کانون

(1393 مهر 8، 23:00)عاشق فاطمه زهر نوشته است: [ -> ]آقا ما هستیم 

(1393 مهر 9، 0:34)ata نوشته است: [ -> ]سلاااااااااااام

منم هستم


خب برنامه چیه؟ باید چیکار کنیم؟

خوبه باز سه نفری تو گروه هستیم ...

خیلی تاپیک ساکته . آقا خب پستی ؛ منبری ؛ اسپمی ؛ دعوایی ؛ گیس و گیس کشی ؛ شلوغ کاری ؛ بن شدنی ؛ چیزی ...

همین جور خشک و خالی نشستیم تو تاپیک

ای تو روح این خودار.....
ش
ش
شک
شک
شک
شک
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شکس
.
.
.
.
.
.
.
شکس
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شکست نخوردم
روز 32
همچنان پاک.............

سلام خدمت داداشیای عزیز 

خوبین خوشین

عاقا دوتا کلیپ تو امضای امید فرداس
 حتما ببینین خعلی به آدم انگیزه میده


جیگر شما 
یا علی 

بچه ها کی می دونه رابطه بازی کبدی و مبارزه با نفس یا گناه رو پیدا کنه؟ 
اگه گفتی 

(1393 مهر 9، 22:50)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]بچه ها کی می دونه رابطه بازی کبدی و مبارزه با نفس یا گناه رو پیدا کنه؟ 
اگه گفتی 

رابطه ش اینکه میری تو زمین میان دورت میکنن و تو باید ازشون فرار کنی ؛ اگه نتونی فرار کنی کتلت میشی ؟ 

نهایت همین به فکر پلید من رسید ؛ دیگه بجز اینم نمیتونم فکر کنم ؛ ذهنم خسته شد دیگه یقیشو یکی دیگه فکر کنه 

ولی جدی اگه منظورت این بود که خب این درست نیست . چون تو بازی کبدی خودت میری وسطشون بعد میخوایی ازشون فرار کنی که بتونب بازیو ببری ولی تو خ.ا این منطقی نیست ؛ اگه میخوایی بازیو ببری اصلا نباید بری سمتشون که بخوایی فرار کنی ؛ مومن خودشو به خطر نمیندازه

پ.ن : الان خودم تشابه رو گفتم خودمم ردش کردم کلا خودم بریدم و دوختم تموم شد ؛ حالا اگه جرات داری بیا بگو منظورم یه تشابه دیگه ش بود

سلام داداشای عزیز....
هر روز در کنار اعلام وضعیت روزانه یک بدی از این گرفتاریه کثیف که انسان رو از عرش به زیر فرش میکشه ان شا الله میگم...دم شما هم گرم این چند روز که نبودیم خوب یاد داداشتون کردین....
.
.
.
در مواقع هجوم افکار بد این جمله و واقعیت در کنار یاری خدا موثره....گناه لذت نداره ذلت داره...گناه لذتنداره ذلت داره...گناه لذت نداره ذلت داره...داداش ذلت داره عزیزم رفیقم ذلت داره اقای رزمجو ذلت داره ..  ....عزتی که زیر سایه بندگی خدا کسب میشه منهدم میکنه و تبدیل میشه به ذلت.......
اعوذ بالله من الشیطان العین الرجیم...اعوذ بالله من نفسی....بسم الله الرحمن الرحیم
روز هشتم رو پشت سر گذاشتم....
خدایا کمکم کن بیام بالا
.
.
.یاعلی مدد

سلام

داداش عاشق
بازی کبدی چجوریه؟

------------------------------------

داداش رزمجو
خوش برگشتی
ممنون از نکتت
عالی بود. منم یه مطلبی در همین رابطه از یه کتاب خوندم که اسم کتابشو یادم نیست، فک کنم نویسنده کتاب یه عارف بود.
مطلبش این بود:

نکته اصلی در ترک گناه، شناخت بندگی است و شناخت ربوبیت و شناخت گناه.
اگر انسان گناهی را  که مرتکب میشود بشناسد، دیگر هیچ رغبتی به آن نخواهد داشت، همچنان که هیچ کس دوست ندارد زباله بخورد.
نفس را باید کریم و بلند همت بار آورد. به او یاد داد سر هر سفره ای ننشیند. پس اینجا دو اصل مهم هست که به ترک همیشگی گناه کمک میکند:
یکی نفس را بلند همت تربیت کردن و دوم حقارت و بی ارزش بودن گناه را دیدن تا ببینی که اصلاً در شأن تو نیست و اصلاً مولا برای همین تو را از گناه نهی کرده که شأن تو را پایین می آورد و میخواهد عزّت نفس تو حفظ شود.
انسان وقتی بچه تر است از خیلی چیزها لذّت میبرد، اما بزرگتر که شد به آن لذایذ میخندد و نه تنها از آنها لذّت نمیبرد، بلکه برای او ملال آور خواهد بود.
ریشه ی گناه یا نیاز است یا لذّت. اگر انسان بتواند از لذّت گناه چشم بپوشد خدای متعال او را بی نیازی خواهد بخشید تا از سر نیاز هم گناه نکند، هرچند این بی نیازی در ظاهر نباشد، بلکه درون نفس باشد. یعنی وقتی مسئله ی لذّت گناه برای انسان مطرح نباشد، دیگر نیاز هم نمیتواند او را به گناه بکشاند. مثلاً در بعضی جوامع، فقر زمینه ساز فحشاء میشود اما در همان جوامع، کسانی که به لذّت ارتباط نامشروع گرایشی نداشته باشند، فقر نمیتواند آن ها را از پا در آورد و در سخت ترین شرایط هم نمیشکنن و گوهر پاکی آن ها مصون می ماند.

کتاب خیلی جالبی بود. من همینطوری یه صفحشو خوندم ولی اسم کتاب یادم رفت مگرنه حتما تهیش می کردم.

بدونیم امام علی (ع) فرمودند:
کسی که ارزش خود را نشناسد نابود خواهد شد.
چون ارزش ما تنها بندگی خداست.
بندگی خدا مقام خیلی بالاییه. توی بندگی خدا عزت نهفته همونجور که تو روایتی اومده:
ای انسان، اگه تو بندگی خدا رو کنی خدا هستی رو بنده تو میکنه.

اگه نسبت به گناه شناخت پیدا کنیم، همونطور که نسبت به بدی زباله شناخت داریم.....دیگه خودمونو با گناه معاوضه نمیکنیم.

آری! کسی که خود را شناخت و ارزش و بهای این روح ملکوتی که خداوند به او عطا نموده است را فهمید و دانست که قابلیّت آن را دارد که در مقام اشرف مخلوقات، به جایگاهی برتر از فرشتگان برسد، دیگر فریفته ظواهر دنیا نمی‌شود و دل و جانش را اسیر این دنیای بی ارزش نمی‌کند، امیر مؤمنان، حضرت علی (ع)در سخن کوتاهی درباره دنیا و ارزش و بهای والای جان انسان، چنین می‌فرمایند:

«آیا آزادمردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست؛ پس به کمتر از آن نفروشید!»

و حتی در حدیثی قدیسی خداوند خود را بهای انسان معرفی کرده:
"من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فانا دیته"
آن کس که مرا طلب کند، من را می یابد و آن کس که مرا یافت، من را می شناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می دارد و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می ورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می ورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می کشم و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او می باشم.
الخصائص الزینبیه-کلمات مکنونه

همه ی این موارد در طول هم هستند: بهشت، بندگی خدا، خدا
خدا چنین بهایی برا انسان در نظر گرفته،
حیف نیست خودمونو به کمتر از اون بفروشیم؟

خودمون و ارزشمونو بشناسیم.حب به خدا و عشق به خدا رو در خودمون تقویت کنیم، گناهو بشناسیم، اونوقت نه تنها این گناه بلکه هر گناهی اصلاً برامون ارزش نخواهد داشت.

مایی که گناه می کنیم
ارزش خودمونو نمیشناسیم.ازش غافلیم
دعا کنید خدا ارزشمونو بهمون بشناسونه

یا علی

سلام
خوبید؟
آقا یه مدت نبودم، اگه اجازه بدین الان میخوام برگردم،  چند روزی هست اون کارو نکردم، ولی نمیدونم یه جوری دوست نداشتم اون کارو کنم، خسته بودم و حالشو نداشت (این قسمت جالبه چون من برا اون کارا همیشه حال دارم برا همین شاید بهونم بده...) یا حالم گرفته بود و بلاخره هر جوری که بود  دوست نداشتم دست به اون کار بزنم...
دیشب به خاطر یه اتفاقایی که افتاد قول دادم ترک کنم که خب سر قولم هستم ولی دلم نمیاد یا میترسم که این همه چیزو از هاردم پاک کنم... تازه انگیزه پاک کردن دارم چون هم میخوام ترک کنم و هم یه بازی نصب کنم که جا براش ندارم ولی بازم یه جوری دارم به تاخیر میندازم...
مخصوصا با اون قضایا که قبلا به دنبال اونا ترک نکردم یعنی همون که از نظر پزشکی لازمه و اینا و حتی میگفتم اصلا ترکش شاید گناه باشه چون شاید صدمه بزنه، خلاصه این قدر زیاد شد دفعات اون کارم که این اواخر عذاب وجدان میگرفتم که الان با زیاده روی دارم آسیب میزنم و گناهه. الان با توجه به یه مورد یا تبصره تو بیشتر یا تقریبا تمام مقالات پزشکی تصمیم ترک گرفتم، اون اینه که گفته بودن انجام این کار اگه باعث ایجاد احساس گناه یا این جور چیزا بشه ضرر داره، من اینو داشتم از همون اول که تصمیم بر ترک نکردن گرفتم ولی سعی میکردم که خودمو قانع کنم که آقا بعد یه مدت درست میشه این احساس گناه که نشد و طبق پزشکی هم الان به دلیل تاثیر منفی روحی که به شکل احساس گناه در من میزاره ضرر داره! خب چون ضرر داره پس گناهه و من باید ترک کنم...
حالا در آینده دیگه این قضیه چه جور بشه رو خدا میدونه ولی الان که قاطعانه میخوام ترک کنم...
البته یه سری سخت گیری های افراطی که قبلا تو زمان ترک میکردم رو باید این دفعه کنار بزارم تا مانعم نشن چون سختگیری زیادم باعث شکستنم میشد... یعنی مثلا این سخت گیری ها باعث شده بود که به کوچکترین نشان از جنس مخالف حساس باشم و  باعث شکستنم میشد...
خلاصه همه مشکلات از افراط و تفریطه...
آقا میترسم نتونم ترک کنم دوباره فقط خودمو آزار بدم 
از گذاشتن همین پست هم کلی میترسیدم و دو دل بودم
شروع ترک برام ترسناک شده...

سلام داداش ایزیو
خوش برگشتی

خ.ا و ترکو واسه خودت ترسناک نکن

ازشون غول نساز. فقط ما زیادی بهش پرو بال دادیم. اگرچه که ترسناک نیست ولی در عین حال باید براش برنامه ریزی کرد

نه باید خیلی بزرگش کرد نه باید دست کمش گرفت.

سعی کن خودتو همیشه یه فرد پاک فرض کنی و مشتاق پاکی باشی.
الحمدالله پاکم هستی.

یکم حرف زدم امیدوارم حرفام فایده ای داشته باشه. اگه چه میدونم خودتم اینایی که من میگمو میدونی ولی میگم که یاد آوری بشه برات.
بعضی وقتا آدم نیاز به یادآوری داره حداقل خود من که اینجورم.

خب من بیام رو منبر
گوش کن پسر گلم:bababozorg:


قبل از همه می خوام بگم مطالبی که از هر فرد، مکان، یا سایتی بهت منتقل میشه :
اول از همه روشون فکر کن، تحقیق کن، از فیلترهای مختلف ردش کن بعد عملیش کن. اطالاعاتی درباره فردی که این مطلبو بیان کرده کسب کن. شاید طرف اشتباه کرده باشه، شاید از قصد اطلاعات غلط بهت داده باشه. یا فردی که مطلبی رو جایی گذاشته از روی اشتباه یا قصد مطلب غلط گذاشته.

دوم اینکه همه ما خوب میدونیم که تو هر علمی هر روز حرف جدیدی و اکتشاف جدید رخ میده و این مسئله برای علوم پزشکی و روانشناسی ام هست که خیلی اتفاق افتاده کشفیات جدید، کشفیات قبلی رو نقض کرده و یا اعلام شده که کشف قبلی یا راههای درمان قبلی اشتباه بوده یا حداقل عوض شده.
خب اگه یه پزشک همه چیزو درباره علم پزشکی میدونست پس چرا هر روز کشفیات جدیدی میشه؟
مسلما انسان خیلی هنوز راه داره تا بتونه نظر قطعی درباره یک موضوع بده. اینو فقط از دیدگاه علم پزشکی و روانشناسی گفتم.

غیر از این،شاید خیلی چیزها باشه در علوم دیگه که به این مسئله ربط داشته باشه و ما ندونیم. اینم درباره علوم دیگه

چشت که با منه


خب از دیدگاه علمی بگذریم.


میریم سراغ دین.

کسی که دینشو قبول داره و معتقد هست که حقه پس بایدم ازش اطاعت کنه.
حتی اگه دلیل علمی یا استدلالی ام برا واجبات یا محرمات دینش پیدا نکنه. تنها دلیلی که میشه براش پیدا کرد اینه که خدا گفته و کسی که معتقده به خدا میدونه که خدا علم و دانایی مطلقه، پس حتما یه چیزی میدونسته که به ما گفته فلان عمل انجام بشه یا انجام نشه.
میدونیم هم که اسلام با علم حقیقی منافاتی نداره. همونطور که تو قرآن به حرکت ماه و خورشید و زمین اشاره شده و بعدها بهش پی بردند. پس اگه جایی دین و علمو دربرابر هم دیدیم بدونیم مشکل از علم ما و عقل ماست که ناقصه و هممونم به این موضوع خوب واقفیم.

پس چه از نظر علمی و چه از نظر دینی باید به فکر ترک خ.ا بود
چراکه:
از نظر علم و عقل: تو علم هم گفته شده خ.ا ضرر داره و هم گفته شده ضرر نداره. بنابرین عقل حکم میکنه چیزی که احتمال ضرر داره ازش دوری کنیم.
از نظر دین و عقل: خدا گفته خ.ا حرامه. توی قرآنش با صراحت اومده هر راهی بجز ازدواج برا دفع شهوت تجاوزه. اینجا ام مسلما کسی که میخواد از پروردگارش اطاعت کنه عقلش حکم میکنه از گناه دوری کن.

...........................

گذشته از این موارد خودت میتونی با خودت درستو حسابی بشینی فکر کنی. یه کاغذ برداری:
1.سودهای خ.ا رو از هر نظری که تو زندگیت احساس کردی بنویسی
2.ضررهای خ.ا رو از هر جنبه ای که تو زندگیت احساس کردی بنویسی
بذاری تو ترازو باهم بسنجیشون
اگه سودهای خ.ا رو بیشتر دیدی که هر راهی خواستی برو

ولی اگه ضررهای خ.ا رو بیشتر دیدی با اراده و عزم راسخ از این که ضررش بیشتر از سودشه دنبال ترکش باش
با خودت رو راست باش

تا فردی مطمئن نباشه که خ.ا ضرر داره و بده چجوری میخواد ترکش کنه؟؟؟؟

وقتی به این موضوع رسیدی اونوقت برنامه ریزی حسابی کن برای ترک. کمکی ام از من بر بیاد در خدمتم. 

برنامه ریزی باید دور از افراطو تفریط باشه:bababozorg:
چراکه برنامه ریزی که افراط و تفریط توش باشه همونجور که خودت اشاره کردی اجرایی نمیشه یا به مقصد نمیرسه.
البته باید افراطو تفریطو در مورد خ.ا شناخت که چه اعمالی افراطه چه اعمالی تفریطه در این مورد.
بعد با شناخت از اینها و یک برنامه ریزی متعادل و درست و کمک گیری از بقیه، راههای رفتن به سمت گناهو ببندی.و راههای به سوی پیشرفتو  ترقی رو باز کنی و کم کم بری به سمت هدفت.

تو این راه صبر و امیدواری می خواد که مسلما توی همه مقداریش هست ولی کافی نیست. باید زیادش کرد.
ممکنه هزار دفعه زمین بخوری ولی مسلما یه جای کار اشتباه بوده که فرد خورده زمین. باید بگردی ببینی اون اشتباه کجا بوده،.. اصلاحش کنی.
ممکنه یکی بعد 10 بار زمین خوردن... یکی بعد 200-300 بار زمین خوردن دیگه اشباه نکنه و راه بلد بشه... یکی ام ممکنه دو سه هزار بار یا بیشتر زمین بخوره تا.... موفق بشه.
مهم اینه که تو راه باشی و کم نیاری، همینطور ادامه بدی.... بلاخره پیروز میشی. :winneraward:
باید تلاشو پشتکارو صبر داشته باشی.
از خدا تو این راه درخواست کن کمکت کنه
خدا اگه ببینه تو واقعا میخوای به هدفت برسی و بهش ایمان داری کمکت میکنه.
حتی اگه فرض بگیریم به مقصد نرسی.
مهم اینه که تلاشتو کردی.
گذشته از این هر باریم که زمین خوردی، یه درس گرفتی. بعضی وقتا ممکنه درسا تکراری باشه. باید این درسارو عملی کرد تا بلاخره پیروز شد.
خیلی حرف زدم دیگه
امیدوارم تو این راه موفق باشی و باشیم:highfive:

فقط نباید دست از طلب، دست از تلاش و پشتکار برداشت

التماس دعا
یا علی

(1393 مهر 10، 11:40)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]سلام

داداش عاشق
بازی کبدی چجوریه؟

منم یکی دو هفته ای میشه عاشق شدم میتونم جواب بدم ؟

همون بازی زو رو میگن کبدی . میومدی وسط زو میکشیدی تا جایی که نفس داشتی میموندی تو زمین باید دستتو به یکی میزدی و میرفتی بیرون تا اون طرفی که بهش دست زدی بسوزه
هندی ها یه تغییر خیلی خیلی بزرگ تو این بازیه ایرانی ایجاد کردن و اونو به عنوان یه رشته ورشی به اسم خودشون معرفی کردن اونم اینکه بجای اینکه زو بکشی باید تند تند پشت سر هم بگی کبدی کبدی کبدی کبدی

فردا هم مسابقه فیناله کبدیه . هم مردان هم بانوان . صبح زود جفتشون با هند بازی دارن ببرن میشیم 20 تا طلا

حالا کار تو اینکه باید رابطه ی این نوشته های بالا رو با خ.ا تشخیص بدی

(1393 مهر 10، 17:56)رامین. نوشته است: [ -> ]

(1393 مهر 10، 11:40)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]سلام

داداش عاشق
بازی کبدی چجوریه؟

منم یکی دو هفته ای میشه عاشق شدم میتونم جواب بدم ؟

همون بازی زو رو میگن کبدی . میومدی وسط زو میکشیدی تا جایی که نفس داشتی میموندی تو زمین باید دستتو به یکی میزدی و میرفتی بیرون تا اون طرفی که بهش دست زدی بسوزه
هندی ها یه تغییر خیلی خیلی بزرگ تو این بازیه ایرانی ایجاد کردن و اونو به عنوان یه رشته ورشی به اسم خودشون معرفی کردن اونم اینکه بجای اینکه زو بکشی باید تند تند پشت سر هم بگی کبدی کبدی کبدی کبدی

فردا هم مسابقه فیناله کبدیه . هم مردان هم بانوان . صبح زود جفتشون با هند بازی دارن ببرن میشیم 20 تا طلا

حالا کار تو اینکه باید رابطه ی این نوشته های بالا رو با خ.ا تشخیص بدی

خب ، با تشکر از دوستانی که توی این بحث مهم شرکت کردن 
و تشکر از کسانی که فکر کردن ولی شرکت نکردن
آقای رامین خیلی نزدیک شدی اما نزدی به هدف. 
 
خب مسئله اینه: ما وقتی هیچ کاری نکردیم تو زمین خودمونیم ، وقتی میریم تو اینترنت عین این میمونه که یه قدم رفتیم تو زمین حریف. 
خب اگر بازی رو دیده باشین می فهمین که تا این جا خطر خاصی نداره و فقط باید مراقب باشین. تیم مقابل هم مثل سایت های مستهجن و شیطان و ... می مونن. خب شما اونا رو از دور می بینین ، قصدتون اینه که برین یه دست به اونا بزنین و برگردین ، اصلا هم هدفتون خودارضایی نیست. شما وقتی دورین می تونین فرار کنین ، اما هر یه قدم که به سمت دشمن بردارین ، فرار سخت تره. وقتی هم به دشمن یه دست می زنین (یعنی وارد سایت مستهجن می شین) یه دفعه تمام رقبا شما رو دوره می کنن و شما رو سفت می چسبن. حالا توی این مرحله شما می فهمین که عجب رکبی خوردین و شروع می کنین به دعا و خدا و خدا کردن ، بعدش با خودتون می گین که چرا خدا صدای منو نمیشنوه. خب برادر من شما تو بغل دشمنا هستین ، انتظار معجزه از خدا داری؟ شما باید همون موقع که می تونستی ، فرار می کردی. 

بله دیگه اینجوریه. شما باید خیلی خیلی قوی باشین تا بتونین از تو بغل اون همه رقیب در برین. که اکثر ما نیستیم.

یعنی خود کاشف کبدی هم این رو نمی دونه یکی بهش اطلاع بده  

سلام. به امداد خدا روز نهم رو پشت سر گذاشتم.
یکی از بدی های خ ا اینه که عزت نفس رو از ادم میگیره..
گناه لذت نداره ذلت داره..
یاعلی مدد.

سلام من تازه با این سایت اشنا شدم.راستش من از 15 سالگی به دلیل بی اطلاعی از عوارزش شروع به این کار کردم و الان 20 سالمه .اوایل هفته ای یک بار بود بع به 2 و 3 بار در هفته رسید.الانم بیش از 1 ساله که ماهی یک یا 2 بار شده.ولی هیچوقت نشد که کاملا کنار بذارم.الان 14 روزه گنار کذاشتم .امیدوارم با یاری شما دوستان مشکلم کاملا حل شه.
دیگه خسته شدم به نظرم افسرده ام گاهی اوقات. اعتماد بنفسم که نابود شده.به نظرم هرکی نگام میکنه میفهمه که اهل خ.ا هستم. راستی الان بیش از یک ساله که قضیه قدم واسم دیونه کننده شده، هر روز به کوتاه موندن قدم فکر میکنم. از قتی وارد دانشگاه شدم فهمیدم جقدر کوتاهم ،هر روز قدم رو با افراد جامعه ،مخصوصا دوستام مقایسه میکنم و حسرت میخورم ،حتی بعضی دخترای دانشگاه از من بلندترن،اصلا دو تا دختر داریم تو کوچمون از من بلندترن.من 175 هستم وزنم هم 72 هست .از وقتی که خ.ا شروع کردم قد نکشیدم.تازه الان به فکر افتادم که دیگه دیر شده.من اگه بتونم با ترک کامل این کوفتی روحیه ای که از دست ئائمو دوبره به دست بیارم کار بزرگی کردم ولی حیف که دیگه قد نمیکشم./

سلام Deril  خیلی خوش اومدی به کانون

ان شاءالله به کمک خدا حتما میتونی ترک کنی . خیلیا اینجا پاکیشون از دو سال بیشتره پس شدنیه ؛ فقط باید بخواییم

الان چند سالته ؟

قدت که خوبه 175 خوبه دیگه . میخوایی چقدر باشی ؟ قدت معمولیه . کوتاه نیستی

این میانگین بلند قد ترین کشور هاست : لینک





5 سانت هم از میانگین بلندتری . من خودمم 178 سانتم . خوبه دیگه میخوایی چیکار کنی قد دراز ترو ؟

خودارضایی خیلی لطمه میزنه به اعتماد به نفس آدم . همیشه شاید تو جمعی بهترین باشین ولی از دید خودمون شرایط خوبی نداریم . داداش به هر حال هر چقدر هم قدت بلند باشه بازم پیدا میشن دخترایی که از تو قد بلند تر باشن کلا قد زیاد بلند خوب نیست . قدت الان خوبه زیاد درگیرش نشو .

ان شاءالله موفق باشی تو ترک . همه چی درست میشه خود به خود .

سلام دوستان منم اومدم دیگه خسته شدم از این همه بدبختی به امید شروعی دوباره
روز سوم پاکی