آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

**happpygirl** · 1391 اسفند 21، 22:54

سلام اجي خوبيد ؟ 317

اجيا من ايديم تركيده

فكر كنم مجبور بشم عوضش كنم :(

--
دختريا دعا يادتون نره ها 53258zu2qvp1d9v

خيلي دوستون دارم :x

**alOne but Happy** · 1391 اسفند 21، 22:56

(1391 اسفند 21، 22:54)happpygirl نوشته است: سلام اجي خوبيد ؟
اجيا من ايديم تركيده
فكر كنم مجبور بشم عوضش كنم :(
--
دختريا دعا يادتون نره ها
خيلي دوستون دارم :x

ما هممممممممممم تو رو خیلی دوست داررررررررررریییمم ایشالا ایدیتم درست میشههههه:22:

**گل سرخ** · 1391 اسفند 22، 11:14

سلام

خوبین؟

سلامتین؟

عمرا اگه فکر کنین در سال جدید کیمیا بی نظم باشه و نتونه جواب نسیمی های گل گلاب رو بده

عمرا اگه فکر کنین در سال جدید نسیم بخواد اینجوری خلوت باشه

عمرا اگه فکر کنین قراره به همین سبک پیش بریم

نخیرررررررررررم

کلی برنامه هست قراره اجراشون کنیم با هم

صبر کنین سال جدید بشه
317

**alOne but Happy**

ســــــــــــــــــــــــــیلامممممممم دخمرااااااااااا

خوبین؟؟؟؟؟؟

معلومه کجـــــــــــــایین؟؟؟؟

یـــــــــــــادش بخیر روزایی که اینجا با کلی شکلکای خوشگل رو هوا بوووووود

چرا دیگه تو پستتاتون از این خشمل کم دیده میشهههههههه

بیــــــــاین یه کم سرو صدا کنیم نــــــــــا سلامتی عید داره میشه

میتونیمم نسیم تکونی کنیمممممم

چه

طـــــــــــــــــــــوره؟؟؟؟؟؟؟

کیمیــــــــا جووووووون زودتر دست به کــــــــــــار شوووووووووووووووو

[تصویر: 08.gif]

**مــانــا**

سلاااااااااام دخترااااااااااااا 317

خوبیــــــــــــــــــن؟
اخ جوون کیمی چیکارمون میخوای بکنی بعد عید 4chsmu1

عیدی هم میدی؟

وای من ک از الان دلمو صابون زد برای عیدی مامان سها:4:

گیتااااااااااااا:x
یعنی عاااشقتم Khansariha (18)

یهو میای کل صفحه هارو با هم میخونی Khansariha (56)

خو منم چون خیلی دوست داشتم گفتم دیگه
الان دیگه کمبود محبت ندارم

بچه هااااااااااا clapping

بحث انگیزه رو یادتون رفت؟:-w
اینجوری میخواین انگیزه بگیرین دمه عیدی؟

من ی مقاله پیدا کردم خیلی خوب بود
براتون میذارم امیدوارم ب ددرتون بخوره
----------------

دلایل از دست دادن انگیزه

سه دلیل برای از دست رفتن انگیزه وجود دارد:
۱- نداشتن اعتماد بنفس- اگر برای رسیدن به هدف به خودتان اطمینان و اعتقاد ندارید پس تلاش کردن واقعا چه ارزشی دارد؟
۲- نداشتن توجه و تمرکز- اگر واقعا نمی دانید که چه می خواهید آیا واقعا مطمئن هستید که می خواهید چیزی به دست آورید؟!
۳- مشخص نبودن مسیر و راه- اگر نمی دانید که برای رسیدن به هدف چه کار یا کارهایی را باید انجام دهید چگونه می توانید برای انجام دادن آن کار با انگیزه بمانید؟
پس در مرحله اول با شناخت مسئله و عوامل ایجاد آن ریشه مشکلات را بررسی کردیم حال وقت آن رسیده تا با راه حل های پیشنهادی این عوامل مزاحم را از میان برداریم!

چگونه اعتماد بنفس مان را تقویت کنیم؟

اولین قاتل انگیزه نداشتن اعتماد بنفس است! وقتی این اتفاق روی می دهد که ما تماما به روی آنچه که می خواهیم بدست آوریم تمرکز می کنیم و به آنچه که اکنون داریم توجه نمی کنیم! وقتی فقط به آنچه که می خواهید فکر کنید ذهن تان شروع به ساختن دلایلی برای اینکه چرا تا کنون به آن هدف نرسیده اید می کند و این باعث رشد افکار منفی می شود. ناکامی های گذشته ، ضعف شخصیتی و … بر وجودتان مسلط خواهد شد! هم چنین باعث می شود تا حس حسادت نسبت به رقبایتان پیدا کنید و بهانه هایی برای دست نیافتن به اهداف بیاورید! چنین حالتی باعث می شود تا حس بدی نسبت به خود و دیگران داشته باشید و اعتماد بنفس تان را از دست بدهید.
روشی که برای رهایی از این الگوی فکری خلاص شوید وجو دارد حس قدرشناسی و سپاسگزاریست. کمی وقت بگذارید و به نقاط مثبت زندگی تان بیندیشید. به نقاط قوت، موفقیت های گذشته و به موقعیت های خوب کنونی فکر کنید. به طور کلی افراد تمایل دارند تا به جای تامل به روی داشته هایشان به نداشته هایشان بیشتر فکر کنند! با سعی و تلاش در ایجاد حس قدرشناسی به این نکته پی می برید که شما شایسته رقابت و موفقیت هستید و این باعث می شود تا اعتماد بنفس در وجودتان دوباره جوانه بزند و باانگیزه بمانید و مقدمات موفقیت تان را بچینید.
شاید کمی این نکته عجیب به نظر برسد که فکر کردن به داشته ها باعث بهبود در عملکرد می شود ولی به طور شگفت آوری نتیجه بخش است! ذهن انسان سعی در فرار از واقعیت دارد تا آنچه که می اندیشد را تایید کند. به همین خاطر هر چه بیشتر منفی فکر کنید ذهن سعی می کند دلایل بیشتری برای تایید و قانع کردن شما برای پذیرفتن این افکار بیابد. و برعکس هروقت به موفقیت خود ایمان داشته باشید ذهن تان ناخودآگاه شروع به تولید و ساخت دلایل و راهکارهایی برای رسیدن موفقیت می کند.

منبع:موفق انلاین
ادامه دارد...

سلااااام الوووووووووووون
من ک پاییییییییییم
میام ب زودی با ی عالمه چیزای خوشگل
و اموزش های خوشگل
هوراااااااا 317

**mahesefid**

سلام دوستای خوبم .من تا حالا فکر می کردم این دردو باید تنهایی ترک کنم ولی امروز به معنای واقعی به بن بست رسیدم و خواهش می کنم کمکم کنین....من از بچگی این کارو می کردم ولی 15 سالگی فهمیدم این کار استمناست وتازه اون موقع هم کسی از ضرراش نگفت ومن ادامه دادم تا دانشگاه ولی با ورود به دانشگاه تونستم کم کم کمش کنم و 2سال به طور کامل کنار بزارم ولی سال پیش خیلی بدبختانه با دسترسی به اینترنت وبیکاری دوباره شروع کردم خیلی بدتر از قبل.... ولی بازم به خودم اومدم وتونستم بازم کمش کنم من که هر روز 1بار این کارو می کردم الان تونستم به ماهی 1بار برسونم که اگه این مشکل رو نداشتم حتی اون1 بارم نمی کردم الانم اومدم مشکلو بگم تا شاید شما راه حلی به ذهنتون رسید....من اصلا فیل پ نمی بینم تازه ماهواره هم نمی بینم از هرچی که منو یاد این مسائل بیاره کناره گیری کردم ورزش می کنم ارتباطم با خدا قویه ...داعم قران می خونم تا منحرف نشم ولی.....توی این یه ماه 5یا 6 روز من خوابهای وحشنتاک س میبینم که اصلا در بیداری به ذهنم هم نمیرسه به خدا الان 4 ماهه وضعیتم اینه...توی این روزا شدید حالم بد میشه خیلی بد ...تا چند روز مقاومت می کنم ولی بلاخره می شکنم...به خدا اصلا نمی دونم چه جوری به این خوابها غلبه کنم ..توروخدا اگه راه حلی به ذهنتون می رسه بگین...امروز باز شکستم بعد 30روز پاکی.......امیدوارم با راه حل شما در 30روز بعذی موفق بشم ... مرسی

بچه ها من چه جوری توی این گروه عضو بشم میشه راهشو بگین مرسی......اخه من خیلی گیجم!

**alOne but Happy**

(1391 اسفند 22، 12:24)mahesefid نوشته است: سلام دوستای خوبم .من تا حالا فکر می کردم این دردو باید تنهایی ترک کنم ولی امروز به معنای واقعی به بن بست رسیدم و خواهش می کنم کمکم کنین....من از بچگی این کارو می کردم ولی 15 سالگی فهمیدم این کار استمناست وتازه اون موقع هم کسی از ضرراش نگفت ومن ادامه دادم تا دانشگاه ولی با ورود به دانشگاه تونستم کم کم کمش کنم و 2سال به طور کامل کنار بزارم ولی سال پیش خیلی بدبختانه با دسترسی به اینترنت وبیکاری دوباره شروع کردم خیلی بدتر از قبل.... ولی بازم به خودم اومدم وتونستم بازم کمش کنم من که هر روز 1بار این کارو می کردم الان تونستم به ماهی 1بار برسونم که اگه این مشکل رو نداشتم حتی اون1 بارم نمی کردم الانم اومدم مشکلو بگم تا شاید شما راه حلی به ذهنتون رسید....من اصلا فیل پ نمی بینم تازه ماهواره هم نمی بینم از هرچی که منو یاد این مسائل بیاره کناره گیری کردم ورزش می کنم ارتباطم با خدا قویه ...داعم قران می خونم تا منحرف نشم ولی.....توی این یه ماه 5یا 6 روز من خوابهای وحشنتاک س میبینم که اصلا در بیداری به ذهنم هم نمیرسه به خدا الان 4 ماهه وضعیتم اینه...توی این روزا شدید حالم بد میشه خیلی بد ...تا چند روز مقاومت می کنم ولی بلاخره می شکنم...به خدا اصلا نمی دونم چه جوری به این خوابها غلبه کنم ..توروخدا اگه راه حلی به ذهنتون می رسه بگین...امروز باز شکستم بعد 30روز پاکی.......امیدوارم با راه حل شما در 30روز بعذی موفق بشم ... مرسی

بچه ها من چه جوری توی این گروه عضو بشم میشه راهشو بگین مرسی......اخه من خیلی گیجم!

ســــــــــــــــــــــــــــلام دوست گلم چه طوری مـــــــاه سفید خوبی؟؟؟؟ واقعا اسمت خوووووشگله عزیزم خیلی خیلی خوش اومدیی و بهت تبریک میگم چون تو خیلی از راه هایی که برا ترک لازم هست رو رفتی و 2 ســـــــال ترک عالی بوده این نشون میده تو میتونی به طور کامل ترک کنییی و بـــــا کمک خدا زود نتیجه بگیرییی که البته گفتی رابطت با خدا قویه و این خووووووووووووودش کارارو حل میکنه خب برا خواب دیدن راه کاره من اینه که قبل از خواب وضو گرفتن و 3 بار سوره توحید خوندن خوب جواب میده و مدیتیشن قبل از خوابم عالیه که تو 1 دقیقه مرور تمام اتفاقات بد وووو جایگزینی چیزای خوب و 3 بـــــار نفس عمیق کشیدن این کار انرژی هآآآآآی منفی رو ازت دور میکنه بــــــازم میگم خیلی خوشحـــــــــــالم که اینجایی ایشالاااااااااااااااا موفق بــــــــــــاشی
:22::22::22::22:

**mahesefid** · 1391 اسفند 22، 15:36

ممنون aloneجان...خیلی مرسی....توی این ترک هیچی مثل خدا نمی تونه ادمو مقاوم کنه....دیشب اونقده با خدا حرف زدم...نماز خوندم گریه کردم قران خوندم...اخه چند روز بود خوابها کلافم کرده بود....ازش کمک خواستم.....ولی بازم شب اونقد خواب کثیفی دیدم که صبح مثل دیوونه ها بازم......اصلا بیخیال حالم بد میشه در مورد اون کار صحبت می کنم.....من حتی شام سبک می خورم ....قبل خواب مایعات کم می خورم ....حتی قبل خواب فقط به چیزای خوب فکر می کنم ....ولی اون خوابهای لعنتی اخه اگه بدونین چه قد بدن....بازم خیلییییییییی مرسی ..هر شب قبل خواب کلی صلوات می فرستم ...ولی با وضو خوابیدن رو از امشب امتحان می کنم ...مطمعنم تا ثیر داره...خیلی دوستتون دارم برام دعا کنین

**darling**

سلام دخملای گل

[تصویر: axe-sub-ir_mot_dokhtar_bci_%20%281%29.gif]

خوبین؟؟؟

بیاید اینجا رو بترکونیم [تصویر: axe-sub-ir_mot_dokhtar_bci_%20%282%29.gif]

به میبینم ک تاج دارای کانون دور هم جمع شدن [تصویر: axe-sub-ir_0935_ud_%20%281%29.gif]

میخواین منم همرنگ جماعت شم

[تصویر: axe-sub-ir_mot_2khtar_ttvco_%20%284%29.gif]

الون جون جیگرتو با این شکلای خوشگل [تصویر: axe-sub-ir_mot_dokhtar_bci_%20%285%29.gif]

راستی نمیخواین نسیم تکونی کنید؟ یه تغییری تحولی

کیمیا جونم چیکارمون داری؟ [تصویر: axe-sub-ir_mot_dokhtar_bci_%20%286%29.gif]

حال میکنیا این همه رو با این تاجاشون گذاشتی تو خماری [تصویر: axe-sub-ir_mot_dokhtar_bci_%20%287%29.gif]

دوستدار شما دارلینگ

[تصویر: axe-sub-ir_mot_2khtar_dsm_1.gif]

**مریم 74** · 1391 اسفند 22، 21:04

سلام خوبین؟؟خیلی خوشحالم که اینجام من یه مشکلی که دارم رو میخواستم اینجا با این گروه که دخترونه هست در میون بذارم......ببخشید دوستای خوبم......من وقتی بیدارم میتونم خودمو کنترل کنم که خودارضایی نکنم .....بعد تا یک ماه ...45روز خودارضایی نمیکنم.....بعد نمیدونم بعد یک ماه شب تو خواب خ.ار میکنم اصلا دقیقا نمیفهمم چی میشه یعنی اولشو نمیفهمم وسطایه این کار منظورم خ.ار میفهمم که دارم خ.ار میکنم.....واسه خودمم خیلی عجیبه؟! نمیفهمم چیکار کنم؟! کمکم کنید ممنونم از همه تون که هستین ...ممنون که تو کانون احساس تنهایی نمیکنم.

:x

**هما بانو**

(1391 اسفند 22، 15:36)mahesefid نوشته است: ممنون aloneجان...خیلی مرسی....توی این ترک هیچی مثل خدا نمی تونه ادمو مقاوم کنه....دیشب اونقده با خدا حرف زدم...نماز خوندم گریه کردم قران خوندم...اخه چند روز بود خوابها کلافم کرده بود....ازش کمک خواستم.....ولی بازم شب اونقد خواب کثیفی دیدم که صبح مثل دیوونه ها بازم......اصلا بیخیال حالم بد میشه در مورد اون کار صحبت می کنم.....من حتی شام سبک می خورم ....قبل خواب مایعات کم می خورم ....حتی قبل خواب فقط به چیزای خوب فکر می کنم ....ولی اون خوابهای لعنتی اخه اگه بدونین چه قد بدن....بازم خیلییییییییی مرسی ..هر شب قبل خواب کلی صلوات می فرستم ...ولی با وضو خوابیدن رو از امشب امتحان می کنم ...مطمعنم تا ثیر داره...خیلی دوستتون دارم برام دعا کنین

سلام دوستم Khansariha (18)

ببین من فکر میکنم این به ضمیر ناخوداگاهت برمیگرده ... شاید نیاز به صحبت با یک روانشناس قابل داشته باشی

شاید هم هیپنوتیزم جواب بده

البته من پیشنهاد میکنم که با یک روحانی خانوم هم صحبت کنی

به خدا توکل کن دختر

(1391 اسفند 22، 21:04)مریم 74 نوشته است: سلام خوبین؟؟خیلی خوشحالم که اینجام من یه مشکلی که دارم رو میخواستم اینجا با این گروه که دخترونه هست در میون بذارم......ببخشید دوستای خوبم......من وقتی بیدارم میتونم خودمو کنترل کنم که خودارضایی نکنم .....بعد تا یک ماه ...45روز خودارضایی نمیکنم.....بعد نمیدونم بعد یک ماه شب تو خواب خ.ار میکنم اصلا دقیقا نمیفهمم چی میشه یعنی اولشو نمیفهمم وسطایه این کار منظورم خ.ار میفهمم که دارم خ.ار میکنم.....واسه خودمم خیلی عجیبه؟! نمیفهمم چیکار کنم؟! کمکم کنید ممنونم از همه تون که هستین ...ممنون که تو کانون احساس تنهایی نمیکنم.
:x

سلام مریم جون

خانومی سعی کن از فکرش ، خیالش ... هرچیزی که باعث یاد آوری میشه فاصله بگیری

بعدم به زشت بودنه این کار فکر کن 53258zu2qvp1d9v

یعنی قلبا سعی کن ازش متنفر بشی

در ضمن اصلا عذاب وجدان نداشته باش دست خودت که نبوده ...

نهایتش میتونی دست خودتو ببندی

البته من توصیه نمیکنم ولی شنیدم که جواب میده

ولی بهترین کار اینه که رابطت با خدا رو قوی تر کنی cheshmak

......................................

بچه ها بازم یه درد و دل دختروونه دارم

توی همین هفته یکی از همکلاسیام اومد ازم جزوه گرفت ... بعد که خواست پس بده

گفت صفحه آخرشو بخونید! منم خوندم و دیدم یه نامه عاشقانس!!!

اصلا بهم ریختما

آخه جالبه که این پسره شاگرد اولمونه!!! و خیلی ام مثبته

بعدش انقدررررر قرمز شده بود!!!

توی نامه ش پیشنهاد دوستی سالم داده بود!!!

منم گفتم اهل دوستی نیستم

ولی فکرمو مشغول کرده ....

**یک مشت خاک** · 1391 اسفند 22، 21:43

سلام دوستان !
خوب هستید؟
نسیم حیات بدون من خوبه؟
نمیدونم چرا تا میام تو نسیم پست بزنم یه حسی مانعم میشه!
شاید چون .....جز چرتو پرت چیزی نمیگم!

**darling** · 1391 اسفند 23، 0:08

(1391 اسفند 22، 21:22)Homa_a نوشته است:
بچه ها بازم یه درد و دل دختروونه دارم

توی همین هفته یکی از همکلاسیام اومد ازم جزوه گرفت ... بعد که خواست پس بده

گفت صفحه آخرشو بخونید! منم خوندم و دیدم یه نامه عاشقانس!!!

اصلا بهم ریختما آخه جالبه که این پسره شاگرد اولمونه!!! و خیلی ام مثبته

بعدش انقدررررر قرمز شده بود!!!

توی نامه ش پیشنهاد دوستی سالم داده بود!!!

منم گفتم اهل دوستی نیستم

ولی فکرمو مشغول کرده ....

هما جون خودت بهتر از هرکسی میدونی اونی ک مثبته ما دختراییم
عزیزم ما هرچقدم فکر کنیم پسرا خوبن به خوبیه خودمون نمیرسن
آبجی فکرتو مشغول نکن گرچه میدونم و میفهمم ک دلت یه چیز دیگه ای میگه میدونم حس ترحم بهت دست داده ولی هیچ کس عزیزتر از خودمون نیست ....
گلم این روزا خودتو مشغول کن مثلا با دوستات برو بیرون و خوش بگذرون تا فکرش از سرت بیرون بره اصن فراموش کنی

**mahesefid**

(1391 اسفند 22، 21:04)مریم 74 نوشته است: سلام خوبین؟؟خیلی خوشحالم که اینجام من یه مشکلی که دارم رو میخواستم اینجا با این گروه که دخترونه هست در میون بذارم......ببخشید دوستای خوبم......من وقتی بیدارم میتونم خودمو کنترل کنم که خودارضایی نکنم .....بعد تا یک ماه ...45روز خودارضایی نمیکنم.....بعد نمیدونم بعد یک ماه شب تو خواب خ.ار میکنم اصلا دقیقا نمیفهمم چی میشه یعنی اولشو نمیفهمم وسطایه این کار منظورم خ.ار میفهمم که دارم خ.ار میکنم.....واسه خودمم خیلی عجیبه؟! نمیفهمم چیکار کنم؟! کمکم کنید ممنونم از همه تون که هستین ...ممنون که تو کانون احساس تنهایی نمیکنم.
:x

سلام مریم جان...من هم مثل تو تازه نفس هستم...مشکلتو که خوندم یاد خودم افتادم دفعه ی اول که می خواستم ترک کنم (2سال کنار گذاشتم)اوایل ترکم در خواب این جوری می شدم...راستش تنها چیزی که کمکم کرد در خواب به این مشکلم غلبه کنم مقاومت شدیدم در بیداری بود...یعنی یه جورایی اونقد ارادمو قوی کردم که باور کن در خواب که اونجوری می شدم فورا می گفتم نه من دارم ترک می کنم وفورا همون لحظه تا دیر نشده از خواب می پریدم...روش دوم هم که مطمعنم موثره اینه...من ایه الکرسی رو حفظ نبودم ولی درست از لحظه ای که شروع کردم به ترک این دعارم حفظ کردم ودر بیداری وقتی فکرای ناجور به ذهنم می اومد اونو می خوندم فورا....وچون اوایلش برام حفظ کردنش سخت بود اونقد به مخم فشار میاوردم که فکر بد از ذهنم می رفت..به خدا بعد یه مدت وقتی توی خواب اون حاللت بهم دست میداد مغزم نا خوداگاه این دعارو می خوند ومن هم موفق شدم در خواب به این کار غلبه کنم...من نمی گم تو این دعارو حفظ کن ولی ببین چه سوره یا دعایی رو دوست داری همون رو حفظ کن ...امیدوارم موثر باشه

دوستای خوبم..من دیروز خیلی توی سایت چرخیدم ...واقعا از همه ی مطالبش لذت بردم ...عالیه...در مورد مشکل خودم هم خیلی فکر کردم ..وبه این نتیجه رسیدم که ارادم فوق العاده ضعیفه..کسی که بخواد ترک کنه کوه بدی ها هم جلوش باشه باید مقاوم باشه....حتی اگه من تا صبح خواب بد ببینم باید مقاوم باشم....یه خاطره ای به ذهنم رسید بزارین بگم من یه مدت دچار بختک می شدم که به خاطر فشار روحی بود ...توی اون حالت اصلا نمی تونستم از خواب پاشم فکر کنم در اون حالت 10بار سوره حمد می خوندم..بعضی وقتا می گفتم دیگه مردم ...ولی ناخوداگاه چند ایه اول سوره یس به ذهنم می اومد ومن فورا بیدار می شدم....واسه همین سعی کردم سوره یس حفظ کنم...خیلی به دردم خورد...الان دیگه دچار بختک نمی شم.....البته سعی می کنم هر روز یه بار بخونم...الانم ماهایی که توی خواب مشکل داریم باید یه ایه یا یک ذکر ملکه ی ذهنمون بشه تا ضمیر ناخوداگاهمون بتونه در خواب هم به این فکر پلید غلبه کنه...این سایت ذکرهای خیلی قشنگی گفته که من از امروز شروع کردم به گفتنشون....من همیشه منتظر می موندم اولین خواب بد ببینم بعد کلی دعا می کردم...این دفعه درست از همین امروز پیشگیری می کنم تا 20روز دیگه که کم کم خوابها میاد سراغم توی خواب بهشون غلبه کنم...ان شائالله.....از خدا می خوام هم من وهم همه ی دوستانم یه روز به این کارشون غلبه کنن.

**alOne but Happy**

شـــــــــــــــــــــلامممممممممم دخمراااااااااااااااااااااییی نــــــاززز

کجـــــــــــــایین؟؟؟؟
:cool:
وای همه مشغول خونه تکونی هستین یا تنبلیتونه که پست نمیزنین؟؟؟؟؟؟هـــــان؟؟؟؟؟ در هر صورت هیچ دلیلی قبول نیست..!!!!!!

317

نبینممممم اینجا سوت و کور بشه ها کلاااامون میره تو هم clapping