1388 مهر 24، 0:53
یه هفته گذشته و همه چیز برام بویه وسوسه داره
اما میدونم که نمیتونم خودمو گول بزنم اگرچه همیشه در نهایت خودمو گول میزدم
همه اینا رو میدونم که چقدره ضرر جسمی داره چقدره منو از مسیره درسته زندگیم دور میکنه تا به حال چقدره از بابت این کنترل نکردنه نفسم ضربه خوردم
ولی بازم مشتاقه انجامشم لعنت...دارم از خستگی میمیرم ولی وسوسه زمان نمیشناسه
این ماجرا همه جاش پره از لذته ولی تازه وقتی ارضا میشیم دوباره یادمون میفته که مگه قرار نبود بزاریمش کنار تا کی قراره این ذلت ادامه پیدا کنه
عینه چی پشیمون میشیم آرزو میکردیم کاشکی نمیکردم کاشـــــــــکی ولی این اتفاق افتاده بدتر حالمون شدید گرفته میشه دیگه میگیم خب پس حالا که این اتفاق افتاد پس بذار دوباره تکرارش کنم ...نمیتونم ترک کنم اگه میتونستم این دفعه تکرار نمیشد
ولی خودمونم میدونیم که احمقانه داریم سرخودمون رو شیره میمالیم
البته همه ابنا با یه نه گفتن محکم تمومه
یه نه قاطع
گفتنه این که من دیگه دیگه اینکار رو نمیکنم
من سالم ام و انحرافه جنسی ندارم
نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
ـ