فعلن برای اولین بحثی که داریم ، از منبع زیر استفاده شده :
نام كتاب :اعتماد بنفس
مولف : دکتر بارابا دی آنجلیس
مترجم :آزاده سخایی منش
اعتماد به نفس چیست؟
● با این که شما در بسیاری از مهارتها می توانید خبره و ماهر باشید ، اما در حقیقت می توانید توانایی های محدودی را کسب کنید . بنابر این اگر اعتماد به نفس خودتان را بر اساس کار هایی که "خوب " انجام می دهید ، پایه ریزی کنید ،تنها در برخی اوقات احساس اعتماد بنفس خواهید کرد و آن زمانی است که آن کار ویژه را انجام می دهید !
● اعتماد به نفس واقعی هیچ ربطی به رویداد ها و حوادث ظاهری زندگی نخواهد داشت ، اعتماد بنفس به دلیل آن کار هایی که انجام میدهید ایجاد نمی شود ، بلکه به خاطر باور و اعتقادتان به توانایی درونی خودتان می باشد که شما را وادار می کند تا آنچه را می خواهید انجام دهید ...
● اعتماد بنفس واقعی بر مبنای باوری بر قابلیت انسانی خویشتن است ، یعنی اینکه با هر انچه که در زندگیتان رخ می دهد با اعتماد بنفس بالا رو به رو شوید تا از پس انجام آن بر آیید و آن چیزی را که برایتان لازم و ضروری است انجام دهید . شما کار خاصی را انجام نمی دهید بلکه با این احساس تمایلاتتان را به جامعه عمل می پوشانید ...
● اگر اعتماد به نفس را بر مبنای دست آوردها و موفقیتهایمان در زندگی کسب کنیم ، دقیقا به طرز اجتناب ناپذیری خودمان را بر اساس احساس عدم اعتماد بنفس آماده کرده ایم !
● در واقع اگر به نتایج مطلوب و موفقیت آمیزی برسیم ، احساس اعتماد بنفس را فقط محدود به همین لحظات کرده ایم ، و در بیشتر موارد تا به وجود آمدن مسئله ی بعدی و یا نتایجی که به خوبی نتیجه ی قبلی نباشند ،این احساس به تحلیل می رود ...
●ما همشه نمی توانیم روی نتایج مثبت حساب باز کنیم ، ...ولی می توانیم به یک چیز اطمینان داشته باشیم :
می توانیم روی تعهد و باور خود به خویشتن حساب باز کنیم ، یعنی پایبند آرزو ها و خواسته های دیرینه ی خود باشیم ، ... و برای دستیابی به آنها تلاش کنیم ما می توانیم به تصمیم خود برای جستسجوی آن چیزی که لازم است پافشاری کنیم ، و به عملی کردن خواسته های خود اطمینان داشته باشیم و این چیزی است که می توانیم به آن اعتماد کنیم :
من به تمام توانایی های خود در انجام دادن هر کار ضروری اعتماد دارم!
●اصلا مهم نیست که چقدر در انجام دادن کاری مهارت دارید ،چرا که تنها شما باید در انجام آن کار خاص اعتماد داشته باشید ..
● بگویید :
اعتماد به نفسم از اطمینان به اراده ام در تلاش برای دستیابی به اهدافم سر چشمه میگیرد .
به اراده ی حقیقی خود اطمینان کافی دارم ، و اگر بخواهم کاری را انجام بدهم همه چیز های لازم را در باره ی آن خواهم آموخت ، چندین بار به صورت "متعادل" تلاش خواهم کرد ، و از بروز هر اشتباهی درس و تجربه ی لازم را کسب خواهم کرد تا این که نسبت به انجام آن کار خاص احساس رضایت کنم ، و حتی اگر از آن کار نتیجه ی فوق العاده ای هم گرفتم ، آن نتیجه منبع حقیقی اعتماد بنفس من نخواهد بود بلکه اعتماد به نفسم از اطمینان به اراده ام در تلاش برای دستیابی به اهدافم سر چشمه میگیرد
● اعتماد به نفس از اراده و تصمیم ناشی میشود .
● و احساس اعتماد به نفس از تلاش برای دستیابی به اهداف ناشی میشود .
........و در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد که چرا ...:
●اعتماد بنفس در واقع رفتن به سوی تجربه ی شکست یکدقدم قبل از موفقیت است.
●اعتماد بنفس یعنی مدتی در ناموفق بودن، قبل از رسیدن به موفقیت واقعی
●در هر زمانیکه برای رسیدن به آرزویی ، دست از تلاش بردارید ، مطمئن باشید زمانی فرا رسیده است که در اعتماد بنفستان خللی وارد شده است ، بنابر این شما ایگونه ، هرگز نمی توانید به خودتان مطمئن باشید
●زمانیکه به خود متذکر میشوید که : "فکر نمیکنم که بتوانم آن کار را انجام دهم ،" در حقیقت به خودتان می گویید که : "برای یادگیری و مطالعه و تلاش برای رسیدن به رویاهای درون خود اعتماد بنفس ندارم " شما هر چه بیشتر به تصمیم ها و تعهد خود در انجام کارهایتان در رسیدن به رویاها و خواسته هایتان ایمان و باور داشته باشید ، مطمئن باشید که اعتماد بنفس بیشتری خواهید داشت.بنابر این می توانیم نتیجه بگیریم که اعتماد بنفس یعنی به خود مطمئن باشیم که موارد و عوامل نگران کننده را نادیده بگیریم و هرگز تسلیم تفکرات منفی خود نشویم .
●اعتماد بنفس برا این باور بنا "نشده " که مطمئن باشید که همیشه موفق خواهید شد ! تا از اشتباه کردن به طور جدی اجتناب کنید !!بلکه در مبنای هر گونه تمایلی در به کارگیری تلاش ، شکست احتمالی وجود دارد.
●دکتر بارابا در آنجلیس (متخصص برقراری روابط و رشد شخصی ) میگوید :
اغلب با این سوال مواجه میشوم که :
●در زمانیکه این همه حوادث و اتفاقات بد و ناگوار برایتان اتفاق افتاده است ، چگونه توانستید اعتماد بنفس داشته باشید ؟ شما از کجا توانستید این همه اعتماد بنفس را برای ردیابی رویاها و تمایلاتتان پیدا کنید؟
جواب من این است که :
●اصلا نمی دانستم چه کاری را انجام می دهم ! مطمئن نبودم که راه حل ها را می دانم، اما به طور واقعی به این موضوع اطمینان داشتم که اگر تلاش کنم ، در نهایت می توانم متوجه شوم که باید چکار کنم ، به خود مطمئن بودم که به تلاشم باید ادامه بدهم .
(1389 مهر 30، 23:59)مجتبی نوشته است: [ -> ]●دکتر بارابا در آنجلیس (متخصص برقراری روابط و رشد شخصی ) میگوید :
اغلب با این سوال مواجه میشوم که :
●در زمانیکه این همه حوادث و اتفاقات بد و ناگوار برایتان اتفاق افتاده است ، چگونه توانستید اعتماد بنفس داشته باشید ؟ شما از کجا توانستید این همه اعتماد بنفس را برای ردیابی رویاها و تمایلاتتان پیدا کنید؟
جواب من این است که :
●اصلا نمی دانستم چه کاری را انجام می دهم ! مطمئن نبودم که راه حل ها را می دانم، اما به طور واقعی به این موضوع اطمینان داشتم که اگر تلاش کنم ، در نهایت می توانم متوجه شوم که باید چکار کنم ، به خود مطمئن بودم که به تلاشم باید ادامه بدهم .
●دکتر بارابا در آنجلیس (متخصص برقراری روابط و رشد شخصی ) در ادامه نیز میگوید :
●
قبل از آنکه کاری را انجام دهید نباید منتظر کسب مهارت در انجام آن کار شوید به این بهانه که بتوانید به ظهور اعتماد بنفس واقعی خویش برسید ، بلکه بنده به عنوان یک روانشناس به شما توصیه میکنم که :
●
بیش از این صبر نکنید ! چرا که تنها راه مهارت در آن هرچه باشد این است که مدت زیادی در انجام آن به نحو احسن دست و پاچلفتی خواهید بود . هیچ شکی وجود ندارد که شاید مرتکب هزاران هزار اتشباه شوید و اگر به اندازه ی کافی انها را تکرار کنید مطمئن باشید که بهتر خواهید شد.
●
گاهی بعضی از افراد منتظرند که کاری را شروع کنند و در اولین حالت از نظر آنها باید کار بدون عیب و نقص انجام شود و تا زمانی که بتوانند آن را بدون عیب و نقص انجام دهند عملن هیچ کاری نمیکنند و این نوعی غرور است ، غرور و خود بینی زیاد که به نوعی می توان گفت آنها بهترین عامل در بروز شکست میباشند و در نهایت کارهایی که در آنها مهارت کافی نداریم هرگز انجام ندهیم و کارهایی که در آنها خبره هستیم و ماهریم را باید تکرار کنیم !
●حتی اگر یکنواخت و عاری از لطف و نشاط باشد و پس از مدتی رضایت بخش نخواهد بود ، پس از خودمان سوال میکنیم چرا به هیچ جا نمیرسیم ؟
●
برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرد ولی بایست مدتی قبل از انجام ان ناموفق بود ، یعنی قبل از انکه به طور واقعی موفق بشوید باید بدون بر و برگشت شکست را تجربه کنید .
فعلن برای اولین بحثی که داریم ، از منبع زیر استفاده شده :
نام كتاب :اعتماد بنفس
مولف : دکتر بارابا دی آنجلیس
مترجم :آزاده سخایی منش
ی
ادامه مطالب ...
●
اغلب افرادی که من میشناسم و حتی با آنها صحبت کرده ام ، قبل از شروع یک برنامه ی خاص یا تلاش برای تحقق آرمان های خود صبر پیشه میکنند ! تا احساس اعتماد بنفس را در خودشان بجویند ، و با این کار مرتکب اشتباه بزرگی میشوند !
●اگر برای شروع کار جدید یا تلاش برای تحقق آرمان ها و آرزوهایتان منتظرید ، تا حس اعتماد بنفس واقعیتان را تجربه کنید ، به این نکته ی مهم واقف باشید که شما تا ابد در انتظار خواهید ماند !
● حتی اگر یه این اندازه اعتماد بنفس نداشته باشید که پشت سیستم رایانه یا ماشین تاپیپ بنشینید ، چگونه میتوانید اعتماد بنفس لازم و کافی را برای برای نوشتن و شروع رو به پیشرفت بدست آورید ؟ اگر همه ی زمان خودتان را صرف نشستن روی کاناپه و تماشای تلوزیون سپری کنید پس چگونه میتوانید اعتماد بنفس پیدا کنید ، تا به شغل خود طی دستیابی به ارتقای مالی و اجتماعیتان سر و سامان دهید ؟ شما اگر همه ی تعطیلات اخر هفته را در خانه بمانید و از برخورد و معاشرت با مردم خودداری کنید پس چگونه برای ایجاد روابط اجتماعی می توانید اعتماد بنفس لازم را کسب کنید ؟ بدیهی است که هیچ اعتمادی به خویشتن بدست نخواهید اورد ! البته بنده به عنوان یک روانشناس مطمئنم که خیلی از ما
انسان ها امید واریم که ناگهان دگرگونی شگفت انگیزی به طور معجزه آسا در زندگیمان رخ دهد به جرات و شهامت تغییر شغل یا تغییر رابطه یا استفاده از یک موفقیت را بدهد . اگر در انتظار یک حالت یا تاصیر جادویی برای از بین بردن ترس و دلهره تان دارید ، تا شما به تلاش و پشتکار الهام ببخشد ، بنظرتان چقدر صبر لازم است تا چیزی ایجاد شود که جرات اعتماد بنفس کافی را جهت انجام کاری برای شما فراهم سازد ؟
● هر چه بیشتر برای تحقق آرمان ها و آرزوهایتان تلاش خود را به تاخیر بیندازید ، در نهایت اعتماد بنفس کمتری خواهید داشت و مطمئنا ترستان از اینکه چیزی را که قصد دارید بدست اورید بیشتر و بیشتر میشود .
● زیرا بدون اینکه اگاه باشید خودتان را بیشتر و بیشتر تضعیف میکنید ، بنابر این هرچه بیشتر از انجام کارها که واقعا قصد انجامش را دارید طفره بروید ، "حال فرقی نمیکند چه امور شخصی باشد چه شغلی" بی تحرک تر و بی مسولیت تر خواهید شد ، هرچه بی تحرکیتان بیشتر شود ، ترس بیشتری به سراغ شما می آید و در نهایت اعتماد بنفستان بیشتر تحلیل می رود .
کلن هر چی باشه ، پیش خودتون بزرگش نکنین ، دو برابرش نکنین ، شما با خدا هستین ، سعی کنین خودتون رو بیشتر باور بکنین ،
اون خدایی که درونتون هست رو بهتر ببینین ،
ببینین چه خوبیهایی بتون داده ؟
چه زیباییه ایی از خدا درون شما الان متجلی هست ؟
برین پایه آینه و لبخندی بزنین ، به آون خدایی که تجلیاتش شما هستین ، به این انوار زیبای الهی ،
به صورت به پوست ، چهره ، به سلامتیتون سلام بکنین ،
به زنده بودنتون سلام بکنین ، به عافیتتون ،
به حفظ و نگهداری که خدا توی وجودتون هست ، سلام بکنین ، و خوب ببینین و بچشینش ،
اینها همون سلام به خدا میشه ها ، سعی کنین خدا رو توی اینها پیدا کنین ،
هر چقدر بیشتر رفتین سراغ این آینه و بیشتر دیدین ،
بیشتر خودتون رو باور میکنین ، و دیگه نمی بازین و کم نمیارین ، همینطور مشکل رو راحت میبینین ، و نه در حدی که براتون بزرگ بشن ، بلکه مشکلات رو کوچیکتر از خودتون و این باور های زیبا و قشنگ میبینین ،طوری که توی نشاط و حس عالی شما حل میشن ، و یه احساس راحتی و پذیرش میرین که حلش بکنین ،
ببینین اگه شما خالص نیستین ، خدا که براتون خالص هست ؟ مخصوصا توی وجودتون ، خدا خالصانه خودش رو باور داره ، خالصانه بتون بینایی از خودش داده شنوایی از خودش داده ، سلامتی از خودش داده ، نگرانی از خودش داده ، صفا از خودش داده ، زندگی از خودش داده ، قشنگ بینی از خودش داده ،
درونتون رو اگه پاک و با صفا دنبال خدا توش بگردین ببینین اون میخواد چی بگه و چی داره نشون میده ، این میشه همون قرآن ،
شما لازم نیست پاک یا خالص باشین ، اصلا لازم نیست منی در کار باشه ، بلکه وقتی خلوص و پاکی و عشق و باوز خدا رو تو خودتون دیدین ، این همون خلوصه میشه که دنبالش میگشتین ،
خالص تر از هر منیت و وجودی ، مخصوص شما و مال خدا .
(این میشه یه اعتقاد و اعتماد خالصانه به نفسی که مال خدا و متجلی خدا هست .
)
سلام به همه دوستان
اول از همه ببینیم تعریف اعتماد به نفس و عزت نفس چی هست؟
و مهم تر از همه تفاوتشون در چیه
عزت نفس :
❄ در کودکی شکل میگیرد
❄ برای آنچه ک هستم و دارم ارزش قائلم و در واقع بیان احساس ارزشمندی ماست و کاملا تحت تاثیر نوع نگاه و برداشت وتفسیر ما از خودمان هست
❄پذیرش نامشروط خود و احساس ارزشمندی ، همانگونه ک هستیم
❄
نقاط قوت خود را -----> میدانم و به انها ایمان دارم
نقاط ضعف خودم را -----> میشناسم
⚡چیزی نیست ک دیگران به ما بدهند یا از ما بگیرند⚡
اعتماد به نفس :
❄ من توانمندی هایی دارم و میتوانم از این توانمندی ها در رسیدن به اهدافم بهره ببرم ، اعتماد به نفس حاصل از مهارت یابی و اعتماد به آن مهارتهاست
به آنچه ک دارم، ایمان دارم ✌
ادامه دارد...
- چرا باید عزت نفس بالایی داشته باشیم؟
نظریه اول : عزت نفس همه چیزه ---> یعنی اگر عزت نفس داشته باشی موفقیت ، پیشرفت و ... به دست میاوری
نظریه دوم : عزت نفس همه چیز نیست ---> ولی مثل عامل سرعت بخشه
□ عزت نفس هر فرد مثل کاتالیزور عمل میکند، ک بسیاری از اعمال او را
سرعت بخشیده و تسهیل میکند.
□ یک عامل تاثیرگزار بر روابط افراد ، در موقعیت های گوناگون است ؛ روابطی که ممکن است اهداف بسیار متفاوتی داشته باشند.
□ نشانه های عزت نفس بالا
به خوبی ، توسط مخاطبین شما درک و دریافت میشود ، و بر نگرش آنها نسبت به شما تاثیرگزار میگذارد.
□ این حس ارزشمندی و عزت نفس سبب بالا رفتن توان فرد در مقابل مسائل ناگوار و ناخوشایند میشود ---> باعث سلامت روان ، و به دنبالش سلامتی جسمانی بهتر میشود
ادامه دارد...
انواع عزت نفس :
۱. عزت نفس بالا و طبیعی
۲. عزت نفس پایین
۳. عزت نفس بالای کاذب
ویژگی های افراد با عزت نفس بالا:
⭐ ریسک پذیر هستند
⭐ در مقابل مشکلات و استرس ها تاب اوری بیشتری دارند ، انتقاد و عدم تایید دیگران و طرد کردن آنها را نابود نمیسازد
⭐ جرئت مندی بالایی دارند
⭐ اجازه نمیدهند ک حقشان به این راحتی ها پایمال شود ، و حق دیگران را هم پایمال نمیکنند
⭐ براحتی خواسته ها و نظراتشان را بیان میکنند
⭐ دیدگاه مثبتی به صفات و ویژگی های ظاهری و باطنی خودشان دارند
⭐ برای موفقیت ها و دستاورد های خودشان ارزش قائلند
⭐ از پذیرش مسئولیت ها ترسی ندارند
عزت نفس بالا :
من همین الان و همین گونه ک هستم ،ارزشمندم✌
ادامه دارد ...
ویژگی افراد با عزت نفس پایین :
⭕ ریسک پذیری ندارند.
⭕ از پذیرش مسئولیت های تازه میترسند.
⭕ چندان تمایلی به نزدیک شدن به ادمهای دیگر و مشارکت در کارها ندارند.
⭕ سعی میکنند توجه دیگران را به خود جلب نکنند و با دوری کردن از دیگران سعی میکنند از خود محافظت کنند ، زیرا تصور میکنند دیگران متوجه عیب ها و ایرادات آنها نخواهد شد.
⭕ فرصتهای تازه به جای موهبت برای آنها یک تهدید است.
⭕ از به چالش کشیده شدن توانمندی هایشان میترسند.
⭕ از بیان نظرات و خواسته های خود اجتناب میکنند.
⭕ مکانیسم دفاعی آنها فرافکنی است.
ادامه دارد ...
ویژگی افراد با عزت نفس کاذب :
❌ این گروه افرادی هستند ک به ظاهر عزت نفس بالایی دارند، مصداق بارز آنها افراد خودشیفته است.
❌ این افراد یک تصویر دروغین از توانمندی، مهم بودن و ارزشمند بودن برای خودشان ساخته اند ک از عمق وجودشان به آن باور ندارند.
❌ اینها هم مثل افراد با عزت نفس پایین ، عزت نفس کافی برای ساخت یک عزت نفس سالم نداشته اند ؛ اما برخلاف آنها به یک باور دروغین از خود پناه برده اند.
❌ اینها تلاش میکنند با تحقیر و پایمال کردن حقوق دیگران عزت نفس خود را بالا ببرند. (بسازند)
❌ معمولا خودشیفته هستند (افراد خودشیفته خودشان را دوست ندارند)
ادامه دارد ...
نگرش افراد با عزت نفس پایین نسبت به خود و بازخورد :
من یک آدم بد شانسِ بی عرضه ، شکست خورده هستم، من توان انجام کارها را ندارم. من از پس مسئولیتها به خوبی بر نمی ایم و همیشه یه گندی میزنم ؛ من آدم دستپاچلفتی و بی استعدادم
.
.
.
.
چیزی ک بقیه میبینند :
من یک آدم بد شانسِ بی عرضه ی شکست خورده هستم، من توان انجام کارها را ندارم. من از پس مسئولیتها به خوبی بر نمی ایم و همیشه یه گندی میزنم ؛ من آدم دستپاچلفتی و بی استعدادم ...
...
علت عزت نفس پایین ؟
.
.
.
.
.
.
.
❌ طرحواره های ناسازگار اولیه ❌
طرحواره ها :
✖ الگوهای هیجانی شناختی هستند ، که بر اساس تجربه های اولیه فرد با دنیای اطرافش شکل میگیرند .
( طرحواره های ناسازگار، آسیب رسان هستند )
✖ متاسفانه تا آخر عمر خودشان را به ما تحمیل میکنند.
✖ آن طرحواره هایی ک در سنین پایین تر و به دنبال ضربه های بزرگتر شکل میگیرند ، معمولا قدرتمندتر هستند و آسیب های بیشتری میزنند.
مثال :
عدم وجود یا
ناتوانی یا
عدم آگاهی و
برخورد نامناسب مراقب اصلی کودک در برآوردن نیاز های اصلی در ابتدای زندگی ، میتواند موجب شکل گیری یک باور آزاردهنده درمورد خود شود.
مثلا :
- من دوست داشتنی نیستم
- من خیلی ارزشمند نیستم
- خواسته های من مهم نیستند و به آنها توجهی نخواهد شد
- مخالفت من پذیرفته نمیشود و یا حتی باعث تنبیه من میشود
- من ناقص هستم ،من پر از عیب هستم
...
ریشه اصلی کجاست ؟؟
فرصت به او داده نشده
یا
برخورد اشتباه والدین یا جامعه
یا
اختلال شخصیت( ک این مسئله جزیی از باورش است )
تمرین :
- من احساس ارزشمندی میکنم اگر .................
(هر چند تعریف عزت نفس ، پذیرش بی قید و شرط خودمان است)
- خودشناسی*
ادامه دارد ...
یکی از راه های افزایش عزت نفس
" شناختن خودمون "
هست
ولی چرا؟؟؟
☘چرا باید خودم را بشناسم؟
☘ همین الان شناخت من از خودم چه قدر است؟
☘ آیا صرفا شناخت خودم کافیه برای احساس ارزشمندی؟؟
☘ اگر اعماق وجودمان را بکاویم به چه چیزهایی میرسیم؟
☘
چه چیزی ما را از یک بخش هایی از وجودمان غافل کرده ؟؟
تمرین :
همین الان ۱۰ تا ویژگی بارز خودت رو بنویس (زمان ۱ دقیقه)
ادامه دارد ...
پرورش عزت نفس در سایه شناخت خویشتن :
✅ شناخت خود
- انگار در درون همه ما گم شده ای هست .
- بخش هایی در درون ما هستند ک انگار مدفون شده اند و ما به آنها دسترسی نداریم .
- این بخش ها میتونن ویژگی ها ، توانمندی ها ، استعدادها ، نیازها ، خواسته ها و رویاها و آرزوهای ما باشند .
✅ کاوش درون
- به نظر شما اگر ما درون خودمون رو به قصد شناخت بیشتر خود بکاویم با چه چیزهایی ممکنه رو به رو بشیم ؟
- چه احساساتی رو ممکنه تجربه کنیم ؟
- در نهایت باید به کجا برسیم
تا دوباره این بخش ها
مدفون نشن و
مورد غفلت قرار نگیرند ؟
پ.ن : در بخشی از این خودکاوی ها ممکنه ما با احساساتی مثل خشم ، ترس ، اندوه مواجه بشیم
ممکنه دلمون برای خودمون بسوزه
ممکنه گریه کنیم ، ممکنه بخواییم انتقام بگیریم
یادت باشه ، تو
حق داری ناراحت بشی
حق داری گریه کنی ،
حق داری غم رو تجربه کنی ،
پس
لطفا سرکوبشون نکن
به
احساساتت گوش کن ،
بهشون توجه کن و
ببینشون ،
احساساتت رو درک کن ،
بپذیرشون
ضرورت و پیامد کاوش خود :
به نظر
مزلو هر انسانی ک خود را نفی کند و به استعداد ذاتی خود خیانت ورزد ؛ مانند هنرمندی است ک به دست فروشی اشتغال می ورزد ،
بیمار است
این افراد در عمق وجود خود میدانند ک به خود ظلم کرده ، خود را تنبیه و تحقیر میکنند .
این گونه افراد باید درمان شوند ، البته گاهی نیز خودتنبیهی به جسارتی تازه و خشمی مقدس ، حرمت نفسی بیشتر و سرانجام عملی درست منجر میگردد و حالات بیمارگونه بهبود میابند . در این صورت رشد از طریق درد و تعارض حاصل شده
(مزلو، 1987)
در این میان
از یادم نرود
هیچ کس
‼️‼️کامل و بی نقص نیست ‼️‼️
ادامه دارد ...
من کیستم؟؟
-
احساسات من
-
استعداد های من
-
مهارت های من
-
ظاهر من
-
صفات و ویژگی های روحی و روانی من
-
اعتقادات من (مذهبی)
-
باورهای من (غیر مذهبی)
-
علایق من
-
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت من
=》مجموعهء پاسخ های این لیست ، نقاط قوت و ضعف ماست
برای شناخت خود :
۱. شناخت ویژگی ها ≈》ممکنه به حسرت و احساس گناه بیانجامد
۲. پذیرش و بخشش ≈》 جرئت مندی میخواهد
۳. آماده تحمل باید باشم✌
⚠️ در این بین توجه شود ک..
⚡چه قدر از اهداف و باورهای من مال من هستند؟ (
تلقین از جامعه یا والدین نیستند)
⚡هیچ کس من رو زندگی نکرده ، شناختی ک من از خودم دارم کاملتر است
⚡و هر وقت در مقام مقایسه با افراد دیگر قرار گرفتیم
--> برای حل موضوع لازم نیست بجنگید یا بحث کنید
--> رها کردن آن فرد =
حل موضوع
ادامه دارد ...