عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

جوابش راحته
کسی رو که کمک نمی خواد کمک نکن 
اول باید خودش بخواد عوض شه
اصلا این دیگه کمک کردن نیست

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام

بچه ها الان افتتاحیه یه فروشگاه رفته بودم سامان جلیلی رو آورده بودن.   317
غوغا بود. نمی دونید مردم چه ها می کردن. 2uge4p4
سامان دوست داریم.  Confetti
کلی نورافشانی و ترقه مرقه و مسابقه و از این چیزها.  49-2

(1397 دي 18، 20:51)مهرخدا نوشته است: ی دوستی هست ده ساله ازدواج کرده با همسرش و خودش داشتم صحبت میکردم یهو سر صحبت به سمتی سوق داده شد که یهو گفت ما خیلی وقته طلاق عاطفی گرفتیم....من هنگ...اون دوتا ریلکس...
به نظرتون میتونم کمکی بهشون بکنم؟

نمی دونم اون بخواد شما بهش کمک کنید یا اینکه شما بتونید بهش کمک کنید.

اما چیزی که مشخصه تکلیف زندگیش رو باید معلوم کنه.
اول از همه باید تلاش کنن به همدیگه نزدیک بشن. اگه نمی تونن از همدیگه طلاق بگیرن.  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

دوستان درست میگن 
اما اگر خواستن که کمکی بشه ، میتونید زندگی های موفق رو بازتاب بدین
کتاب مرجع خیلی خوبیه ..
مسلما جفتشون اینقدر مغرور هستن که از من نخوان کمکی بگیرن بخصوص که من هم تحربه ایی ندارم اما دوستم به حرفام توجه میکنه و یه جورایی قبولم داره وقتی این حرف رو زد میدونست که من عکس العمل نشون خواهم داد حالا نه جلوی همسرش اما به وقتش در موردش باهاش صحبت میکنم، این خصوصیت همیشگی من بوده و هست.
مشکلم اینه که نمیتونم درک کنم اینکه بدون یه تصمیم قطعی دارن چنین رابطه ایی رو تحربه میکنن، قبلا یسری مشکلات داشتن که سعی کردم بهش بفهمونم ابن موارد تو زندکی همه ادما هست و نزدیکترش کزدم به خانواده اش اما بعد از مدتی که ندیدمش و عملم وقتی برای عیادتم اومدن و یهو چنین چیزی گفتن من هنگ کردم در نگاهش میدیدم بریده از این زندگی...
اما خوب یا بد نمیدونم چجوری کمک کنم بهشون که یا تصمیم طلاق بگیرن یا بچه بازیاشون رو بذارن کنار.
اخلاق خاصی دارن جفتشون، همسرش افسردگی داره پیش مشاور و روانپزشک هم مدتها رفتن و زیاد تاثیری نداشته و خودشم انگار زندکیشو بیرون از خونه میگرده و بیشتر ترجیح میده با دیگران وقت بگذزونه تا با همسرش
با صحبتهایی که میکنه حس میکنم خودشم دچار یه افسردگی هست اما داره تظاهر میکنه همه چی خوبه 
یبار خیلی قدیما که گله میکرد بهش گفتم خب اصلا بیا طلاق بگیر حقشو که داری و برگشت دلایلی اورد از تنهایی همسرش و بیکس یودن اون و موارد دیگه که نمی تونه اونو تنها بذاره لحن حرفاش مشخص میکرد هنوز بهش علاقه داره و مطمئنا هم الان هم بهمدیگه علاقه دارن ولی از همدیگه دلخورن، نمیدونم شاید بهتر باشه کلا هیچ عکس العملی نشون ندم و سکوت کنم در این مورد....

به جز خانواده دوستم، خیلی از خانواده ها رو دیدم بعد از ده بیست سی ....سال از گذشت زندگی متاهلیشون به جای محکمتر شدن زندگیشون بجاش حس نفرت و همین واژه طلاق عاطفی رخ داده....اخه چرااااا....
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
(1397 دي 18، 20:51)مهرخدا نوشته است: ی دوستی هست ده ساله ازدواج کرده با همسرش و خودش داشتم صحبت میکردم یهو سر صحبت به سمتی سوق داده شد که یهو گفت ما خیلی وقته طلاق عاطفی گرفتیم....من هنگ...اون دوتا ریلکس...
به نظرتون میتونم کمکی بهشون بکنم؟


سلام خانم مهرخدا 
خوبید ؟
خب میزان صمیمیت شما با دوستتون رو نمیدونم چقدره 
اما در بیشتر موارد بعضی آدما دوست دارن غم ها و غصه هاشون رو به اشتراک بذارن 
شاید صرفا منظورشون همدردی شما باهاشون بوده نه کمک 
اما این شما هستید که باید موقعیت رو بررسی کنید 
توصیه من برای ما تشویق ایشون به تلاش کردن ، قشنگ تر کردن زندگیوشون .. بخشنده تر بودن .. گذشت بیشتر داشتن ... 
تشویق به صبور بودن
شما میتونید مشوق خوبی براشون باشید...
Khansariha (69)
سلام و عرض ادب.
دعای آرامش.

 سپاس شده توسط
با عرض سلام به همگی دوستان 53
امروز روز جهانی تولد من تولدم مبارک 53 49-2 2uge4p4 Confetti Khansariha (13)
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
سلام .. 
دوستان کسی کتاب ملت عشق رو خونده ؟
(حتما خوندین )
نظرتون چیه ؟
من تازه شروع کردم
2uge4p4
تولدتون مبارک

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام

امروز برای بازرسی رفته بودم.

فکر کنید یه چک لیست 160 تایی بهتون بدن که باید دونه دونه شون رو تایید کنید.
اونم من که این قدر حساس.  4chsmu1

تو فرم ها همه چی بود.
از وضعیت نظافت و آب سردکن گرفته
تا عملیات اجرایی و فنی

هیچی دیگه.
دچار فشار مغزی شدم.
از این ور به اون ور. از این بپرس از اون بپرس.  53258zu2qvp1d9v

-----------------------

(1397 دي 20، 16:44)سالِک نوشته است: سلام .. 
دوستان کسی کتاب ملت عشق رو خونده ؟
(حتما خوندین )
نظرتون چیه ؟
من تازه شروع کردم

من نخوندم.  4chsmu1 
هر موقع خوندیش برامون تعریف کن.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
سلاااام 

[تصویر:  1550040956.jpg]
صبح جمعه بخیر کانون گلیااااااااااااااا  317 317 53 53 53 53
 سپاس شده توسط
(1397 دي 20، 16:44)سالِک نوشته است: سلام .. 
دوستان کسی کتاب ملت عشق رو خونده ؟
(حتما خوندین )
نظرتون چیه ؟
من تازه شروع کردم

من دوسش داشتم و بی وقفه خوندمش Khansariha (56)
اینهمه زحمت میکشی درس میخونی مدرک مهندسی برق میگیری ولی هر سری از مامانت سوال میکنن پسرت مدرک تحصیلیش چیه میاد ازت تعریف کنه خیلی با افتخار میگه سیمکشه !

آخه مادر من سیم کش ؟؟؟

به رشته مهندسی برق میگین سیم کش؟؟؟ پس وای به حال آقای نمیدانم که مهندسی نفت خونده . هر جور حساب میکنم سیمکش نسبت به نفتکش خیلی قابل تحمل تره 

من اصلا با این پسوند کش مشکل دارم ! یعنی چی آخه سیمکش . بیشتر شبیه فوشه !

کلا تو اقوام ما رشته ی برق رو با دید دیگه ای نگاه میکنن . رفتم خونه خاله ؛ میگه رامین جان درس رو تموم کردی؟ میگم اره . میگه الان مدرک برق گرفتی؟ میگم اره .
 اولین چیزی که از مدرک گرفتن من به ذهنش رسید این بود که گفت این پریز ما شل واییستاده همیشه میوفته اینو یکم سفت کن درست شه!
پریزشون رو درست کردم و دیگه از اون روز گذشت تا به امروز ...

امروز وسط ظهر بود
یکی زنگ زد . دیدم یه خانومی بود که با لهجه ی غلیظ و شیرین آذری داره به فارسی سخت صحبت میکنه . گفت آقا رامین رو گرفتم؟ گفتم بفرمایین
با همون لهجه ی فارسی سخت اولین جمله ای که گفت این بود: آقا شما سیمکشی؟؟؟
تو مترو هم بودم یعنی قشنگ من تا 10 ثانیه لود نشدم . قفل شده بودم همینجور ساکت مونده بودم . 
همونجا وسط مترو کلا گویش رو عوض کردم و ترکی صحبت کردم گفتم کی هستین؟ گفت همسایه ی خاله تون هستم لوستر ما دو تا از چراغ هاش روشن نمیشه شماره شما رو داد بهم گفت به شما زنگ بزنم

همونجا زنگ زدم خاله م میگه اخه خاله این چه کاریه؟ میگه پیر زنه گناه داره کسی رو نداره برو براش درست کن! رسیدم خونه و رفتم براش درست کردم ولی خداوکیلی با این دیدگاهتون رشته ی برق رو نابود کردین ..

 هستن کسایی که الکترونیک هواپیمایی خوندن . بعد مادر من همیشه با نیت خوب و به قصد تعریف میاد میگه ماشاالله فلانی خیلی درسش خوبه سیمکشی هواپیما خونده

یه مشت مهندس بیکار تو این مملکت جمع شدبم دور هم بدون هدف و بدون آینده . کل ذوق و شوق ننمون به اینه که کلید پریزی چیزی تو خونه خراب شه براش کلید رو عوض کنم و کلی ذوق کنه و بگه پسرم درسش رو خونده !

همیشه به خودم میگم تو که هیچوقت نتونستی برای پدر مادرت کاری کنی . حداقل بذار به این چیزها یکم دل خوش باشن ؛ آقای سیمکش ...
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
مشاركت شادن:

تفاوت شهوت و غریزه جنسی؟


مشکل ما در واقع غریزه جنسی نیست؛ همانطور که مشکل افرادی که بی‌اختیار و بیش از اندازه غذا می‌خورند، در واقع غذا نیست. غذاخوردن و غریزه جنسی، کارکردهایی طبیعی هستند؛ اما به نظر می‌رسد مشکل واقعی در هر دوی این اعتیادها (اعتیاد به غذا و روابط جنسی) چیزی است که ما آن را شهوت می‌نامیم - نگرشی که یک غریزه طبیعی را به خواسته‌هایی غیرطبیعی تبدیل می‌کند.

هنگامی که ما سعی می‌کنیم از غذا یا غریزه جنسی برای کاهش تنش، تنهایی، عدم امنیت، ترس، فشار، پوشاندن هیجانات‌‌مان، ایجاد حس زندگی، خلاصی از مشکلات، یا ارضای گرسنگی روحی‌مان استفاده کنیم، یک اشتیاق غیرطبیعی برای استفاده غلط از غرایز طبیعی‌مان ایجاد می‌کنیم. 

در این حال، غرایز نه تنها شدیدتر از حالت طبیعی می‌شوند، بلکه به چیزهای کاملاً متفاوتی تبدیل می‌گردند. غذا خوردن و غریزه جنسی، به یک بعد متفاوت وارد می‌شود؛ آن‌ها به یک جزء غیرطبیعی ذهنی و روحی تبدیل می‌گردند. 

بنابراین، اعتیاد جنسی در واقع اعتیاد به  شهوت است و نه در حالت کلی اعتیاد به یک عمل یا رفتار فیزیکی خاص.
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
مشاركت شادن:

پس شهوت چیست؟ شهوت افکار و احساساتی غیرمنطقی و افراطی
 است که ما را به سوء استفاده از خود، دیگران و اشیاء برای رسیدن
 به نیت های خودخواهانه و مخربمان وادار می کند.

شهوت یک وسواس فکری و اشتغال
 دائم به افکار جنسی است.
شهوت قدرتش از ما بیشتر است. این اقرار به عجزمان در مقابل شهوت
 راه آزادی جسمی، روانی روحانی ماست.
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 11 مهمان