تحولات فقط با امید به خدا امکان پذیر است
شخصی می گفت:من قبل از این که بخواهم ازداوج کنم شغلی نداشتم،اما پدرم وضعش خوب بود،من هم همیشه این طور فکر می کردم که اگر ازدواج کنم پدرم در امر زندگی من را کمک خواهد کرد،پدر خانمم هم دستم را می گیرد،فلان شغل را هم با کمک دوستانم«پارتی بازی»به دست خواهم آورد و زندگی خوبی تشکیل خواهم داد،با همین فکر و خیال ازدواج کردم وقتی وارد زندگی مشترک با همسرم شدم دیدم خبری از کمک پدرم نیست و اصلا انگار من را فراموش کرده است و دوستان نیز سر گرم زندگی خودشان هستند.و من هر روز از این افراد نا امید تر می شدم ترس از آینده دلم را آزار می داد.تا این که روزی فکری به سرم زد که زندگی من را متحول ساخت،با خود گفتم من چه اشتباه بزرگی کرده ام تنها کسی که باید به او امید داشتم خداوند بود،خدایا من را ببخش که تو را فراموش کردم و به غیر تو امید بستم.همین که این افکار از ذهنم عبور کرد،دست خدا را در زندگی مشاهده کردم و زندگی ام از زمانی کلیک خورد که من به خداوند امیدوار شدم و دانستم همه امور به دست توانای خداوند و با تلاش من محقق می شود،و امروز من به پدرم نیز کمک می کنم به دوستانم کمک می کنم ...این شخص همه این موفقیت ها را به خاطر این می دانست که فقط به خداوند امید داشته است.
همین است معنای روایت امیر المومنین که می فرماید:
تنها به خداوند سبحان دل ببند،که او می فرماید:به عزت و جلالم سوگند امید هر کسی را که به غیر من امید ببندد به نا امیدی می کشانم .
دختری ایرانی بنام مینو تیزابی که چهارده سال سن دارد در آلمان موفق شده است تحصیلات متوسطه (دیپلم) را با معدل 1.0 که بالاترین نمره ممکن در آلمان است به پایان برساند.
تا کنون هیچ دانش آموزی در این سن و با این معدل موفق به دریافت دیپلم تحصیلات متوسطه در آلمان نشده است.ا
مینو معتقد است از داشن آموزان دیگر باهوشتر نیست ولی همه معلمان و مسئولین مدرسه ای که او در آنجا دوره دیپلم اش را گذرانده است مینو را یک نابغه می دانند.
مینو در سه سالگی قادر به خواندن بود و در شش سالگی بدون گذراندن کلاس اول و دوم تحصیلاتش را از کلاس سوم آغاز کرد و یکسال بعد کلاس پنجم را در سه هفته به پایان رساند.
بزرگترین آرزوی مینو دریافت معدل یک بود که اکنون به این آرزویش رسیده و گفته است که قصد دارد در دانشگاه شهر هایدلبرگ و یا مونیخ در رشته پزشکی ونهایتا تحقیقات پزشکی ادامه تحصیل بدهد و هدفش از انتخاب این رشته نجات جان انسانهاست که آن را یک وظیفه برای خود می داند.
پدر مینو آقای جمشید تیزابی هم گفته است که تمام تلاش خود را برای ادامه تحصیل دخترش انجام خواهد داد.
البته نه تنها بهره هوشی بسیار بالا و استعداد فوق العاده مینو، که رفتار او در برخورد با همکلاسیان و معلمانش نیز موجب تحسین بسیاری از مردم آلمان شده است.
شادی را منتظر نگذارید
اکثر ما شادمانی و خوشی خود را مشروط می کنیم به وجود یک موقعیت سخت و ایده آل و انگار خودمان را در یک فضای ناراحت تبعید می کنیم که تا رسیدن به ان ایده آل از شادمانی و خوشدلی عمیق در زندگی فاصله داشته باشیم.
چند بار از دوستان خود شنیده اید: اگر من مرد ایده آل زندگی ام را پیدا کنم ، از آن به بعد خوشحال خواهم بود.
با اگر خانه و ماشین می خریدم یا یک شغل پر درآمد داشتم، خوشحال و راضی می شدم و هیچ غمی نداشتم.
اما خوشحالی را نمی شود منتظر گذاشت.شادکامی احساس رضایت از خودتان ؛ جایی که در آن هستید و مکانی که می خواهید بروید است. در مورد هیچ کس جز خود شما نیست و هیچ نیازی به تایید و اجازه دیگران هم ندارد. شادی یکی از معدود مواردی است که شما می توانید کنترلی کامل و همه جانبه روی آن داشته باشید. البته شاید رسیدن به شادکامی تاحدودی مشکل به نظر برسد؛ اما به هر حال هیچ کس جز خودتان نمی تواند در این خصوص کاری انجام دهد.
(1390 آبان 4، 18:23)m.amin نوشته است: [ -> ]استیو جابز از نسل رسول گرامی(ص) است!
یکی از آشنایان استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل که چندی پیش فوت کرد، می گوید که شجره نامه جابز نشان می دهد که نسب وی به رسول گرامی اسلام (ص) می رسد...
به گزارش سرویس بین الملل شبکه خبری آتی نیوز، "دانیه الجندلی" یکی از نزدیکان استیو جابز موسس شرکت آمریکایی اپل که چندی پیش درگذشت، می گوید که جابز از نسل رسول گرامی(ص) است و اسم واقعی او "مصعب عبد الفتاح الجندلی " است.
روزنامه " الدستور المصریه" به نقل از دانیه اعلام می کند که شجره نامه استیو جابز نشان می دهد که نسل وی به پیامبر اکرم (ص) و امام حسین(ع) بر می گردد.
این زن سوری می گوید که پدر جوبز پسر عموی پدرش است و نسب پدر آنها به رسول گرامی اسلام می رسد و این شجره نامه در منزل آل الجندلی الرفاعی در شهر حمص سوریه موجود است.
دانیه درباره ازدواج پدر جابز می گوید که عبد الفتاح الجندلی پدر جابز در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خواند و سپس از از آنجا به دانشگاه هاروارد امریکا رفت، اما پس از اتمام تحصیلاتش به همراه همسر آمریکایی اش یعنی مادر استیو جابز و منی اسمبسون به شهرش حمص بازگشت.
وی در ادامه افزود: اما اقامت وی در این شهر دو ماه بیشتر طول نکشید و به دلیل ناسازگاری با جامعه خود بار دیگر به امریکا بازگشت و پس از آن دیگر به سوریه بازنگشت.
دانیه تاکید کرد که منی اسمبسون خواهر جوبز دو سال گذشته از شهر حمص بازدید کرد و با خانواده و همه خاندان آل الجندلی- الرفاعی دیدار کرد.
سلام:عذر می خوام که پست رو ویرایش می کنم. پدر عربی استیوجابز با مادرش ازدواج نکرده بود و این فرزند نامشروع رو به پدر و مادر ناتنی اون سپردن. همین استیو جابز خودمون. این فرد یه فرزند نامشروع هم از خودش به جا گذاشته. به نقل از ویکی پدیا.
اصلا مطالب ویکی پدیا رو قبول ندارم ...
اگه فکر میکنید ویکی پدیا مطالب درستی داره لطفا قسمت خ .ا رو بخونید ببینید چه اراجیفی نوشته ...
آیا خندهدارترین بیماری دنیا را میشناسید ؟!
جام جم آنلاین نوشت: سکسکههای تکرار شونده، میتوانند نشانهای از بیماریهای جدیتری باشد که باید توسط متخصص مورد بررسی قرار بگیرد.آنچه مهم است آن که به طور کلی سکسکه معمولاً حالت خوشخیم دارد و با درمانهای ساده برطرف میشود، ولی در مواردی که طولانی شود یا به درمانهای معمولی جواب ندهد، مراجعه به پزشک و ریشهیابی علت آن ضروری است.
خبرگزاری فارس: خندهدارترین بیماری دنیا
امان از این هقهقهای پشت سر هم که از انتهای گلو بالا میآید. همان صدای تند و سریعی که میگویند بر اثر گرفتگی دیافراگم از دهان خارج میشود و به عنوان خندهدارترین بیماری دنیا، آن هم پس از آن که فردی به مدت 68 سال سکسکه کرد، لقب گرفته است.
البته این دلیل نمیشود به کسی که دچار سکسکه شده است، بخندید! چرا که همین سکسکه که معمولا بر اثر عوامل مختلف روانی یا جسمی بروز میکند و زود هم پایان مییابد، اگر خیلی طولانی شود، بسیار آزاردهنده خواهد بود و به نوعی شما را از زندگی ساقط میکند.
فقط لازم است پای صحبت کسانی که برای ساعتها، روزها و حتی ماهها و سالهای متمادی سکسکه کردهاند، بنشینید، تا ببینید انقباضات ناخودآگاه و مکرر عضله دیافراگمشان چگونه آنها را مستاصل کرده و از یک اتفاق شاید خندهدار یک بیماری آزاردهنده ساخته است.
وقتی شوکه میشوی!
اگر شخصی به عنوان رکورددار در تاریخ وجود داشته که به مدت 68 سال سکسکه کرده است، پس نباید تعجب کنیم که سکسکههایی بتوانند تا سالهای بسیار طولانی و حتی تا ابد ادامه پیدا کنند.
دکتر جعفری با اشاره به این نکته که سکسکههای طولانی مدت و مکرر معمولا نشانهای از بیماریهای معده، مری، کبد و قفسه سینه است، میافزاید: خوردن یا آشامیدن مایعات داغ یا تحریککننده مثل چای یا الکل میتوانند از عوامل بروز سکسکه باشند، اما مهمتر از آنها یکسری بیماریها از جمله بیماریهای معده همچون ریفلاکس معده و زخم معده و بیماریهای پانکراس است که میتوانند با سکسکههای مکرر شناسایی شوند، به علاوه بیماریهای ریه از جمله عفونت ریه (ذات الریه) و التهاب پردهای که دور ریه را گرفته نیز میتوانند از روی سکسکههای طولانی تشخیص داده شوند. حاملگی نیز در خانمها میتواند عامل ایجاد سکسکه باشد.
این متخصص بیماریهای گوارشی تاکید میکند: بیماریهای کبد مانند تومورهای کبد و آبسه (آب آوردن کبد) و بیماریهای طحال نیز میتوانند با سکسکههای طولانی شناسایی شوند. از سکسکههای آزاردهنده بهعنوان علامتی برای تومورهای مغزی و نارساییهای کلیه هم نباید غافل شد.
نشانه یک بیماری
سکسکههای تکرار شونده، میتوانند نشانهای از بیماریهای جدیتری باشد که باید توسط متخصص مورد بررسی قرار بگیرد.
دکتر جعفری میگوید: مسلما احتمال وجود بیماریهای معده و مری باید با آندوسکوپی مورد بررسی قرار بگیرد. به علاوه نارساییهای کبد و کلیه هم از طریق آزمایشهای خون و نیز رادیوگرافی یا اسکن قابل بررسی است. آنچه مهم است آن که به طور کلی سکسکه معمولاً حالت خوشخیم دارد و با درمانهای ساده برطرف میشود، ولی در مواردی که طولانی شود یا به درمانهای معمولی جواب ندهد، مراجعه به پزشک و ریشهیابی علت آن ضروری است.
نفستان را دقایقی حبس کنید
روشهای درمان سکسکههای کوتاهمدت ساده و متنوع هستند که معمولا اساس آن مبتنی بر روشهای تحریک ناحیه حلق و بینی است.
توصیههایی مثل نگه داشتن نفس برای 20 تا 60 ثانیه، داخل یک بسته کاغذی تنفس کردن، یک لیوان آب سرد را بسرعت نوشیدن، گذاشتن لیمو ترش روی زبان، خوردن عسل، شکر یا نان خشک و یا یخ خرد شده قورت دادن از راهکارهای رایج برای قطع سکسکه است. با این حال در برخی مواد هم درمان دارویی توسط پزشک برای رفع سکسکه فرد در نظر گرفته میشود که در بسیاری از موارد هم موثر است.
به خاطر داشته باشید که سکسکه یک علامت است که در برخی موارد جهت کمک به سلامتتان باید آن را جدی بگیرید.
میگویند سکسکه یکی از اسرار دنیای پزشکی تلقی میشود، چراکه تا به حال نقش و عملکرد مفیدی برای آن شناخته نشده است! به بیان دیگر علت اصلی سکسکه به عنوان یک بیماری خوشخیم، موقت و زودگذر، ناشناخته باقی مانده است و پزشکان در شناخت علت آن به تشخیص خاصی نرسیدهاند. جالب آن که سکسکه غالبا در افراد مضطرب و دارای استرس بالا یا به دنبال شنیدن خبر خوشایند یا غمانگیز رخ میدهد. البته زمانهایی که پرخوری میکنیم یا نوشابههای گازدار مینوشیم هم معمولا این اتفاق میافتد.
دکتر ستار جعفری، فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد در این باره میگوید: اگر عضله دیافراگم، که حفره شکم را از قفسه سینه جدا میکند، به صورت مکرر انقباض پیداکند و گرفتگی عضله حنجره نیز همزمان اتفاق بیفتد، سکسکه خواهیم کرد. البته تحریک عصبی (عصب فرنیک) که از مغز به عضله دیافراگم میرسد، عامل اصلی سکسکه است. وی میافزاید: برای سکسکه کوتاهمدت معمولا علت خاصی وجود ندارد، لیکن علت سکسکههای طولانی مدت باید مورد بررسی قرار بگیرد.
فراموش نکنید که تقریبا همه دچار سکسکههای کوتاهمدت میشوند، حتی جنینی که در رحم مادر است. سکسکه معمولا یک مشکل گذراست، ولی اگر بیش از حد ادامه پیدا کند، میتواند آزاردهنده و ناتوانکننده باشد.
بادیه نشین و اسب اصیل
مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند.
باديهنشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد. حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد باديهنشین تعویض کند.
باديهنشین با خود فکر کرد: حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند، با ید به فکر حیلهای باشم.
روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری میکرد، در حاشیهي جادهای دراز کشید. او میدانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور میکند. همین اتفاق هم افتاد. مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد. به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد.
مرد گدا نالهکنان جواب داد: من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم. روزهاست که چیزی نخوردهام. نمیتوانم از جا بلند شوم. دیگر قدرت ندارم.
مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد.
مرد متوجه شد که گول باديهنشین را خورده است. فریاد زد:
صبر کن! میخواهم چیزی به تو بگویم. باديهنشین که کنجکاو شده بود، کمی دورتر ایستاد.
مرد گفت: تو اسب مرا دزديدی. دیگر کاری از دست من برنمیآید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن. برای هیچکس تعريف نکن که چگونه مرا گول زدي.
باديهنشین تمسخرکنان فریاد زد: چرا باید این کار را انجام دهم؟
مرد گفت: چون ممکن است، زمانی بیمار درماندهای کنار جادهای افتاده باشد. اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسي به او کمک نخواهد کرد.
باديهنشین شرمنده شد. بازگشت و بدون اینکه حرفی بزند ، اسب اصیل را به صاحب واقعی آن پس داد
!
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود
:
اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری. تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه می گرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم.
بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند : پاریس خودم هنرپیشه می شدم و زنم مدل لباس. قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها نه سالگی در تصادفی کشته می شود. گفتم حرف اش را هم نزنید.
بعد قرار شد کلودیا زنم باشد. با دو پسر. قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم. توی دخمه ای عینهو قبر. اما کسی تصادف نکند. کسی سرطان نگیرد. قبول کردم.
حالا کلودیا- همین که کنارم ایستاده است - مدام می گوید خانه نور کافی ندارد، بچه ها کفش و لباس ندارند، یخچال خالی است. اما من اهمیتی نمی دهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد. با سرطان و تصادف. کلودیا اما این چیزها را نمی داند. بچه ها هم نمی دانند.
پرسه در حوالی زندگی، روایت مصطفی مستور
نخستین و بزرگترین کتابخانههای جهان
تازه: از خرابههای شهرهای باستانی سومریان چنین برمیآید که سومریان در حدود ۲۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح کتابخانههای شخصی، مذهبی و دولتی برپا کرده بودند. مشهور است که کتابخانه «تلو» مجموعهای متجاوز از ۳۰۰۰۰ لوحه گلین داشته است. تمدن سومریان از ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد پا گرفت و در عهد طلایی «اور» شکوفا شد. مورخان سومری ثبت تاریخ جاری و باز سازی داستان گذشته شان را آغاز کردند.
نخستین کتابخانه جهان:
کهنترین نظام نگارش شناخته شده «خط میخی» است و اعتبار سومریها به سبب ابداع این خط و خدمت بزرگ آنها به بشریت است. برای نوشتن از قلم فلزی و تیزی (به شکل میخ) استفاده میکردند و بر موادی چون گل نرم، عاج یا چوب مینوشتند. برای این منظور کاتبانی تربیت شده وجود داشتند و پس از نوشتن گل نرم را میپختند تا سخت شود قطعات گل پخته به صورت لوحه، نخستین کتابهایی است که تا کنون کشف کردهاند. چون لوحههایی ابزار ثبت اطلاعات تجاری، آثار مذهبی شامل دعاها، مناسک، علائم جادویی، افسانههای مقدس و حکایات و روایات قومی و ملی بودند.
این لوحه ها ادبیات، اندیشههای اجتماعی، سیاسی و فلسفی خود را حفظ کردهاند و در میان مواد حفاری شده از خرابههای شهرهای باستانی سومری لوحههایی وجود دارد که قطعات ادبی هزاران سال کهن تر از ایلیاد در آنها نقش بسته است. سومریان کهن ترین ادبیات شناخته شده انسان را تدوین کردند. از تمامی متونی که بر گل یا مواد مناسب نگاشته است و تاکنون به دست آمده درمی یابیم که ۹۵ در صد این متون به امر بازرگانی، اداری و حقوقی ارتباط دارند.
فرهنگ سومری برای مدتی بیش از ۱۵۰۰ سال یعنی از نیمه هزاره چهارم تا آغاز هزاره دوم پیش از میلاد بر سرزمین«رافدین» سیطره داشت. در ازای این تاریخ، نویسندگان سومری توانستند شمار بسیاری از متون را در موضوعات مختلف و در نسخههای متعدد به نگارش در آورند. برخی از افسانههای رایج مانند داستان «دلاور ناکام گیلگمشن» در نسخه های فراوان و روایتهای گوناگون به جا مانده است. سومریان این گل نوشتهها را در معابد یا کاخ های سلطنتی و یا مدارس حفظ میکردند در حقیقت سومریان نخستین کسانی بودند که این دستاوردها را به این هدف روشن یعنی حفظ آن برای نسل های آینده ثبت کردند. به عبارت دیگر سومریان کسانی بودند که به کتاب نقشی اختصاص دادند که تا به امروز با آن در ارتباط است. بدین معنا که دستاوردهای فرهنگی و فناوری انسان را پاس دارد و پاسخگوی اهداف قانونی و آموزشی و دیگر نیازهای روزانه او باشد.
پس از سومریان، به تمدن بابلیان میرسیم. بابلیان نوشتن خط میخی و همه دانشهای ریاضی و ستارهشناسی و غیره را از سومریان آموختند. کتابخانههایی در معابد و قصرها وجود داشتند و یکی از مهمترین و بهترین نمونههای آنها کتابخانه «بورسیپا» بود که یکی از شاخصترین کتابخانههای عصر باستان بود. از مهمترین آثار باقیمانده از تمدن بابلیان میتوان «قانون حمورابی» را نام برد.
اولین کتابخانه ایران:
در زمان هخامنشیان در ایران (۵۵۸-۳۳۰ پ.م.) کتابهای علمی و مذهبی ایران از زمان زرتشت در کتابخانههای «گنج هاپیگان» در تخت سلیمان و «دزی ناپشت» در تخت جمشید بایگانی شده بودند. گمان میرود که این کتابها در موضوعات فلسفه، نجوم، کیمیاگری و علوم پزشکی بودهاست. پس از فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، کلیه این کتابها در آتش سوختند. از آثار ایرانیان تنها آنهایی به جا ماند که پادشاهان گذشته از آن نسخهبرداری کرده و یا به چین و هند فرستاده بودند. همچنین میتوان به کتابخانه دانشگاه جندی شاپور که یکی از کتابخانههای بزرگ ایرانیان در عهد باستان (ساسانیان) بود، اشاره کرد.
در سال ۲۵۰ (پ.م) کتابخانه گندی شاپور (جندی شاپور در خوزستان) که بزرگترین کتابخانه دنیای باستان بشمار آورده شدهاست آغاز بکار کرد. این دانشگاه بزرگترین مرکز آموزش و پژوهش پزشکی، فلسفه (حکمت) و ادبیات دنیای قدیم خوانده شدهاست. در این دانشگاه استادان ایرانی، هندی، یونانی و رومی تدریس میکردند. پس از حمله اعراب به ایران، به دستور عُمَر، کتابهای این کتابخانه به آتش کشیده شدند. ابن خلدون مورخ عرب مینویسد: «به مدت شش ماه خزینه گرمابهها در ایران از سوختن کتابخانهها گرم میشد.» فرانز رزنتال استاد دانشگاه ییل، اسلام شناس و مترجم کتاب مقدمه، در پانوشت این گفته ابن خلدون مینویسد: «این روایت دیگری از یک افسانه معروف است که بر طبق آن عمر دستور ویرانی کتابخانه اسکندریه را داد.» همینطور برنارد لوئیس در مقالهای ضمن بی اعتبار خواندن کتابسوزی اعراب در اسکندریه با اشاره به تشابه این روایت ابن خلدون با روایتی که در آن نقل شده عمر فرمان به تخریب کتابخانه اسکندریه دادهاست، میگوید: «تاریخنگار قرن چهاردهم، ابن خلدون، داستان تقریبا یکسانی را راجع به ویران کردن یک کتابخانه در ایران به دستور خلیفه عمر مطرح کرده که نشان از ویژگی عامیانه آن دارد.»
بزرگترین کتابخانه های جهان:
اما امروزه کتابخانههای بسیاری در اقصی نقاط جهان وجود دارند که حاوی ذخایر ارزندهای از دانش و اندوختههای بشریت هستند. بر طبق یک روایت، بزرگترین کتابخانه جهان در لندن و متعلق به کتابخانه بریتانیا است. این کتابخانه ۱۵۰ میلیون منبع دارد. بر طبق روایتهای دیگری، کتابخانه کنگره آمریکا که متعلق به کنگره آمریکا میباشد، با دارا بودن ۱۳۴ میلیون نسخه عنوان، یدک کش عنوان بزرگترین کتابخانه جهان بوده است و احتیاج به ۸۰۰ کیلومتر قفسه جهت ذخیره سازی کلکسیون خود دارد (و لذا از لحاظ حجم ذخایر از کتابخانه بریتانیا بیشتر است). گنجینه کتب فارسی این کتابخانه حاوی کتب ارزشمندی همچون نسخههای خطی اسکندرنامه نظامی گنجوی، سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار، و تفسیر سیزده جلدی مثنوی مولانا جلال الدین رومی اثر سید محمد تقی جعفری میباشد. اما در این میان رده بندی بزرگترین کتابخانههای جهان کار دشواریست چرا که تعریف منسجمی در مورد «ذخایر کتابخانه» و چگونگی کمیت بخشیدن به آن موجود نیست. لیکن بر طبق یک روایت، بزرگترین کتابخانههای جهان عبارتند از:
فهرست بزرگترین کتابخانه های جهان
کتابخانه کنگره آمریکا بعنوان بزرگترین کتابخانه ی جهان و با بیش از 29 میلیون جلد کتاب
سالن اصلی کتابخانه پارلمان کانادا در شهر اتاوا با مجسمه ای از ملکه ویکتاتوریا در وسط
کتابخانه موزه بریتیش از مهمترین کتابخانه های مرجع در دنیاست که بیش از ۱۵۰ میلیون جلد کتاب را در خود جای داده است
**شکسپیر:عشق مثل آبه، می تونی تو دستات قایمش کنی ولی یه روز دستاتو باز می کنی می بینی همش چکیده بی اینکه بفهمی دستت پر ازخاطرست.
—————————
**زندگی مثل پیاز است که هر برگش را ورق بزنی اشکتو در می یاره.
—————————
**دکتر شریعتی: لحظه هارامیگذراندیم تابه خوشبختی برسیم غافل ازاینکه خوشبختی درآن لحظه هابودکه گذراندیم.
تغذیه »۵ ادویه کاهش دهنده وزن چاشنی نه تنها به غذا طعم می دهد بلکه باعث کاهش وزن نیز می شود. از این رو یکی از شایع ترین روش های کاهش وزن، افزودن ادویه به غذاست. اغلب کسانی که به دنبال کاهش وزن هستند فکر می کنند باید غذای بدون ادویه مصرف کنند در حالی که باید متوجه باشند که رژیم کاهش وزن به معنای مصرف مواد غذایی سالم به جای مواد غیر سالم است. بهترین راه برای کاهش دادن میزان کالری دریافتی، افزودن ادویه به مواد غذایی است.
ادویه ها علاوه بر طعم دادن به غذا، وزن را نیز پایین می آورد. در این مطلب به نقل از «MSN» به ۵ نوع ادویه کاهش دهنده وزن اشاره می شود که بی گمان برای خوانندگان محترم مفید واقع خواهد شد.
▪ زنجبیل؛ علاوه بر داشتن طعم خوب، خاصیت مدر دارد و حرکت ماده غذایی و مایعات را در سیستم گوارشی بهبود می بخشد. مانع جذب کلسترول در خون می شود و سوخت و ساز بدن را تقویت می کند.
▪ دانه خردل؛ با ایجاد حرارت در بدن و تقویت روند سوخت و ساز، چربی بیشتری در بدن سوخته می شود. نتایج بررسی ها نشان داده است مصرف یک قاشق مرباخوری خردل تند، روند سوخت و ساز بدن را برای چندین ساعت ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش می دهد.بنابراین خوردن خردل با غذای حاوی ۷۰۰ کالری، باعث سوختن ۴۵ کالری خواهد شد.
▪ فلفل سیاه: اگرچه همه ما این ادویه را در منزل داریم اما تقریبا کمتر کسی از خواص آن مطلع است. پیپرین که ماده اصلی موجود در این ادویه است، سوخت و ساز چربی را ۸ درصد افزایش می دهد. علاوه بر آن، سیستم گوارشی را بهبود می بخشد و به جذب بیشتر ماده مغذی کمک می کند.
▪ دارچین؛ افزودن یک قاشق مرباخوری پودر دارچین به غذای روزانه باعث کاهش قند خون و در نتیجه کاهش وزن می شود. کلسترول مضر را ۲۷ ۷ درصد و چربی کلی را ۲۶ ۱۲ درصد کاهش می دهد. توجه داشته باشید، دارچین دارای ماده شیمیایی به نام «کومارین» است که در صورت مصرف زیاد به کبد آسیب می رساند.
▪ فلفل قرمز: نتایج سال ها بررسی ثابت کرده است، «کپسایسین» موجود در این ادویه به تقویت روند سوخت و ساز و افزایش سوخت کالری در بدن کمک می کند. از آن جا که این ادویه بسیار تند است، در گذشته اغلب مردم از مصرف آن پرهیز می کردند هرچند که بعدها تحقیقات نشان داد که فلفل قرمز اکسیده شدن چربی را افزایش می دهد، مصرف انرژی را افزایش می دهد و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک را تحریک می کند.
دختری به کوروش کبیر گفت: من عاشقت هستم.
کوروش گفت: لیاقت شما برادر من است که از من زیباتر است و پشت سر شما ایستاده.
دخترک برگشت و دید کسی نیست.
کوروش گفت: اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی!
*مو نمدنم مگه ما مشديها چه موجودات خفني هستم که همه دوست درن ما ر بشناسن. مو به عنوان يک مشدي مخوام به ويژگيهامان اعتراف کنم و کلک ر بکنم. باز خواهشا به چاک قباتان برنخوره بابا، همهان اي جوري نيستم و تک و توک با هم فرق منم!
*نوستالوژي هممان شکل قديميه «بلوار ملک آباده!» وقتي از انجه رد مرم، يک نفس عميق مکشم و مگم «چي بود قبلا، کيف مکردي از وسطش رد بري! حالا نگا چکار رفته!»
*هممان فکر مکنم ته مشدي حرف زدنم، ولي نمدنم همي يره که مگم يعني چي! وقتي مخم کلاس الکي بذرم، مشدي حرف نمزنم! مگن نه، يک سر برن تو دوکوناي بالا شهر ببينن مشديها چي جوري «من من» مکنن!
*زود صميمي مرم. هم رفيق بازم هم فاميل دوست. خدا نکنه يکي بگه « ممد! پسر عمت ر تو پارک ديدوم داشت خديه عليتان ول مگشت!» کلش کنديه خدا وکيلي!
*به تيپمان خوب مرسم! يکسره دم دوکوناي آزادشهر غلغليه! آدم خفه مره تو اي خيابونا. البته بره بعضيامان که جيبمان خاليه، راه رفتن الکي تو بازار يک جور تفريح رفته. خلاصه به تيپمان بيشتر از شکممان اهميت مدم. اصلا و اصولا بره بعضیا تیپ شان از همه چی مهمتره! یک رفیق دروم که دندوناش کبره بسته ولی نوک ایی کفشاش همچی برق مزنه که نگو! (البته طرف مشدی نیست ها باز فردا برم حرف در نیارن!)
*عشق باباهامان ايي که کله سحر از خواب وخزن برن پارک ملت با رفيقشان بدون! ولي عشق جوونا ايي که شب جمعه يواشکي موتور ر وردرن، برن دم خانه حسنشان، او رم وردرن، بعد جفتکي ترک موتور تو وکيل آباد لايي بکشن. بعد وقتي کله شان خوب يخ کرد، برن يک اسکلي نبات داغ بزنن تو رگ. البته به شرطي که دنگشان ر حسن حساب کنه، بالاخره مفتکي که نياوردنش بيرون!!
*همه فکر مکنن ما ديونه شله يم، اصلا ما ر با شله مشناسن ولي خودمان اگه بيبينم يکي دره تو مجلس ختم باباش شله مده مگم: باز يارو گدا بازي در آورد!
*وقتي نمخم باجناقمان ر بريه شام نگه درم، مگم:« خب شبي همينجه بخوابن، يک لقمه نون ماست پيدا مره دور هم موخورم!»
*اگه ماشين بعضيامان بوق ندشته بشه عمرا بتنم رانندگي کنم. بعدشم قوانين رانندگي ما مگه: اگه نزني بهت مزنن!
**حالا فهميدن ما کي يم؟!