انجمن شبانه روزی

[حوا هستم]

آقا مگه میشه مگه داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟
40 هزار نفر ورزشگاه رو تخلیه کردن ؛ کلی صندلی هم شکستن . وقتی ورزشگاه کامل تخلیه شد الان اعلام کردن بازی برگزار میشه برگردین  
تا الان 2 ساعته فقط شخص بنده رو اوسگول فرض کردن هی میگن یه ربع دیگه ؛ نیم ساعت دیگه . اقا اصلا بازی به جهنم برگزار نکنین بذارین عصر جدید ببینیم  
اصلا مگه میشه مسئول انقدر بی کفایت؟ مگه میشه انقدر بی لیاقت ؟ سیاسی ها اومدن تو فوتبال و کنه وار چسبیدن به صندلی نه کسی استعفا میده نه کسی حتی عذرخواهی میکنه . خیلی تو مدیریت مملکت خوب بودن اومدن لیگ برتر رو مدیریت کنن .

  داشتم آماده میشدم بخوابم ظاهرا تا صب بیداریم
  باید همون اول میگفتن برگزار نمیشه ب اندازه سیصد تا که تخلیه میشد برگزار میکردن

[رامین.]

بازی شروع شد برید نگاه کنید  
خیلی هم با کیفیت داره برگزار میشه ؛ انگار یکی تو تماشاگرها نشسته داره با گوشی سونی اریکسون K750 فیلم برداری میکنه ؛ میثاقی هم داره رو تصویر گزارش میکنه

[می توانم]

بازی کجا با کجا؟ تیم ملیه؟خداییش انقدر بازی خوبی هست که این همه ارزش داشته باشه؟

[حوا هستم]

بازی شروع شد برید نگاه کنید  
خیلی هم با کیفیت داره برگزار میشه ؛ انگار یکی تو تماشاگرها نشسته داره با گوشی سونی اریکسون K750 فیلم برداری میکنه ؛ میثاقی هم داره رو تصویر گزارش میکنه

خوبه همین اول کاری ویلموتس حساب کار دستش میاد کجا اومده  

[رامین.]

بازی کجا با کجا؟ تیم ملیه؟خداییش انقدر بازی خوبی هست که این همه ارزش داشته باشه؟

اینو خانوم مهرخدا پرسیدن جواب دادم شما هم تشکر کردین پستم رو
اقا خب یه دقیقه تلویزیون رو روشن کنین ببینین کی با کی بازی داره
یاد اون پسره تو آیتم برنامه نود افتادم . تو فینال لیگ قهرمانان اسیا همه دارن تو مدرسه فوتبال رو میبینن تنها نشسته تو حیاط میگه چی بشه 11 نفر میدوون دنبال توپ
.................
علی پور یه گل زد
تبریک

[می توانم]

خب آخه ما تلوزیون نداریم!
همه که‌مثل شما لاکچری نیستن آقا رامین.

[رامین.]

خب آخه ما تلوزیون نداریم!
همه که‌مثل شما لاکچری نیستن آقا رامین.

یعنی اصلا مرزهای لاکچریت رو درنوردیدم
البته میگن بیا تو پذیرایی نگاه کن ؛ ولی فرض کن بشینم پیش بابام فوتبال ببینم !
بدون هیچ واکنشی باید بشینی صدات هم درنیاد
ولی مامانم خوبه ؛ اتفاقا پیگیر هم هست میشینه ترکیب ارنج میکنه و همیشه هم انتقاد داره که چرا علی دایی رو نمیفرستن تو زمین!

[حوا هستم]

  دقیقا شقایق
منم داداشم طرفدار تیم دوچرخه سواران هس به خاطر اینکه قهرمانیمون تو روحیه اش تاثیر نذاره با لپ تاب میبینم

[جناب خان :)]

بازی شروع شد برید نگاه کنید  
خیلی هم با کیفیت داره برگزار میشه ؛ انگار یکی تو تماشاگرها نشسته داره با گوشی سونی اریکسون K750 فیلم برداری میکنه ؛ میثاقی هم داره رو تصویر گزارش میکنه

خوبه همین اول کاری ویلموتس حساب کار دستش میاد کجا اومده  

عالی بود 

هسته گیر البالو ۹۳ تومن؟؟؟؟
تازه زده بود تخفیفشه ۱۱۰ بوده
تازه اونم ۵تا هسته رو همزمان بگیره
شبکه نسیم

مردم انقدر لاکچری بودن ما خبر نداشتیم؟
یادم نمیاد اخرین بار کی تلوزیون دیدم حس میکنم تو یه کشور دیگم

این که چیزی نیست
اینا رو نگاه کنین
حتی من نمیدونم چین

[حوا هستم]

اینا یه چیز هیجان انگیزناک گرون قیمته
وقتی داخل وان حمام میندازی فعال میشه مدلای رنگی رنگی و خوش بویی داره

یکی نیس به این آقای فتاحی  بگه نصف شب هس انقد داد نزنه

[جناب خان :)]

خب خدا را شکر که وان نداریم

[می توانم]

وان؟
گند لاکچری رو در آوردین

اسمشو بذارین کانون لاکچری ها

[رامین.]

آقا اینکه موقع حموم رفتن همیشه با خودم پلاستیک میبردم میذاشتم در فاضلاب تا اب رد نشه اینم وان محسوب میشه؟
تازه آب که جمع میشد شیرجه هم میزدم 
دوران طفولیت در اوج لاکچریت گذشت

[آرمین]

سلام

وقت، وقت خداحافظیه. 

میگن هر سلامی یه خداحافظی داره.
اگه این خداحافظی به اختیار نباشه، بالاخره روزی به اجبار.
اگه از روی میل و اشتیاق نباشه، با زور و اکراه.

میگن هر اومدنی، رفتنی داره.
به هر ترتیبی اومده باشی، بالاخره روزی خواهی رفت.
با هر چی که اومده باشی، با توشه ای نیز خواهی رفت.
خواه این توشه سبک خواه این توشه سنگین.

میگن هر سلامی، ساده است و هر خداحافظی، سخت.
همچنان که اومدن، شیرینه و رفتن، تلخ.

میگن تا زمانی که هستی، تا می تونی بکار و برداشت کن.
تا نباشه آه و افسوس زمانی که میری. زمانی که دستت از هر بذر و ثمره ای کوتاست.

میگن تا هستی، بذر محبت و عشق و صفا بکار.
رفتنت به موقع خود، بذرهای کینه و بغض و جفا خواهد کاشت.

میگن قدر لحظه لحظه ای که داری رو بدون.
هیچ ثانیه و اتفاق و رویدادی با کمیت و کیفیت قبل تکرار نخواهد شد؛ حال آنکه رفتن، این عدم تکرار رو ملموس تر خواهد ساخت.

میگن مردونگی همیشه به موندن نیست؛ به چنگ و دندون.
گاهی مردونگی به رها کردن و رفتنه؛ با غم و اندوه.

میگن سلام رو اگر قاطع و با قدرت میگی اما خداحافظ رو با شک و تردید بگو.
چون سلام با خودش نزدیکی میاره و خداحافظی با خودش دوری.
اما چه حیف که گاهی تردیدها جاشون رو میدن به قاطعیت ها.

آقا خلاصه خیلی چیزها میگن.
زیادی دراماتیک شد.
اومدم خداحافظی کنم چون دارم میرم سفر برای چند روز. 
از اون جا که تو ایران جاده ها و ماشین ها و راننده هاش حساب کتاب نداره، گفتم غزل خداحافظیم رو خونده باشم.
مدیونید اگه دل تون تنگ شه. 

[جناب خان :)]

شوکه شدم یه لحظه
سفر بخیر