سلام
یادم رفت بیام اعلام وضعیت
خداروشکر هفته پاکی بود
یجورایی نسبت به اعلام وضعیتا بیخیالم
سعی میکنم اصلا اعلام وضعیت نکنم
بخصوص وقتایی که ممکنه فشار بیشتر بشه
چون وقتی اعلام وضعیت میکنم ناخواسته فشارا بیشتر میشه
الآن اصلا فشار روم نیستا
ولی با اعلام وضعیت نکردن بهتر میتونم پاکیمو کنترل کنم
یجورایی حس بیخیالی نسبت به این گناه
بنابرین ممکنه من تا هفته آخر نیام اعلام وضعیت
اصلا نمیخوام به خ.ا فک کنم، یا ذهنم بره سمتش
التماس دعا
یا علی
واقعا نمیدونم چه حکمتیه
من هر وقت خودمو به بیخیالی زدم نسبت به این گناه تونستم مدت بسیار زیادیو پاک باشم
درواقع من سعی میکنم خودمو بکشم بالا بدون توجه به این گناه
داداش سورد من هم دقیقا به همین نتیجه رسیدم.
واسه همین هر هفته توی تاپیک 30 روزه اعلام وضعیت خواهم کرد. دلم میخواست امروز بعد یه هفته هم بیام اینجا هفته رو سبز اعلام کنم، هم او تاپیک 30 روز یه هفته پاکی اعلام کنم.
اما متاسفانه نشد ... . مهم نیست عوضش یه تجربه جدید گرفتم.
اینکه قول بدم و عهد ببندم. اینکه جلوی گلوگاه ها رو بگیرم و ابزار فرار از موقعیت رو بکار ببندم.
سلام
امروز، جمعه، تا ظهر خوب بود.
هفته ی گذشته،
هفته ی سبزی بود.
ولی خب بعدش،
همه چیز فرو ریختـــــ ــــ ـــ ــ ـ ...
رهروانی های عزیز خسته نباشید..
گروه ما
میدونستین من سرگروهتون شدم
این ینی سزاتون میدم.. اسم انتخاب نمی کنید
گوشتون پیچ میدم
خشم برسلی خود منم.. بچه های گروه مقابل از اسم من کپی برداری کردن غیر قانونی
........................
این پ پ برای آقای همساده
(بقیه نخونن)
آقا شما به عنوان سرپرست مسابقه کنترل نگاه و ذهن از طرف بچه های بالا انتخاب شدید..
می تونم نظرتون رو بپرسم..
در ضمن این نکته هم بگم که این کار هم جز مشارکت در کانون محسوب میشه و اجر و ثواب بسار داره..
آیا دوست داری در این کار خیر سهیم باشی؟؟
منتظرم جواب مثبتت هستم.
خدا خیرتان دهاد...
مدیر و سرپرست خسته قاصدک
....................................................
بچه های رهروان تشریف بیارید کنترل نگاه
میاین یا گوش پیچ بدم به زور ببرم
تشریف بیارید مسابقه کنترل نگاه و ذهن...
سلام
قاصدک جان خب خودت یه اسم انتخاب کن
سلام بر همه ی عزیزان رهرو پاکی و خدایی شدن.
من بعد از مدتی دوباره به کانون برگشتم،اما با حالی خیلی خیلی بد...
واقعا از این همه ظلمی که به نفس خودم کردم،خسته شدم...
دلم پاکی میخواد؛اون هم نه پاکی موقتی و چند روزه یا چند ماه و حداکثر چندساله،بلکه پاکی ابدی...
دل پری دارم،خیلی خیلی پر،و هیچ جا و مکان و کسی رو ندارم برای درددل و خالی شدن،جز شما عزیزانم و این کانون که خیلی برای من مقدسه.
دلم میخواد بشم یه انسان دیگه،انسانی پاک و خدایی و با ایمان و پر دل و جرات...دیگه از سستی شدید بدنم خسته شدم،از اینکه نمی تونم درست درس بخونم،درست راه برم،درست فکرکنم،درست تصمیم بگیرم،نمازم رو به موقع بخونم،روزه بگیرم و برای رسیدن به اهدافم سخت تلاش کنم،خسته شدم،خیلی خیلی خیلی خیلی خسته و...توی این چند سال بارها و بارها تصمیم به ترک گرفتم،ولی نشد...تصمیم گرفتم حداقل دفعات انجام این عمل نحس و قبیح رو کمتر کنم،ولی کمتر نشد،که بیشتر هم شد...تصمیم به مطالعه و آگاهی در زمینه ی درمان این بیماری نحس گرفتم،و تمامی راه ها و روش های درمان خ.ا و کمتر شدن اون و راهکارهای دفع افکار شهوانی رو شناختم و سعی کردم که به کار بگیرم،ولی نشد...
البته نه که نشد،من دیگه حواسم به چشمم هست،حواسم به رفتارم هست،نمازم رو هم میخونم،ولی تنها و بزرگترین چیزی که همیشه من رو تسلیم خودش میکنه،فیلم های مستهجن هست...امان از این فیلم ها...واقعا نمی دونم چرا و به چه دلیل من نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم...یکی از راهکارهای جلوگیری از این افکار مشغول شدن به کاری هست،ولی من در حین کارها و مشغولیاتم هم باز میرم سراغ فیلم مستهجن...برام عادت شده...عادت بد و کثیف...
واقعا خیلی خیلی گیر افتادم،دیگه نمیدونم چکارکنم،حتی گاهی فکر مرگ هم به سرم میزنه،ولی از ترس خدا پشیمون میشم...
راستی داداش همساده کجاست؟خیلی دلم براش تنگ شده...
سلام به دوستان
دیگه عضو اینجام دیگه ؟ :\
من سینا هستم . 17 سالمه . اولین بار که دچار شدم فک کنم 7 سال پیش بود کلی هم زور زدم برای ترک ولی نشده قبلا هم ایجا بودم ولی .... آخه وسط کارم مثلا یه اتفاق افتاد که باعث ناراحتیم شد یا انگیزه نمی موند. مهم ترین عاملش هم که تشدیدش داد اینترنت بود. راه های زیادی امتحان کردم . اما یا من انرژیم خیلی زیاده که این کارو میکنم یا خیلی بدبختم یا که کلا خیلی بیچاره ایم که داریم توی ایران زندگی می کنیم. الان واقعا هدفم از ترک قوی تر شدنه فیزیکم هس . اصلا نمیدونم واسه چی خدا میگه این کار بده ؟ اگر نیازی در بدن هست راه پاسخ اش هم باید باشه . لابد میگید ازدواج ؟ :\ خوب یه نفر که به خاطر سهل انگاری بقیه به یه دردی دچار شده چه غلطی بکنه تازه اگر هنوز خودش رو نشناسه چجوری ازدواج کنه ؟ همیشه به خودم میگم حداقل این کار بهتر از گناه سنگین ترش هست. یه زمان حافظ قرآن بودم ولی الان .. یه زمان به ائمه اعتقاد داشتم الان ... به قول یکی دیگه اگر زنده بشن بیان توی این دنیا هم خیلی از مردم بهشون ایمان نمیارن. به هر کی هم می رسی میگه میری جهنم. به خدا میگم همین الان بیا بفرستم جهنم :\ این چه خدایی که هر کی بده رو می فرسته جهنم خوب مگه وقتی توی این دنیا بود نمی تونست کمکش کنه یا مگه نمیگن بخشندست ؟ مشکل خدا اینه که بخشندست اگر نبود همه مثله سگ ازش می ترسیدن و بخشندگی خدا باعث ادامه دادن گناه بندگانش نمیشد. :\ میگن این دنیا خیلی کوتاه هست و مهم نیست اون وقت اونور بری پدرت رو واسه ی این دنیای کوتاه و بی ارزش در میارن ؟
یه حدیثی سخنی چیزی بود یادم نیسا از کی بود ولی میگن خدا روز قیامت همرو میخواد بفرسته بهشت حتی همون یزید ولی به یه شرط . که تمام انسان هایی که میگن برترن همدیگر رو ببخشن. که این کار رو نمیکنن . چون برترن دیگه صفت بخشندگی جزو برتری محسوب نمیشه. یکی توی این دنیای کوتاه به خاطر کله شقی بی عقلی هر چیزی یه کاری کرده باید زجر کش بشه . بعدم اگر دلش بخواد نابود شه از جهان هستی نمی تونه یعنی نمیذارن.
یه سوال دیگه هم مطرح میشه که مگه خدا محدوده ؟ اگر محدود نیست چجوریه که میگه برترین موجود انسانه ؟ پس محدوده که انسان برترین موجوده . یعنی نمی تونست بهتر بیافرینه ؟ نمی تونست ؟ لابد میگید اگر بالا تر میافرید دیگه میشد خدا و بازم میگم مگه خدا محدوده ؟
کل زندگیمون اینه که بریم بهشت؟ من کار خوب میکنم ولی نه به خاطر بهشت به خاطر دل خودم . وقتی که این دنیات از نظر خودت بهشت باشه دیگه اون بهشت مهم نیست به نظرم.
این یه ذره از چیزایی که توی دلم بود رو گفتم .
تا صبح هم بگم تموم نمیشه
هر چیزی هم بگی میگن کفر میگی
=========
قبلا ها هم خیلی فکر های بیخود مثل خود کشی و خود زنی و ... میمود به ذهنم ولی الان واسه خودم ارزش قائلم و مقصر معلوم نیست کیه این وسط ؟ :\
سلام
همساده هستم یه دوست بهبودی
داداش علی دلم واست تنگ شده بود خیلی خوش برگشتی...داداش ما هوشیار میشیم مطمئن باش اگه تو مسیر بمونیم و نا امید نشیم یالاخره ما هوشیار میشیم...
داداش آدریفت خیلی خوش اومدی به جمع ما...خواستم راجع به حرفات نظر بدم دیدم تهش نوشتی درد و دل کردی روی درد و دل نمیشه نظر داد تا صبح هم درد و دل کنی ما هم تا صبح میشین میخونیم...ایشالا تبادل نظر بمونه تو مشارکتهایه بعدی بشخصه خیلی دوست دارم از تجربیاتت استفاده کنم...
اینجا ما هیچگونه قضاوتی راجع به همدیگه نمیکنیم...تنها شرط عضویت تمایل به ترک شهوت هستش...
به نام خدا
جلسه چهارم گروهی رهروان
متن بلند میزارم دوستان حال ندارن بخونن انگار مشارکت نمیکنن.میخوام کوتاهتر بنویسم.پس تا فردا راجع به این جمله هر کسی دوست داشت نظرشو بده:
افکار صحیح هیچگاه منجر به اقدام صحیح نمیشود،اما اگر اقدام صحیح را انجام دهم،افکار و احساسات صحیح هم به دنبال آن ظاهر میشوند.
(1394 ارديبهشت 5، 13:49)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]سلام
قاصدک جان خب خودت یه اسم انتخاب کن
من انتخاب کنم؟؟
تو که میدونی اگر دست من بود چی انتخاب می کردم..اگر مشکلی نیست با کمال میل
من اسم با مسمای
شیاطین سرخ را برمیگذینم..
مشکلی نیست؟؟
این اسم به نوعی ایهام درش هست:
1. شیاطین سرخ لقب تیم من یو هست
2.همگی ما فرشته هستیم..فرشته های سبز
چطوره خوبه؟
سلام به همگی
من کلی تلاش کردم پیام بدم نشد متنشم نوشتم نشد
اخه با گوشی بودم
بعدا میام پیاممو میذارم
اینجا یه نفرو دیدم خیلی خوشحال شدم داداش لاکی بوی
خیلی وقته خبری ازش ندارم داداش خوبی کربلا رفتی؟
داداش ارمین مرسی لطف داری منم در خدمتم شما با دوستان چی میل دارین شیرینی(شکلک ارادت بسی زیاد)
داداش دیاموند داداش پشتکار داداش رامتین میلاد مثبت
امیرحسین و...
اینا کجاها هستند
کسی اینجا ازدواج نکرده...
منم باهات موافق همساده
ما همیشه سعی می کنیم افکارمون رو درست کنیم و انرژی رو برای اون صرف میکنیم ، ولی باید عمل کنیم ، اون هم از کارهای کوچیک و در حد توانمون باید شروع کنیم. مثلا در مورد من این میشه که من تا جاییکه می تونم شهوتم رو کنترل کنم ، اگر یه ساعت می تونم ، یک ساعت. اگر یه سال می تونم ، یه سال.
..................................................
آقا این اسب شهوت سرکشی می کنه و نزدیک بود چند بار من رو زمین بزنه. آقا ما رو هی به در و دیوار می کوبه لامصب . اما خدا رو شکر افسار هنوز تو دست خودمه.
من که می گم خداوند بهم رحم کرده ، خدا یا رحم کن به من!
من در ترک خیلی ناامید شدم و میشم
شاید مشکل من نیست آخه توی یه جامعه ای هستم که تفکر بر اینه که کار بدی نیست
منظور از جامعه هم سن و سالای خودم هستن .بخصوص تو مدرسه یا جاهای دیگه.
نمی تونم توضیح بدم ولی بدونید که تو هم سنای من این فقط من نیستم که به این درد دچارم وضع خیلی خراب هست
خودم خیلی سعی کردم واسه ترک ... خیلی ولی هر دفعه که آدم شکست میخوره ...
هر دفعه که توبه شکسته بشه آدم دیدش نسبت به انجام گناه عادی میشه .
کسی هم نیست که بشه باهاش این حرفا رو زد.
اگر درد باشه درمانش هم هست . معمولا هر جای دنیا اکثر درد ها واسش دکتر هست ولی این رو میگن باید خودت بخوای
بعضی وقتا میگم که استفاده از شهوت به چه دردی میخوره . اصلا چرا باشه که درد به وجود بیاره . شهوت که ضررش بیشتره سودش هس.
پاک بودن خیلی خوبه یه احساس خوب به آدم دست میده به شرطی که یه انگیزه باشه .
الان واقعا انگیزه ندارم
سلام داداش آدریفت
خب اولین نکته اینه حالا که اینجایی اصلا و ابدا به این فکر نکن که خودارضایی خیلی شیوع پیدا کرده و همه همسنات درگیرن و عیب از جامعه ست...
تو اینجایی چون میخوای متوقف بشی به هیچ کسی کار نداشته باش شاید همه هم سن و سالات خودارضایی کنن ولی واسشون مشکلی پیش نیاد.اما واسه تو مشکل پیش اومده بخاطر همینه که الان اینجایی.
خوب همه ما تقربیا به اندازه تمام خودارضایی هامون تصمیم به ترک گرفتیم ولی موفق نشدیم.پس فکر نکن با بقیه ما فرق داری اینجا همه با هم میخوایم این کار رو کنار بزاریم با کمک همدیگه و با حمایت های نیروی برترمون.
واسه این درد هم دکتر هست دکترشم دوستان همدردت و نیروی برترت هستن.فقط باید یاد بگیریم چطوری شهوترانی نکنیم.ما مشکلی با غریزه جنسی نداریم مشکل ما با شهوته.شهوت اختیار ما رو به دست گرفته نه نیروی جنسی.
ما با غریزه خدادای نمیجنگیم بلکه ما میخوایم تسلیم شهوت نباشیم.
خوشحالم که تو جمع ما هستی و ما رو محرم خودت میدونی.ما همه کم یا زیاد درد کشیدیم.همه عجز و بیچارگی زیاد دیدیم تو این راه.ولی الان کنار همیم که همه چی و درست کنیم.دیگه قرار نیست راه هوشیاری رو تنها بریم.حتی اگه لغزش کنیم دیگه قرار نیست تنهایی درد بکشیم.
من فقط فقط و فقط یه مشکل دارم
تو خیابون هرگز به هیچکس نگاه بد نمی کنم
افکار شهوت انگیز رو راحت کنترل می کنم
اما اینترنت ،،،،،،،
تا یه چیزی می بینم قبل اینکه فکر کنم صفحه رو باز می کنم و کار از کار می گذره
یعنی قدرت تفکرم سلب می شهاصلا دوست ندارم فکر کنم حتی وقتی نفس لوامه ملامتم میکنه، فقط دنبال اون صفحه می رم
دو تا مشکل دیگه هم دارم که کم اهمیت تر از اولی اند
اول اینکه همکلاسیام دایم در مورد گناه صحبت می کنند من وارد نمی شم ولی گه گاه گوش می دم و خیلی حرفاشون روم اثر می زاره ، اونا اصلا از این کار ناراحت نیسن ، دایم در موردش صحبت می کنند ، انواع حرفای رکیک رو به هم می زنند و تبلیغ این کار رو می کنند .... قبلنا که پاک بودم دلم براشون خیلی می سوختم ... فکر نمی کردم منم یه روز مثل اونا این عملو انجام بدم
دوما اینه اصلا نمی تونم نماز منظم بخونم وکلی ، کلی قضا دارم
این ۳ تا مشکل به ظاهر نه چندان بزرگ دارند سرنوشتم رو تغییر می دن
بچه های اینجا خیلی خوبن .... همشون می خوان ترک کنند و به خدا نزدیک شن
خیلی خیلی نیاز دارم با یه نفر درد دل کنم ، نمی دونم درست اومدم یا نه
یه راه حل به برادرتون برای این ۳ مشکل بدین بچه ها ...