امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

من و دلتنگی و این بغض مدام ...

گاه اوج خنده ما گریه است / گاه اوج گریه ما خنده است

گریه دل را آبیاری میکند / خنده یعنی این که دلها زنده است

زندگی ترکیب شادی با غم است / دوست میدارم من این پیوند را

گرچه میگویند شادی بهتر است / دوست دارم گریه با لبخند را

تو را آرزو نخواهم کرد...

هيچ وقت !

تو را لحظه اي خواهم پذيرفت...

که خودت بيايي...

با دل خودت...

نه با آرزوي من ...!!

........
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانیت کند
صدایم کن، تا امان یابد
عابری خسته در شب باران
صدایم کن تا ببالم من
در سحرگاهان با سپیداران
از آن سوی خورشید
از آن سمت دریا
صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن
تو لبخند صبحی، پس از شام یلدا
از این تیرگی ها رهایم کن

سکوت سرخ شقایقها را
در این ویرانی، تو می دانی
غم پنهان نگاه ما را
در این حیرانی، تو می خوانی
از آن سوی خورشید
از آن سمت دریا
صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن
تو لبخند صبحی، پس از شام یلدا
از این تیرگی ها رهایم کن

صدای باران، نوای یاران
به لحن تو، نمی ماند
سکوت شب را، ز کوه و صحرا
نوای گرم تو می راند
در ابهام جنگل
کسی راز گل را
به غیر از تو، نمی داند
بخوان از بهاران
که با ساز باران
کسی چون تو نمی خواند
کسی چون تو نمی خواند

صدایم کن تا امان یابد
عابری خسته در شب باران
صدایم کن تا ببالم من
در سحر گاهان با سپیداران
از آن سوی خورشید
از آن سمت دریا
صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن
تو لبخند صبحی پس از شام یلدا
از این تیرگی ها، رهایم کن
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
بازآی که تا به خود نیازم بینی

بیداری شبهای درازم بینی


نی نی غلطم که خود فراق تو مرا


کی زنده رها کند که بازم بینی....

مولوی
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
همه روزه روزه بودن .
همه روزه روزه بودن
همه شب نماز کردن

همه ساله حج نمودن
سفر حجاز کردن

زمدینه تا به کعبه
سرو پا برهنه رفتن

دولب از برای لبیک
به وظیفه باز کردن

به مساجدو معابد
همه اعتکاف جستن

ز ملاهی و مناهی
همه احتراز کردن

شب جمعه ها نخفتن
به خدای راز گفتن

ز وجود بی نیازش
طلب نیاز کردن

به خدا که هیچکس را
ثمر آنقدر نباشد

که به روی ناامیدی
در بسته باز کردن

شیخ بهایی
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز
سالها هست كه در گوش من آرام

خش خش گام تو تكرار كنان
می دهد آزارم
و من اندیشه كنان
غرق این پندارم
كه چرا
خانه كوچك ما
سیب نداشت
.53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


چقدر تنگ شد دل تنگ من برای تو...



وقتی که برایت تنگ میشود دلم

میروم به کوچه مان و فریاد میزنم

رو به پنجره اتاق تو

شاید که بشکند شیشه اتاق تو

مثل دستهای من که از بس نوشته ام اسم تورا

بر روی سنگ فرش کوچه مان




آنجایی که میگزری بدون آنکه به زیر پایت بنگری



چقدر تنگ شد دل تنگ من برای تو 53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


خدا رو شکر که هستی خدا
خدا رو شکر که امید نا امیدانی خدا
خدار رو شکر خدای روی زمینی خدا
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]

سلام
از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست / دل خوش به فانوسم مکن اینجا مگر خورشید نیست

با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من / چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من

بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود / حتی عبادت بی عمل وقف سعادت می شود

با عشق آن سوی خطر جایی برای ترس نیست / در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود / چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود
..................
یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)




مي انديشم به نگاهت


که تمامي جان و روانم را به ترنم و تمنا وا مي دارد


مي انديشم به انگشتانت


که بي پرده


ساز عشق مرا در تمامي پرده ها مي نوازد


و اکنون


مي انديشم به دستانت


که چه سبک و آشنا


با راه و رمز هاي عشق


آرام و داغ و تند


چون شراب و گردباد و سيلاب


مرا در بر ميگيرد


وغم هايم را مي تکاند


و بيخيالي مي کارد


حرف ديگه اي نيست ... فقط بدون




كه نيلوفرانه دوستت مي دارم
نه مانند مردماني كه دوست داشتن را
به عادتي كه ارث برده‌اند
با طعم غريزه نشخوار مي كنند
من درست مثل خودم
هنوز و هميشه دوستت مي دارم

كلمات واسطه خوبي براي احساسات ما آدما نيست...

يه انتخاب سهل انگارانه کلمات... مي تونه پاکترين نيتها و عواطفمون رو تيز و برنده کنه... و قلب کسي رو که دوستش داريم خراش بده...

پروسه اش خيلي سادست... احساس مي کني... فکر مي کني و چند تا کلمه با هم ترکيب مي کني...اما اون کلمات توي دنياي هرکس به يه چيز ديگه اي ترجمه مي شه...

يک جمله محدود... فقط چند سانتي متر از کاغذه... فقط چند ميلي گرم جوهر يه خودکاره... و يا چند کاراکتر اس ام اس... چجوري قراره يک دنياي پيچيده و عجيب غريبي مثل من يا تو رو نشون بده؟

اما چاره اي نيست... واسطه بهتري نداريم فعلاً...

کلماتت رو ترکيب مي کني... و با زبونت روح افکار و احساساتت رو توي يه کالبد تنگ چند کلمه اي مي چپوني... ولي چيزي که مخاطبت دريافت مي کنه فقط اون چند تا کلمه ست...

و کلمات به ما خيانت مي کنن...
هيچ كس نفهميد...شايد شيطان عاشق حوا بود ك به ادم سجده نكرد!!!
سلام[تصویر:  7.gif]

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران، خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

........یا الله
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سلام303
نبودی ببینی چه بر من گذشت
کسی غم خور حال زارم نگشت
نبودی ببینی که من سوختم
ز داغ جدایی برافروختم

نبودی ببینی سرم سنگ خورد
به پست منم کوچه ای تنگ خورد
چقدر خنده کردند بر ریش ما
سرت گریه می کرد در پیش ما
هوای تو دارد دل مضطرم
فدای تو گردد، پدر، مادرم
حسین جان منم خواهرت ، خواهرت
منم یادگار،پدر،مادرت
حسین جان کبود است هر جای من
هنوزم کند درد پاهای من
برادر من و رقص رقاص ها
برادر من و ابن وقاص ها
برادر من و دست مردی درشت
برادر من و صورت یاس و مشت
برادر غمم بی نهایت شده
تمام تن من فدایت شده
ببین مرهم زخم چشم ترم
به لطف سر تو شکسته سرم
ز چادر، ز معجر ، ز رأسم مپرس
ز مردان شام و ز ترسم مپرس
مپرس از دل پر ز د اغ و غمم
هنوزم هنوز است در ماتمم
به چادر به معجر چنگ می زدند
مپرسم چرا طبل جنگ می زدند
برای تو پر چاک این جامه بود
و دعوا سر رأس و عمامه بود
یکی می ربود از تو عمامه را
یکی می ربود از بدن جامه را
یکی دیگر انگشترت می ربود
یکی شعر پیروزی اش می سرود
یکی مرکبش را چنان نعل کرد
کی گویی شده باز وقت نبرد
تنت زیر سمّ ستوران ، خمیر
تنت خسته شد از سنان و ز تیر
برادر خلاصه شدی قد کمان
شدی شهره ی عاشقان زمان

سروده: جعفر ابوالفتحی

وبلاگ اشعار مذهبی
.............
یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


دلم ريخت به هم
به سرم ياد تو افتاد و دلم ريخت به هم
همه تکرار تو کردم، همه ام ريخت به هم

من و ياد تو، به هم صحبتي هم مشغول
خانه را همهمه صحبت ما ريخت به هم


به عطشناک ترين حالت صحبت با تو
آنقدر گفتم و گفتم که حرم ريخت به هم
تو که هستي؟ که به هر شکل تجسم کردم
دست بردم که به انديشه رسم، ريخت به هم


ز غمت هرچه نوشتيم، مرکب پس داد
جوهر و آه من و اشک قلم، ريخت به هم


منشينيد به پايم، که مرا خانه عمر
سي و يک مرتبه پشت سر هم، ريخت به هم


خواستم شعر نگويم دگر و باز نشد
قلم توبه شکستم و قسم، ريخت به هم


چو رديفي تو، که از مصرع پايان غزل
رفتي و شعر من و شاعريم، ريخت به هم




وقتي مترسک عاشق ميشود
بگذار بياسايم
و من هر چه بيشتر دست و پا ميزنم بيشتر فرو ميروم،


روزمرگي ها
روزهاي دوندگي هاي به شب هاي دلتنگي ختم شده
دفترهاي كهنه شعر
غزلهاي ناتمام
دفترچه هاي خاطرات
آلبوم هاي قديمي
آاااااه لعنت به دوربين ديجيتالي، ورق هاي كهنه اعتيادمان را آتش زده
و هي تلفن
هي تلفن
هي تلفن
خانه چه خبر؟
بهار، زمستان را چگونه مي گذراند؟
خانه فلاني گرم است؟
سفره دو ديوار آن طرفتر نان دارد؟
علاج زانو درد مادر چه شد؟ و سرفه هاي پدر با گل بنفشه و گل گاوزبان درمان شد؟
اين هفته نگهبان باغچه كيست؟
بچه ها كه ديگر نمره نمي گيرند، خوب؟ خيلي خوب؟ عالي؟ كدام جاي بيست هاي ما را براي پدر پر مي كند؟
اصلا اين روزها حوصله مي كند از ببراز و سيندرلا براي بچه ها بگويد؟
بهار هنوز جا براي گنجشكهاي پر قيل و قال دارد؟


و جاي خالي يك دوست؛
يك تلنگر بي صدا در اوج لحظه دلتنگي
كنار گرم شومينه و ليوانهاي چاي مكرر
لعنت به ارتباطات مجازي
به صداهاي مجازي پشت خط
به روحهاي سرگردان بي آشيانه


خوب شد كه نيما هست
كه فروغ هست
كه قيصر يك شعر در وصف حال امروز من دارد
وگرنه اين دلتنگي به زبان نيامده مي كشت مرا: قطار ميرود، تو ميروي........


چه خوب شد خدا خواب را آفريد
به خواب رفتن و به رويا دل سپردن را
شكرِ رويا
شكر ِ رويا كه تدوام زندگي است
كه شوق الست هنوز هست
.
.
در تلاش براي فرار ازين رخوت و ركودي كه زندگيمان را فرا گرفته چه غمگينانه مي شكنند بالهامان
گنجشككان اسيري شديم در قفس زندگي


بگذار سر به خاك سوده بياسايم
بگذار بياسايم
بگذار بياسايم...


303
هيچ كس نفهميد...شايد شيطان عاشق حوا بود ك به ادم سجده نكرد!!!
[highlight=#000000]
شـــــایـد یکـــــــــــــــــــــ
روز
[/highlight]
[highlight=#000000] در کافــــــه ای دنــــج و خلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوت[/highlight]
[highlight=#000000]ایـن کلمــــــه هـا و نـوشتـــــــــه هـا[/highlight]
[highlight=#000000] صــــــــــوت شدنـــــــــــــــــد[/highlight]
[highlight=#000000] بــرای گــــــــــــــــــــوش هـای تــــــو[/highlight]
[highlight=#000000]کـه روی صنــــــدلـی[/highlight]
[highlight=#000000] رو بــه روی مــــــن نشستـــــــــــــــــه ای[/highlight]
[highlight=#000000]و بــرای یکــــــــــــ بـــار هـم کـه شـــــــده[/highlight]
[highlight=#000000] چــــــای تــو ســــــــــــــرد شــد[/highlight]
[highlight=#000000] بــس کـه خیــــــره مـــــانـدی بـه مـــــــــــــــــــــــــــــــــــن[/highlight]
[highlight=#000000]ایـن همـــــه دلتنگــــــــــــی بــرای تـــــــو نیسـت[/highlight]
[highlight=#000000]بـرای جــای خــالـی " دوستتــــــــــ دارم " اسـت[/highlight]
[highlight=#000000] در کلمــــــــــات مـن[/highlight]
[highlight=#000000]بـرای " دل نگــــــــــــــــرانـم "[/highlight]
[highlight=#000000] بـرای " دلتنگـــــــــــــــــــــــــم "[/highlight]
[highlight=#000000] بـرای " منتظــــــرت بــــــــــــــــــــــودم "[/highlight]
[highlight=#000000]حــالا کـه تنهـــا رفیقــــــم[/highlight]
[highlight=#000000] کلمــــــــــات هستنــد[/highlight]
[highlight=#000000]تمــام سطــــــر هـا را بـا " تــــــــو " پــر مـی کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم[/highlight]
[highlight=#000000]تــویـی کـه جـــــای ت[/highlight]
[highlight=#000000]در زمستــــــــــان نـوشتــــــه هـایـم[/highlight]
[highlight=#000000] خیلــــی وقتـــــــــــــــــــ است کـه خـــــــــــــالـی ست[/highlight]
[highlight=#000000] [/highlight]
[highlight=#000000] [/highlight]
[highlight=#000000] [/highlight]
هيچ كس نفهميد...شايد شيطان عاشق حوا بود ك به ادم سجده نكرد!!!
سلام


سلام


حتی برای خدا « طاقت فرسا » ترین دردها تنهائی است ،

بی آشنا بودن است ،

گنج بودن و در ویرانه ماندن است ،

وطن پرست بودن و در غربت بودن است .

عشق داشتن و زیبائی نیافتن است ،

زیبا بودن و عشق نجستن است ،

نیمه بودن است ناتمام زیستن است

بی انتظار گشتن است ،

چنگ بودن و نوازنده نداشتن است ،

نوازنده بودن و چنگ نداشتن است

متن بودن و خواننده نداشتن است

در خلا زیستن است ،

برای هیچ کس بودن است

برای زنده بودن کسی نداشتن است

بی ایمان بودن است

بی بند و بی پیوند و آواره بودن است

جهت نداشتن است

دل به هیچ پیوندی نبستن است

جان به هیچ پیمانی گرم نداشتن است .

اینها درد های وحشی بود


دردهای دل های بزرگ و روح های عالی

چگونه انسان می تواند باشد و رنج نکشد ،

باشد و دردمند نباشد ؟

من به جای بی رنجی و بیدردی همیشه آرزو می کرده ام که خدا مرا به غصه ها و گرفتاری های پست و متوسط روزمره مبتلا نکند ، بکند اما روحم ، دلم ، احساسم را در سطحی که این دست اندازهای پست را حس کند پایین نیاورد ، چه کسانی از چاله وله های راه رنج می برند و خسته می شوند و به ناله می آیند ؟ کسانی که می خزند بیشتر ، آنهایی که می روند کمتر ،آنها که می پرند هیچ



.................
یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


هميشه اوني كه زود ميرنجه زود ميره
زود هم بر مي گرده............

اما اوني كه دير ميرنجه دير ميره
اما.......

ديگه بر نميگردهTearsTears
هيچ كس نفهميد...شايد شيطان عاشق حوا بود ك به ادم سجده نكرد!!!


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان