کانون

سلام بچه‌ها صبحتون بخیر. دیروز خیلی خسته بودم اخرشب وقت نشد که بیام و گزارش روزمو بدم
دیروز ۲۱ مهر: 
ساعت ۷ بیدار شدم ادامه بسته‌بندی محصولات رو انجام دادم
بردیم پست کردیم ..چندتا استوری کاری گذاشتم که استقبال خوبی ازش شد
بعدش رفتم بازار دنبال مواد اولیه، پلاستیک بسته‌بندی خریدم، پاکت هم همینطور، کارتن هم پیدا کردم حوالی یک برگشتم خونه
ناهار و نماز و یک ساعت استراحت
بعدش برای کلاس عصرم آماده شدم تا ساعت ۸ و ۱۰ دقیقه سرکلاس بودم 
کمی اینستاگردی ، نمازمو خوندم دوتا تماس تلفنی کاری رو جواب دادم 
شام خوردم و دیگه خووواب
زمان استفاده از گوشی: ۸ ساعت ( چون بیشترش کاری بود راضیم از خودم)
و شادن امروز وارد ۳۸مین روز پاکش میشه بزن کف قشنگه روووو

به افتخار شادن بانوووووووووو


آفرین بهت 
دو روز دیگه چله پاکی تامام میشه

فدای داری شماااا ساناز جووون
آقاااا چرا اعلام وضعیت نمیکنید که من بتونم لیستمو به روز بنمایم؟

سلام : )

شرمنده پست هارو نخوندم بعدا میام جواب اینجا رو مینویسم.

فقط بگم ک من 4روز دارم.

سلام سلام: )

ببخشید من وقت نکردم برسم ب گروه.یعنی هم حالم خوب نبود هم فکرم مشغول بود هم سرم گرم صندلی  

من راستش خیلی درگیر عکس و امضا بودم دیگه استپش کردم .اگر برنده شدیم بذاریمش خب؟؟؟
خیلی عکس خوشگلیه ، دست هنرمند عزیز درد نکنه  

دیگه اینکه چون سریالی شده بودم این روزها سختمه. ولی خب خوابم تنظیمه تقریبا . فکرم درگیره فقط گهگاهی وسوسه میادو میره.

ی موردی ک مثل همیشه دیوونم میکنه خواب های جنسی هست ک خب ب نظرم ذهنم خیلی تو فشاره   
ب شدت لاغر شدم و دیگه خودمم از این وضع خسته شدم نمیدونم یکار کنم. اشتها ندارم.
یکی گفت شیرخشک بخور راسته؟؟؟؟البت میخوام پودر مالت بخرم ی پیجی گذاشته بود. تو اینستا ی پیجی هست در مورد پوست و زیبایی خیلی خیلی خیلی خوبه .اگه خواستین بگمش فالو کنین یا ی نگاهی بدازین . اسمش زیباشو هست .

دیگه اینکه کلا درگیرم. دیشب شب خوبی نبود و دیرم خوابیدم .
الانم دارم کتاب میخونم . 
امروز ب ی چیزی پی بردم . من خیلی استرسم بالاست و وقتی ی اتفاقی میوفته قلبم میترکه ، حتی اگر اتفاقه بهم مربوط نباشه.
در تلاشم ک آروم باشم .
در تلاشم ک ب خودم برسم.
ولی کلا از ی جایی هم نمیدونم چیکار کنم ک خوب باشه

کویین منم حتما نصبش میکنم اون برنامه رو و ساعت استفاده از گوشی رو مینویسم ، مرسی از معرفی این اپ

شادن بانو خسته نباشین 

بچه‌ها 
من وسوسه دیدن فیلم دارم 

به پیام حامی مهربون فکر کن
به حدود ۴۰ روز پاکیت فکر کن
به همگروهیات فکر کن

فکر کردی؟؟

آره بخاطر همین کاری نکردم...
بعضی شبا و روزا آدم دلش میخواد یکی باشه باهاش حرف بزنی باهات حرف بزنه نگرانت بشه نگرانش بشی خلاصه که بودنش حالتو خوب کنه 
و ی چیزی دیگه آتریساجون من خیلی دلم میخواد حداقل تو خواب تخلیه شم منتهی مسئله اینه من تو خوابم هوشیارم  

(1399 مهر 22، 22:19)شادن نوشته است: [ -> ]بچه‌ها 
من وسوسه دیدن فیلم دارم 

شادن خانم جان
نکنین از این کارا
من به جاش فیلم سانسور شده یا کارتون نگاه میکنم
خیلی حالمو خوب میکنه
حالا شما چی دوست داری

نقل قول: بعضی شبا و روزا آدم دلش میخواد یکی باشه باهاش حرف بزنی باهات حرف بزنه نگرانت بشه نگرانش بشی خلاصه که بودنش حالتو خوب کنه 

گلم
عشقم
نفسم
عزیزم
قشنگم
جیگرم
نکن با ما این کارا
به خدا ما خیلی دوست داریم
خیلی
انقدر از روزای پاکیت انرژی میگیریم
برای من یکی که خیلی عزیزی
خیلی
پاک بمون عزیز دل
تو اون فیلم های لعنتی جز زشتی هیچی نیست
حیف چشمای قشنگمون
تا حالا از چشم و گوش و دستاتون معذرت خواهی کردین؟
من جدیدا خیلی این کار ار میکنم
دستمو میگذارم رو چشمم بعدم ازش معذرت میخوام که مجبورش کردم چیزی را نگاه کنه که برای دیدنش آفریده نشده

فداتون شم دوستان عزیزم خواستم بگم من نگاهمو کنترل کردم الانم رو به خوابم شبتون بهشششششت
سانازجونم منم تو رو خععععلی دووووست

(1399 مهر 22، 23:34)شادن نوشته است: [ -> ]فداتون شم دوستان عزیزم خواستم بگم من نگاهمو کنترل کردم الانم رو به خوابم شبتون بهشششششت
سانازجونم منم تو رو خععععلی دووووست

ما بهت افتخار میکنیمممممممممممم



شادن جونم دوست دارم هوارتا



شبت بخیر قشنگم خوابای رنگی رنگی ببینی عزیز دل

 

سلام 
بامدادن به خیر
ی گزارش بدم
امروز رو روزه قضا گرفتم
صبح حوالی هشت و نیم بیدار شدم اینستاگردی کردم
رفتم بازار ادامه خرید مواد اولیه‌مو انجام دادم  
ظهر برگشتم خونه چندتا استوری کاری گذاشتم
نمازمو خوندم یک ساعت و نیم استراحت کردم 
اینستا، واتس اپ و کانون رو چک کردم
رفتم کلینیک پوست برای فیشال ماهانه
تو راه برگشت به مطب چشم پزشکم رفتم و قطره لنز گرفتم چشمم معاینه کرد ببینه آسیب دیده یا نه
تو مسیر برگشت به خونه از کلینیک لیزر بهم زنگ زدن گفتن ی وقت خالی پیدا شده میای؟ منم جلدی پریدم و لیزرمو انجام دادم
از فروشگاه پودر کیک و بیسکوییت و شکلات تلخ برای نوه‌مون گرفتم که فردا پس فردا براش درست کنم
از نوشت افزاری سر کوچه برا بابا چسب کاغذی گرفتم
حوالی ۸ افطار کردم 
اخبار دیدم و اینستا، واتس اپ و کانون رو چک کردم 
سریال بوم و بانو دیدم، وسایلمو جمع کردم اومدیم روستامون و الان شما صدای منو از روستا میشنوید 
فردا هم برداشت محصول داریم 
امروز فشاری نداشتم و وسوسه‌ای رو حس نکردم الحمدلله اوضاع پاکی خیلی خوبه شکرخدا
این بود انشای امروز من
میزان استفاده از گوشی: ۵ ساعت و ۵۲ دقیقه

بسم الله

شادن/۱۶شهریو/ بالطف خدا ۴۰ روز خوب 
الحمدلله

(1399 مهر 24، 8:44)شادن نوشته است: [ -> ]بسم الله

شادن/۱۶شهریو/ بالطف خدا ۴۰ روز خوب 
الحمدلله

چهل روز پاکی مبارکا باشه قشنگم 

پیش به سوی سه رقمی شدن

سلام دخترها 

خوبین؟؟؟
از این ب بعد منم روزانه میام مینویسم ک چ شد چ نشد . 
ـــــــــــــــــــ

کویین نیستی هااا حواسم هست.مشکوک میزنی 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوروزه ی کتابی میخونم اصا نخوابیدم .فکر کنید تا 4 صبح چشام باز بود و همسایه هم کارگر داره صبحم اونا نذاشتن بخوابم همش صداشون تو کوچه میومد . یعنی امروز حالت تهوع داشتم از خواب کم. دیگه عصری کار داشتم گفتمبیام کانون اومد دیدم دارم بیهوش میشم از خواب و رفتم و واقعا هم بیهوش شدم 

ی دوران مزخرفی رو سپری میکنم.نمیدونم حکمتش چیه تو چندروز گذشته در اطرافیانم ب طور اتفاقی نشانه ای از خ ا دیدم و ب شدت روم تاثیر گذاشت . حالا رو گوشی یا ب هرحال هیستوری و اینا دیگه تصمیم گرفتم ب هیچکس فکر نکنم.
از خ ا و شهوت و پورن و اینا بیار شدم . تنها راه حلم این شد ک غرق شم تو کتاب و آهنگ .

ب شدت منزوی شدم ، حسش میکنم این و . از آدم ها گریزونم. 

همش فکر میکنم ک من دارم تلاش میکنم پاک بمونم پس چرا بقیه خیلی راحت گناه میکنن. چطوری میشه.
بعضی حرف هارو نمیشه گفت چون هیچکسی متوجه نمیشه ن تو کانون بلکه حتی ب نزدیکانت هم نمیتونی بی و این خیلی سخته.
من دلم خیلی پره دارم میترکم.
مشکلات خیلی زیاده .
و امسال خیلی سخته.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگفتین از شیر خشک اطلاعی دارین ؟؟؟بخرم ؟؟؟؟یا پودر بگیرم؟؟؟یا شربت؟؟؟ب هرحال یلی لاغر شدم و دیگه پوست و استخوان واقعا منم

امروز رفتم وسایل خریدم ، صندلی و جواب دادم بالاخره، خوابیدم انم ی دل سیر.الان نسبتا سرحالم. گوشی هم زیاد استفاده نکردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ

نقل قول: بعضی شبا و روزا آدم دلش میخواد یکی باشه باهاش حرف بزنی باهات حرف بزنه نگرانت بشه نگرانش بشی خلاصه که بودنش حالتو خوب کنه 

ی جنس موافق یا مخالف؟؟؟مسئله این است  
من چند روزه ب شدت زدم تو بیراهه : ) یعنی خیلی فکرم میره سمت دوست پسر اما خدارو شکر منطقم بر دلم غلبه کرده و حوصله ندارم  
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


 

نقل قول: و ی چیزی دیگه آتریساجون من خیلی دلم میخواد حداقل تو خواب تخلیه شم منتهی مسئله اینه من تو خوابم هوشیارم   

اگر این اتفاق بیوفته حالت خوب میشه؟؟؟؟
من تخلیه ای چیزی برام اتف نمیوفته.خواب خوبم نمیبینم.رنج میکشم.خواب جنسی بدی میبینم. خیانت تجاوز و صحنه های پ و ر ن و وقتی بیدار میشم حالم خیلی خراب مبشه از چیزهایی ک دیدم.
ــــــــــــ

پ ن :استوری چاوشی و دیدین؟؟؟ی دختر 17 ساه نوشته بود ک من ارضا نمیشم .گفتم یعنی آتی خاک عالم تو سرت این مشکلش چیه تو مشکلت چیه. نمیدونم مشکل تو منه یا جامعه .
رفت بودم بیرون . دیروز بود دیگه.
دخترها رو دیدم حس کردم چقدر ازشون دورم . دلم خواست مثل اون ها باشم همونقدر بی پرا همونقدر بی حجاب و آزاد و خوش .
اما دیدم ی چیزهایی تو من ثابت شده و مونده . دیگه نمیتونم با مد برم جلو دیگه نمیتونم زیاد با مو و اینچیزها بازی کنم.
یادمه دبیرستان ک بودم صبح ساعت 6 تا 7 فقط با مقنعه م ور میرفتم ک کج نباشه ک خوب باشم