نظرسنجی: مبنای ازدواج...
این نظرسنجی بسته شده است.
*شما به این گزینه رأی دادهاید.
امتیاز موضوع:
- 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
ارسالها: 9,667
تاریخ عضویت: بهم 1388
اعتبار:
341
جنسیت: خانم
بله خودم میدونم..
اما هر بار که صفحه رفرش میشه همش باهم میاد....شوک میده به گوشم...
یه آهنگ خوشگل بذارین....
14 نفر هستیم نمیدونم چرا همه اینقدر ساکتن...
آقای ایده شما کاری نمیخواین بکنین؟!
سپاس شده توسط
ارسالها: 220
تاریخ عضویت: اسف 1388
اعتبار:
0
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,667
تاریخ عضویت: بهم 1388
اعتبار:
341
جنسیت: خانم
دستشون درد نکنه..
به عنوان مادر داماد و به نمایندگیشون اینو گفتم...
هدف جان بود خودش برامون آهنگ میزد لذت میبریم...
سپاس شده توسط
ارسالها: 582
تاریخ عضویت: آذر 1387
اعتبار:
0
سپاس شده توسط
ارسالها: 220
تاریخ عضویت: اسف 1388
اعتبار:
0
مهتییییییییییییییی
جمشید بذار
یه رقص نوری
چه برف شادی
یه لی لی لی لی
هیچی نمیگین؟؟؟
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
سپاس شده توسط
ارسالها: 50
تاریخ عضویت: فرو 1389
اعتبار:
0
بابا عروسیه ها ترقه بازی از من
شعبده بازی از شما
سپاس شده توسط
ارسالها: 220
تاریخ عضویت: اسف 1388
اعتبار:
0
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
سپاس شده توسط
ارسالها: 88
تاریخ عضویت: فرو 1389
اعتبار:
0
چطوری بابک؟اینجا چه خبره؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,667
تاریخ عضویت: بهم 1388
اعتبار:
341
جنسیت: خانم
1389 ارديبهشت 1، 21:59
ویرایش شده
سلام منو برسون بهش...بگو جاش خالیه...
از اون طرف هم من دارم با باران نامه نگاری میکنم...
دلش اینجاست....
میگه:
منم عروسی میخواااااام.. خوش بحالتون...جای منم خالی کنین...بترکه کامپیوترم.....
آقا مهدی خوب یه آهنگ دیگه بذار....
حالا جمشید نه اون یکیشون....از بلک کت بذار یه آهنگ قشنگ خوندن ها..
سوسن خانم هم بد نیست....کلی میخندیم.....
سپاس شده توسط
ارسالها: 50
تاریخ عضویت: فرو 1389
اعتبار:
0
احسان جان عروسی اقای ایده هست ولی خودشون رو صندلیشون تشریف ندارن
سپاس شده توسط
ارسالها: 582
تاریخ عضویت: آذر 1387
اعتبار:
0
سپاس شده توسط
ارسالها: 220
تاریخ عضویت: اسف 1388
اعتبار:
0
چی شده داداش ادریسم!!!
حسودیت میشه با ایده جان
یا خوابت گرفته!!!
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,667
تاریخ عضویت: بهم 1388
اعتبار:
341
جنسیت: خانم
چی شد اردیس خان؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,667
تاریخ عضویت: بهم 1388
اعتبار:
341
جنسیت: خانم
آقا شاهد .......
(اینجا باید جیغ بزنم!!)
شما مسئول جشن بودین ها ...الان میاین؟!
داماد رفت....کیک تموم شد..آهنگم نداریم....
سپاس شده توسط
ارسالها: 582
تاریخ عضویت: آذر 1387
اعتبار:
0
مهم نیست، فعلا یه قهقهه ی مستانه سر می دم که از فکرتون بیاد بیرون
سپاس شده توسط
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان