نقل قول: قشنگم انقدر خودت را اذیت نکن
من برای این کار سعی کردم هر اتفاق بدی که برام افتاد
تو ذهنم کره زمین را تصور کنم
ولی از دید بالا
یعنی خیلی دور مثل این
بعد به خودم بگم
ببین این کره زمین
چندین قرن داره میچرخه
میلیاردها میلیارد آدم اومدن و زندگی کردن و رفتن
پس دیگه انقدر نگو مشکل من بزرگه و من خیلی بدبختم و فلان
منم قاطی این آدم ها میام و میرم
هدف آخرت
وگرنه دنیا که بازیچه است
اصلا هر چی میخواد بشه
پاکی من سند رفتن به بهشت
من این سند از دست نمیدم
ممنون دخترپاک
راستش بالقوه همه اینا رو میدونم ولی کاش بشه واقعا به این باور برسم و بتونم با همین نگرش زندگی کنم.
واقعا چند بار واسم پیش اومده که همه استرسا و نگرانیا سپردم به خدا و همه چی بهتر شده ولی خب اینکه هر لحظه توکل کنم و آروم باشم رو نمیتونم.
(1399 تير 24، 15:11)شادن نوشته است: [ -> ]بچهها نظرتون در مورد این جمله چیه؟ بنظرتون جقدر درسته؟
"
تازمانی که احساس گناه در ما وجود دارد، میل به گناه هم وجود دارد
و نیمی ازوجودمان هم گرایش به گناه دارد.
احساس گناه میل به شهوت و شهوت هرسه باید پرهیز شود."
راستش من فکر میکنم احساس گناه کردن بعد از اینکه توبه کردیم و تصمیم بر انجام ندادنش گرفتیم کار اشتباهیه. چون باید باور کنیم که خدا بخشیدتمون و اصن روایت داریم واسه کسی که واقعا بر ترک گناه مصمم باشه خدا جوری میبخشه مثل اینکه از یاد ببره این آدم قبلا گناه کرده.
ولی موقعی حس بدیه که با وجود اینکه توبه کردی میبینی بازم لذت گناه زیر زبونته.
البته گرایش به گناه که وجود داره ولی باید با کارهایی که میدونیم باهاش مقابله کنیم.
این دیالوگ فیلم هری پاتر
رو خیلی دوس دارم که میگه:
«
اين توانایی های ما نیست که نشون میده ما چی هستیم بلکه انتخاب هامونن»
پس بهتره بخاطر گرایش به گناه خودمون رو سرزنش نکنیم
یکی از آرزوهای قلبیم اینه که به دونسته هام عمل کنم و حواسم به انتخاب های زندگیم باشه. تا الان که زیاد موفق نبودم.
جوپیتر/۲۱ تیر/۳ روز خوب
خداروشکر
وضعم وخیم تر شده و حال متغیرم که قبلا هفتگی بود، الان میتونم بگم لحظهایه.
نیاز دارم یکم به زندگیم نظم بده و وقتی جور کنم که پایه های معنویتم رو قوی تر کنم.
خدایا کمک زیاد لطفا
بچهها یه چیز جالب
داشتم با خودم بلند صحبت میکردم و مثلا انگیزه میدادم که حیفه بشین از امکانات زندگیت استفاده کن و کارات انجام بده و تنبلی نکن.
چندتا چیز هم نام بردم که خداروشکر اینا رو دارم.
یهو برس مو رو مثل همیشه انداختم سرجاش و خرد به گوشیم و گلسش شکست. فک کنم خدا خواست درجا امتحانم کنه
خدایا شکرت در همه حال
(1399 تير 24، 21:14)Jupiter نوشته است: [ -> ] (1399 تير 24، 15:11)شادن نوشته است: [ -> ]بچهها نظرتون در مورد این جمله چیه؟ بنظرتون جقدر درسته؟
"
تازمانی که احساس گناه در ما وجود دارد، میل به گناه هم وجود دارد و نیمی ازوجودمان هم گرایش به گناه دارد.
احساس گناه میل به شهوت و شهوت هرسه باید پرهیز شود."
البته گرایش به گناه که وجود داره ولی باید با کارهایی که میدونیم باهاش مقابله کنیم.
پس بهتره بخاطر گرایش به گناه خودمون رو سرزنش نکنیم
درست میگی ژوپیترجان منظور اون جمله این بود ک هرقدر احساس گناه بیشتری داشته باشیم اثرش رو اشتباه نکرذنمون عکس میشه یعنی با افزایش احساس گناه تمایل و گرایش ما به گناه بیشتر میشه
این ی اصل روانشناسیه ک اگه خودسرزنشگری از ی حد بیشتر بشه اثرش معکوس میشه و دیگه بازدارنده نیست
(1399 تير 24، 15:11)شادن نوشته است: [ -> ]بچهها نظرتون در مورد این جمله چیه؟ بنظرتون جقدر درسته؟
"
تازمانی که احساس گناه در ما وجود دارد، میل به گناه هم وجود دارد
و نیمی ازوجودمان هم گرایش به گناه دارد.
احساس گناه میل به شهوت و شهوت هرسه باید پرهیز شود."
من فقط یه بار تونستم روزهای پاکی زیاد جمع کنم
وقتی که اصلا به خ.ا فکر نکردم
اصلا بهش محل ندادم
حتی احساس گناه هم نداشتم
خاکش کردم رفت
البته گناه های دیگه را هم ترک کردم
مثل رابطه با جنس مخالف
اونم همین طوری اصلا بهش نباید محل داد
انگار نه انگار کسی بوده
یا چیزی بوده
اینکه میگم خیلی برام جالبه که قدیمی ها میان میگن دلمون برای بچه ها تنگ شده
اصلا برام باور کردنی نیست
چون یاد گرفتم همه چی را فراموش کنم
دقیقا تو ذهن همین کار را میکنم
یه گودال میکنم
چالش میکنم
یا فکر میکنم از آسمان یه سنگ خیلی خیلی بزگ میاد میفتد رو هر چیزی که باید فراموش بشه
خرد میشه له میشه
در نهایت در یک چشم بهم زدن همه چی حتی خرده سنگها پاک میشه
اینجوری همه چی و همه کس را فراموش میکنم
البته تجربه نشان داده
اگر خیلی فکر میکنم چیزایی که فراموش کردم و میتونم به یاد بیارم
در کل خواستم بگم خیلی به گناه و اینا فکر نکنید بهتره
خودش کم کم از زندگیتون حذف میشه
برای همین میگن هیچ وقت بیکار نباشید و مشغولیت داشته باشید
تا یادتون بره اصلا گناهی بوده
که بخواد حالا احساس گناه هم باشه
همه چی تموم شد رفت
نقطه صفر شروع
(1399 تير 24، 20:58)Jupiter نوشته است: [ -> ]ممنون دخترپاک
راستش بالقوه همه اینا رو میدونم ولی کاش بشه واقعا به این باور برسم و بتونم با همین نگرش زندگی کنم.
واقعا چند بار واسم پیش اومده که همه استرسا و نگرانیا سپردم به خدا و همه چی بهتر شده ولی خب اینکه هر لحظه توکل کنم و آروم باشم رو نمیتونم.
خواهش میکنم عزیز دل
اگر آدم با خودش هی تکرار کنه شاید بیشتر روش تاثیر بگذاره
من اگر شبا درست قبل خواب همه حرف هام به خدا بگم
و بهش بگم خدایا به خودت توکل میکنم
اگر چندین شب پشت سر هم اینو بگم
حتما تاثیرش را تو روز میبینم
بچهها موافقید فرداشب ساعت ۱۰ دورهمی بذاریم؟
فکر میکنم زودتر که باشه نمیرسیم بیایم ..نظرتون چیه؟
جوپیتر/۲۱ تیر/۴ روز خوب
خداروشکر
دیگه سه هم خوابم نمیاد
بد جوری از تاریکی ترسیدما
همش تقصیر یه مستنده بود
در مورد یه نقاش بود
نقاش معروفی بود
ولی از نطر روحی خیلی حالش بد بود
سلام به همگی
نسترن / 13 تیر / 13 روز خوب