عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اگه می خوای اجتماعی بشی بیا اینجا

همانطور که عرض کردم مشکل سرخی هراسی دارم دوست عزیز.این مشکل  داره تمام توانایی هامو نابود میکنه یعنی در اوج توانایی ها ناتوانم.از خدامیخوام هیچکدومتون دچار ش نشین.من دوست داشتم جای شما بودم.مشکلات شما همش حل شدنیه ولی من با این مشکل نمیدونم چیکار کنم53258zu2qvp1d9v

(1392 آبان 13، 13:33)رند نوشته است: درووووود


سلام داداش پتروسKhansariha (18)
داداشی مشکل چیه؟ بگو شاید بتونیم کمک کنیم303
همانطور که عرض کردم مشکل سرخی هراسی دارم دوست عزیز.این مشکل  داره تمام توانایی هامو نابود میکنه یعنی در اوج توانایی ها ناتوانم.از خدامیخوام هیچکدومتون دچار ش نشین.من دوست داشتم جای شما بودم.مشکلات شما همش حل شدنیه ولی من با این مشکل نمیدونم چیکار کنم[img]images/smilies/g.gif[/img]
سلام آقا پتروس
یه مقاله در این مورد در آدرس زیر دیدم:
http://www.adsearch.ir/show.aspx?ad=t_111982
خلاصه اش رو در اینجا میارم:
نقل قول: دو نوع ترس وجود داره:
- ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی است.
- ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که ناشی از یک خطر واقعی نیست. مانند ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.
یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.
 در این نوع ترس، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.
ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیرواقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد. اگر شما جز آن دسته نوجوانانی هستید که وقتی در موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرید صورتتان سرخ شده و یا هر یک از این علایم را از خود نشان میدهید باید بدانید که این مشکل تنها شما نیست. بسیارند دختران و پسران نوجوان و جوانی که از این مشکل رنج می برند اما تنها در مورد آن صحبت نمی کنند- اما باز هم جای نگرانی وجود ندارد چرا که انواع ترسها، از جمله سرخی هراسی دارای درمانهای موثر و مفیدی است و در صورتیکه در اجرای شیوه های درمانی آن تلاش لازم را به خرج دهید، این مساله قابل درمان است.

درمان

برای درمان انواع هراسها از جمله سرخی هراسی توصیه می شود که:
خود را در معرض موقعیتهای هراس آور قرار دهید
رفتار درمانی شناختی (یکی از روشهای درمان در روان شناسی)، از روش مواجهه با محرک اضطراب آور، استفاده می کند. برای مثال اگر شما در هنگام مواجه شدن با یک جمعیت زیاد، دچار احساس اضطراب می شوید و چهره تان سرخ می شود، احتمالاً بعد از آن واقعه سعی خواهید کرد که وارد فضاهای پرجمعیت نشوید. اما این رویکرد درمانی تاکید می کند که این دسته از افراد با ترسها و هراسهای خود رو به رو شوند و از آن فرار نکنند. هرچند که به ظاهر این رویکرد درمانی، رنج آور است اما مراجعه منظم نزد روان درمانگر و همچنین یادگیری شیوه های «تن آرامی» در پشت سر گذاشتن این نوع اضطراب بسیار موثر است.
صحبت کردن در مورد ترسها، در کاهش اضطراب موثر است
گفتگو درمانی، یک روش درمان سنتی است که در آن افراد وادار می شوند در مورد ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود صحبت کنند. هرچند این روش درمانی، یک روش قطعی نیست اما در جلسات اولیه درمان، نقش تسکین دهنده دارد.
تاثیر داروها بر سرخی هراسی
هرچند که در زمینه بسیاری از ترسهای مرضی مانند ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از حیوانات و ... رفتاردرمانی می تواند موثر باشد اما در زمینه سرخی هراسی، گاه لازم می گردد که افراد با تجویز روان پزشک، تا بهبود کامل، بطور مقطعی دارو مصرف نمایند.

قصد متناقض
 و آخرین روش درمانی پیشنهادی ما «قصد متناقص» و یا «تمرین منفی وابستگی» است. در این روش به افراد آموخته می شود که به جای مبارزه با سرخ شدن صورت، به طور ارادی خود را در موقعیتی قرار دهد که صورت، سرخ شود. مثلاً هر زمان و یا هر مکانی که احتمال میدهد، صورت وی سرخ می شود حتماً با این موقعیتها مواجه شود. این تمرین باید به طور مستمر و هر روزه انجام گردد تا به مرور زمان کنترل رفتار و احساسات به دست فرد مبتلا قرار بگیرد. این تمرین روشی برای توانایی یافتن در بخشها و واکنشهایی از بدن است که افراد گمان می کنند نمی توانند بر آن تسلط و کنترل پیدا کنند.
ولی آقا پتروس، به عنوان یه نظر عامیانه بگم خدمتتون: به نظرم فعلاً دنبال دارو نرو. یکی از اقواممون که رفته بود از روانپزشک دارو گرفته بود ناراضی بود.
(1392 آبان 15، 9:35)کریم نوشته است: سلام آقا پتروس
یه مقاله در این مورد در آدرس زیر دیدم:
http://www.adsearch.ir/show.aspx?ad=t_111982
خلاصه اش رو در اینجا میارم:
نقل قول: دو نوع ترس وجود داره:
- ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی است.
- ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که ناشی از یک خطر واقعی نیست. مانند ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.
یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.
 در این نوع ترس، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.
ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیرواقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد. اگر شما جز آن دسته نوجوانانی هستید که وقتی در موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرید صورتتان سرخ شده و یا هر یک از این علایم را از خود نشان میدهید باید بدانید که این مشکل تنها شما نیست. بسیارند دختران و پسران نوجوان و جوانی که از این مشکل رنج می برند اما تنها در مورد آن صحبت نمی کنند- اما باز هم جای نگرانی وجود ندارد چرا که انواع ترسها، از جمله سرخی هراسی دارای درمانهای موثر و مفیدی است و در صورتیکه در اجرای شیوه های درمانی آن تلاش لازم را به خرج دهید، این مساله قابل درمان است.

درمان

برای درمان انواع هراسها از جمله سرخی هراسی توصیه می شود که:
خود را در معرض موقعیتهای هراس آور قرار دهید
رفتار درمانی شناختی (یکی از روشهای درمان در روان شناسی)، از روش مواجهه با محرک اضطراب آور، استفاده می کند. برای مثال اگر شما در هنگام مواجه شدن با یک جمعیت زیاد، دچار احساس اضطراب می شوید و چهره تان سرخ می شود، احتمالاً بعد از آن واقعه سعی خواهید کرد که وارد فضاهای پرجمعیت نشوید. اما این رویکرد درمانی تاکید می کند که این دسته از افراد با ترسها و هراسهای خود رو به رو شوند و از آن فرار نکنند. هرچند که به ظاهر این رویکرد درمانی، رنج آور است اما مراجعه منظم نزد روان درمانگر و همچنین یادگیری شیوه های «تن آرامی» در پشت سر گذاشتن این نوع اضطراب بسیار موثر است.
صحبت کردن در مورد ترسها، در کاهش اضطراب موثر است
گفتگو درمانی، یک روش درمان سنتی است که در آن افراد وادار می شوند در مورد ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود صحبت کنند. هرچند این روش درمانی، یک روش قطعی نیست اما در جلسات اولیه درمان، نقش تسکین دهنده دارد.
تاثیر داروها بر سرخی هراسی
هرچند که در زمینه بسیاری از ترسهای مرضی مانند ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از حیوانات و ... رفتاردرمانی می تواند موثر باشد اما در زمینه سرخی هراسی، گاه لازم می گردد که افراد با تجویز روان پزشک، تا بهبود کامل، بطور مقطعی دارو مصرف نمایند.

قصد متناقض
 و آخرین روش درمانی پیشنهادی ما «قصد متناقص» و یا «تمرین منفی وابستگی» است. در این روش به افراد آموخته می شود که به جای مبارزه با سرخ شدن صورت، به طور ارادی خود را در موقعیتی قرار دهد که صورت، سرخ شود. مثلاً هر زمان و یا هر مکانی که احتمال میدهد، صورت وی سرخ می شود حتماً با این موقعیتها مواجه شود. این تمرین باید به طور مستمر و هر روزه انجام گردد تا به مرور زمان کنترل رفتار و احساسات به دست فرد مبتلا قرار بگیرد. این تمرین روشی برای توانایی یافتن در بخشها و واکنشهایی از بدن است که افراد گمان می کنند نمی توانند بر آن تسلط و کنترل پیدا کنند.
ولی آقا پتروس، به عنوان یه نظر عامیانه بگم خدمتتون: به نظرم فعلاً دنبال دارو نرو. یکی از اقواممون که رفته بود از روانپزشک دارو گرفته بود ناراضی بود.
کریم جان مرسی از کمکت این مقاله هارو خوندم قبلا.ولی چرا مبگین دارو بده؟من احساس میکنم اگه یه دارویی منواز فکر این موضوع در بیاره این مشکل برام پیش نمیاد فقط نمیتونم از فکر این مساله در شراط خاص در بیام.ا

اونجور که تحقیق کردم  اول باید توسط روانشناس رفتار درمانی شدبعد در کنار این دارو هم مصرف کرد فامیل شما این کارو انجام داد یا فقط روانپزشک رفت؟؟
(1392 آبان 14، 22:52)petros نوشته است: همانطور که عرض کردم مشکل سرخی هراسی دارم دوست عزیز.این مشکل  داره تمام توانایی هامو نابود میکنه یعنی در اوج توانایی ها ناتوانم.از خدامیخوام هیچکدومتون دچار ش نشین.من دوست داشتم جای شما بودم.مشکلات شما همش حل شدنیه ولی من با این مشکل نمیدونم چیکار کنم53258zu2qvp1d9v
سلام داداش پتروس
ببخشین وسط بحثتون حرف می زنم303

از داداش کریم هم معذرت می خوام303

به نظرم برای مقابله با مشکلتون باید اراده تون رو محکم کنین و مشکل رو برو رو بزرگ نکنین این یکی از اصلی ترین تکنیک هایی هست که در مقابله با مشکلات روانشناختی باید به کار برد.cheshmak
شما از کجا میدونین مشکلات دیگران حل شدنی و کوچیکه4fvfcja
اینها اولین مطالبیه که باید حل بشهcheshmak
[تصویر:  05_blue.png]
من یه قانونی دارم واسه خودم :
از هرچی میترسم ، جای اینکه ازش فرار کنم ، میرم تو دلش ...
تو دبیرستان استرسی نبودم ، اما وقتی این عادت و گناه اوج گرفت ، مشکل استرس و کمبود اعتماد بنفس شدید پیدا کردم ،
اصلا میترسیدم تو جمع حرف بزنم و سوال کنم ، اما طبق همون قانون ..وقتی دیدم که مشکلم داره اوج میگیره ، جای اینکه ازش فرار کنم باهاش مقابله کردم
میرفتم میز اول مینشستم و تو همه بحث ها مشارکت میکردم ...
نباید این مشکلاتمون رو بزرگ کنیم ... بقول داداش رند اراده تو قوی کن ، و ارزش خودت رو بدون ، آدما رو از خودت بالاتر نبین ، باید خودت رو بشناسی ...
وقتی کرامت و عزت خودت رو بدونی ، این ترسها و استرسها خیلی کوچیکتر از اونی هستن که منو تو رو اذیت کنن

53
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
دوستان عزیز من  میدونم  باید رفت تو دل مشکل این کارم کردم ولی باید کم کم جلو رفت شما مشکل من رو شاید نتونید درک کنید من 2  3 سال پیش تو جمع ساز میزدم میخوندم شاید باورتون نشه ولی الان حتی نمیتونم تو یه جمع رو در روی بقیه بشینم !!من از اجتماع  و حرف زدن الان هراس ندارم  فقط بخاطر سرخی  استرس میاد سراغم میاد سراغم  نمیزاره راحت باشم و همیشه دمای بدنم بالاست.یعنی اگه سرخ شدن نباشه هیچ مشکلی تو حرف زدن و حتی خوندن ندارم .وقتی راجب مشکلات گفتگو میکنم برام تسکین دهندست

راستی راجب خود ارضایی هرکی کمک میخواد من در خدمت هستم در این زمینه تجربه دارمcheshmak
سلام آقا پتروس
نقل قول: اونجور که تحقیق کردم  اول باید توسط روانشناس رفتار درمانی شدبعد در کنار این دارو هم مصرف کرد فامیل شما این کارو انجام داد یا فقط روانپزشک رفت؟؟
نه، فکر کنم رفتار درمانی رو نرفته بود.
البته مشکل برادرم افسردگی بود. رفته بود پیش روانپزشک و دکتر هم یه قرص بهش داده بود. دفعه اول که قبل از غذا قرص رو مصرف کرده بود، در حال خوردن غذا همینطور که فاشق توی دهنش بوده خوابش برده. خونوادشم کلی ترسیده بودن.
دکتر هم بهش گفته بود که مصرف دارو نباید یه باره قطع بشه، وگرنه باعث دیوانگی میشه ... خلاصه با کلی مکافات این دارو رو ترک کرد.
(1392 آبان 16، 0:00)کریم نوشته است: سلام آقا پتروس
نقل قول: اونجور که تحقیق کردم  اول باید توسط روانشناس رفتار درمانی شدبعد در کنار این دارو هم مصرف کرد فامیل شما این کارو انجام داد یا فقط روانپزشک رفت؟؟
نه، فکر کنم رفتار درمانی رو نرفته بود.
البته مشکل برادرم افسردگی بود. رفته بود پیش روانپزشک و دکتر هم یه قرص بهش داده بود. دفعه اول که قبل از غذا قرص رو مصرف کرده بود، در حال خوردن غذا همینطور که فاشق توی دهنش بوده خوابش برده. خونوادشم کلی ترسیده بودن.
دکتر هم بهش گفته بود که مصرف دارو نباید یه باره قطع بشه، وگرنه باعث دیوانگی میشه ... خلاصه با کلی مکافات این دارو رو ترک کرد.
افسردگی بیماری خاصی نیست خیلی از مردم افسردگی دارن.اینا همه طی مدتی خوب میشن واز بن میرن
سلام
به نظرم یه راه کار خیلی خوب اینکه بتونیم سطح ادبیاتمون و ببریم بالا
یعنی لعغات و اصطلاحات سطح بالا رو یاد بگیریم
بعضی مواقع نیاز به ادبی صحبت کردن هست 
برای همینم خوندن کتاب های ادبیاتی توضیه میشود 1
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1393 ارديبهشت 20، 14:13)باران.. نوشته است: سلام
به نظرم یه راه کار خیلی خوب اینکه بتونیم سطح ادبیاتمون و ببریم بالا
یعنی لعغات و اصطلاحات سطح بالا رو یاد بگیریم
بعضی مواقع نیاز به ادبی صحبت کردن هست 
برای همینم خوندن کتاب های ادبیاتی توضیه میشود 1

به قول دکتر فرهنگ ماشاالله همه پسرا (برای مخ زدن) استاد ادبیات شدن و نصف دیوان اشعار مولوی و حافظو حفظن.Kool


نمیدونم دقیقا چه جور اما برای خوب صحبت کردن داشتن دایره لغات بالا خیلی مهمه. البته این فقط با تجربه به دست میاد و توی سطوح حرفه ای اما اینجا بیشتر همون سطح های غیرحرفه ای مورد بحثه4fvfcja.

به نظر من خوب صحبت کردن توی جمع اول به اعتماد به نفس بستگی داره و بعدش عادت غیرارادی میشه.
با خدا، تا خدا

ترک من
من که از بچگی هم منزوی و خجالتی بودم

تو مدرسه فقط یه دوست داشتم و اکثر اوقات تنها بودم
شایدم شخصیت اسکزویید باشم

الانم همیچ رفیقی ندارم 23
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
بعضی فقط یه دوستا ارزششون از ده تا دوست بیشتره23

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام

از نظر من اینکه یکم سطح اطلاعاتمونو بالا ببریم 

اطلاعات عمومی اخبار و حوادث دوروبرمون

که توی جمع ها که وارد شدیم درمورد موضوعشون بتونیم نظر بدیم

شعر و ادبیات و دایره لغاتم خوبه موثره

دوم اینکه لحن سخن گفتن توی هر جمعی رو بدونیم

پیش دوستا ی جور پیش خانواده ی جور پیش  و کلمات رو مناسب همون جمع حرف بزنیم

تا ی وقت ی کلمه قلمبه نسبت به اون جمع حرف نزنیم که یکی گفت همینی که گفتی معنیشو بگو تو معنیش بمونیم و باعث سوژه و مضحکه جمع بشیم

حتی اگه اینجورم شد ما هم همراه جمع بزنیم زیر خنده ( اگه جمع خانواده و دوستانه)

تو جمع ها از نظر من استفاده از کلمات ساده بهتره 

نقاط ضعفمونو نیاز نیست تو نمایش قرار بدیم با نقاط قوتمون میتونیم پوشش بدیم

به قول معروف تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد

میشه ی برداشت هم ازین کرد ( معنیش چیز دیگه اس)  که تا خودمون لو ندیم کسی نمیفهمه نقطه ضعفمونو
و

خودمونو راحت نبازیم و سریع دلسرد نشیم
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


علیرضا جون درس میکه.من فکر میکنم باید خودتو وارد اون جمع کنی.اون کاری رو که ازش هراس داری رو واقعا انجام بدی تا موفق بشی.
اگه واقعا بدونی چطوری حرف بزنی در هر جمعی یا چطوری رفتار کنی خیلی سریع خو میگیری
اگر خداوند تو را به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد می دهد یا تو را از پشت می گیرد
فکر کردن به این که بقیه ی آدما درباره ی تو چه فکری میکنن ، ممکنه باعث بشه تمرکز عصبی خودت رو از دست بدی . توی این شرایط دیگه خبری از اعتماد به نفس نیست . حتی اگه تو تنهایی به توانایی های خودت اعتماد داشته باشی بین جمع خودت رو گم میکنی . چون همش به فکر این هستی که توی جمع بهترین باشی ، بی حاشیه ترین باشی ، مودب ترین باشی . غافل از این که اگه افسارِ رفتارت رو بدی دست بقیه آدما سردرگم میشی . بهترین راه کار اینه که وقتی توی یه جمع هستی که توش پادشاه و گدا هست ، سعی کنی رضایت پادشاه رو جلب کنی و برای گدا تره هم خورد نکنی (پادشاه : خدا .... گدا : مخلوقات خدا ) . باید حقوق خودت رو بشناسی . بعضی وقت ها از قصد به کسایی که فکر میکنی از تو بهترن بی توجهی کن (البته در حدی که بی احترامی نشه) . "به تو مربوط نیست" هم میتونه کمک بزرگی به اجتماعی شدن بکنه . تمرین همین ها میتونه خیلی خیلی آدمو اجتماعی کنه .










هیچ کودکی نگران وعده ی بعدی غذایش نیست؛
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛
ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم...
آیت الله بهجت (رحمت اله علیه)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان