کانون

نسخه‌ی کامل: مطالب خواندنی: جااالـــب ... علمییییی ... مفیـــــــــددد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام[تصویر:  7.gif]

پرمودا باترا روانشناس هندی می‌گوید : بزرگ‌ترین آتش‌های جهان را با یک فنجان آب می‌توان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد. زمانی که جرقه‌ای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش می‌شود. آسیب‌ها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود .

منبع:وبلاگ جملات زیبا(گیله مرد)

................
یا قوی
باز شدن آسمان
[تصویر:  star004.JPG]
بعد از تحقيقات زياد، دانشمندان ثابت كردند كه آسمان از يك مجموعه تشكيل مي‌شده كه بعدها منفجر شده و به چند بخش شامل راهها و ستاره‌ها و كواكب تقسيم مي‌شود.
قرآن اين موضوع را براي ما توضيح داده مي‌فرمايد:
"آيا كساني كه كافر شدند نديدند كه آسمان و زمين بسته بودند پس آنها را بازگشاديم"
(سوره انبياء آيه 30)
و جالب اينكه دانشمندان آسمان را شبيه راههايي يافتند و اين كاملا با كلمه (رتقا) هماهنگ مي باشد.
پاك و منزه است پروردگار
---------------------
به قلم: عبد الدائم الكحيل
چاق‌ترین مرد جهان
مرد مکزیکی که وزنش به 560 کیلوگرم رسیده بود، در کتاب رکوردهای گینس به عنوان چاق‌ترین مرد جهان ثبت خواهد شد.

[تصویر:  10531112792342442351212071231881241012421385.jpg]
به گزارش خبرگزاری فرانسه مانوئل اوریبه 41 ساله که اکنون 200 کیلوگرم وزن کم کرده است، ممکن است رکوددار بیشترین کاهش وزن هم شود.
اوریبه در این مورد گفت:‌ "من خوشحالم که در کتاب گینس به عنوان چاق‌ترین مرد جهان ثبت شده‌ام، اما همچنین خوشحالم که 200 کیلوگرم از وزنم را کم کرده‌ام."
اوریبه پس از کاستن از وزنش پس از مدت‌ها توانست در فروردین ماه امسال از خانه‌اش در شهر مونتری در شمال مکزیک سوار بر یک تریلر خارج شود و این موفقیت را جشن بگیرد.
گینس به این مناسبت پلاکی شیشه‌ای به اوریبه اهدا کرد.
عکس اوریبه که خود سازمانی را برای کمک به افراد دارای اضافه وزن تاسیس کرده است، در نسخه 2008 کتاب رکوردهای گینس به همراه شرح درمان و پیشنهاداتی که برای جراحی دریافت کرده است، به چاپ خواهد رسید.
اوریبه به ویراستار کتاب قول داده است که سال بعد به ملاقات او برود و این احتمال وجود دارد که در نسخه 2009 کتاب به عنوان مردی که بیشتری کاهش وزن را داشته است ظاهر شود.317
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید .
من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم .
دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند .



از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت: حرام است
از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد
از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان
است از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:همپای Love
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:محبت الهیات است
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت:عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد


واقعا عشق چیست....؟



جل الخالق...............
یک نشانه ی قرآنی در دانمارک

به گزارش بی باک به نقل از آتی نیوز؛ در شمالی ترین،شهر دانمارکی ها می توان یک نشانه قرآنی را دید. در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توان در سجیه دید. جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این پدیده زیبا بوجود می آید و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.


در قرآن بارها از آیات و نشانه های خداوند شنیده اید. اما هیچ گاه به آنها در اطرافمان توجه نکرده ایم. این یکی از همان نشانه های است که خداوند در آیات مختلف درباره آن سخن گفته است. با دیدن این مناظر عجیب و زیبا، می توان بیشتر تعمق کرد.

[تصویر:  128632_703.jpg]

سورة مباركه الرحمن


مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ (19) بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ (20) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (21) يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دريا را به گونه اي روان كرد كه با هم برخورد كنند.20. اما ميان آن دو حد فاصلي است كه به هم تجاوز نمي کنند.21. پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏ كنيد؟ 22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏ شود.


سوره مباركه فرقان آیه 53:



« و هو الذي مَرَجَ البحرينِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَينَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست كسي كه دو دريا را موج زنان به سوي هم روان كرد اين يكي شيرين و آن يكي شور و تلخ است وميان آن دو حريمي استوار قرار داد.

سوره مباركه فاطر آيه 12:


وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
اين دو دريا يکسان نيستند: يکی آبش شيرين و گواراست و يکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خوريد، و از آنها چيزهايی برای آرايش تن خويش بيرون می کشيد و می بينی که کشتي ها برای يافتن روزی و غنيمت، آب را می شکافند و پيش می روند، باشد که سپاسگزار باشيد.

سوره مباركه نمل آيه 61:


اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَينَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿61﴾
[آيا شريكانى كه مى ‏پندارند بهتر است‏] يا آن كس كه زمين را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پديد آورد و براى آن، كوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و ميان دو دريا برزخى گذاشت؟ آيا معبودى با خداست؟ [نه،] بلكه بيشترشان نمى ‏دانند.
[highlight=#ffffff]سلام
یه چیز خیلی جالب سرعت نور در قرآن کریم محاسبه شده بوده
چون نتونستم از این فرمت پاور پوینتی درش بیارم خودشو آپ کردم
http://www.mediafire.com/download.php?6yll7r4d73gpivs
[/highlight]
نامه شگفت انگیز(حتما دو بار خواهید خواند)



داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند! این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به[highlight=#ffffff] شرح ذیل ...[/highlight]


جولیای عزیزم سلام ...


بهترین آرزوها را برایت دارم همسر همربانم. همانطور که پیش بینی
می کردی سفر خوبی داشتم. در رم دوستان فراوانی یافتم که با آنها
می شد مخاطرات گوناگون مسافرت و به علاوه رنج دوری از تو
را تحمل کرد. در این بین طولانی بودن مسیر و کهنگی وسایل مسافرتی
حسابی مرا آزار داد. بعد از رسیدن به رم چند مرد جوان
خود را نزد من رساندند و ضمن گفتگو با هم آشنا شدیم. آنها
که از اوضاع مناسب مالی و جایگاه ممتاز من در ونیز مطلع بودند
محبتهای زیادی به من کردند و حتی مرا از چنگ تبهکارانی که
قصد مال و جانم را کرده بودند و نزدیک بود به قتلم برسانند
نجات دادند . هم اکنون نیز یکی از رفقای بسیار خوب و عزیزم
"روبرتو"‌ که یکی از همین مردان جوان است انگشتر مرا به امانت گرفته
و با تحمل راه به این دوری خود را به منزل ما خواهد رساند
تا با نشان دادن آن انگشتر به تو و جلب اطمینانت جعبه جواهرات
مرا از تو دریافت کند وبه من برساند . با او همکاری کن تا جعبه
مرا بگیرد. اطمینان داشته باش که او صندوق ارزشمند جواهرات را
از تو گرفته و به من خواهد داد وگرنه شیاد فرصت طلب دیگری جعبه را
خواهد دزدید و ضمن تصاحب تمام جواهرات آن, در رم مرا خواهد کشت
پس درنگ نکن . بلافاصله بعد از دیدن نامه و انگشتر من در ونیز‍
موضوع را به برادرت بگو و از او بخواه که در این مساله به تو کمک کند.
آخر تنها مارکو جای جعبه را میداند. در مورد دزد بعدی هم نگران نباش
مسلما پلیس او را دستگیر کرده و آنقدر نگه میدارد تا من بازگردم.


نامه را خواندید؟ اما بهتر است یک نکته بسیار مهم را بدانید : پائولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را "یک خط در میان"

بخواند!
حالا شما هم برگردید و دوباره نامه را یک خط در میان بخوانید تا به اصل ماجرا پی ببرید!




[highlight=#ffffff][highlight=#ffffff]سرقت ماشین توسط عزرائیل
[highlight=#ffffff]این قضیه کاملا صحت داره و تو مشهد اتفاق افتاده
یه روز یک مسافرکش بدون مسافر داشته میرفته یهو کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه یمذهبی میبینه کنار میزنه سوارش میکنه و مسافر صندلی جلو میشینه یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه :آقا منو میشناسی ؟راننده میگه : نه یهو راننده واسه یه مسافر خانوم که دست تکون میده نگه میداره و خانومه عقب میشینه مسافر مرد از راننده دوباره میپرسه منو میشناسی؟راننده میگه : نه. شما ؟مسافر مرد میگه : من عزرائیلم راننده میگه : برو بابا اُسکول گیر آوردی؟ یهو خانومه از عقب به راننده میگه :ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین؟ راننده تا اینو میشنوه ترمز میزنه و از ترس فرار میکنه. بعد زنه و مرده با هم ماشینو میدزدن [/highlight][/highlight]
[/highlight]
دهقان فدا كار پير شده
چوپان دروغگو عزيز شده
شنگول و منگول گرگ شدن
كوكب حوصله مهمون نداره
كبري تصميم گرفته دماغشو عمل كنه
روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسه است
حسنك گوسفنداشو ول كرده ابدارچي شده
ارش كمانگير معتاد شده
شيرين خسرو فرهادو پيچونده با دوس پسرش رفته اسكي
رستم اسبشو فروخته موتور خريده و با اسفنديار ميرن كيف قاپي


واقعا چه بر سر ايران و ايراني امده!!!؟؟؟.........
در برابر هر زن...
در برابر هر زن ضعیفی که خسته از صفت "ضعیف"است
مردی وجود دارد که از"قدرت کاذب"رنج می برد.
در برابر هر زنی که خسته از صفت "حماقت" است
مردی وجود دارد که از پوشیدن نقاب "عقل نمایی" رنج میبرد.
در برابر هر زنی که خسته از برچسب "احساسی بودن" است
مردی وجود دارد که از "حق گریه کردن و حساس بودن"محروم بوده است.
در برابر هرزنی که از آنکه به عنوان یک "شیء جنسی "قلمداد شود دلگیر است مردی وجود دارد که نگران "توان جنسی" خود است.
در برابر هرزنی که از "دستمزدی" که شایستگیش را دارد محروم است مردی وجود دارد که "مسئولیت اقتصادی" انسان دیگری را بالاجبار به دوش میکشد.
در برابر هر زنی که"اسرار مکانیکی"ماشین را نمیداند مردی وجود دارد که نمیداند چگونه تخم مرغی را آب پز میکنند.
در برابر هر زنی که برای ازادیش قدم بر می دارد مردی وجود دارد که راه آزادی را باز می یابد.
نژاد بشر پرنده ایست با دو بال:یک بال موءنث و یک بال مذکر
تنها اگر دو بال به طور مساوی رشد کند...نژاد بشر میتواند پرواز کند!
حال بیش از هر زمان دیگر میتوان درک کرد که:
علت وجود زن علت وجود بشر است..
جالب بود (من ننوشتما، کپی پیسته) 4fvfcja :

هیچوقت یادم نمی‌رود بلوار میرداماد را به سمت خیابان شریعتی رانندگی می‌کردم. وقتی به چراغ قرمز 180 ثانیه‌ای‌اش برخورد کردم عصبی شدم. تازه از محل کارم تعطیل شده بودم و خیلی خسته بودم.
داشتم دیالوگ‌های معمولم در مورد چراغ قرمزها و ترافیک‌های تهران را زمزمه می‌کردم که کودکی رو به من کرد و گفت: «آقا فال می‌گیری» چند قدم آن طرف‌تر دخترک گلفروش با شاخه‌های لاله صدا زد: «آقا گل بخر دیگه... خواهش می‌کنم». جمله‌اش تمام نشده بود که با غرور تمام، شیشه پنجره را بالا دادم تا صدایشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتی چنین برخوردی را از من دیدند بی‌خیال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبیل کناری‌ام.
BMW بود. رنگ قرمز و مدل ماشین سبب شده بود تا از سایر ماشین‌ها متمایز گردد.
پس از چند ثانیه دیدم پسرک فالگیر با صدای بلند گفت: «بچه‌ها ... بچه‌ها بیایین علی کریمیه... بازیکن پرسپولیس...»
در یک چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از کودکان کار، دور ماشینش را گرفتند. من هم بی‌اختیار سرم را چرخاندم تا عکس‌العمل علی کریمی را ببینم. او با لبخندی دنباله‌دار از همه کودکان فال و گل و شکلات گرفت تا آنها را خوشحال کند. چراغ سبز شد و بچه‌ها هنوز بی‌خیال کریمی نشده بودند. علی کریمی که با بوق ماشین‌های پشت سرش مواجه شده بود، اتومبیلش را حرکت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشینش را نگه داشت. من هم از روی کنجکاوی پشت سر جادوگر ایستادم.
کاپیتان پرسپولیسی‌ها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را بوسید و پسری که آدامس می‌فروخت را بغل کرد. امضا داد و تمام گل‌های لاله گلفروش را خرید و چند فال حافظ هم گرفت. برایم عجیب بود. مگر می‌توان باور کرد جادوگر که گاهی حوصله خودش را هم ندارد اینطور برخورد کند؟
دخترک گلفروش از فرط خوشحالی نمی‌دانست چکار کند و بالا و پایین می‌پرید. کریمی که دیگر نمی‌دانست چکار کند، با صدایی خش‌دار گفت: «بچه‌ها باید بروم سر تمرین. دیرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» کودکان کار نیز با تشویق چند ثانیه‌ای علی کریمی... کریمی دوستت داریم، او را بدرقه کردند.
ولنتاين


روز والنتاين (روز عشاق و يا روز عشق ورزي) مصادف با 25 بهمن‌ماه (14 فوريه) در بعضي فرهنگها روز ابراز عشق است.
اين ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتاين به صورت ناشناس انجام مي‌شود. سابقه تاريخي روز والنتاين به جشني که به افتخار قديس والنتاين در کليساهاي کاتوليک برگزار مي‌شد، باز مي‌گردد.


ر سده سوم ميلادي که مطابق مي‌شود با اوايل شاهنشاهي ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام کلوديوس دوم. کلوديوس عقايد عجيبي داشته است از جمله اينکه سربازي خوب خواهد جنگيد که مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراتوري روم قدغن مي‌کند.




کلوديوس به قدري بي‌رحم وفرمانش به اندازه‌اي قاطع بود که هيچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشيشي به نام والنتيوس (والنتاين)، مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي‌کرد. کلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي‌شود و دستور مي‌دهد که والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان مي‌شود. سرانجام کشيش به جرم جاري کردن عقد عشاق، با قلبي عاشق اعدام مي‌شود…




بنابراين او را به عنوان فدايي و شهيد راه عشق مي‌دانند و از آن زمان نهاد و نمادي مي‌شود براي عشق!






.در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، که از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق بوده است. در تقويم جديد ايراني اين روز سپندارمذگان يا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پيدا مي‌‌کردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي‌‌دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي‌‌کردند. اخيرا گروهي از دوستداران فرهنگ ايراني پيشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ايراني سپندارمذگان بجاي والنتاين به عنوان روز عشق گرامي داشته شود..






اکثر فرهنگ هاي ديرين دنيا ، يه روز در سال براي جشن ابراز عشق و علاقه دارن . ما ايراني ها هم در فرهنگ زرتشتي ماه مهر رو داريم که مظهر مهرباني ايرانيان و ماه ابراز عشق هست که تو اون ماه روز هايي براي ابراز علاقه به اشخاص مختلف و مراسم متعدد جشن هاي مهرباني هست. تا حدي که مهرباني جزو عبادت هاي زرتشتيان يا اجداد ما بوده . تو فرهنگ زرتشتي يه روز ديگه هم هست که اين روز (سپندارمزگان) يا (اسفندارمزگان) نام داشته .






فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان (روز عشق) به اين صورت بوده که در ايران باستان هر ماه رو سي روز حساب مي کردند و علاوه بر اينکه ماه ها اسم داشتند، هريک از روزهاي ماه نيز يک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول (روز اهورا مزدا)، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) که نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني (بهترين راستي و پاکي) که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني (شاهي و فرمانروايي آرماني) که خاص خداوند است و روز پنجم(سپندار مز) بوده است. سپندار مز لقب ملي زمينه. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشقه چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزه. زشت و زيبا رو به يک چشم مي نگره و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي ده. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مزگان رو بعنوان نماد عشق مي پنداشتند.





در هر ماه، يک بار، نام روز و ماه يکي مي شده که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن مي شد، جشني ترتيب مي دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمين روز هر ماه مهر نام داشته که در ماه مهر، (مهرگان) لقب مي گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندار مز يا اسفندار مز نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مز نام داشت، جشني با همين عنوان مي گرفتند. يعني پنجم اسفند روز جشن عشاق يا جشن سپندار مزگان هست




سپندار مزگان جشن زمين و گرامي داشت عشقه که هر دو در کنار هم معنا پيدا مي کردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران رو بر تخت شاهي مي نشوندن ، به اونها هديه مي دادن و ازشون اطاعت مي کردند اين ميشه حرمت واقعي زن- ببينين دين مهر يعني چي!!





.
? سمبلهاي ولنتاين شامل موارد زير ميباشد


.
?- شکل يک قلب ساده و يا تير خورده: از آنجـايـي کـه قـلب مرکز احساسات عميق،اصيل و پر شور است. قلب تير خورده آسيب پذيري عشق را نشان ميدهد. هنگامي که شما از سوي معشوق خود طرد ميشود. قلب تير خورده نشانه پيوند و اتحاد زن و مرد نيز مي باشد.


ولنتاين


2- کيوپيد(CUPID): کـه به شـکل يک کودک برهنه، فربه و بالدار ترسيم ميگردد. اين کودک شيطان با لبخندي موذيانه تـيـر و کمان نيز با خود حمل ميکند. چنانچه يکي از تيرهاي اين کودک به قلب فردي اصابت کند وي فورا عاشق مي شود. کـيوپيد در واقع پسر ونوس الهه عشق و زيبايي در افسانه هاي روم باستان مي بـاشد. معني لغوي آن «آرزو » است. کيوپيد برخي اوقات آمور(AMOR) نيز ناميده ميگردد. همتاي کيوپيد در افسانه هاي يوناني اروس (EROS) نام دارد.


- کبوتر،قمري و مرغ عشق: اين پرندگان نماد وفاداري، پاکي و معصوميت هستند.





4- گل رز: گل سرخ شهبانوي گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق و گذشت.










7- علامت”X”: اين علامت به معني بوسه در کارت هاي تبريک و نامه هاي روز ولنتاين است.




?- روبان قرمز: اين رسم به زمانهاي قديم بازميگردد که شواليه ها هنـگـاميکه عـازم جنـگ بودند نوار يا روسري از معشوقه خود دريافت کرده و آن را به يادگار با خود ميبردند.










? ساليانه بيش از يک ميليارد کارت تبريک ولنتاين در سراسر جهان رد و بدل ميگردد که ?? درصد آنها توسط زنان خريداري ميشود.






? ساليانه ?? ميليون گل رز و ميليونها جعبه شکلات در سالروز ولنتاين هديه داده ميشود که اغلب آنها را مردان خريداري ميکنند.






? هداياي روز ولنتاين شامل: گل رز و يا دسته گل کوچک، شکلات، کارت تبريک ولنتاين، عطر هاي ويژه ولنتاين , عروسک، شمع، يک نامه عاشقانه، يک قطعه شعر عاشقانه و يا هديه کوچک.






? براي جشن گرفتن اين روز به يک کافي شاپ و يا براي صرف شام به يک رستوران دنج برويد.






? رنگهاي روز ولنتاين شامل قرمز، سفيد و صورتي است.






? در خصوص تاريخچه و مبداء ولنتاين اختلاف نظر وجود داشته تا جايي که ولنتاين با افسانه در آميخته است.






? هويت ولنتاين مبهم است. در کل ? روايت در رابطه با ولنتاين نقل گرديده که به آنها اشاره ميکنيم.






? جشنواره اي به نام LUPERCALIA که ?? فوريه در رم باستان ميان کافران متداول بوده است. لوپرکاليا جشن تطهير و زمان خانه تکاني بوده است. در اين جشن مشرکين از خداي LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هايشان از گزند گرگها قدرداني ميکردند. در اين فستيوال بمنظور بزرگداشت FAUNUS خداي حاصلخيزي، باروري و جنگلها روميان يک سگ و دو بز نر را قرباني کرده و از پوست آنها شلاق ميساختند. مردان با اين شلاقها به ميان مردم رفته و به هر کسي که ميرسيدند ضربه اي با شلاق به آنها ميزدند. دختران داوطلبانه براي شلاق خوردن صف ميکشيدند. آنها اعتقاد داشتند که شلاق خوردن با تازيانه هاي ساخته شده از پوست بز باروري آنها را تضمين ميکند.






?همچنين در اين جشن طي بزرگداشت الهه اي بنام JUNO FEBRUTA زنان مجرد نامه هاي عاشقانه مينوشتند و درون گلدانهايي مي انداختند. (و يا تنها نام خود را روي برگه اي مينوشتند) مردان مجرد روم نيز هر کدام يکي از اين يادداشتها را از درون گلدانها بيرون کشيده و مشتاقانه بدنبال دختر نويسنده نامه ميرفتند. (نوعي دوست يابي) اين آشنايي ها اغلب به ازدواج مي انجاميد. اين رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان رم ترجيح دادند پيش از آشنايي زن را ببينند!




? خود ولنتاين نخستين فردي بود که براي اولين بار نامه ولنتاين را نگاشت. وي هنگامي که در زندان بسر ميبرد دلداده دختر جواني شد که دختر زندانبان وي بود. اين دختر جوان زماني که ولنتاين در بازداشت بسر ميبرد به ملاقات وي مي آمد. در انتهاي اين نامه ولنتاين چنين نوشته بود: “از طرف ولنتاين تو.” اين عبارت کماکان در نامه هاي روز ولنتاين استفاده ميشود.




? پاپ اعظم GLASIUS فردي بود که روز ?? فوريه را، در سال ??? پس از ميلاد، روز ولنتاين (ST. VALENTINE`S DAY) نام نهاد. در واقع وي اين روز را جايگزين آيين کفرآميز لوپرکاليا که مختص کافران بود کرد. وي در گلدانها عوض نام دختران اسامي مقدسين مسيحي را نهاد. و با اين کار به لوپرکاليا تقدس بخشيد. در اين آيين مرد و زن هر دو يک نام قديس را از گلدان بيرون ميکشيدند که ميبايست تا آخر سال خصوصيات اخلاقي آن قديس را الگو قرار داده و در خود متجلي مي ساختند.






? روايت ديگر: در دوران کلاديوس مسيحيت به شدت سرکوب ميشد. ولنتاين نه تنها کشيش و مبلغ مسيحيت بود بلکه رهبر جنبش زير زميني مسيحيان نيز بود. اغلب کشيشها در اين دوران زنداني و سپس اعدام گرديدند. ولنتاين پس از به زندان افتادن دختر نابيناي زندانبان خود را شفا ميدهد. کلاديوس پس از اينکه از اين خبر مطلع ميگردد به خشم آمده و دستور ميدهد سر وي را از تنش جدا سازند.






? کهن ترين نامه و شعر ولنتاين توسط چارلز، دوک اورلئان نگاشته شد. وي زماني که در سال ???? و در قرن شانزدهم در زندان برج لندن در اسارت بسر ميبرد اين نامه را براي همسر خود نوشت.






? روايت ديگر حاکي از آن است که ولنتاين يک مسيحي بوده که عاشق کودکان بوده. اما از آنجايي که وي از پرستش خدايان سر باز ميزده به زندان فرستاده ميشود. اما کودکان که به وي علاقه مند بودند دلتنگ وي شده و براي وي پيامهاي مهر آميزي مينوشتند. اين کودکان نامه ها را از لابه لاي ميله هاي زندان به درون سلول ولنتاين مي انداختند. وي در سال ?? فوريه ??? پس از ميلاد اعدام شد.


? برخي هم روز ولنتاين را به باور مردمان انگليس و فرانسه قرون وسطي نسبت ميدهند. آنها اعتقاد داشتند که پرندگان در روز ?? فوريه جفت خود را انتخاب ميکنند.






? برگزاري جشن ولنتاين امروزي از دو کشور فرانسه و انگليس آغاز گرديده است.






? ابتدا کارتهاي تبريک ولنتاين را هر کس خودش تهيه ميکرد اما از سال ???? کارتهاي تبريک ولنتاين تجاري به بازار عرضه گشت. البته اين کارتها نيز دست نوشته و داراي نمادهاي ولنتاين نقاشي شده بودند. سپس کارتهاي تبريک چاپي جايگزين آنها گرديد.






? در گذشته دور در ايتاليا و انگليس رسم بر آن بود که زنان مجرد پيش از طلوع آفتاب روز ولنتاين از خواب برخاسته و لب پنجره اتاق خود مي ايستادند تا مردي از مقابل پنجره آنان عبور کند. اعتقاد بر آن بود که با اولين مردي که در آن روز ببينند، ظرف يکسال ازدواج خواهند کرد. شکسپير نيز در نمايشنامه هملت به اين باور اشاره کرده است.






? در برخي کشورها رسم بر اين است که مردان جوان روز ولنتاين لباس به زنان هديه ميدهند. چنانچه زن آن لباس را براي خود نگه دارد نشانه آنست که زن خواهان ازدواج با آن مرد است.






? در فرانسه پسران اسم معشوقه خود را روي آستين لباسشان مي نوشتند تا به همه بگويند: ازحس من آگاه شويد.






? در زمانهاي گذشته در ولز چنين مرسوم بود که در سالروز ولنتاين قاشقهاي چوبي به يکديگر هديه بدهند. روي اين قاشقهاي چوبي معمولا نقش قلب و کليد و قفل کنده کاري شده بود. معني اين کنده کاريها چنين بود: “تو قلب مرا گشوده اي” يا “کليد دروازه قلب من دست توست.”
ببینید چی بودیم چی شدیم
[تصویر:  65378806541007628802.jpg]
بسم الله الرحمن الرحیم

پسر گرسنه اش است ، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند
عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند
دست می برد بطری آب را بر می دارد
کمی آب در لیوان می ریزد
صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "
ولی پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است


[تصویر:  1.jpg]



پرگناه همچنان بی گناه 317
انشاالله
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66