مشکل اساسی این بود که صبح دیر بیدار شدم ساعت ۱۱ صبح اونم به زور
ولی از اون جا به بعد همه چی خیلی خوب پیش رفت
شب هم یه موضوعی که دغدغه اش رو خیلی داشتم تا حدودی برطرف شد
امشب کل خانواده این جا جمع بودیم دور هم
کلی گفتیم و خندیدیم.
چیزی که به تجربه بهم ثابت شده این هست که توی روابط خانوادگی
نقش زبان خیلی مهم می شه.
این که آدم هر چیزی که توی ذهنش هست رو نگه
بلکه حرف رو مزه مزه کنه و بسنجه
گاهی همین زبان می تونه خیلی چیز ها رو خراب کنه.
از اون طرف، گاهی یک کلمه ی محبت آمیز می تونه خیلی خیلی محیط خانواده رو گرم کنه.
بقیه ی روز هم توی دانشگاه سپری شد و به کار و بار و اتفاقات هیجان انگیز دیگه
(1397 اسفند 20، 19:44)می توانم نوشته است: روز خیلی سختی بود
چقدر وقتها آدم دنبال یه کمی آرامش و یه خواب راحت می گرده
اما راه حل می تونه دم دستی یا دور از دست باشه
سلام، من دکتر نینی هستم، نسخه درمانی شما، دوستی هست
بله درست خوندین، دوستی با کتاب و مطالعه بهترین یار مهربان دنیا
شما رو دعوت میکنم به مکتبخونه و فرم ثبت نام رو هم از فراش مکتبخونه مهرخدا بگیرید پر کنید... هزینه ثبت نام رایگان است.
دکتر نینی متخصص نسخه درمانی با کتاب
آدرس مطب: مکتبخونه خیابان تاپیک کوچه دانش در اول سمت راست زنگ دوم
سلام و خدا قوت
واقعا اینجا چه جای عجیبیه
وقتی بعد مدتها میام از بزرگی بچه ها از کوچکی خودم خجالت میکشم ..
معمولا با همچین پیامی میشه مواجه شد که "امروز روز سختی بود .. و پاکم"
خیلی خوش به حالتون ..
منم خدا رو شکر دیروز پاکم و با توکل بر خدا امروز رو پاک میکنیم ..
معذرت خواهی از دل، بابت این مدتی که عرض ادب نکردم و پاسخ پیامهای بزرگوارانه رو ندادم.