انجمن شبانه روزی

(1397 بهمن 27، 21:45)آرمین نوشته است: سلام
سرما خوردم بدجور.
تا پا میشم عطسه سرازیر میشه.

بعدظهری متوجه شدم کیفم نیست.
این ور و اون گشتم و ندیدم.
یادم اومد که حتما دیروز تو سبد فروشگاه مونده و برش نداشتم.

رفتم و گرفتمش اومدم خونه دیدم سرما خوردم.
به همین سرعت. 

(1397 بهمن 29، 15:28)می توانم نوشته است: سلام به پیرمردای کانون

به به
خوب بساط خوراکی پهن کردینا
خوش به حالم


یه دونه وقتی کاشته می شه تو زمین تو اون دل تاریکی چه اتفاقات عجیبی واسش می افته که تبدیل به یه موجود زنده می شه و قد می کشه میاد بالا

من همیشه فکر می کردم هر وقتی از سال هر دونه ای رو بکاری رشد می کنه

چند روز پیش بهم گفتن نه فلان گل فقط بهار رشد می کنه

هنوزم برام عجیبه
خب تو گلخونه که باید رشد کنه
نباید؟


یعنی مثلا من اگر به سن ایکس رسیدم و هنوز تو زندگیم هیچی سر جاش نیست دیگه امیدی نیست؟

(1397 بهمن 29، 16:34)هادی نوشته است:

(1397 بهمن 29، 15:28)می توانم نوشته است: سلام به پیرمردای کانون

به به
خوب بساط خوراکی پهن کردینا
خوش به حالم


یه دونه وقتی کاشته می شه تو زمین تو اون دل تاریکی چه اتفاقات عجیبی واسش می افته که تبدیل به یه موجود زنده می شه و قد می کشه میاد بالا

من همیشه فکر می کردم هر وقتی از سال هر دونه ای رو بکاری رشد می کنه

چند روز پیش بهم گفتن نه فلان گل فقط بهار رشد می کنه

هنوزم برام عجیبه
خب تو گلخونه که باید رشد کنه
نباید؟


یعنی مثلا من اگر به سن ایکس رسیدم و هنوز تو زندگیم هیچی سر جاش نیست دیگه امیدی نیست؟

سلام به بانو میتوانم

به نظرم دونه اگه شرایط فصل مناسبش رو هرجایی فراهم کنی شروع به حرکت و جوانه زدن میکنه مهم پرورش و نگهداریشه  


یعنی نمیشه از همون نقطه تو سن ایکس دوباره شروع کنیم و کم کم تغییرات هرچند کوچک و بسته به توانمون رو ایجاد کنیم؟
میشه به نظرم
شاید سرعت به وقوع پیوستنش کمتر از زمان اصلی که باید انجام میشد باشه ولی باز میشه 
خیلی از میلیاردرها تو سن میانسالی به این ثروت رسیدن 
ولی نکته ای که قابل توجه هست اینه که هیچ چیزی یه شبه نمیشه
همه چی کم کم نامحسوس پیش میره بعد مدتی در اثر استمرار ما نتیجش آشکار میشه

(1397 بهمن 27، 22:20)Queen نوشته است:

(1397 بهمن 26، 20:49)آرمین نوشته است: یه روز گذشته ولی اصلا اشکال نداره. 
به مناسبت ولنگ تانگ، براتون آهنگ عروسک رو گذاشتم. 

خیلی عاشقانه و رمانتیک هست. حتما گوش کنید. 

شاعر میگه:
تو چشمات یه عشقه. می باره چیکه چیکه. (اوج احساس و عواطف رو داشته باشید  )

بعدش هم یه چیزهای دیگه میگه که من نگم بهتره. یکم منشوریه. 

من این آهنگه رو بارها گوش دادم ولی اصلا دقت نکردم چی می خونه
حالا رفتم پلی کردم هی عقب و جلو کردم اون قسمت منشوریشم درست متوجه نشدم یکم نامفهموم می خوند به نظرم

(1397 بهمن 29، 22:48)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: درسته حرفت هادی جان

اما گاهی وقتا باید ترمز دستی رو کشید تا ماشین یه دور ۱۸۰ درجه بزنه
بعدش حالا کم کم می شه گاز داد تا ماشین آروم آروم جلو بره