1394 مهر 9، 23:14
سلام
مهرخدا
شما دو هفته و خورده ای تا این لحظه در کانون بودی
قطعا می تونم بگم تنها کسی که پیگیر من بود و دلسوزانه و در طی تمام روز با تمام جون و دلش و فوق العاده با انرژی و خواهرنه خودش رو با همه سختی هایی که داشت وقف من کرد و همین روزام
آتش مهربانیش کانون رو گرم نگه داشته
مهرخدای کانون ما
من مدیونتم تا اخر عمر
و به شدت به شدت می خوام که باشین
این یه درددل واقعیه
من خیلی روزام سخت داره می گذره
به زور ایستادم
اما خدا می دونه به عشق تک تکتون همه تون اومدم
دلم طاقت دوریتونو نداره
طاهر دوست دارم
داوود خیلی دوست دارم مرد من
سعادت امام زمانی من دوست دارم
وجدان بیدار دوست دارم
آرمین دوست دارم
همساده دوست دارم
جنگجوی تنها دوست دارم
و البته هر کسی این متنو می خونه دوسش دارم
البته خواهرای بزرگوار کانون رو خواهرانه دوست دارم و خوشبختیه تک تکتون آرزوی قلبی منه
به حق مولا علی ع
به الله قسم که کانون زندگی منه و کانونیها همراهان من تو این زندگی هستن
با همه شکست ها و پیروزی هاتون
و فراز و نشیب های خودم
می گم که جاتون توی قلبمه
شماها بزرگترین آدمای زندگی من هستین
خیلی خیلی دوستون دارم
و کوچیک و مخلص و ارادتمند همه تون هستم .