(1392 آذر 18، 13:32)joghd نوشته است: [ -> ]بذر تقریبا تمام بدبختی های ما در سال هایی کاشته می شود که با آدم هایی سر و کار داریم که معتقدند نه تنها دریافته اند چه چیزی برای خودشان درست است بلکه صلاح دیگران را نیز میدانند . آنها با توسل به این اکتشاف خود و سنت مخربی که هزاران سال است بر فکر آنها سایه افکنده احساس میکنند وظیفه دارند ما را مجبور کنند کاری را که از نظر انها درست است انجام بدهیم .
من نام این روانشناسی جهانی را که روابط را تخریب می کند چون اختیار را می گیرد ، روانشناسی کنترل بیرونی می گذارم . کنترل می تواند به ظرافت یک نگاه مخالفت آمیز یا به صراحت یک تهدید باشد . اما هر چه هست تلاشی برای مجبور کردن ماست تا کاری را انجام دهیم که ممکن است نخواهیم انجام بدهیم . در نهایت هم متقاعد می شویم که دیگران می توانند ما را وادار کنند احساسی خاصی داشته باشیم یا عمل خاصی را انجام بدهیم . این طرز فکر ما را از اختیاری که به آن احتیاج داریم و خواهانش هستیم محروم میکند ...
یه آزاد اندیش آزاد آفریده شده ، هیچ وقت هیچ کس نمیتونه شما رو در پذیرفتن اندیشه ای مجبور کنه .
شما اگه به جسمی فشار بیاری ، فقط زمانی اون جسم میتونه تحت تاثیر قرار بگیره که ناشی از شرایط خودش باشه .
انسان آزاد ، سبک اندیشه زندگی ، روشی انتخاب میکنه که تحت تاثیر قرار نگیره ، اگه میخواین گرم باشین و پرحرارت ، زندگی انتخاب میکنین که حرارت و جوشش داشته باشه ، اونوقت سرمای بیرون برای شما بیتاثیره . پس به یه نوع آزادی احتیاج داره که همیشه م همه جا نگه دارش باشه ، تا بتونه اون رو فکرش و خودش رو آزاد نگه داره ،
اصل آزادی به طور فطری و توی تمام ادیان یکتا پرستی هست . همه ادیان روشی و سبکی برای شما دعوت میکنند ،
جالب اینجاست که خدای یکتا و بی نیاز ، آیا روش و زندگی و دین رو خدا به ما امر کرده ؟ خدا بینیاز چه نیازی داره که امر کنه ، یا االله صمد توی اسلام یا ادیان دیگه ، یا دین بی دین ها
آیا من واقعا نیاز دارم کسی برای آزاد شدنم ، به من امر کنه ؟
یا خودم همیشه به خودم امر میکنم ،
خدا بینیازه ، ولی خدای بینیاز چرا امر کنه ، خدای بی نیاز امر میکنه به منفعت من ،
چون خودم فطرتا امر میکنم به منفعت خودم .
آزادی اولین و آخرین چیزیه که من انتخابش کردم که داشته باشم ، برای همین فطرتا آزاد آفریده شدم ،
و فطرتم رو برای همون هدف انتخاب کردم ، فطرت انسانی ، میل به خوبی ، لذت ها ، میل به جنس مخالف ، میل به اجتماع ، میل به .... ، رو برای این انتخاب کردم که آزاد زندگی کنم وبه بینیازی و آزادی برسم ،
همونطوری که جبر و شرایط بیرونی رو انتخاب نکردم ، ولی میتونم نسبت به اونها آزاد باشم ، و آزاد زندگی کنم ،
این منم که به خودم امر میکنم ، امر میکنم به اصل آزادی انتخاب خودم ، امر میکنم به صلاح و مصلحتم ، فطرتمه که امر میکنه به آزادی ، و از بند ها فطرتا میخواد خودش رو آزاد کنه از هز چیزی که محدودم کنه ، امر به چیزی که برام کارساز هست ، امر میکنم به اموری که باعث نشه تحت کنترل های بیرونی و شرایط و احساسات و جو های مختلف قرار بگیرم و تصمیمم رو عملی کنم . فطرتا خودم امر میکنم چون میخوام بی نیاز و آزاد بشم .
خوب اگه دیدم و حس کردم یه اصل روانشناسی ، یه آیه قرآن یه حرف بیرونی ،کاری به دین هم نداشته باشیم مثلا یه حرف فروید ، مطابق منفعت و مصلحت من هست این منم که دوست دارم و امر به خودم میکنم که انجامش بدم ، حالا ممکنه یه سبکی رو هم در کل بپسندم ، اولین نفر خودمم که پذیرا شدم و
تسلیمش میشم ،
اینم برای بچه های کانون بگم که
تسلیم به عربی ، از سلم میاد یعنی پذیرش ، دین اسلام هم یعنی دین که همه اش با سلم و پذیرش باشه .
(1392 آذر 16، 13:08)joghd نوشته است: [ -> ]سلام
من دانشجوی پسر 21 ساله هستم
من از 15 سالگی دستم تو رنگ و در 16 سالگی به فکر ترک بودم اونم به شکل فیجعی
حال تجربه خود را در اختیار شما می گذارم:
ابتدا باید توضیح داده شود که چیزی به اسم اعتیاد یا به معنای واقعی کلمه اعتیاد وجود ندارد
همین قدر ساده کوتاه می گویم که افرادی دچار این کار هستند معتاد نیستند بل که توهم س/ک*س دارند و بهترین راه حل رابطه با جنس مخالف بدون هیچ گونه رابطه جنسی است.
توهم س/کس رو موافقم ، و بهترین راه حلتون رو حالا بررسی میکنیم :
(1392 آذر 17، 12:00)joghd نوشته است: [ -> ]می خواهم بهتون چیزی را توضیح بدم که تا حالا شاید کسی براتون توضیح نداده
به احتمال زیاد تا حالا پیش اومده برای هر کسی که کار نشده ای در روز داشته و مدام به آن فکر می کرده ولی در بازه ی زمانی خاصی کلا آن کار را فراموش می کند و در ضمیرناخداگاه خویش دچار سردرگمی (در آن بازه ی زمانی) است.
توهمی که من در پست قبلی به آن اشاره کردم تا حدی همین است.یعنی ما بعد از استمنا به دلیل کامل ارضا نشدن همچنان احساس می کنیم که کامل نشدیم و در ضمیر ناخداگاه خویش حس کامل نشدن داریم (همان حس کار انجام نشده) و در کل همان توهم را داریم.
من همین قدر ساده به شما می گویم در صورت رابطه با جنس مخالف در حد عشق بازی باعث می شود توهم شما از بین رفته و دیگر به دنبال استمنا نروید.
مطلبی دیگری که قابل ذکر است و نیاز به توضیح دارد بعد از رابطه با جنس مخالف در حد گفته شده حتی شما از این کار (خودارضایی) زده می شوید و مدت زیادی از این کار صرف نظر می کنید.
شاید گفته های من در سخن بی فایده به نظر می آید ، ولی در عمل کاملا درست و حقیقی هستند.
دوست عزیز ، با توجه به تجربیات دوستانی که ازدواج کردن (مخصوصا اونهایی که قبل ازدواج مثل ما این مشکل رو دارن : ) و مطالعاتی که من داشتم :
فقط رابطه کامل جنسی میتونه به طور کامل ، توهم س/کس ایجاد شده ناشی از خ.ا رو کاملا از بین ببره
توی دوره خ.ا توهمات زیادی طبیعتا با انجام خ.ا ایجاد میشه ، که توی رابطه واقعی جنسی
نیاز به این مقدار انرژی زیاد ذهنی و تخیل نیست ، و اصولا نوع رابطه در دو حالت فرق میکنه ،
مسئله حس کامل نشدن نیست ، مسئله تخیالات زیاد و پی در پی هست که شخص طی سالیان دراز پیدا میکنه ، این تخیلات از طرفی خودش کشش و جاذبه برای خ.ا های بعدی میشه ، تقریبا از نظر فیزیکی و جسمی هم توی خ.ا و هم توی س/کس واقعی یک فرآیند اتفاق می افته ، ولی مشکل اصلی اعتیاد خ.ا ، رو میشه گفت واقعا همون توهم ناشی از انرژی و تمرین زیاد خیال فرد هست ،
بعد از رابطه جنسی کامل و ازدواج میگن که این توهمات به کلی و به راحتی از بین میره ، زیرا که شما دیگه بش نیازی پیدا نمیکنین ، بنابر این وسوسه های شما کم میشه ، بشرطی که به خوبی ارضا شده باشین .
....................................................
ازدواج خوب وانتخاب درست ، باعث یه س/کس کامل با این شرایط میشه ، و فقط موضوع جسمی نیست بلکه عشق و رابطه عاظفی هم مهمه ،
امنیت و تقوا و پاکی ازدواجه که باعث میشه ،
چه مورد های بیشمار از افراط و تفریط افراد هوس بازی که تنوع طلبی جنسی هلاکشون کرده ، راحت میشه خیال رو جولان داد ، کسی تقوا نداشته باشه زمینه برای پرورش خیال و بی مراقبتی فکری خیلی زیاد هست ،
در هر صورت کنترل میخواد ، خطرات توهمی ناشی از بی بند و باری جنسی خیلی بیشتر از خ.ا هست ، بقیه خطراتش رو نمیگم ها ، فقط دارم توهم و میدون و جولان دادن تخیل رو توی این زمینه میگم ،
................
سلامت در مراقبه و تقواست ،
و بعد ازدواج هم بازم سلامت با تقواست ، درسته مشکل نوع توهم یا خیالی که در اثر خ.ا داشتین ، حل میشه ،
ولی کسی مراقبه نداشته باشه بعد ازدواج هم ، خیلی راحت میتونه نوع توهمات دیگه ای پیدا کنه ! همون نه و لی به نوع دیگه اش
تنوع طلبی ،
میل به سایت های ...
مشکلی که خیلی از مردان و زنان بی یند و بار دارن . فقط توی همین یه زمینه توهم .
...................................................
آدم درست بفهمیه میبینه که منفعت و آرامش و آزادیش با تقوا و پاکی مجردی و بعدش با یه ازدواج سالم بدست میاد .
و رابطه عاطفی یا لمسی یا هر نوع رابطه محدودش شاید طبق تجربه شما ، شما رو از یه سری توهماتی باز داشته ، ولی کم کم توهمات جنسی دیگه ای رو سبب میشه . (غیر از خطرات دیگه اش )
یا علی .