1390 دي 24، 6:42
ورود خانم می توانم رو له این گروه خوش آمد میگم.
موفق باشید
(1390 دي 25، 1:53)می توانم نوشته است: سلام zara جونم هستی ؟ نوشته اخرین زمان فعالیت 1:45 . من حالم بده اگه هستی بیا تا با هم حرف بزنیم . نمی دونم چرا نمی شه برات پیام بفرستم؟ می گه باید 10 تا پست بذارید!
نقل قول: یه سوالم دارم این خانوم هورا که این همه شیرین زبون و مهربونه یعنی دیگه رفته؟آره عزیزم..
نقل قول: قضیه این اعتبار چیه؟اعتبار ی جور ارزش دادن ب ی نفره.. خیلی ملاک مهمی نیست.. اما خب وجه های مختلفی داره..
باید به حامی ها آیدیمو بدم؟؟؟
نقل قول: نمی دونم چرا نمی شه برات پیام بفرستم؟ می گه باید 10 تا پست بذارید!خو دیگه..!
(1390 دي 24، 22:36)می توانم نوشته است: سلام
رفتم از اول صفحه اول شروع کردم به خوندن خیلی خوب و قشنگ بود حرفهایی که به همدیگه زدین . تصمیم گرفتم هر بار که احساس کردم دارم قاطی می کنم بیام بقیه شو بخونم تا آروم بشم . همه تونو خیلی دوست دارم .
من متولد 67 هستم و مدت 3 ساله که این عادت بد رو کم کم شروع کردم . فکر کنم که زیاد به نفسم رو دادم! ولی حالا نوبت اینه که به خودم بها بدم . من کامپیوتر خوندم .
این اواخر بیشتر اشتباه می کردم و خیلی عادت کرده بودم و متاسفانه تو اینترنتم سرک می کشیدم یه دفعه گذارم افتاد به یه سایتی و ... نمی دونید چه چیزای بدی توش نوشته بودن .
منم گفتم هر کاری کنم نباید به این جاها برسم چون که اگه اونا نمی دونستن و اشتباه کردن من که اخر بدی ادم ها رو دارم می بینم پس باید جلوی خودمو بگیرم .
یه وب لاگ هنری درست کردم . با یه روان شناس اینترنتی صحبت کردم . سعی کردم بیشتر به خودم توجه کنم . توبه کردم و نماز خوندم . ولی با این همه تو این یک ماهی که تصمیم گرفتم بهتر بشم حد اکثر توانم رو 4 روز بوده .
نمی دونم دارم خیلی زیاد می نویسم ؟
ولی فهمیدم که اگه اولش که اومد سراغم سریع پاشم برم یه جای دیگه یا حتی طرز نشستنمو عوض کنم یا پا شم یه اهنگ بذارم زود میره ولی اگه اهمیت بدم بهش یا کاری نکنم دیگه بعد یه ذره دختر بدی می شم .
فکر کنم غریزه جنسی من یه ذره زیاده شایدم زیادی بهش رو دادم . به یکی از دوستام که مامانش تو خط ازدواج و اینهاست سپردم غیر مستقیم به مامانش بگه منو به دوستهاش معرفی کنه و تصمیم گرفتم که ازدواج کنم . نه فقط واسه خاطر نیاز های فلان ها ... اخه می خوام که یکی رو دوست داشتم باشم و باهم پیشرفت کنیم .دوستم دارم که بچه داشته باشم .
خلاصه! خیلی ممنون از اقای کریم که ورود منو بهم تبریک گفته . سلام bahar66 جونم . گلم بیا با هم شروع کنیم این روز اول من بود .
یه سوالم دارم این خانوم هورا که این همه شیرین زبون و مهربونه یعنی دیگه رفته؟
من هنوز نیومده همه تونو خیلی دوست دارم .
(1390 دي 25، 13:40)می توانم نوشته است: بچه ها به طور دائمی احساس ... دارم . حالا چه کار کنم؟ هیچ وقت این قدر نبوده واسم
حالا چه کار کنم؟ از صبح کلی کار و بار کردم . بچه داری و آشپزی ولی هیچ . انگار نه انگار . دیدم حالم خوب نیست باز اومدم اینجا نوشته های شما رو بخونم . اما این طوری که نمی شه یه کار عملی باید تحویل می دادم واسه کاراموزی داره واسم 0 رد می شه . نه حالشو دارم نه بلدم نه هیچیییییی . تازه بدتر هی دارم فکر می کنم چرا با اون پسره که اینا رو بلد بود و می خواست باهم دوست بشه نه گفتم پاچشو گرفتم ؟ می دونم کار درستی بودها . الان چی کار کنم؟
راهش اینه فقط که برم به اون پسره یا دوستاش رو بندازم واسم انجام بدن یه پولی بدم بهشون ولی عمرا قبول نمی کنن تا ضایع شم ... . من که همیشه تمرین ها رو حل می کردم استاد با هم کل می نداخت که حالا اگه زرنگی اینو برنامه بنویس واسش انگار نه انگار کس دیگه ای سرکلاسه . عین خنگ ها باید برم رو بندازم چرا؟ چون اون زمان که باید این مهارت ها رو یاد می گرفتم حواسم جاهای دیگه بوده و حس و حال تمرین ازم گرفته شده بوده .
فکر کنم باید بی خیال شم . این طوری حد اقل استرسم کمتر می شه . بذار 0 رد شه من که معدلم زیر 15 است چه فرق می کنه ؟ نه؟
(1390 دي 25، 13:45)sara_m نوشته است: سلام به دوست جونی های گلم
من اسمم سارا هستش
17 سالمه
خیلی خوشحالم که توی جمع شما گلا هستم
من از چند سال پیش گرفتارش شدم
الانم دوست دارم با کمک شماها دوستای گلم ترک کنم
امیدوارم که منو کمک کنید
این خانومه چه تاجش قشنگه
4 امین روز پاکیمه
هموتونو دوست دارم
فقط من یکم بازیگوشم ببخشید دیگه
تازگیا شکست عشقی هم خوردم
امیدوارم که اینجا فراموشش کنم
(1390 دي 25، 15:22)می توانم نوشته است: خوشم میاد که اینجا رو قیضه کردم
معلوم شد :
هر وقت که حالتون خوب نبود برید تو قسمت تفریحات .
همه تونو دوست دارم . ایشالا همه با هم بتونیم به موفقیت برسیم . به همه دوستان هم پیشنهاد می کنم حتما همه سایت رو نگاه کنن . خداییش دم همه گی گرم .