روزها سخت میگذره
همش سردرد و وسوسه
ولی همه تلاشم را میکنم
دوستون دارم
نمیدونم چرا
ولی برام مهمید
میدونین چیه
یاد گذشته افتادم
بارها گفتم
یکی اومد تو زندگیم گفت یادم میده و کمکم میکنه ترک کنم
ولی درست برعکس شد
ولی آدمای اینجا فرق دارن
از ته دل میخوان که پاک باشی
ببخشید که تا حالا خیلی موفق نبودم
من خیلی وقت بود معنی دوست داشتن و مهم بودن واقعی را فراموش کرده بودم
ممنون که هستین
اینجا فقط پاکی مهمه
حتی حرف هایی هم که تو پروفایل ها میزنن برای اینکه یادشون نره پاک بمونن
من چشمام پر از اشکه دارم مینویسم
یک دنیا ممنون بهترینا
برای همه چی
من و این همه خوشبختی محاله
عزیزم انشاله هممون بتونیم در کناار هم این مشکلمون را حل کنیم،
سلام سلام سلام
امروز خودم به تنهایی رفتم برای کار دندانپزشکی ولی تصادف کردم،
(1399 آبان 5، 20:01)تولد دوباره نوشته است: [ -> ]سلام سلام سلام
امروز خودم به تنهایی رفتم برای کار دندانپزشکی ولی تصادف کردم،
آفررررین عزیززززم
تو قدم بزرگی برداشتی
نذار دوستت متوجه بشه که تصادف کردی از این برای ضعیف کردنت استفاده میکنه
تصادف رخ میده گریزی هم ازش نیس ولی ادم ک بخاطر ی تصادف رانندگیشو کنار نمیذاره
تو هم به تصادف دیدت همینقد عادی و طبیعی باشه فدا سرت ک تصادف کردی دفعه بعد بیشتر مراقبت میکنی والااااااا
یاقوت سبزیا رو بیار امشب دورهمی بذاریم من جریان ازدواج ناکام موندمو بگم براتون
(1399 آبان 5، 21:28)شادن نوشته است: [ -> ]یاقوت سبزیا رو بیار امشب دورهمی بذاریم من جریان ازدواج ناکام موندمو بگم براتون
من تا ده دقیقه سبزی هارو میارم شادن بانو ،شما شروع کنید بقیه هم میان .
من هستم ، ی چای بخورم بیام
شخص مور نظر غیب شد ما ک هستیم
کویین میگم تا شادن بانو بیاد تو ی چیزی بگو
چرا نمیای کانون؟؟؟؟با ما به از این باش حامی عزیز
نکنه با بهتر از ماها میگردی؟؟؟؟؟
ببخشید گوشیم داشت خاموش میشد زدم به برق کمی شارژ بشه بیام بگم
(1399 آبان 5، 22:16)یاقوت نوشته است: [ -> ]شخص مور نظر غیب شد ما ک هستیم
کویین میگم تا شادن بانو بیاد تو ی چیزی بگو چرا نمیای کانون؟؟؟؟با ما به از این باش حامی عزیز
نکنه با بهتر از ماها میگردی؟؟؟؟؟
من یه نیم ساعته از کار اومدم
هنوز شام نخوردم
لباسام هم عوض نکردم
صورتمم نشستم
حال ندارم برم