1398 شهريور 7، 10:26
نخست؛ خب وقتی ما بارها و بارها، به تجربه دیدیم که حس رنجش، ناراحتی، عصبانیت و ناامیدی، باعث میشه به اتفاقای بد نزدیک بشیم .. پس اصل مهمی که باید رعایت کنیم، اینه که تا جای ممکن از موقعیتهای رنجش آور فاصله بگیریم؛ نه که فرار کنیما .. یعنی برای خودمون مشکل درست نکنیم و خودمون رو در موقعیتهای اشتباه قرار ندیم؛ مثلا بیش از حد توانمون برای خودمون تعهد نتراشیم (به خودمون یا دیگران)، با کسایی که میدونیم صحبت باهاشون القای منفی داره دمخور یا درگیر نشیم و ... هر چیزی که خودمون به تجربه میدونیم به شرایط ناراحتی و ناامیدی دامن میزنه ..
دوم؛ نکته خیلی مهمی که باید به یاد داشته باشیم اینه که از تفکرات فانتزی فاصله بگیریم و با واقعیتها زندگی کنیم؛ هر چند در گام نخست گفتیم تا جایی ممکن ناراحت نشیم، اما آیا میشه هیچگاه در چنین موقعیتهایی نبود؟ قطعا نه! پس نکته دوم اینه که از نظر ذهنی، در عین تمرکز روی واقعیتهای امیدبخش و دوری از شرایط استرس زا، همیشه امکان وجود برخی موانع و مشکلات رو در نظر بگیریم و دست کم از نظر روانی و ذهنی، آمادگی روبرو شدن باهاشون رو داشته باشیم؛
روانشناس برجسته ای میگفت .. وقتی داری وارد مکانی میشی، اگر با این تصور وارد بشی که الان قطاب و پشمک بهت میدن، اگر بهت هیچ چی ندن، دچار استرس و رنجش میشی .. اما اگر با این تصور وارد بشی که میخوان بگیرن بزننت، اون وقت اگر بهت هیچ چی ندن، دچار استرس نمیشی!
یعنی داشتن زوایه دیدهای چندگانه و در نظر گرفتن برخی احتمالات و ممکنات میتونه ظرفیت وجودی ما رو افزایش بده.
باید دقت کنیم که این گام، به معنی غوطه خوردن در افکار منفی و دلهره آور نیست .. در یک کلام! بدونیم در این دنیایی که داریم زندگی میکنیم، همه چیز طبق میل ما و بر اساس فانتزیهای ما رقم نمیخوره .. در این دنیا، ترس هست، گرسنگی هست، از دست دادن ثروت، جان و عزیزان هست، نرسیدن به یا کم رسیدن به برخی دستاوردهای قابل انتظار هست ..
سوم؛ آیا با داشتن آمادگی ذهنی، همه چیز حل میشه؟ باز هم خیر! بعضی مواقع انقدر مشکلات ناگهانی و پیش بینی نشده است که نمیشه به طور جزئی و دقیق از قبل براش آمادگی ذهنی داشت .. خدایی ناکرده، فوت ناگهانی، سیل، زلزله و ...
بله اینها میتونه واقعیت داشته باشه ..
ولی خبر خوب اینه که این نقطه، یعنی نقطه مواجه شدن با مشکلات و رنجشها، دقیقا همون نقطه رهایی ما از این عادت زشت و زیانباره ..
ما برای اینکه این زنجیر اسارتمون رو بشکنیم .. برای اینکه یاد بگیریم که هیچ ارتباط اصیلی بین وجود رنجش و ناراحتی و انجام عمل کثیف خودارضایی نیست، باید در این مواجه ها، صبر و استقامت داشته باشیم .. تمام اون آمادگیهای ذهنی و کارهای جنبی، وقتی به نتیجه مطلوب میرسن که ما در عمل، آگاهیمون رو به صبحنه بیاریم ..
فرض کنیم اصلا قابلیت انجام عمل شنیع خودارضایی در ما نبود؟ اون وقت چیکار میکردیم در مواجهه با مشکلات؟
شاید میرفتیم قدم میزدیم .. شاید در آغوشی گریه میکردیم .. شاید به جای خلوتی میرفتیم و داد میزدیم .. شاید .. شاید ..
شاید مینشستیم و سعی میکردیم روی مشکل تمرکز کنیم و حلش کنیم ..
از یاد نمیبردیم که تمام مشکلات راه حلی دارن .. و اگر هم راه حلی نداشته باشن، زمان توقف محدودی دارن .. یه ساعت، یه روز، یه ماه، یه سال .. بعد مدت محدودی، دیگه اثری از اونها نخواهد بود ..
چهارم؛ شاید ما در برابر مشکلات روزمره و کوچک بتونیم آگاهیمون رو حفظ کنیم و به گام سوم عمل کنیم .. اما اگر مشکلات خیلی تکان دهنده باشه چی؟
اصلا، مشکلات چه کوچک و چه بزرگ، ما تسلط و آگاهیمون رو از چه منبعی میگیریم؟
اینجاست که اون مزیت مهم ما مشخص میشه .. ما جاودانه ایم و بی نهایت .. چون از خداییم و برای خداییم و به خدا باز میگردیم ..
با داشتن ارتباط هر چه بیشتر با آفریننده و پرورش دهنده مون، به آرامش ماندگار و حقیقی و عمیق میرسیم و امید مثل نفس در فضای فکرمون و مثل خون در لحظات زندگیمون جریان پیدا میکنه ..
بهترین و موثرترین راه برای حفظ ربط و اتصال با خداوند، بهبود نماز هست .. نماز، معجزه میکنه ..
پنجم؛ مطالعه این پست و فیلمی که داخلش لینک داده شده رو هم بهت پیشنهاد میکنم.