یکی از خاطرات و تجربیاتم این بود ، من یه برنامه ذکر یک ساعته (به منظور موفقی در ترک ) داشتم،
هر روزی موفق میشدم اون رو بگم ، تا پایان اون روز هرگز وسوسه نمیشدم ،
برام خیلی عجیب بود ، اول امتحانی شروع کردم ، واقعا هیچ روزی رو سراغ نداشتم ،
معمولن وقت هایی حالم دچار وسوسه و تحریک میشد که میدیدم توی قویم چند روزیه موفق به انجام این برنامه نشده بودم ،
بعد کم کم به اولین اولویتم تبدیل شد ، این که اول سجده یونسیه رو 400 تا میرفتم و بعد 1500 تا "الله " میگفتم ، کار سختی بود نیم ساعت یونسیه طول میکشید و 15 دقیقه هم ذکر الله .
میگن ذکر الله برای رد کردن وسوسه شیطان خیلی کارسازه ، مخصوصا که این ذکر مستقیم چند جا توی آیات قرآن اومده ، بعضی ذکر الله رو یاد خدا معنی کردن ولی بعضی هم گفتن یعنی خود ذکر "الله " هم شامل همچین خاصیتی میشه .
«أَلاَ بِذِكْرِ
اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا (ذکر
الله ) دل ها آرام می گیرد
ذِكرُ اللهَ مُطَرِدَهُ الشَّيطانَ ذکر الله خدا شیطان را رد میکند
اتل ما اوحي من الكتاب و اقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر و لذكر الله اكبر...
آنچه را که وحی شده است از کتاب قرآن بخوان و نماز بپادار ، به درستی که نماز انسان را از فحشا و کار زشت باز میدارد ، و ذکر الله (یاد خدا ) بزرگتر !
و لذكر الله اكبر...
ناگفته نماند ، که ذکر خدا حقیقت ها و مراتبی داره ، مثلا ترک گناه بزرگترین ذکره ، هر نگاه محبت آمیز ، هر لحظه فکر به خدا ذکره ، ولی ذکر خدا مراتبی داره ، هم ظاهر و هم باطن داره و هم توی لفظ و هم توی معنی ،
خود گفتن ذکر الله گفتن هم یه مرتبه ای از حقیقت ذکره ، و در واقع ظاهر ذکر گفتن هست به امید این که صاحب باطنش هم بشیم
یک پژوهشگر میگه :
"این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع می شود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس می شود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی می دهد. حرف لام که حرف دوم "الله" است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان می شود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه "الله" تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه می دهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب می شود."
از قوی ترین ذکر هاست ، و زیاد گفتنش بدون تمرکز خطرناکه ، بلکه به نیت ترک در حد 10 15 دقیقه یا 1500 به نیت ترک خوبه . من جایی خوندم آیت الله کشیمیری تا نیم ساعت هم سفارش میکردن ، ولی اعداد کبیرش ظرفیت میخواد .
اینو به بعضی بچه ها هم سفارش دادم ولی چون زیاد بود نمیتونستن .
.............
در ادامه خواص ذکر یونسیه (از قول آیت الله کشمیری ) میگم :
ذكر يونسيه:
ذكر يونسيه مراد آيه 87 سوره انبياء است: «لا الهَ الّا انتَ سُبحانَكَ انّى كُنتُ مِنَ الظّالِمين»
سلسله عرفاى قرن اخير، از آيتاللَّه سيد على شوشترى، ملا حسينقلى همدانى، سيد احمد كربلائى و سيد على آقا قاضى تا جناب استاد (کشمیری ) ، همگى اتفاق و تأكيد بر اين استغفار كامل آنهم در سجده داشتند.اعداد آن 7000 3000 1001 700 400 بار مىباشد كه بستگى به دستور استاد و قابليت طالب دارد.
اما عدد 400 براى همه، آن هم شبها بعد از نماز عشاء تا هر وقت شب در سجده، نافع است. چون اين ذكر به يك معنى استغفار است و هيچ عوارضى در آن نيست.جنابش در آثار اين ذكر مىفرمودند:
1- براى ديدن حالات برزخى مؤثر است، و در نجف برايم كراراً اتفاق مىافتاد.
2- براى
تقويت نفس و قلب و مكاشفات بسيار خوب است.
3-
چيزى بهتر از ذكر يونسيه براى پيشرفت راه ندارم.
4- براى رفع حجب و نوانيت مؤثر است.
5- استجابت دعا و نجات مؤمنين، از طرف خدا شامل گوينده آن مىشود.
6- تجرد، با مداومت اين ذكر حاصل مىشود،
چنانكه براى مرحوم سيد هاشم حداد سه روز حالت تجرد برزخى اتفاق افتاد، كه البته مكاشفه اين طول زمانى را ندارد.
آخوند ملا حسينقلى همدانى فرموده بود: هر قدر در هر وقت بتوانيد اين ذكر را بگوئيد، و مرحوم شيخ محمد بهارى در تذكرةالمتقين فرموده بود: «سالك در اواسط كارش اين ذكر را بگويد.»
حضرت استاد از قول مرحوم سيد هاشم حداد نقل كرد كه ذكر يونسيه
براى معرفت نفس و معرفت ربّ مؤثر است، و خودش به ذكر يونسيه مشغول بود.وقتى سؤال كردم:
در ايام فراغت، همانند راه رفتن و نشستن، چه ذكرى براى نورانيت قلب و رفع حجب خوب است؟ فرمود: «ذكر يونسيه».مىفرمود: «عدد 3000 به بعد براى كمّلين (سالكينى كه از مراحلى و منازلى عبور كردهاند) مىباشد.»جناب استاد مدت زيادى اين ذكر را در نجف 3000 مرتبه در سجده مىگفتند. (ر: ص 93 و 92 و 91)
پیرامون اثرات ذکر یونسیه قبلا مطالبی نوشته بودم ، اینجا جمعشون میکنم :
(1392 اسفند 4، 16:24)مجتبی نوشته است: [ -> ]
بچه ها ذکر یونسیه بسیار قویه مخصوصا اگه توی سجده بگیم .
خیلی کارها میکنه ،
بعضی ها میگن چرا ما مدتی گفتیم فایده ای نداشت ،
باید مداوم داشت ، یکم تداوم پیدا بکنه ،
من خودم یک سال شد دیگه الان ، تقریبا 90 درصد روزها حداقل 400 بار گفتم .
بعد میبینین از فرش اومدین به عرش ، هم زندگیتون درست میشه ، و سامان پیدا میکنه ، هم نگرانی ها و هم و غم دنیا براتون کم میشه ، از ظلمات و تاریکی های نفس پله ای میشه برای بیرون اومدن .
باعث تواضع و حس خاکساری میشه ، این که کمتر دچار غرور و تکبر میشی ، خود سجده طولانی تمرین حس تواضع و پذیرش و اطلاعت کردن دستورات خداست ،
باعث پاکی نفس میشه ، کم کم این پاکی به قلب هم سرایت میکنه ،
اکثر عرفا این ذکر رو تا آخر عمر میگفتن ،
این ذکر باعث معرفت نفس میشه . و توی معرفت نفس کمک میکنه ، باعث میشه حالات و احساسات معنوی رو بتونه بهتر درک کنه ، و لذت و آثار امور روحانی رو خوب تشخیص بده .
ما اگه توی گناه تداوم داریم ،
حداقل توی سجده و تواضع و خاکساری پیش خدا هم تداوم داشته باشیم ،
که زنگار این آلودگی ها روی قلب نشینه .
خلاصه هرکی شروع کرد این ذکر رو خیلی خیلی انتخاب خوبیه ، منتها ولش نکنه ، همیشه سعی کنه هر روز لااقل تعدادی بگه ، خوبش 400 تا در روز هست .
باعث میشه دل ادم پیش خدا بشکنه ، و خدا خودش جبران کننده دل شکسته هست ، تداوم این ذکر باعث تداوم حس تواضع و دلشکستگی پیش خدا میشه ، باعث میشه آدم صفات خوب و نیکش و موفقیت ها و کارهاش رو از خودش ندونه بلکه لطف و توفیق خدا ببینه و اگه کار خیری کرد و پاکی کرد یا عبادتی کرد ، اون حس غرور و عجب براش پیش نیاد .
(1393 فروردين 18، 2:09)مجتبی نوشته است: [ -> ]از آفات بزرگ خیلی از ما مذهبی ها غرور به خود یا حتی غرور به خداست ،
این که وقتی یه خیری رو میشنویم ، یا یه کاری رو خوب میدونیم ،
میگیم پس باید انجامش بدیم !
تا میشنویم امر خداست ، یا واجبه یا ترکش حرامه میریم برای عمل
در صورتی که این اول راه هست ، این که همیشه سعی میکنیم فقط درست و غلط یا باید و نباید رو بدونیم ،
بعد که میریم توی عمل کم میاریم ، بعد دوباره سعی میکنیم ... .
99 درصد خیلی از کارامون با غرور همراهه ، اما نه اون غرور و کبری که ما نسبت به بقیه داریم ، همه میگیم خدا شاهده ما هیچ غرور و کبری نسبت به بقیه نداریم ،
ولی 99 درصد اساسی مغروریم ، یا کبر داریم ، به خود یا به خدا ،
وقت فکر درست فکر نمیکنیم ، نمیایم درست مشورت کنیم ، کاربرد های زندگی رو بریم مطالعه کنیم ، این که برای هر کاری هزاران تا نکته و فن و کاربرد هست ، انواع تلاش و فکر هست و انواع نکته و تجربه که میتونه ما رو موفق کنه ،
ولی فکر رو تعطیل کردیم ، مخصوصا تو اون زمینه ها که امر خدا توش هست ! یا فکر میکنیم ، خوب حالا که دونستیم انجامش بدیم پس بریم انجام بدیم !،
چه توی نماز اول وقت چه توی ترک گناه ، توی رفع کردن سستی و تنبلی از زندگی ، توی درس ، خانواده و ... .
...........
غرور به خوب بودن ، غرور به توانستن ، غرور به خیلی از چیز هایی که باعث میشه ما نسبت به عواملی که توی درون و بیرون وجودمو دارن روی زندگیمون اثر میذارن ، بی فکر و بی توجه باشیم ، غرور این طور که : فکر کنیم که بدون در نظر نگرفتن اون ها هم میشه نقشه ها و اهدافمون عملی بشه .
در صورتی که مثلا برای ترک گناه ، یه زیاده روی ، بی فکری ، یه فکر مشوش ، یا یه اعصاب خورد خیلی راحت میتونه اثر بذاره ، در این حال طرف سالهاست میخواد ترک کنه ، ولی ننشسته درست خودش رو با فکر بشناسه یا تکنیک هایی یاد بگیره که توی عمل موفق تر باشه .
نمیدونم توضیحم خوب بود یا نه ،
میخواستم نقش خاکساری و سجده در پیشگاه خدا و نقش ذکر یونسیه رو در درست شدن زندگی بگم ، اگه این سجده عملی توی تفکر و شخصیتمون نفوذ کنه ، توی درست شدن و اصلاح کارها هم به خودمون مغرور نمیشیم .
.