کانون

منم واسه مسابقه گروهی هستم ان‌شاءالله

ژوپیتر جون خوش اومدی عزیزززم 
مارو وسط مسابقه تهنا نذاری بری ی وقت

واقعا نميدونم اون روزی که قراره من شروع کنم و ادامه بدم کی میرسه!
چند وقته خیلی بی‌حوصله و بی‌برنامه دارم پیش میرم. کلا نشد یه کاری شروع کنم تا آخرش ادامه بدم. چندتا کتاب نصفه خونده! چندتا دفتر برنامه‌ریزی که فقط چندصفحه اولش نوشته شده! چندتا کلاس که نصفه ول کردم! 
هر روز ساعت میذارم که زود بیدار بشم ولی خاموش میکنم و میخوابم. با احساس ناامیدی و ترس از خواب بیدار میشم و تقریبا بقیه روز رو هم به بطالت میگذرونم. 
اصلا نمیتونم روی کاری تمرکز کنم و فقط واسه رفع تکلیف انجام میدم. 
امروز صبح هم با یه اشتباه کاری شروع کردم که مجبور شدم بخاطرش کلی عذرخواهی کنم  
واسه من پاکی بدون برنامه ریزی فایده نداره. چون میدونم امروز نشه، فردا میشکنم. 
از کار و درس و زندگی و پاکی عقب افتادم خلاصه و همینطور داره روی هم تلنبار میشه و من فقط دارم نگاه میکنم. 


بچه‌ها شما چطور برنامه‌ریزی میکنید واسه هر روز؟

(1399 آذر 25، 8:54)شادن نوشته است: [ -> ]ژوپیتر جون خوش اومدی عزیزززم 
مارو وسط مسابقه تهنا نذاری بری ی وقت

ممنون شادن عزیز
اتفاقا نمیدونم چجوریه من همیشه اول مسابقه‌ها میام کانون  
با این شرایطم این میتونه واسم یه چالش باشه که خودم رو به چیزی مقید کنم. 
قول میدم تا آخرش هستم. 
ان‌شاءالله كه بتونم از پسش بربيام.

چرا لیست اینقد بهم ریخته اس
من با لپ‌تاپ درستش کردم اینجوری درهم و برهم نبود کح

ژوپیتر خانم جان
خیلی خیلی خوش برگشتی عزیز جان
بسی شادمانم که در مسابقه گروهی هستی

حقیقتا من اصلا برنامه ریزی نمیکنم
فقط سعی میکنم از این حالت هایی که گفتی بیام بیرون 

نقل قول:  با احساس ناامیدی و ترس از خواب بیدار میشم و تقریبا بقیه روز رو هم به بطالت میگذرونم. 

خواهشا تو هم زودتری ازش خلاص شو
فقط به همین موضوع رسیدگی کن و زودتری از توش بیا بیرون

---

یاقوت خانم جان امیدوارم بهترین ها برات اتفاق بیفته
مراقب پاکی ها باش عزیز

---

من دو بار اورژانسی شدم ولی پاکم

(1399 آذر 25، 11:04)شادن نوشته است: [ -> ]چرا لیست اینقد بهم ریخته اس
من با لپ‌تاپ درستش کردم اینجوری درهم و برهم نبود کح

الان درست شد

ژوپیترجان من شب میام امید به خدا صحبت کنیم

خیلی ممنون ساناز عزیزم  
خودم هم خیلی انگیزه دارم واسه این مسابقه
فقط باید بتونم این شرایطی که نوشتم رو درستش کنم  

راستی خیلی خوشحالم و بهت تبریک میگم واسه ۳ ماه پاکیت  
حقیقتا قدرش رو بدون و پرقدرت ادامه بده  

————

(1399 آذر 25، 11:07)شادن نوشته است: [ -> ]ژوپیترجان من شب میام امید به خدا صحبت کنیم

باشه عزیزم

فاطوش چهارمین روز پاکی خود رو سپری میکنه  

خداروشکر اوضاع خیلی بهتره واین روزا رو به جلو دارم حرکت میکنم

من خودمو خیلی مقایسه میکردم با بقیه   در مورد هر چیز بزرگ و کوچکی فکر و خیالای الکی میکردم

سعی میکنم این روزا اینا رو کم ترش کنم  خودم رو فقط با خودم مقایسه کنم و هر روز بهتر از دیروز باشم حتی یکم

امیدوارم یه روزی بشه که شب که میخوام بخوابم به خودم بگم فاطوش دمت گرمم راضیم ازت

خوشحالم که بچه ها شما هم رو به جلو هستید  همین طور پرقدرت ادامه بدید

اگه میتونستم مسابقه باهاتون شرکت میکردم ولی الان امادگیشو هنوز ندارم و میترسم خراب کنم  اون موقع هم واسه خودم ناراحت میشم هم واسه شما

ولی همراتون هستم تو این مسیر و هروقت بشه میام سر میزنم بهتون

دوستون دارممم  دلم خیلی به بودنتون خوشه

نقل قول: فاطوش چهارمین روز پاکی خود رو سپری میکنه

چه میکنه قهرمااااااااااان


بسی خوشحال شدم جدی جدی شروع کردی عزیز دل

نقل قول: گه میتونستم مسابقه باهاتون شرکت میکردم ولی الان امادگیشو هنوز ندارم و میترسم خراب کنم  اون موقع هم واسه خودم ناراحت میشم هم واسه شما  

اینا اصلا دلیل قانع کننده ای نیست
یا از ما خوشت نمیاد
یا میخوای زبونم لال بشکنی
یعنی چی 
خو مسابقه برای اینه که شرکت کنیم انرژی بگیریم برای پاکی


بنظرم شرکت کن عزیز دل
اینجوری خیلی بیشتر به پاکی پایبند میشی

ممنون ساناز جان

حق با توعه عزیزم   اما این مدت از بس که شکست های پشت سر هم داشتم  اعتمادم به خودم کم تر شده  این بار که از پسش بر بیام قطعا دوباره اون اعتماد برمیگرده   
خدا بخواد  دور بعدی مسابقه باهاتونم حتما 

(1399 آذر 26، 1:55)fatush76 نوشته است: [ -> ]ممنون ساناز جان

حق با توعه عزیزم   اما این مدت از بس که شکست های پشت سر هم داشتم  اعتمادم به خودم کم تر شده  این بار که از پسش بر بیام قطعا دوباره اون اعتماد برمیگرده   
خدا بخواد  دور بعدی مسابقه باهاتونم حتما 

هر جور صلاح میدونی عزیز دل
مراقب پاکی ها باش

فاطوش عزیزم استارت خیلی خوبی زدی ان‌شاالله این بار وقت وسوسه حتما بیا هم تو اورژانس هم تو گروه بگو تا بهت کمک کنیم نلغزی ما اینجاییم که هوای همو داشته باشیم

ژوپیترعزیزم..اهمالکاری درد مشترک همه ماهایی هس ک درونمون تله بی ارزشی حاکمه و مبتلا به کمال طلبی هستیم
ما میخوایم به اهداف بزرگی دست پیدا کنیم اما گاهی اون اهداف اینقدر بزرگن ک خودمونم میترسیم و وقتی میترسیم وا میدیم دیگه نمیریم سمتش هی به تعویق میندازیم چرا که معتقدیم از پسش بر نمیایم
برای این اهمالکاریه من راه حل زیادی ندارم چون خودم گرفتارشم منتهی یکی دوتا کار انجام میدم
مثلا لیست کارایی ک باید انجام بدمو تو استیکی نوت مینویسم و توی دستکتاپ گوشیم میذارم ک جلو چشمم باشه و با تیک زدن کارهایی ک انجام میدم حس ارزشمندی میکنم
روی گوشیم دوتا اپ نصب کردم ک استفاده از گوشی رو مدیریت میکنن  quality  time و Dtox اینطوری زمانم کمتر هدر میره
و نهایتا اینکه درک کردم بدون درد و رنج نمیشه به هدف رسید و لازمه رسیدن ب هدف نظم داشتنه
من خودمو ملزم میکنم روزی ی ربع کتاب بخونم ی ربع مقاله تخصصی بخونم مثلا یک ساعت پیاده روی برم 
ب مروز تبدیل ب روتین میشه
از کم شروع کن ولی شروع کن..