1390 تير 22، 16:19
1390 تير 22، 16:27
اَه :Tahavo:
حالم به هم خورد
این چی بود دیگه ؟
حالم به هم خورد
این چی بود دیگه ؟
1390 تير 22، 17:32
ترسیدم
1390 تير 22، 17:43
عجیبا غریبا
ماینز
1390 تير 23، 12:34
در مورد این مقاله هیچی نمی گم. فقط لطفا بخونید
. در انتها دوتا سایت معرفی میکنم که میتونین اطلاعات بیشتری توی این زمینه بخونین و یک موسیقی
DNA گوش کنین
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA
گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA
با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند.
دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA
با عظمت و الهام بخش میباشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را میشنوند، شروع به گریه میکنند. آنها نمیتوانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنهامیتوان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نتها را به واحدهای سازنده DNA
(نوکلئوتیدها) برمیگردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA
میشود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!
دانشمندان از نتایج این یافتهها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کردهاند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیونها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شدهاند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقیدان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکتهای سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقاتاند است کار کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سلولهای بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید میکنند.
و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلولهای سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد میکند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماریها و موارد بسیار دیگری مطرح میکند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش میدهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
ازاین یافته ها به این نتیجه میرسیم که وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آوازمیخوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز میخوانند ما احساس بیماری میکنیم.
و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA
منحصر به فرد هستند و DNA
هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA
دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربه فرد هستند."
. در انتها دوتا سایت معرفی میکنم که میتونین اطلاعات بیشتری توی این زمینه بخونین و یک موسیقی
DNA گوش کنین
"کلمه Universe
(به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بینهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء
UNI
به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستارهشناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیدهاند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک میخواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA
رفتهاند. این ایده کهDNA
و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA
نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئینها و در نهایت موجودات زنده شکل میگیرند. DNA
زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین میباشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه میگوید؟
(به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بینهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء
UNI
به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستارهشناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیدهاند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک میخواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA
رفتهاند. این ایده کهDNA
و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA
نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئینها و در نهایت موجودات زنده شکل میگیرند. DNA
زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین میباشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه میگوید؟
دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA
به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA
تنها مجموعهای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟
به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA
تنها مجموعهای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟
آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفتانگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا
!
!
ژاندر در این رابطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم.
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA
گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA
با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند.
دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA
با عظمت و الهام بخش میباشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را میشنوند، شروع به گریه میکنند. آنها نمیتوانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنهامیتوان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نتها را به واحدهای سازنده DNA
(نوکلئوتیدها) برمیگردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA
میشود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!
دانشمندان از نتایج این یافتهها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کردهاند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیونها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شدهاند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقیدان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکتهای سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقاتاند است کار کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سلولهای بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید میکنند.
و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلولهای سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد میکند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماریها و موارد بسیار دیگری مطرح میکند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش میدهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
ازاین یافته ها به این نتیجه میرسیم که وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آوازمیخوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز میخوانند ما احساس بیماری میکنیم.
و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA
منحصر به فرد هستند و DNA
هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA
دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربه فرد هستند."
اینجا میتونین یک موسیقی
DNA گوش کنین
DNA گوش کنین
و این سایت هم برای اطلاعات بیشتر توی این زمینه
1390 تير 23، 15:07
(1390 تير 22، 16:19)tark نوشته است: [ -> ]سلام
این خبر رو بخونین!!
تصاویر باورنکردنی از خارج کردن یک جنین از بدن پسر 22ساله کرمانی!! (18+)
الانه که بالا بیارم
این چی بود دیگه..من جا این پسره بودم خود کشی میکردم
1390 تير 23، 16:09
هزینه ی عشق مابه مادرمون چه قدره؟؟؟؟
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد .
مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد
و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود :
صورتحساب !!!
کوتاه کردن چمن باغچه ۵٫۰۰۰ تومان
مراقبت از برادر کوچکم ۲٫۰۰۰ تومان
نمره ریاضی خوبی که گرفتم ۳٫۰۰۰ تومان
بیرون بردن زباله ۱۰۰۰ تومان
جمع بدهی شما به من :۱۲٫۰۰۰ تومان !
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،
چند لحظه خاطراتش را مرور کرد،
و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:
بابت ۹ ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ
بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ
بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ
و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که :
هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است
وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند.
چشمانش پر از اشک شد
ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت:
مامان … دوستت دارم
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:
قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!!
نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!!
مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره :
جمع بدهی میشه ۱۱٫۰۰۰ تومان نه ۱۲٫۰۰۰ تومان !!!
1390 تير 23، 17:12
1390 تير 23، 17:15
چند جمله با معنی
اگر احساس رنج کردی، بی حکمت نیست، چیزی در دلت هست که باید بسوزد تا تو پاک شوی.
هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد،او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد.
دنیا سه اصل دارد:
1)خاطرات
2)غم
3)عشق.
با اولی زندگی کن،دومی را به خاطر سومی تحمل کن.
همیشه به اندازه آرزو هایت تلاش کن ویا به اندازه تلاشتآرزو کن.
از افرادی که سعی دارند آرزوهای شما را بی اهمیت جلوه دهند دوری کنید.
انسان های کوچک همیشه همین کار را می کنند اما انسان های بزرگ می توانند این حس را به شما منتقل کنندکه، شما هم می توانید بزرگ باشید.
...................
یا سلطان
اگر احساس رنج کردی، بی حکمت نیست، چیزی در دلت هست که باید بسوزد تا تو پاک شوی.
هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد،او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد.
دنیا سه اصل دارد:
1)خاطرات
2)غم
3)عشق.
با اولی زندگی کن،دومی را به خاطر سومی تحمل کن.
همیشه به اندازه آرزو هایت تلاش کن ویا به اندازه تلاشتآرزو کن.
از افرادی که سعی دارند آرزوهای شما را بی اهمیت جلوه دهند دوری کنید.
انسان های کوچک همیشه همین کار را می کنند اما انسان های بزرگ می توانند این حس را به شما منتقل کنندکه، شما هم می توانید بزرگ باشید.
...................
یا سلطان
1390 تير 23، 17:24
نتايج تحقيق يك پژوهشگر هلندي درباره كلمه الله
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمه "الله" را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه «الله» تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
به راستی که قرآن کریم در آیهای کریمه میفرماید: «الذين آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب».منبع:http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=17757
1390 تير 27، 22:35
اسم شما به ژاپني چه ميشود؟
A-ka
B-tu
C-mi
D-te
E-ku
F-lu
G-ji
H-ri
I-ki
J-zu
K-me
L-ta
M-rin
N-to
O-mo
P-no
Q-ke
R-shi
S-ari
T-s
U-do
V-ru
W-mei
X-na
Y-fu
z-zi
shi ku zi ka یکی منو راهنمایی کنه چجوری نام کاربریمو عوض کنم
A-ka
B-tu
C-mi
D-te
E-ku
F-lu
G-ji
H-ri
I-ki
J-zu
K-me
L-ta
M-rin
N-to
O-mo
P-no
Q-ke
R-shi
S-ari
T-s
U-do
V-ru
W-mei
X-na
Y-fu
z-zi
shi ku zi ka یکی منو راهنمایی کنه چجوری نام کاربریمو عوض کنم
1390 تير 28، 13:42
سلام
ari mo ri ka هستم!
یاعلی.
ari mo ri ka هستم!
نقل قول: shi ku zi ka یکی منو راهنمایی کنه چجوری نام کاربریمو عوض کنمخواستین بگین..!!!
یاعلی.
1390 مرداد 4، 0:19
به نظرم چون باتریه مرده، می ارزه به امتحانش
پای خودتون
پای خودتون
زنده کردن باتری های مرده لپ تاپ
به روشی اعجاب انگیز
به روشی اعجاب انگیز
باتری های معمولی لپ تاپ نیز همانند سایر وسایل الکترونیکی برای خود عمر مشخصی دارند. این باتری ها معمولأ پس از ۱ تا ۲ سال کار مداوم ، کارایی اصلی خودشان را از دست میدهند و در نهایت تنها میتوانند ۱۰ تا ۱۵ دقیقه شارژ خود را حفظ کنند. در صورتی که باتری لپ تاپ شما نیز به این بلا دچار شده است پیش از هر اقدام دیگری دست نگاه دارید و این ترفند واقعأ اعجاب انگیز با روشی اعجاب انگیزتر را بر روی باتری خود را اعمال کنید! چرا که با این کار میتوانید جان دوباره ای به باتری ببخشید و به نوعی آن را احیا کنید ، چرا که مجددأ باتری میتواند ۱ الی ۲ ساعت شارژ خود را نگه دارد و دیگر نیازی به پرداخت هزینه اضافی ندارید.برای اینکار ، روش کار را بدون ترس و واهمه انجام دهید!کافی است باتری را به مدت ۱۴ الی ۱۵ ساعت در داخل فریزر قرار دهید!تا باتری لپ تاپ شما کاملأ فریز شود!سپس باتری را ۳ الی ۴ بار شارژ و دشارژ نمایید.اکنون باتری لپتاپ شما پس از گذراندن یک خواب زمستانی جان تازه ای پیدا کرده است و میتوانید بیش از گذشته برای شما کار کند.شاید از این عمل تعجب کنید و ارتباطی بین این دو کار نیابید.اما جالب است بدانید (ترفندستان) که این کار پایه و اساسی کاملأ علمی دارد ، چرا که همانطور میدانید به طور کلی در اجسام مختلف به دلیل لرزش طبیعی مولکولها جریان برق به راحتی از آنها عبور نمی کند. این مشکل در اجسام رسانا کمتر است ، زیرا مولکول ها به شکل منظم قرار می گیرند و جریان راحت تر عبور می کند ، اما برای ابر رسانا کردن باید جسم رو سرد نمود تا لرزش مولکولها کمتر شود (این لرزش هیچ گاه صفر نخواهد شد ، مگر در صفر مطلق یعنی ۲۷۳- درجه سانتیگراد که البته تا امروز دست نیافتنی باقی مانده است) ، در نتیجه سرعت و کیفیت عبور جریان بهتر خواهد شود. دلیل بهتر کار کردن سی پی یو در درمای پایین نیز همین موضوع است.
1390 مرداد 11، 8:56
سلام
راست یا دروغش به پای نویسنده
خدا بیامرزتش
ماجرای از مردانگی داداشی و دخترک جوراب فروش
دختر خانمی از یکی از شهرهای شمالی کشور آمده بود و در مراسم روحالله شرکت کرد. او خیلی اصرار داشت مرا ببیند، وقتی با هم روبهرو شدیم گفت ...
تکناز : روحالله داداشی شهرت و محبوبیتش را نه فقط به خاطر مدالهای طلایی رنگش، که به خاطر کمکهایش به نیازمان به دست آورده بود؛ کمکهایی که هیچکس آنها را نفهمید و او بدون آنکه حتی به برادرش که نزدیکترین کسش بود بگوید؛ آنها را انجام داده است.
علی داداشی در این مورد میگوید: «دختر خانمی از یکی از شهرهای شمالی کشور آمده بود و در مراسم روحالله شرکت کرد. او خیلی اصرار داشت مرا ببیند، وقتی با هم روبهرو شدیم گفت شما مرا میشناسید؟ هرچه فکر کردم او را به خاطر نیاوردم .
او به من گفت 10 سال قبل شما یک مغازه مشاوره داشتید. من آن زمان یک دختربچه دستفروش بودم که هر از گاهی به مغازه شما میآمدم و شما از من جواب میخریدید، برادرتان یک روز از من جوراب خرید. وقتی جوراب را به او دادم،از من پرسید کلاس چند هستم؟ اما من همان سال به خاطر فقر مالی خانواده ام ترک تحصیل کرده بودم. او وقتی قصه زندگیام را شنید کاری کرد که زندگی مرا تغییر داد. او گفت تو به کارت ادامه بده اما درست را رها نکن.من هزینه تحصیلت را میدهم.
الان من سال دوم دانشگاه هستم و تا به حال تمام هزینهها و مخارج تحصیلی من را برادرتان داده است. وقتی در روزنامه خبر مرگ او را خواندم احساس کردم دنیا به آخر رسیده است. من حامیام را برای همیشه از دست دادهام. اگر او نبود شاید زندگیام طور دیگری رقم میخورد و معلوم نبود چه سرنوشت شومی در انتظار من بود. اما او هدیهای به من داد که هرگز نمیتوانم آن را فراموش کنم. او به من زندگی داد.
دختر جورابفروش تنها کسی نبود که روحالله به او کمک کرده بود او هفتهای یکبار به کهریزک میرفت و ماهانه مبلغی را به بهزیستی و سالمندان کهریزک پرداخت میکرد. او حتی جایزه یکی از مسابقاتش را به خانوادهای بخشید که وضعیت مالی بدی داشتند و دخترشان دیالیز میشد». علی داداشی، برادر مرحوم؛ حالا بلند هقهق میزند و گریه میکند.
.....................
یا باری
راست یا دروغش به پای نویسنده
خدا بیامرزتش
ماجرای از مردانگی داداشی و دخترک جوراب فروش
دختر خانمی از یکی از شهرهای شمالی کشور آمده بود و در مراسم روحالله شرکت کرد. او خیلی اصرار داشت مرا ببیند، وقتی با هم روبهرو شدیم گفت ...
تکناز : روحالله داداشی شهرت و محبوبیتش را نه فقط به خاطر مدالهای طلایی رنگش، که به خاطر کمکهایش به نیازمان به دست آورده بود؛ کمکهایی که هیچکس آنها را نفهمید و او بدون آنکه حتی به برادرش که نزدیکترین کسش بود بگوید؛ آنها را انجام داده است.
علی داداشی در این مورد میگوید: «دختر خانمی از یکی از شهرهای شمالی کشور آمده بود و در مراسم روحالله شرکت کرد. او خیلی اصرار داشت مرا ببیند، وقتی با هم روبهرو شدیم گفت شما مرا میشناسید؟ هرچه فکر کردم او را به خاطر نیاوردم .
او به من گفت 10 سال قبل شما یک مغازه مشاوره داشتید. من آن زمان یک دختربچه دستفروش بودم که هر از گاهی به مغازه شما میآمدم و شما از من جواب میخریدید، برادرتان یک روز از من جوراب خرید. وقتی جوراب را به او دادم،از من پرسید کلاس چند هستم؟ اما من همان سال به خاطر فقر مالی خانواده ام ترک تحصیل کرده بودم. او وقتی قصه زندگیام را شنید کاری کرد که زندگی مرا تغییر داد. او گفت تو به کارت ادامه بده اما درست را رها نکن.من هزینه تحصیلت را میدهم.
الان من سال دوم دانشگاه هستم و تا به حال تمام هزینهها و مخارج تحصیلی من را برادرتان داده است. وقتی در روزنامه خبر مرگ او را خواندم احساس کردم دنیا به آخر رسیده است. من حامیام را برای همیشه از دست دادهام. اگر او نبود شاید زندگیام طور دیگری رقم میخورد و معلوم نبود چه سرنوشت شومی در انتظار من بود. اما او هدیهای به من داد که هرگز نمیتوانم آن را فراموش کنم. او به من زندگی داد.
دختر جورابفروش تنها کسی نبود که روحالله به او کمک کرده بود او هفتهای یکبار به کهریزک میرفت و ماهانه مبلغی را به بهزیستی و سالمندان کهریزک پرداخت میکرد. او حتی جایزه یکی از مسابقاتش را به خانوادهای بخشید که وضعیت مالی بدی داشتند و دخترشان دیالیز میشد». علی داداشی، برادر مرحوم؛ حالا بلند هقهق میزند و گریه میکند.
.....................
یا باری
1390 مرداد 11، 17:33
"اگر ذهن شاد باشد، نه تنها بدن بلکه کل جهان شاد خواهد بود. بنابراین باید بفهمید که چطور باید خود را شاد نگه دارید. اینکه خواهید بدون پیدا کردن خودِ واقعیتان دنیا را اصلاح کنید مثل این میماند که کل دنیا را با یک چرم بپوشانید تا از درد راه رفتن روی سنگ و خار جلوگیری کنید. این خیلی راحتتر از کفش پوشیدن است."
ب
--- رومانا ماهارشی
(Romana Maharshi)
"امید آن حسی است که میگوید حسی که الان دارید دائمی نیست."
-- جین کِر
(Jean Kerr)
"وقتی برای محبوبیت و پیروی دیگران چیزهای زیادی را قربانی کنید، شخصیتتان گم خواهد شد."
-- ناشناس
“
زندگی اولین هدیه است، عشق دومی و درک سومین."
-- مارج پیرسی
(Marge Piercy)
"درد را بپذیرید، لذات را گرامی بدارید و پشیمانیها را حلوفصل کنید؛ بعد این بهترین دعایی است که میتوانید بکنید: اگر دوباره متولد میشدم، باز همینگونه زندگی میکردم."
-- جوان مکینتاش
(Joan McIntosh)
"آنها که میدانند چیزی نمیگویند؛ آنها که میگویند، چیزی نمیدانند.
وقتی استاد وارد شد، از او پرسیدند که این جمله یعنی چه. استاد گفت، کدامیک از شما بوی گل رز را میشناسید؟
همه آنها میدانستند. سپس گفت، آنها را با کلمات بیان کنید. همه آنها ساکت بودند."
--
آنتونی دو مِلو
(Anthony de Mello)
"کمتر بترسید؛ بیشتر امیدوار باشید. کمتر بخورید، بیشتر بجوید. کمتر آه بکشید، بیشتر نفس بکشید. کمتر متنفر باشید، بیشتر عشق بورزید. و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آنِ شما خواهد شد."
-- ضربالمثل سوئدی
"هر فردی که بداند چگونه بخواند، قدرت دارد که خود را بزرگتر جلوه دهد، راههای وجود خود را بیشتر کند، زندگی خود را تکمیلتر، مهمتر و جالبتر سازد."
-- آلدوس هاکسلی
(Aldous Huxley)
" وقتی فهمیدید که چیزی برایتان مضر و ناسالم است، آن را ترک کنید. و وقتی فهمیدید که چیزی برایتان مفید و خوب است، آن را انجام دهید."
-- بودا
(The Buddha)
"خداوندا، آنچه را که بیش از آنچه قدرت انجامش را داشته باشم، آرزویش را دارم، به من عطا کن."
--میکلانژ
(Michelangelo)
"معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم."
-- ناشناس
" اگر در ابتدای یک سفر دراز همه مشکلات مشخص باشد، هیچوقت به آن سفر نخواهیم رفت."
-- دان راتر به همراه پیتر وایدِن
(Dan Rather with Peter Wyden)
"انسان نباید هیچوقت از اینکه در اشتباه بوده است، خجل و شرمسار باشد، هر چه که باشد، امروز عاقلتر از گذشته شده است."
-- جاناتان سویفت
(Jonathan Swift)
"تجربه فقط اتفاقاتی نیست که برای ما میافتد. این است که دربرابر اتفاقاتی که برایمان میافتد، ما چه میکنیم."
-- آلدوس هاکسلی
(Aldous Huxley)
"برای خوشبخت شدن، مهم نیست که چقدر داشته باشیم، مهم این است که چقدر لذت ببریم."
-- چارلز هادون اسپارجیون
(Charles Haddon Spurgeon)
"ناآگاهی ریشه شر است."
-- یک راهب ناشناس مصری
"هیچگاه علم را با خرد اشتباه نگیرید. علم به شما کمک میکند زندگی را بگذرانید، خرد کمکتان میکند زندگیتان را بسازید."
-- ساندرا کاری
(Sandra Carey)
"یافتن خوشبختی در خودمان ساده نیست، پیدا کردن آن در جایی دیگر اصلاً ممکن نیست."
-- آکنس ریپلایر
(Agnes Repplier)
"زندگی سختترین تست هوش است."
-- الکس فریزر
(Alex Fraser)
"بازی زندگی بازی با بومرنگ است. افکار، اعمال و گفتههای ما خیلی زود با دقت بسیار زیاد به خودمان برمیگردد."
-- فلارنس اسکووال شین
(Florence Scovel Shinn)
"یادگرفتن پیدا کرد چیزی است که میدانستید. انجام دادن نشان دادن این است که میدانستید. یاد دادن به خاطر دیگران آوردن است که درست مثل شما میدانستند. همه ما یادگیرنده، انجامدهنده و یاددهنده هستیم."
-- ریچارد باخ
(Richard Bach)
"چون فکر میکنم فقط یکبار زندگی خواهم کرد، هر کار خوبی که میتوانم انجام دهم، هر مهربانی که میتوانم به مخلوقات خدا نشان دهم باید انجام دهم. نباید آن را فراموش کنم یا برای بعد بگذارم چون ممکن است بار دیگری متولد نشوم."
-- استفان گرلت
(Stephen Grellet)
"کمی دولت و کمی شانس در زندگی لازم است، اما فقط یک احمق به این دو اعتماد میکند."
-- پی. جی. اورورکه
(P. J. O’Rourke)
برگرفته از پورتال جوانان ایرانی (مردمان)