون رو بشنویم...
داش آبتین، مشکل به خاطر کنکور؟
اصن کنکور همه جورش دردسره... درس خوندنش یه جور، اعلام نتایجش یه جور دیگه...
نمی دونم بالاخره کی برداشته میشه...
ان شالله که مشکل داداشامون هم حل شه و باز کنار خودمون ببینیمشون...