کانون

نسخه‌ی کامل: خودارضایی در ادیان مختلف
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خب اینجا برای اقلیت های مذهبی یا احیانا کسایی که علاقه دارن بدونن دین های دیگه نظرشون چیه در مورد این مسئله باز شده تاپیکشdaghighan
خب یه مطلبی الان دیدم تو نت در مورد مسئله خودارضایی در دین مسیحیت.
بد نیست. جالب اومد به نظرم. مخصوصا سوال دومش. خودمم تو کف این مسئله ام چند وقتیه !
توصیه میکنم بخونید حتما خیلی جالبه




کتاب مقدس در مورد خود ارضایی چه می گوید؟

پاسخ به این سؤال همواره یکی از دشوارترین و در عین حال مهمترین چالش‌هایی است که مسیحیان با آن روبرو بوده‌اند. بسیاری از مسیحیان از آن جهت که کلام خدا هرگز به‌طور خاص به خودارضایی اشاره نکرده است، پاسخی برای این مسئله ندارند. از این رو باید به دیگر آیات کتاب‌مقدس که در آنها به مسائلی از جمله "حفظ تقدس"، "پرهیزکاری" و "اجتناب از شهوات جسمانی" می‌پردازند، پرداخت. بنابراین باید به شکلی غیرمستقیم به مسئلة خودارضایی پاسخ داد. لازم به یادآوری است که این مقاله با طرح سؤالات مختلف سعی در پاسخگویی به مسئلة خودارضایی دارد. دعای ما این است که خداوند از این سطور برای برکت دادن شما خوانندگان عزیز استفاده کند

1- آیا خداوند به فکر مسائل جنسی ما نیز هست؟
بله، خداوند این تمایلات و خواست‌ها را در وجود بشر نهاده است. او همچون طراحی ماهر، ارزش والایی برای طرح و خلقت خود قائل است. رابطة جنسی در طرح الهی، مؤید بالاترین و والاترین ابراز عشق قلبی انسان به همنوع خویش است. مرد و زنی که یکدیگر را عمیقاً دوست دارند، همه چیز خود را همچو هدیه‌ای به یکدیگر می‌دهند. بنابراین تنها در مقولة ازدواج است که رابطة جنسی معنای خاص و عمیق خود را می‌یابد، زیرا مرد و زن به یکدیگر در رابطه‌ای مبتنی بر عهد و مسئولیت پیوند خورده‌اند. رابطة جنسی که خارج از تعهد دو طرفه صورت بگیرد، در مسیر متضاد با ارادة الهی قرار خواهد گرفت (عبرانیان 13‌:4).

آیا بهتر نیست خودارضایی کنیم تا آنکه مرتکب رابطة جنسی شویم؟
اگر درصدد پاسخی ساده و راحت به این سؤال هستیم، آن را تأیید می‌کنیم. در حالی که از عواقب آن مطلع نیستیم. درست است که در انتخاب بین دو شر و یا بدی، خودارضایی منطقی‌تر به نظر می‌رسد، اما ارتکاب به خودارضایی خود پاسخی قاطع به نیاز جنسی انسان نیست. در واقع خودارضایی خود عامل خلق نیازهای ارضا نشدة عمیق‌تر دیگری است. خودارضایی دامنة تشنگی جنسی شخص را وسیع‌تر می‌کند. به‌ عبارتی دیگر خودارضایی اعتیادآور است و در دراز مدت معضلی فرسایش دهنده برای مسیحیان بشمار می‌رود. همچون هر نوع اعتیاد دیگر، خودارضایی به مرور سنگین می‌شود و بار روحی و روانی بیشتری را برای ارضا می‌طلبد. از سوی دیگر، خودارضایی توام با تخیل پردازی است و گاه برای بالا بردن قدرت تصویرپردازی، مجلات و فیلم‌هایی که حاوی موضوعات تحریک کننده‌اند به کمک شخص می‌آیند.

تمامی این گرایشات سبب می‌شوند که رابطة شفاف شخص با دیگران کدر شود. برای فردی که اسیر خودارضایی است، همه چیز در خدمت رفع نیازهای اوست. او دیگر نمی‌تواند خود را با ایثار به دیگران ببخشد، همه چیز برای او وسیله‌ای است تا نیازهایش رفع شود.



بلی همة ناهنجاری‌های جنسی از نحوة تفکر ما آغاز می‌شوند. اگر افکار خود را بدرستی مهار نکنیم، ایــن افکار میوة خود را در زندگی‌مان خواهند کاشت و تنها به آن بسنده نخواهد کرد. افکار معوج دائم درصدد تولید میوه‌های فساد است.



چگونه خدا می‌تواند هم در ما گرایشات جنسی خلق کند و هم انتظار داشته باشد که مقدس زندگی کنیم؟
خداوند هرگز از ما انتظار کاری غیرممکن ندارد. اگر او از ما می‌خواهد که از لحاظ جنسی مقدس زنــدگی کنیم، ما را نیز تجهیز می‌کند تا بر وسوسه‌های جنسی غالب شویم. لازم به یادآوری است که وسوسه شدن بخودی خود گناه محسوب نمی‌شود. وسوسه‌های جنسی همانند خوردن و نوشیدن اگر به شکلی صحیح (چهارچوب ازدواج) ارضا شوند، شادی مضاعفی را به ارمغان می‌آورند. کنترل وسوسه‌ها همانند قائل شدن قانون برای هر بازی است. قانون به جذابیت بازی می‌افزاید اما هرج و مرج شادی بازی را از بین می‌برد. خداوند در پی آن است که ما بالاترین شادی را از گرایشات جنسی خود کسب کنیم، به همین دلیل باید آنها را تحت کنترل در آوریم.



شاید بگویید از لحاظ تئوری با گفته‌های شما موافقم، اما عملاً چگونه می‌توانم آنها را به اجرا در آورم؟

به اجرا در آوردن فرامین الهی تنها به مدد روح خدا امکان پذیر است. از یاد نبریم که عیسی مسیح نیز با قدرت روح خدا موفق شد تا بر وسوسه‌ها غلبه کند. باید اذعان داشت که خداوند هرگز شخص را وسوسه نمی‌کند. خداوند یاور ما در غلبه بر وسوسه‌هاست و نه وسوسه کنندة ما. لطفاً آیات زیر را پیرامون مدد الهی در مواجه شدن با وسوسه‌ها مطالعه کنید (یعقوب 1‌:13-14، اول قرنتیان 10‌:13، دوم قرنتیان 10‌:3-5، رومیان 6‌:11-14، عبرانیان 4‌:15-16، دوم قرنتیان 7‌:1).


آیا واقعاً می‌توان از خودارضایی آزاد شد؟

بله می‌توان از اسارت خودارضایی آزاد شد. اولین و مهمترین نکته آن است که امکان آزادی به معنای واقعی کلمه وجود دارد، اما برای رهایی از اسارت خودارضایی رعایت نکات زیر ضروری است.

· مشکل خود را با خدا در میان بگذارید. صداقت مهمترین خصوصیتی است که برای خداوند وجود دارد. نیاز خود را صادقانه و در نهایت شفافیت با خدا مطرح سازید و از او طلب کمک کنید.

· خداوند غالباً برای کمک به انسان از انسان دیگری استفاده می‌کند. در این رابطه، خادم و شبان کلیسا نقشی کلیدی را ایفا می‌کند. مشکل خود را با او در میان بگذارید و خود را در برابر او مسئول بینید. کلام خدا می‌گوید: "گناهان خود را نزد یکدیگر اعتراف کنید" (یعقوب 5‌:16).

· از تمام عوامل وسوسه کننده‌ای که شما را به گناه سوق می‌دهد پرهیز کنید. برای مثال دیدن عکس‌ها و فیلم‌های وسوسه کننده و یا شرکت در بحث‌های تحریک کننده می‌توانند ما را به گناه وادارند. از یاد نبریم که عیسی مسیح گفت تا آنجا که می‌توانید با وسوسه‌ها مقابله کنید (انجیل متی 5‌:30).

· شاید شما احتیاج به مشورت گرفتن با شخص آگاهی در این رابطه هستید. اشخاص روحانی که ضمن تبحر به مهارت‌های تخصصی مشاوره می‌توانند کمک شایان توجهی به ریشه‌یابی و درمان این معضل در شما بکنند.

· دعا و روزه از جمله سلاح‌های بسیار نیرومند در دست شخص مسیحی است.

· هرگز و تحت هیچ شرایطی مأیوس و تسلیم نشوید. آزادی نیازمند زمان است. فراموش نکنید که صداقت مهمترین عامل اتصال ما به خداست. پس صادقانه بکوشید و هرگاه زمین خوردید، باز در نهایت شفافیت با خدا بلند شوید و ادامه دهید. تا زمانی که با خدا صادق هستیم، او ما را می‌بخشد. ایمان خود را به بخشش, پذیرش و مدد الهی از دست ندهید


منبع : بلاگ آرمان تریس
اگه کسی از اعضا جزو اقلیت های مذهبی هستش لطفا اطلاعاتشو فقط تو همین تاپیک بزاره که نظم رعایت بشه.

البته من خودم مسلمونم ! طبق وظیفه دیدم باید یه همچین تاپیکی تو این سایت باشه !53
سلام میلاد خان تاپیک جالبی رو شروع کردی . ممنون . مطالب خیلی جالبه

به کارت ادامه بده


تو همان می شوی ....
در مورد نظر دین زرتشت در مورد خودارضایی خیلی گشتم ولی پیزی پیدا نکردم.
کسی مطلبی داره بزاره ؟
جالب بود
پوریا نوشته است:جالب بود


این که گشتم و نبود جالب بود ؟!!!!! حداقل میخوندی متن و بعد . . . .wacko2
بنده اون روزي رو ميبينم كه پرچم اين تاپيك هاي خلوت به همت بچه ها به اهتزاز درمياد....
ارزو بر جوانان عيب نيست.... مگه نه؟
بيخيال فعلا پايينو بخون جوان....


خود ارضایی از دید مذاهب و ادیان:

یهودیت: خود ارضایی در یهودیت به طور کامل منع نمی‌شود و عملی توأم با سلامتی و نشاط‌آوری تلقی می‌گردد؛ اما در برخی شاخه‌های آن خود ارضایی جنس مذکر ممنوع است.

اسلام: در اسلام استمنا حرام است و اکثر فقها آن را گناه کبیره به شمار می‌آورند. همچنین اگر مسلمان روزه‌دار استمنا کند، روزه‌اش باطل و کفاره‌ی جمع بر او واجب می‌شود. پس از استمنا غسل بر مسلمان واجب می‌شود (غسل جنابت) و در صورت عدم انجام غسل، عبادت او پذیرفته نمی‌شود. برخی فقها مانند آیت‌الله لنکرانی، خود ارضایی را در صورتی که برای آزمایش پیش از ازدواج نیاز به اسپرم وجود داشته باشد و از راه دیگری نتوان اسپرم‌گیری کرد، بلامانع می‌دانند.

دیدگاه اهل سنت: اهل سنت نظرات متفاوتی را درمورد خود ارضایی دارند. برخی آن را در تمام اشکال و موارد حرام می‌دانند، برخی در مواردی آن را مجاز می‌شمارند و برخی آن را مکروه می‌دانند.

دیدگاه شیعیان: از نظر شیعیان خود ارضایی به طور کامل و در تمام اشکال آن حرام می‌باشد.

مسیحیت: کاتولیک‌ها در پاره‌ای موارد همانند خود ارضایی برای شناخت بدن و احساسات جنسی آن را مجاز می‌شمارند. به عقیده‌ی پروتستان ها، خود ارضایی یک سیر طبیعی از سیکل جنسی افراد است و این امر مانع از روابط جنسی غیرمجاز مانند همجنس‌بازی می‌شود.

تائویسم: یک آیین قدیمی چینی است که نوید بخش زندگی طولانی است. در این آیین مردان از خود ارضایی منع شده‌ند. زیرا با اعتقاد به منابع انرژی در شکم تحتانی، استمنا بدن را از انرژی تخلیه و مانع ادامه‌ی حیات هارمونیک که به آن نوید داده شده، می‌شود. همچنین اعتقاد بر این است که خود ارضایی زنان باعث کاهش طول عمر و امراض لاعلاج در آنان می‌شود.

ارادتمند سرباز كانون.....
يا علي53
سلام من یه چیزایی تو تاریخ تمدن ویلدورانت خوندمSmiley-face-thumb
از 2000-3000 سال پیش سالهای آغاز تمدن بود تقریبا در تمام نقاط از چین ، هند ، ایران ، اسرائیل و حتی یونان که سرشار از انحرافات جنسی بود خود ارضایی کاملا طرد شده بود.حتی در ایران و چین و هند و اسرائیل می دونم تا یه دوره ای حکمش اعدام بود که البته ضمانت اجرایی نداشت و صد البته به دلیل عدم وجود محدودیت در ارتباطات جنسی با اطرافیان معمولن افراد سراغ این نوع لذت جنسی که البته هم از نظر ایجاد بی تمایلی به ازدواج بسیار برای جوامع اون دوران خطرناک بود و هم لذت کمتری نسیب شخص می کرد کمتر کسی سمتش میرفت.
راستی اگه اشتباه نکنم تو دین زرتشت و بودا همچنان حکمش اعدام باشه(البته شک دارم)
اما چیزی که هست این نوع لذت جنسی بیشتر برای جوامعی وجود داره فضای بسته تری دارن یا حداقل اگه فضا باز هست شرایط دیگه ای برای تخیله جنسی وجود نداشته باشهSmiley-face-cool-2
راستی MAA HASTIIM من با نظرت در مورد مسیحیت و مخصوصا یهودیت اصلن موافق نیستم اگه از منبعی هم نوشتی نمیدونم ولی با عقل کمم فکر می کنم زیاد منطقی نیست چون اینو میدونم که حداقل فلسفه ی یهود همیشه روی یه اصل پافشاری میکرد و اون تولید مثل بیشتر بوده که به همین دلیل با خود ارضایی یه دوره به شدت برخورد میشده .1342
بخشی از مطالبم مستقیم و بعضی ها هم برداشت های خودم از کتاب تاریخ تمدن ویلدورانت جلد یک بود.Khansariha (56)
خیلی حرف زدم ببخشید . . . . wacko2
یه کم ربط داره 53258zu2qvp1d9v و یه کم تلخهTears :

گفته شده است که زنا مکن ولی من می گویم که اگر حتی با نظر شهوت آلود به زنی نگاه کنی، همان لحظه در دل خود با او زنا کرده ای.

پس اگر چشمی که برایت اینقدر عزیز است، باعث می شود گناه کنی، آن را از حدقه در آور و دور افکن. بهتر است بدنت ناقص باشد، تا این که تمام وجودت به جهنم بیفتد و اگر دست راستت باعث می شود گناه کنی، آن را ببر و دور بینداز.

بهتر است یک دست داشته باشی تا این که با دو دست به جهنم بروی.

انجیل متی، باب 5، آیه 27-30
با سلام

کتاب دین مسیحیت که بطور مستقیم از طرف حضرت مسیح نوشته نشده بلکه از یارانش

نوشته شده.

و چون حضرت مسیح یاران زیادی داشت انجیل‌های متفوتی نیز به وجود اومد

همانطور که بقیه گفتن در این دین خود ارض.... بطور کامل ممنوه نشده بلکه آدم میتونه برای شناخته بهتر از بدنش این کارو بکنه.
سلام دوستای عزیز.این مطلبو توی مذهبی از همه نوع هم گذاشته بودم اما به نظرم اینجا مناسب تره.
درباره ی نظر مسیحیت درمورد مسایل جنسی و چگونگی کنترلو غلبه بر امیال است.
خالی از لطف نیست همه شو بخونید.
بعضی جاهاش واقعا کاربردیه و بیشترش مطابق با قرآنه.


If you believe in God you can not believe in any other Gods.There is no Hebrew or
Greek word used in the Bible that precisely refers to sex before marriage. The Bible undeniably
condemns adultery and sexual immorality, but is sex before marriage considered
sexually immoral? According to 1 Corinthians 7:2, “yes” is the clear answer: “But
since there is so much immorality, each man should have his own wife, and each woman her own
husband.” In this verse, Paul states that marriage is the “cure” for sexual immorality. First
Corinthians 7:2 is essentially saying that, because people cannot control themselves and so many are
having immoral sex outside of marriage, people should get married. Then they can fulfill their passions
in a moral way.
Since 1 Corinthians 7:2 clearly includes sex before marriage in the definition of sexual immorality, all of
the Bible verses that condemn sexual immorality as being sinful also condemn sex before marriage as
sinful. Sex before marriage is included in the biblical definition of sexual immorality. There are
numerous Scriptures that declare sex before marriage to be a sin (Acts 15:20; 1
Corinthians 5:1; 6:13, 18; 10:8; 2 Corinthians 12:21; Galatians 5:19; Ephesians 5:3; Colossians 3:5; 1
Thessalonians 4:3; Jude 7). The Bible promotes complete abstinence before marriage. Sex between a
husband and his wife is the only form of sexual relations of which God approves (Hebrews 13:4).
Far too often we focus on the “recreation” aspect of sex without recognizing that there is another
aspect—procreation. Sex within marriage is pleasurable, and God designed it that way. God wants men
and women to enjoy sexual activity within the confines of marriage. Song of Solomon and several other
Bible passages (such as Proverbs 5:19) clearly describe the pleasure of sex. However, the couple must
understand that God’s intent for sex includes producing children. Thus, for a couple to engage in sex
before marriage is doubly wrong—they are enjoying pleasures not intended for them, and they are
taking a chance of creating a human life outside of the family structure God intended for every child.
While practicality does not determine right from wrong, if the Bible's message on sex before marriage
were obeyed, there would be far fewer sexually transmitted diseases, far fewer abortions, far fewer
unwed mothers and unwanted pregnancies, and far fewer children growing up without both parents in
their lives. Abstinence is God’s only policy when it comes to sex before marriage. Abstinence saves lives,
protects babies, gives sexual relations the proper value, and, most importantly, honors God.
The Bible presents several different resources to aid us in our effort to overcome
sin. In this lifetime, we will never be perfectly victorious over sin (1 John 1:8), but that should still be
our goal. With God’s help, and by following the principles of His Word, we can
progressively overcome sin and become more and more like Christ.
The first resource the Bible mentions in our effort to overcome sin is the Holy
Spirit. God has given us the Holy Spirit so we can be victorious in Christian living. God contrasts the
deeds of the flesh with the fruit of the Spirit in Galatians 5:16‐25. In that passage we are called upon to
walk in the Spirit. All believers already possess the Holy Spirit, but this passage tells us that we need to
walk in the Spirit, yielding to His control. This means choosing to consistently follow the
Holy Spirit's prompting in our lives rather than following the flesh.
The difference the Holy Spirit can make is demonstrated in the life of Peter, who, before being filled
with the Holy Spirit, denied Jesus three times—and this after he had said he would follow Christ to the
death. After being filled with the Spirit, he spoke openly and strongly to the Jews at Pentecost.
We walk in the Spirit as we try not to quench the Spirit's promptings (as spoken of in 1 Thessalonians
5:19) and seek instead to be filled with the Spirit (Ephesians 5:18‐21). How is one filled with the Holy
Spirit? First of all, it is of God's choosing even as it was in the Old Testament. He selected individuals to
accomplish a work that He wanted done and filled them with His Spirit (Genesis 41:38; Exodus 31:3;
Numbers 24:2; 1 Samuel 10:10). There is evidence in Ephesians 5:18‐21 and Colossians 3:16 that God
chooses to fill those who are filling themselves with the Word of God. This leads us to the second
resource.
The Word of God, the Bible, says that God has given us His Word to equip us for every
good work (2 Timothy 3:16‐17). It teaches us how to live and what to believe, it reveals to us
when we have chosen wrong paths, it helps us get back on the right path, and it helps us to stay
on that path. Hebrews 4:12 tells us that the Word of God is living and powerful, able to penetrate
to our hearts to root out and overcome the deepest sins of heart and attitude. The psalmist talks
about its life‐changing power in‐depth in Psalm 119. Joshua was told that the key to success in
overcoming his enemies was not to forget this resource but instead to meditate on it day and night and
obey it. This he did, even when what God commanded did not make sense militarily, and this was the
key to his victory in his battles for the Promised Land.
The Bible(and The holy Quran) is a resource that we too often treat lightly. We give
token service to it by carrying our Bibles to church or reading a daily devotional or a chapter a
day, but we fail to memorize it, meditate on it, or apply it to our lives; we fail to
confess the sins it reveals or praise God for the gifts it reveals to us. When it comes to the Bible, we are
often either anorexic or bulimic. We either take in just enough to keep us alive spiritually
by eating from the Word (but never ingesting enough to be healthy, thriving
Christians), or we come to feed often but never meditate on it long enough to get
spiritual nutrition from it.
It is important, if you have not made a habit of daily studying and memorizing God's Word, that
you begin to do so. Some find it helpful start a journal. Make it a habit not to leave the Word until
you have written down something you have gained from it. Some record prayers to God, asking Him to
help them change in the areas that He has spoken to them about. The Bible is the tool the Spirit uses in
our lives (Ephesians 6:17), an essential and major part of the armor that God gives us to
fight our spiritual battles (Ephesians 6:12‐18).
A third crucial resource in our battle against sin is prayer. Again, it is a resource that
Christians often give lip service to but make poor use of. We have prayer meetings, times of prayer, etc.,
but we do not use prayer in the same way as the early church (Acts 3:1; 4:31; 6:4; 13:1‐3). Paul
repeatedly mentions how he prayed for those he ministered to. God has given us wonderful promises
concerning prayer (Matthew 7:7‐11; Luke 18:1‐8; John 6:23‐27; 1 John 5:14‐15), and Paul includes
prayer in his passage on preparing for spiritual battle (Ephesians 6:18).
How important is prayer to overcoming sin in our lives? We have Christ's words to Peter in the
Garden of Gethsemane, just before Peter's denial. As Jesus prays, Peter is sleeping. Jesus wakes him and
says, “Watch and pray so that you will not fall into temptation. The spirit is willing, but the body
is weak” (Matthew 26:41). We, like Peter, want to do what is right but are not finding the strength. We
need to follow God's admonition to keep seeking, keep knocking, keep asking—and He will give us the
strength that we need (Matthew 7:7). Prayer is not a magic formula. Prayer is simply acknowledging our
own limitations and God's inexhaustible power and turning to Him for that strength to do what He
wants us to do, not what we want to do (1 John 5:14‐15).
A fourth resource in our war to conquer sin is the church, the fellowship of other
believers. When Jesus sent His disciples out, He sent them out two‐by‐two (Matthew 10:1). The
missionaries in Acts did not go out one at a time, but in groups of two or more. Jesus commands us not
to forsake the assembling of ourselves together but to use that time for encouraging one another in
love and good works (Hebrews 10:24). He tells us to confess our faults to one another (James 5:16). In
the wisdom literature of the Old Testament, we are told that as iron sharpens iron, so one man sharpens
another (Proverbs 27:17). There is strength in numbers (Ecclesiastes 4:11‐12).
Many Christians find that having an accountability partner can be a huge benefit in overcoming stubborn
sins. Having another person who can talk with you, pray with you, encourage you, and even rebuke you
is of great value. Temptation is common to us all (1 Corinthians 10:13). Having an accountability partner
or an accountability group can give us the final dose of encouragement and motivation we need to
overcome even the most stubborn of sins.
Sometimes victory over sin comes quickly. Other times, victory comes more slowly. God has
promised that as we make use of His resources, He will progressively bring about
change in our lives. We can persevere in our efforts to overcome sin because we
know that He is faithful to His promises.
While there is not a Bible verse that specifically states we commit a sinful act each day, we do have
verses that remind us that we have inherited the capacity to sin at any moment. "Sin entered the world
through one man, and death through sin, and in this way death came to all men, because all sinned"
(Romans 5:12). "Surely I was sinful at birth, sinful from the time my mother conceived me" (Psalm 51:5).
In addition, we have commands that we know we never keep, much less on a daily basis. For instance,
who can claim to love God with all his heart, mind and soul every moment of every day? No
one. Yet, that is the greatest commandment (Matthew 22:36‐38). Failing to love God completely
at all times is a daily sin for all Christians.
We also have a verse that warns us of the deceitfulness of our old sinful nature, which in a sense is
warning us of the potential, if not the likelihood, of daily sin. "The heart is deceitful above all things, and
desperately wicked: who can know it?" (Jeremiah 17:9). Even the apostle Paul was frustrated with his
own battle against indwelling sin. "For I delight in the law of God after the inward man: But I see another
law in my members, warring against the law of my mind, and bringing me into captivity to the law of sin
which is in my members" (Romans 7:22‐23). This capacity to sin led him to cry in desperation, “What a
wretched man I am! Who will rescue me from this body of death?” (Romans 7:24).
Solomon knew full well that he and all men not only have the potential for sin, but that we all exercise
that capacity routinely. As he stated in his prayer at the dedication of the temple, "If they sin against
thee, (for there is no man that sinneth not)" (1 Kings 8:46). And Solomon spoke of it again in the book of
Ecclesiastes: "For there is not a just man upon earth, that doeth good, and sinneth not" (Ecclesiastes
7:20). Again, while these verses do not unequivocally indicate daily sin, they certainly warn us against
the pride of saying at any moment that we have no sin.
The good news is that we will not have to strive forever against daily sin. One day
we will be in heaven with our Savior and will be freed from the presence and
power of sin, just as we have already been freed from its penalty.
Spiritual growth is the process of becoming more and more like Jesus Christ(and for we,
muslims, like muhammed(pbuh)). When we place our faith in Jesus, the Holy Spirit begins the process
of making us more like Him, conforming us to His image. Spiritual growth is perhaps best described in 2
Peter 1:3‐8, which tells us that by God's power we have “everything we need” to live lives of godliness,
which is the goal of spiritual growth. Notice that what we need comes “through our knowledge of
Him,” which is the key to obtaining everything we need. Our knowledge of Him comes from the
Word, given to us for our edification and growth.
There are two lists in Galatians 5:19‐23. Verses 19‐21 list the “acts of the flesh.” These are the things
that identified our lives before we came to Christ for salvation. The acts of the flesh are the activities we
are to confess, repent of, and, with God’s help, overcome. As we experience spiritual growth, fewer and
fewer of the “acts of the flesh” will be evident in our lives. The second list is the “fruit of the Spirit”
(verses 22‐23). These are what should characterize our lives now that we have experienced salvation in
Jesus Christ. Spiritual growth is identified by the fruit of the Spirit becoming increasingly evident in a
believer’s life.
When the transformation of salvation takes place, spiritual growth begins. The Holy Spirit indwells us
(John 14:16‐17). We are new creatures in Christ (2 Corinthians 5:17). The old nature is replaced with a
new one (Romans 6‐7). Spiritual growth is a life‐long process that
depends on our study and application of God's Word (2
Timothy 3:16‐17) and our walk in the Spirit (Galatians 5:16‐26). As we seek spiritual growth, we should
pray to God and ask for wisdom concerning the areas He desires us to grow in. We can ask God to
increase our faith and knowledge of Him. God desires for us to grow spiritually, and He has given us all
we need to experience spiritual growth. With the Holy Spirit’s help, we can overcome sin and steadily
become more like our Savior, the Lord Jesus Christ.
Hope this helps you.
سلام مجدد.راستی دوستان در مورد حرف اشتیاق جان باید بگم که درست میگه و حضرت عیسی یارای نزدیکی داشته که بهشون حواری می گن و فکر کنم که 4 تا از اونا انجیل رو نوشتن(باتوجه به وحی ای که برای حضرت عیسی اومده) که البته به مرور زمان تحریف شده و الان با هم خیلی تفاوت دارند.
در مورد اسلام هم همینطوره و الان متاسفانه اسلام واحد نداریم(عملا منظور است وگرنه منابع ساخت و تجدید اسلام واحد، سالم و بدون تحریف باقی مانده اند) و مذاهب و فرقه های زیادی داریم.البته وقتی می گیم که مثلا ما شیعیان، منظور این است که کل شیعیان(اثنی عشری و زیدی و امامیه و اسماعیلی و فاطمی و ...) و وقتی می گوییم اهل سنت؛ یعنی همه ی آنها(شافعی، حنفی و ملکی و حنبلی و ...) و تا اونجایی که من بررسی کردن تقریبا همه ی اهل سنت هم این عمل را حرام دانسته اند.
منپورم این بود که وقتی در مورد چیزی حرف میزنیم، مخصوصا در این موارد که به اساسی ترین مسایل مربوط می شود، یعنی عقیده، بیشتر دقت کنیم و منظورمان را واضح بگوییم طوری که کسی را متهم نکنیم بدانچه که نیست.
با سلام تا به حال به مسئله ی خودارضایی در ادیان با یک نگاه محافظه کارانه برخورد شده اما من می خواهم این موضوع را از دید دیگری بررسی کنیم

خودارضایی در ادیان مختلف


اسلام

چیزی که کاملامشخص است در هیچ کجای قران هیچ اشاره ای به حرام بودن استمنا نشده است اما متاسفانه برخی از افراد با تحریف و تغییر معانی ایات قران سعی بر این دارند که بگویند ایات 5و6و7سوره ی مومنون اشاره به استمنا کرده حال این ایات را با هم مرور می کنیم تا مشاهده شود که هیچ کجای این ایات به موضوع استمنا اشاره ای نکرده است:

سوره ی مومنون

1.قد افلح المومنون :همانا اهل ایمان به رستگاری رسیدند

2. الذین فی صلاتهم خاشعون:انان که در نمازهای شان خاشعند

3.والذین هم عن الغو معرضون:و انان که از لعو و سخن باطل اعراض کنند

4.والذین هم للزکوه فاعلون:و انانکه زکات مال خود را به فقرا می دهند

5.والذین هم لفروجهم خافظون:و انان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می دارند

6.الا ازواجهم او ما ملکت ایمانهم غیر ملومین:مگر بر جفتهایشان یا کنیزان ملکی که هیچ گونه ملامتی در مباشرت با این زنان بر انها نیست

7.فمن ابنغی ورا ذلک فاولئک هم العادون:و کسانی که غیر از زنان حلال را به مباشرت می طلبند البته از تجاوز کارانند

خوب دقت کردید هیچ کجای این ایات اشاره به استمنا نکرده در ایه ی 5 گفته(و انان که فروج و اندامشان را از عمل خرام نگاه می دارند)گفته از عمل حرام یعنی زنا و همجنس بازی نه استمنا چون تا اینجا هیج اشاره ای به حرام بودن استمنا نکرده

در ایه ی 6 گفته(مگر بر جفتهایشان یا کنیزان ملکی که هیچ گونه ملامتی در مباشرت با این زنان بر انها نیست)

در این ایه در واقع مردان را از مباشرت و جماع با غیر از زنان و کنیزانشان منع کرده نه از استمنا

در ایه بعدی هم گفته (و کسانی که غیر از زنان حلال را به مباشرت می طلبند البته از تجاوز کارانند)ِیعنی کسانی که غیر از زنان خود با زنان دیگر جماع کنند از تجاوز کارانند نه استمنا کننده هامتاسفانه افراد با تکیه با همین ایات که هیچ اشاره ای به استمنا نکرده می گویند استمنا حرام است

اما استمنا از دید مذهب شیعه چه حکمی دارد؟

همان طور كه در ابتداي مطلب متذكر شدم ، خودارضائي از نظر متون مذهبي استمنا خوانده ميشود و با يك نگاه دقيق به معنوي لغوي خود واژه استمنا و متون مذهبي ميتوان دريافت كه از نظر اسلام استمنا بدان معنا است كه اگر فردي با خود كاري كند كه از او مني خارج شود ، استمنا كرده است و اين امر موجب ابطال روزه از احكام مذهبي مسلمانان است ، كه خود اين نتيجه گيري نشان از آن دارد كه خودارضائي به معناي واقعي ان از نظر علمي كه هرگونه فعاليتي كه براي ارضاء فرد توسط خودش براي رسيدن به نقطه اوج لذت جنسي است ، در اسلام مد نظر نميباشد و اسلام صرفا خودارضائي را فقط با بيرون ريختن مايع مني تعريف ميكند ( آن هم در مورد ابطال روزه ) ، لذا در اينجا ميتوان به اين نتيجه ثانوي هم رسيد كه از نظر مذهبي ( اسلامي ) خودارضائي زنان كه در آن مايع مني در كار نيست هم ، اصولا امري ممنوع قلمداد نميشود ، چون در هيچ رساله علميه اي توسط هيچ فقيه طراز اولي نامي از حرام بودن خودارضائي براي زنان به ميان نيامده است و فقط تنها و تنها اشاره به همان بيرون ريختن مني توسط خود فرد در زمان روزه بودن شده است . اما با همه اين تفاسير خود ، حرام بودن عمل استمنا كه يك نمونه خودارضائي قلمداد ميشود ( چون خودارضائي معناي وسيعي را شامل ميشود كه استمناء يكي از آنهاست ) نيز جاي بحث بسيار دارد ، زيرا حرام بودن عمل خودارضائي جزء احكام اوليه اسلام نيست ، يعني اينكه هيچ سند مستندي در قرآن و سنت در مورد حرام بودن خودارضائي در دست نيست و فقط از آن به موردي ابطال كننده براي روزه ياد شده مانند جماع ، قي كردن و …… و تمامي تفاسيري هم كه راي بر حرام بودن عمل استمناء ميدهند فقط و فقط به چند روايت از بعضي بزرگان مذهب شيعه تكيه دارند كه خود اين هم علي رغم صحت و سقم روايات وارده ، جاي بسياري براي بحث دارد ، زيرا كه اسلام هيچ گاه ديني تك بعدي نبوده و احكام اسلامي هميشه با توجه به شرايط زمان و مكان قابليت بروزرساني را دارا ميباشند . ————————————————————————————————————

مسیحیت

دیدگاه کاتولیک‌ها

از نظر کلیسای کاتولیک، در پاره‌ای موارد، برای شناخت بدن و احساسات جنسی، آن را مجاز می‌شمارند.

دیدگاه پروتستان‌ها:

به عقیدهٔ پروتستان‌ها، خودارضایی یک سیر طبیعی از سیکل جنسی افراد است و این امر مانع از روابط جنسی «غیرمجاز» (از نظر کلیسای پروتستان) مانند همجنس‌گرایی می‌شود.

چرا استمنا از دید مسیحیت گناه نیست؟

چرا خود ارضایی (بدون افکار ناپاک) گناه نیست؟

مقدمه

مخاطب این مقاله پسران و دختران نوجوان و والدینشان و همچنین خادمین کلیسا و کسانی که میخواهند به جوانان در این رابطه کمک کنند می باشد.

خودارضایی از موضوعات بسیار مهمی است که کمتر در کلیسا مورد توجه قرار گرفته است به همین دلیل این پرونده بی جواب سوالات و کشمکشهای زیادی را برای نوجوانان و جوانان باقی گذاشته است که باعث واماندگی و یا شرم و افسردگی و در موارد خطرناکتر باعث اشتباهاتی جبران ناپذیر شده است. در این مقاله سعی خواهم کرد تا با ارائه یک جواب قانع کننده و کاربردی ، کمکی به درک صحیح این موضوع بنمایم.

گرایش به خودارضایی نه در نوجوانی بلکه از همان کودکی به عنوان یک قریضۀ طبیعی در وجود تمام انسانها وجود دارد. اولین اشارات خودارضایی در خردسالی شروع میشود ، براساس آمار پزشکی حتی این امر در کودکان 2 ساله نیز مشاهده شده است. ولی معمولا برخوردهای اشتباه از همان سنین توسط والدین آغاز میشود و دوگانگی حاصل از منع کردن آن، به همراه کودک رشد میکند. کنجکاوی لذت بخشی که کودک برای شناخت بدن خود انجام میدهد با رسیدن به زمان بلوغ به نتیجه اورگاسم ختم میشود و تجربه لذت اورگاسم کشش نوجوان را به انجام خودارضایی چندین برابر میکند. از طرفی با مخفی کردن آنچه آنرا گناه و باعث شرمساری میداند خود را در یک محکومیت دائمی میبیند و با ترس و شرم از مطرح کردن آن در تلاش برای نابود کردن این حس برمیخیزد و این تلاش منجر به لطماتی میشود که بعضا به سختی جبران پذیر است و اگر این تلاش جدی باشد ، منجر به اختلال در اورگاسم و تحریک پذیری دختران میشود که در بهترین حالت درمان آن سالها طول خواهد کشید.

چرا گناه نیست؟

برای اثبات گناه بودن یک عمل اولین و بیخطا ترین قدم این است ببینیم کتاب مقدس آنرا گناه نامیده است یا خیر. کتاب مقدس در هیچ کجا چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در رابطه با عمل خودارضایی صحبت نکرده است. حال آنکه کتاب مقدس آشکارا و با تاکید زیاد در مورد عمق فساد جنسی و تمامی انحرافات جنسی مانند زنا، نگاه شهوت، تعدد زوجین ، همجنسبازی ، رابطه جنسی با حیوانان صحبت کرده است، اما خودارضایی در هیچ جایی با این موضوعات مرتبط نشده است. بنابراین آیا میتوان از آنجهت که کتاب مقدس در رابطه با خودارضایی سکوت کرده است آنرا گناه نامید؟

این تصور که خودارضایی گناه است نه در کلام خدا بلکه ریشه در تفکرات شریعتگرایانه دارد. شریعتگرایی بدعتی است که بعنوان دشمن فیض سعی میکند احکام انسانی را همتراز و یا بالاتر از احکام خدا قرار دهد و این احکام را از آن جهت ابداع میکند که فیض را برای نجات کافی نمی داند لذا هرچه احکام تنگ نظرانه تر باشد آنرا مقدس تر میداند. هرچند شریعتگرایان همواره احکام ابداعی خود را منتصب به کلام خدا می داند ولی مشکل شریعتگرایی آنجاست که هرچیزی را آنطوریکه میخواهد می بیند نه آنطوری که کلام خدا قصد بیان آنرا داشته است. نمونه این رویه، گناه نامیدن خودارضایی براساس داستان زندگی اونان (پیدایش 38: 8- 10) می باشد.

آیا عمل اونان خودارضایی بود؟

تاکنون نظریه های زیادی در کلیسا ارائه شده است که همگی خودارضایی را به عنوان خودآزادی و اونانیسم تقبیح کرده اند، حال آنکه خودارضایی در روش صحیح آن نه تنها خودآزاری نیست بلکه خودنوازی است و ارتباطی با اونانیسم ندارد . استخراج ارتباط مابین خودارضایی و اونانیسم ناشی از تفسیر غیر فنی از کلام خدا و تفسیر متاثر از شریعتگرایی می باشد. آیا گناه اونان که در پیدایش 38: 8-10 ثبت شده خودارضایی بوده است یا چیز دیگری؟ . متن کلام خدا چنان واضح و روشن است که با اطمینان میتوان گفت عمل اونان یعنی متوقف کردن دخول قبل از اورگاسم، سرپیچی از وظیفه برادر شوهر بعد از مرگ شوهر جهت ازدواج با او و فراهم کردن فرزندی برای آن زن بود. این اتفاق بعدها به عنوان بخشی از شریعت موسی درآمد (سفر تثنیه 25: 5-6)

مرزهای کتاب مقدس

در کتاب مقدس آدرس مشخصی که خودارضایی را بطور کامل توضیح بدهد وجود ندارد ، پسر دخترهمانطور که آدرسی برای پیتزا خوردن یا نوشابه نوشیدن وجود ندارد. در واقع خدا به ما یک آزادی عمل در محدودۀ مشخص شده داده است. در محدوده این مرزها ، خودارضایی یک روش سالم است برای خلاصی از کشمکش جنسی کسانی که امکان رابطه زناشویی برای تسهیل نیاز جنسی را ندارند. این مرزها محدوده مجاز و خط قرمز گناه را مشخص میکند و کمک میکند تا شخص بتواند مطمئن شود در محدودۀ مجاز اقدام به خودارضایی میکند یا غیر مجاز. دقت کنید اگر این آزادی را به نوجوانانمان میدهیم باید مرزهای کتاب مقدس را نیز با تاکید زیاد تعلیم دهیم. مرزها و محدوده ها از این قرار هستند:

اولین مرز کتاب مقدس:

فیلیپیان 4: 8 است : "خلاصه ای برادران، هرچه راست باشد و هر چه مجید و هر چه عادل و هر چه پاک و هر چه جمیل و هر چه نیک نام است و هر فضیلت و هر مدحی که بوده باشد، در آنها تفکر کنید."

این آیه همچون زنگی است که هر زمان شخصی از محدوده مجاز کتاب مقدس خارج شود به صدا در می آید. خودارضایی در ذات خود ناپاک نیست ولی کسی که خودارضایی را با فکر ناپاک انجام میدهد گناهی را مرتکب میشود که بدون خودارضایی هم میتواند آنرا مرتکب شود اگر شخصی در حین غذا خوردن افکار ناپاک داشته باشد آیا شما او را از غذا خوردن منع میکنید یا از فکر ناپاک؟! در واقع هیچ جای کلام خدا خودارضایی را محکوم نکرده است بلکه فکر ناپاک را محکوم کرده است . بنده به تجربه متوجه شده ام ، اکثراً به این دلیل خودارضایی را در دسته گناهان قرار میدهند که افکار ناپاک را بخشی جدا نشدنی از آن میدانند و معمولا بر این باورند که خیالپردازی های جنسی برای رسیدن به اورگاسم ضروری است در صورتی که چنین نیست خدا سیستم جنسی انسان را طوری طراحی کرده است که بدون خیالپردازی های جنسی به تحریکهای فیزیکی عکس العمل نشان میدهد . برای آقایان و خانمهایی که سیستم جنسی لطمه نخورده ای دارند، بسیار پیش می آید که در شرایط مختلف بدون اینکه خیال پردازی جنسی کرده باشند نیاز به اورگاسم و تحریک بیشتر را در اندام تناسلی خود احساس میکنند و با کمترین تحریک اورگاسم را تجربه میکنند. این زمان، زمان مناسب برای خودارضایی است بدون اینکه نیاز به افکار ناپاک باشد.

اشخاصی از محرکهای اضافی استفاده میکنند که بیشتر از نیاز بدنشان در تلاش خودارضایی هستند. یکی از محرکهای اضافی که همچون دامی خطرناک در دنیا رایج شده است فیلمها و مجلات پرنو است که در کتاب مقدس محکوم شده است لذا هرگز برای خودارضایی از پرنوگرافی استفاده نکنید. از آنجایی که دیدن پرنوگرافی واضحا تخلف از دستور عدم نگاه شهوت به دیگری است بنابراین چنین عملی عنصر گناه را وارد در چیزی میکند باید برای جلال خدا استفاده می شده است.

هر فکری باید در کنترل عیسی مسیح قرار بگیرد (2 قرنتیان 10: 5) و خدا این توانایی را برای کنترل به هرکس که بطلبد ، میدهد. انتخاب با خود شخص است، اگر فکر خود را آزاد بگذارید نه فقط در حین خودارضایی بلکه ممکن است هر زمانی فکرتان به چیزهایی مشغول شود که هیچ وقت حاضر به بیان کردن آن برای دیگری نباشید. باید فکرتان را تمرین دهید تا در مسیح مقدس بماند. پولس رسول در فیلیپیان 4: 13 میگوید: " قوّت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می بخشد. " اگر فکر کنترل شود ، خودارضایی بیشتر از اینکه بخواهد همراه با احساس شرم باشد ، یک تجربه از برکت خداوند خواهد بود.استمنا

میتوانید بدون فکر ناپاک از اورگاسم در حین خودارضایی لذت ببرید، همانطور که در حین خوردن یک استیک نیازی نیست تصور کنید که مشغول خوردن یک ساندویچ مک دونالد هستید بلکه میتوانید از خوردن استیک لذت ببرید و گرسنگی تان را برطرف کنید. اگر از خوردن یک شوکلات لذت ببرید گناه نکرده اید . لذت بردن گناه نیست بلکه بیشتر سوء استفاده و بد استفاده کردن از یک هدیۀ خدا که به فرزندانش بخشیده است گناه است. یک لذتِ پاک ، زمانی گناه آلود میشود که بالاتر از خدا قرار بگیرد و بجای اینکه خودش بعنوان برکتی از خدا باشد تبدیل به هدف زندگی ما شود.

نکته دیگری که شاید ذکر آن برای عده ای مفید باشد این است که خودارضایی باعث پیوستن و یکی شدن بدن و روح شخص به دیگری نمی شود. بلکه با آزاد کردن شخص از کشش جنسی (بخصوص در مردان جوان) میتواند به عنوان یک مانع برای آزاد کردن خود از راه های غیر اخلاقی همچون پورنوگرافی، رابطه جنسی قبل از ازدواج ، فحشا یا همجنسبازی عمل کند.

دومین مرز کتاب مقدس:

اول قرنتیان 6: 19-20 "یا نمیدانید که بدن شما هیکل روح القدس است که در شما است که از خدا یافته اید و از آن خود نیستید؟ زیرا به قیمتی خریده شدید، پس خدا را به بدن خود تمجید نمایید."

این مرز علاوه بر ناپاکی های جنسی برای هر چیزی که به بدن صدمه میزند صادق است. برخلاف نظریه های قدیمی، دانشمندان قرن حاضر، نه تنها هیچ رابطه ای بین بیماری های جسمی و خود ارضایی پیدا نکرده اند، بلکه آخرین تحقیقات مرکز اپیدمولوژی سرطان در استرالیا، نشان داده است که خود ارضایی باعث کاهش ریسک ابتلا به سرطان پروستات می شود. گراهام ژیل یکی از مسئولین این تحقیق عنوان می کند که انزال مداوم، مانع جمع شدن اسپرم در کانال های پروستات میشود. او یادآور می شود طبق آنچه پژوهش ها نشان داده اند، ماندن زیاد اسپرم در کانال های پروستات، می تواند یکی از فاکتورهای سرطان زا باشد. برخلاف افسانه های غیر علمی ، خودارضایی نه باعث سرطان می شود نه سکته ی قلبی نه ریزش مو نه ضعف حافظه و حواس‏پرتی و نه لرزش دست و نه ... . روانشناسان و سکسولوژیستها معتقدند که خودارضایی نقش مهمی در سلامت روان افراد می تواند بازی کند. بنابراین اگر بخواهیم واقع بینانه تر باشیم خودارضایی نکردن گناه است زیرا دستگاه تناسلی یک پسر یا دختر بالغ و سالم ، فعال است و اگر بخواهد آنرا منفعل کند در واقع آنرا صدمه میزند. خودارضائیالبته این صدمه همانطور که گفتم در دختران و پسران نمودهای متفاوتی دارد.( بحث مفصلتر در رابطه با این موضوع را در انجمنهای زوج شاد ادامه خواهیم داد.)در حقیقت تمام تصورات منفی و گناه آلودی که فرد در مورد خود ارضایی دارد، می تواند مولد اضطراب و افسردگی و از دست دادن اعتماد به نفس باشد. زیرا هر بار که برای تسکین نیاز های جنسی اش به خود ارضایی رو می آورد، تمام آن باورهای نادرست در ذهنش بیدار می شود و حس از خود بیزاری را در او بیدار می کند و احساس اینکه در حال ضربه زدن به جسم و روانش است، باعث می شود اضطرابی عمیق بر او چیره شود. در حالی که اطلاعات درست در رابطه با مقدس بودن و بی ضرر بودن خودارضایی می تواند این تجربه را تبدیل به تجربه ای مثبت و بارور کند که با شکرگذاری بخاطر هدیۀ عالی که خداوند داده است ، انجام شود. به جوانان توصیه میکنم استمناء را نشانه ضعف خود ندانید بلکه نشانه سلامت جنسی تان ، همچنین تصور نکنید تنها شما خودارضائی میکنید، خودارضائی بخشی از زندگی هر فرد مجرد سالمی است.

عاملی دیگری که میتواند خودارضایی را تبدیل به عملی مضر بکند، زیاده روی در انجام آن است. همانگونه که پرخوری برای بدن مضر است و میتواند گناه باشد همچنین خودارضایی اعتیاد گونه نیز مضر و بنابراین گناه خواهد بود. همچنین دقت کنید از روشهایی که به بدن یا اندام تناسلی صدمه میزند بپرهیزید.

سومین مرز کتاب مقدس:

کولسیان 3: 17 خداوندْ عیسی انجام دهید، و به‌ واسطۀ او خدای پدر را شکر‌گزارید."

کولسیان 3: 1-2 " پس چون با مسیح برخیزانیده شده‌اید، به آنچه در بالاست دل ببندید، آنجا که مسیح به‌دست راست خدا نشسته است. به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است."

بهترین فکر و روحیه در خودارضایی چیست؟

خداوند میخواهد که فرزندانش در پاکی و خوشی و تمرکز بر او زندگی کنند. تنها درک پاک بودن خودارضایی کافی نیست بلکه باید بهترین روش استفاده از آنرا نیز فراگرفت.بهترین تفکر در خودارضایی تمرکز فکر در خداوند است و شکرگذاری از او برای لذتی که شخص از هدیه جنسی احساس میکند و به همان میزان سپاسگذاریmasturbation برای توانایی ارضاء شدن جنسی بدون اینکه رابطه جنسی نامشروع داشته باشد. در حقیت خودارضایی روش خدا برای پسران و دختران مجرد جهت رها شدن از کشمکش های جنسی بعنوان یک کمک به کنترل افکار و تجلیل خدا با فکر و بدن است. بخشی از تجلیل خدا با بدنمان این است که بدنمان را تحت کنترل آن چیزهایی که لازم است، حفظ کنیم و یکی از این چیزها کشش های جنسی است و خودارضایی میتواند روشی موثر برای انجام آن باشد. زمانی که فکر و بدن از کشمکش جنسی آزاد است، شخص نه برای جنگی بی ثمر بلکه برای تقدس حقیقی میجنگد و تمام توان خود را در مسیر درست صرف میکند.

چهارمین مرز کتاب مقدس:

رومیان 14: 23 " ‫ امّا کسی که دربارۀ خوردنِ خوراکی دچار تردید است، اگر آن را بخورد محکوم می‌شود، زیرا با ایمان نخورده است و آنچه از ایمان نباشد، گناه است. "

انجام عملی پاک ولی با شک یا تصور اینکه گناه است برای ما به همان اندازه مخرب خواهد بود که اگر آن عمل حقیقتا گناه می بود. مشکل اینجاست که شخص در آن هنگام با این باور که آن عمل گناه است بصورت اختیاری آنرا انجام داده است و این عمل در نفس خود مخرب است. لذا قویّا توصیه میکنم تا زمانیکه این تعلیم در رابطه با پاک بودن خودارضایی برایتان کاملا باز نشده است و به پاک بودن آن مطمئن نشده اید، آنرا انجام ندهید بلکه با مطالعه کلام خدا و دعا به روح القدس فرصت بدهید تا حقیقت را برایتان آشکار کند و تا آن روز صبر کنید.
masturbate

وظیفه ما چیست؟

اکثر والدین و خادمین کلیسا در مطرح کردن این موضوع راحت نیستند بخصوص در بین ایرانی ها خجالتها بیشتر می باشد.زمانی میتوانیم خجالت را کنار بگذاریم و با نوجوانانمان در رابطه با بهترین روش بکار بردن لذت جنسی شان صحبت کنیم که متوجه شویم تا چه حد درک گناه نبودن خودارضایی میتواند شخص را سبک کند و چقدر میتواند او را از خطر رویاروی با گناهان جنسی در جامعه ای اشباع شده با سکس حفظ کند. لازم است که به مردان و زنان جوانمان توانایی زندگی خداپرستانه برای زندگی در میان نسلی منحرف را بدهیم. خودارضایی ، در محدوده مرزهای کتاب مقدس کمک میکند به آنها که این توانایی را داشته باشند.

و از آنجایی که این موضوع بسیار حیاتی است این مسئولیت والدین و شبانان است (نه مدارس) که بجای سیاست نگو و نپرس و یا در لفافه صحبت کردن، توضیحی روشن و کاربردی برای پسران و دختران جوان ارائه بدهند تا آنها بتوانند آنچه را که در بدنشان اتفاق می افتد را بعنوان طرخ خدا درک کنند و متوجه شوند که این کشش برای خودارضایی دلیلی برای خودکم بینی نیست بلکه بعنوان یک هنجار و عملی طبیعی همچون تمام کارهای روزمره مانند غذا خوردن، حمام رفتن و ... میباشد. در واقع باید مجردین به خودارضایی به عنوان یک روش مقدس برای تعدیل و کنترل خودشان تشویق شوند، در اینصورت آنها خواهند توانست با بدنهایشان خدا را جلال دهند.
در خداوند دائما شاد باشید و باز میگویم شاد باشید. فیلیپیان 4:4

شبان وحید

منبع: زوج شاد

http://www.zojeshad.com/10-why-mastur-is-not-sin.html

———————————————————————————————————–

یهود

خودارضایی در شریعت یهود، به طور کامل منع نمی‌شود و عملی توأم با سلامتی و نشاط‌ آوری تلقی می‌گردد؛ اما در برخی شاخه‌های مذهبی، آن خودارضایی جنس مذکر ممنوع است

من الان یکم فکر کردم دیدم خودارضایی خیلی کار خوبی نیست در مورد اون پست هم صرفا جهت بررسی
(1390 فروردين 7، 13:36)مهرداد نوشته است: [ -> ]اسلام

چیزی که کاملامشخص است در هیچ کجای قران هیچ اشاره ای به حرام بودن استمنا نشده است اما متاسفانه برخی از افراد با تحریف و تغییر معانی ایات قران سعی بر این دارند که بگویند ایات 5و6و7سوره ی مومنون اشاره به استمنا کرده حال این ایات را با هم مرور می کنیم تا مشاهده شود که هیچ کجای این ایات به موضوع استمنا اشاره ای نکرده است:

سوره ی مومنون

1.قد افلح المومنون :همانا اهل ایمان به رستگاری رسیدند

2. الذین فی صلاتهم خاشعون:انان که در نمازهای شان خاشعند

3.والذین هم عن الغو معرضون:و انان که از لعو و سخن باطل اعراض کنند

4.والذین هم للزکوه فاعلون:و انانکه زکات مال خود را به فقرا می دهند

5.والذین هم لفروجهم خافظون:و انان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می دارند

6.الا ازواجهم او ما ملکت ایمانهم غیر ملومین:مگر بر جفتهایشان یا کنیزان ملکی که هیچ گونه ملامتی در مباشرت با این زنان بر انها نیست

7.فمن ابنغی ورا ذلک فاولئک هم العادون:و کسانی که غیر از زنان حلال را به مباشرت می طلبند البته از تجاوز کارانند

خوب دقت کردید هیچ کجای این ایات اشاره به استمنا نکرده در ایه ی 5 گفته(و انان که فروج و اندامشان را از عمل خرام نگاه می دارند)گفته از عمل حرام یعنی زنا و همجنس بازی نه استمنا چون تا اینجا هیج اشاره ای به حرام بودن استمنا نکرده

در ایه ی 6 گفته(مگر بر جفتهایشان یا کنیزان ملکی که هیچ گونه ملامتی در مباشرت با این زنان بر انها نیست)

در این ایه در واقع مردان را از مباشرت و جماع با غیر از زنان و کنیزانشان منع کرده نه از استمنا

در ایه بعدی هم گفته (و کسانی که غیر از زنان حلال را به مباشرت می طلبند البته از تجاوز کارانند)ِیعنی کسانی که غیر از زنان خود با زنان دیگر جماع کنند از تجاوز کارانند نه استمنا کننده هامتاسفانه افراد با تکیه با همین ایات که هیچ اشاره ای به استمنا نکرده می گویند استمنا حرام است

من نه حال بحث کردن دارم و نه همه ی پستت رو خوندم! البته منظورم بخش مسیحیت است.

فقط من موندم این ترجمه ها رو از روی چی آوردی؟Khansariha (134)

7.فمن ابنغی ورا ذلک فاولئک هم العادون:و کسانی که غیر از زنان حلال را به مباشرت می طلبند البته از تجاوز کارانند

من با همین عربی درب و داغونم می تونم بفهمم این آیه داره میگه:

و کسانی که ورای آن را انجام دهند از تجاوزکاران هستن! نه اونی که شما نوشتی. فکر کنم بهتره آیات رو دقیقتر بخونی
تازه با همین ترجمه ی داغون شما هم می شه گفت خودارضایی مشکل داره. تو داری خودت رو به مباشرت میگیری در خود ... و همین آیه داره میگه که مشکل داره

والسلام
در ضمن فکر کنم در مورد این موضوع به اندازه ی کافی در تاپیک اختصاصی جنابعالی صحبت شده؟ نشده؟Khansariha (134)
اولا اون یه ترجمه از قران بئد بدون هیچ دخل و تصرفی بهتر بود یه نگاه به قران بندازی بعدا بیای از پست من ایراد بگیری
صفحه‌ها: 1 2