بسمـــــه تعالــــــــــــــی
در این تاپیک با افراد موفق در ترک و رکورد داران مصاحبه هایی صورت گرفته است.
کسانی که مسیری را که شما اکنون در آن قرار دارید را پیش تر طی کرده
و به هدف خود رسیده اند.
در این تجربیات رفتارهای خوب و موثر ،رفتار های پر خطر در ترک، اثرات ناشی از ترک و ...
همگی بیان شده اند.
..::: امید است که با مطالعه دقیق تجربیات آنها حداکثر استفاده را درمسیر پاکی خودتان ببرید. :::...
یا حق
================================
===============
ضمن تبریک به "رضا خودش رو دوست داره " و گروه
Return to Life
مصاحبه با "رضا خودش رو دوست داره "
rezakhodeshodostdare مصاحبه با نوشته است:از اينکه موفق شدي "تا اکنون "ترک کني چه احساسي داري؟
حسه عالی هستش ، داشتن اعتماد به نفس و اینکه غلبه کردن بر خودم بیشتر و بیشتر میشه ...
اين تغيير و احساست چه تاثيري روي اطرافيانت و نزديکانت گذاشته ؟
هیچ چیزی تو دینا بی تاثیر نیست ، شاید احساس کنند بهتر درکشون می کنم و خوشحالترند نسبت به قبل من ...
آيا اين تغيير موثر شده براي اين که بتوني بيشتر عشق بورزي و بيشتر به ديگران محبت کني؟چگونه؟مثال ميزني ؟
خب اره ، من ادم کم حرفی هستم اما اگه حس بد رو نداشته باشم ، ار حرف زدن خسته نمی شم ، خب مثالش رو می تونم بچه های کانون بگم که روز به روز احساس راحت بودن باهاشون می کنم ...
اين تغيير به چه ميزان هدف ها و انگيهزهايت را بهترکرده ؟
خیلی زیاد ، من همیشه تو سرم هدف می چیندم اما هیچ وقت نگیزه و علاقه و پشتکار نداشتم ، بیشتر به خاطر ضعف اراده بود و باور نداشتن خودم بودش ...
اين تغيير چقدر روي "احساس مسوليتت" اثر گذاشته آيا در اين زمينه بهتر شدي؟
اره ، بیشتر از قبل روی تصمیم هام پافشاری می کنم و نسبت به کار هایی که دارم و باید انجام احساس مسولیت بیشتری می کنم یه نمونش گروهی که عضوشم ...
انگيزه ي اصلي براي اين تغيير در شما بيشتر براي بهبود وضعيت جسميه يا روحي يا معنوي؟
بیشتر بهبود روحی ، چون وقتی کسی مریض باشه اما از نظر روحی سالم باشه ، از زندگیش لذت میبره و اون غم بیماری رو نداره و خیلی سریعتر درمان میشه ...
بعد آخرين بار که اين کار را لا اقل تا الان گذاشتي کنار با دفعات قبل چه فرقي داشت؟(يک تصميم؟احساس تنفر؟يک مسئله خارجي که اين کار مانع ميشد يا ...)
وقتی کسی میشکنه ناراحت و عصبی میشه اما موقعی که داره میشکنه این حس رو نداره ، اما بعد از چند ساعت حس اینکه نباید بشکنه و امید وار باشه و مصمم رو سعی می کنم همیشه حفظ کنم که چه موقع تحریک چه هنگامی می خوام انجام بدم ، فقط همین حس مبارزه باشه ...
بهترين درسي که از شکست هاي متوالي وسپس موفقيت در تغيير و نگه داشتن آن تا حالا گرفتي چه بود ؟
خب نسبت به قبل مصمم تر شدم ، از اینکه ناراحت باشم و هر دفعه به خودم بگم این دفعه اخر هستش برام خسته کننده شده بود ، سعی می کردم بفهمم چرا من میرم سراغش ، حتی موقعی که اون کار رو میکردم فکر می کردم الان چرا هنوز دارم این کار رو می کنم ، چرا به سمتش جذب شدم ، بعدش دست می کشیدم با خودم چی باعث شد من دست بکشم ازش ...
ورزش چه نقشي داشته ؟
خب ، من قبلا اهل ورزش بودم ، ولی به خاطر مشکلاتی رهاش کردم ، اما دارم دوباره شروع می کنم ، ورزش بیشتر باعث سرحال بودن و صرف کردن انرژی اضافی بدن کمک خیلی خوبه می تونه باشه ...
اين تغيير آيا روي حس و انگيزت براي تلاش و مخصوصا درس تاثير داشته ؟
خب اره ، امسال که کنکور دارم ، تمام فکر و ذهنم مشغول #$% بودش و همیشه ذهنم مشغول بودش ، حالا که این افکار مزاحم رو ندارم ، می تونم با خیال راحت درسم رو بخونم ...
با اين تغيير چقدر رفتارت با معيار هايي که در زندگي انتخاب کرده اي "يکي" شده ؟
قبل از حرف زدن کمی فکر کنم ، برای اینکه راحت تر بتونم دیگری رو درک کنم و حرف های قشنگ بزنم ...
روزي که اولين بار وارد سايت کانون ترک شدي رو بخاطر داري؟ چه احساسي داشتي؟
خب اره ، خیلی گیج بودم و ناراحت سعی می کردم حرف هایی بزنم که دیگران منو درک کنند و احساس خوبی رو بهم منتقل کنند ، فکر کردم همه مشکلاتمو می تونم حل کنم ، حرف پوریا و شقایق (پسری تنها در کره خاکی) رو یادم هست ، فقط همین دو نفر جوابمو دادن که حس عالی رو بهم منتقل کردند ...
چي باعث شد تو ي سايت بموني و به فعاليت ادامه بدي ؟
خب ، می خواستم این عادتو کنار بزارم و خوشحال باشم ، حاضر بودم هر کاری کنم که از اون وضعیت خارج بشم ...
سايت کانون ترک چقدر تو ترکت موثر بوده ؟
خیلی زیاد ، وقتی با دوستان کانون حرف میزنی و خوش میگذرونی یه حسی بهم منتقل شد که نباید بشکنم و ادامه بدم ، تا دیگران رو خوشحال نگه دارم که دارم این عادت رو کنار میزارم ...
الان چه چيزي رو موجب خوشبختي تو زندگيت ميدوني وچه احساسي بت ميده ؟
فکر کردن و حرف های دوستان عزیز کانون
هميشه به چه چيزي در زندگيت افتخار ميکردي وازش سپاسگذار بودي؟
اینکه کارهام رو درست انجام میدادم ، فکر می کردم و سعی می کردم بهترین روش رو انتخاب می کردم ، اون موضوع رو کاملا می شناختم و بعد تصمیم می گرفتم...