الهی پیشانی نهادن بر خاک آسان است دل از خاک برداشتن دشوار الهی بسوی تو آمدم مرا بمن برمگردان الهی دستم بگیرتا درراهم استوار باشم الهی اگر عنایت تودست مارانگیرد ازچهل هاچله ما کاری برنیاید الهی شکرت که پیر ناشده استغفارکردم که استغفار پیر استهزاء راماند الهی خواب های مارا تبدیل به بیداری کن
الهی در شگفتم ازکسی که غصه خودش را نمیخوردوغصه روزیش را میخورد.
سلام
نمیدونم چی باید بهت بگم عزیزم...
تولدت واقعا مبارک
من بهت خیلی مدیونم
امیدوارم بتونم واست دوست با مرامی باشم و همه ی محبت و لطفی که بهم داشتی رو جبران کنم
وقتی باهات آشنا شدم از همون اول میدونستم که اگه بهت دل ببندم جدایی برام سخته
خیلی تلاش کردم که بهت وابسته نشم
چون معمولا هر آشنایی ای یه جدایی ای هم داره
ولی تا الآن که موفق نشدم
میدونی چرا؟؟
چون وقتی با تو هستم ,عشق رو میتونم لمس کنم
میدونی؟!
همیشه دوست داشتم بتونم جایی رو پیدا کنم که به آدما فقط به حکم انسان بودنشون احترام بذارن و آدما فقط برای اینکه انسانن عاشق همدیگه باشن
جایی که نه پول , نه نژاد و نه جنسیت و خیلی چیزای دیگه تو رابطه ها تاثیر غالب رو نداشته باشه!
شاید به جرات بتونم بگم که فقط اینجاست که آدما بدونه توقع همدیگرو دوست دارن
البته اگه واقعیت رو بخوام در نظر بگیرم شاید فقط از همدیگه تنها توقعی که دارن دوست داشته شدنه ,حداقل از خیلی چیزای دیگه بهتره!
خیلی جالبه که اکثر آدمای اینجا به خاطر مشکلات جن / سی اینجان ,اما جنسیت در روابط تاثیر چندانی نداره
قبل از اینکه بیام اینجا فک میکردم کنار گذاشتن این کار لعنتی چقد کار سخت و بزرگیه!
ولی اینجا فهمیدم که اینکار در برابر بزرگیه روح انسان خیلی کوچیکه
امیدوارم یه روزی برسه که کسی تو دام این لعنتی نیوفته و حداقل ماها که گرفتار بودیم بتونیم وظیفمون رو به درستی انجام بدیم و ناآگاهانه و بی تفاوت نسبت به کسایی که میتونیم از گرفتار شدنشون جلوگیری کنیم و تا میتونیم کسایی رو که مبتلا هستن رو نجات بدیم
من اومدم اینجا تا بتونم ترک کنم ولی اینجا خیلی بیشتر از توقع من رو بهم داد
دوست دارم کانون عزیز
بچه ها ببخشین که زیاد شد,آخه کانون جونمه دوس داشتم باهاش حرف بزنم!
در پناه حق
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
کانون جون پاکیمو مدیون توام دوست دارم
کانون ما کیک میخایم
(به درمیگم باران بشنوه)راستی کانون جون خداکنه روز تولدت یکی پیدا بشه که ساعتتو یه ساعت بکشه جلو
الهی پیشانی نهادن بر خاک آسان است دل از خاک برداشتن دشوار الهی بسوی تو آمدم مرا بمن برمگردان الهی دستم بگیرتا درراهم استوار باشم الهی اگر عنایت تودست مارانگیرد ازچهل هاچله ما کاری برنیاید الهی شکرت که پیر ناشده استغفارکردم که استغفار پیر استهزاء راماند الهی خواب های مارا تبدیل به بیداری کن
الهی در شگفتم ازکسی که غصه خودش را نمیخوردوغصه روزیش را میخورد.
کانون جون فردا نگی خسرو بی معرفته من سر ساعت 22 اومدم جشن تولدت تا 22:30 هم موندم حالا هم یه کاری پیش اومده با اجارت میرم شب خوش
الهی پیشانی نهادن بر خاک آسان است دل از خاک برداشتن دشوار الهی بسوی تو آمدم مرا بمن برمگردان الهی دستم بگیرتا درراهم استوار باشم الهی اگر عنایت تودست مارانگیرد ازچهل هاچله ما کاری برنیاید الهی شکرت که پیر ناشده استغفارکردم که استغفار پیر استهزاء راماند الهی خواب های مارا تبدیل به بیداری کن
الهی در شگفتم ازکسی که غصه خودش را نمیخوردوغصه روزیش را میخورد.