1399 فروردين 6، 11:26
سلام یک نفر بهم بگه این بازی چیجوریه سبز زرد قرمز
(1399 فروردين 6، 11:26)im_student نوشته است:سلام یک نفر بهم بگه این بازی چیجوریه سبز زرد قرمز
(1399 فروردين 6، 10:43)Mr eftekhary نوشته است: سلام به همه
خوشحالم که این کانون رو تازگیا پیدا کردم
من هنوز توو اول راهم و خدا رو شکر انرژیم فعلا زیاده و امیدوارم همیشه اینطوری بمونه
بچه ها
به نظرم مهمترین عاملی که میتونه کمکمون کنه اینه که خودمون رو مشغول کنیم
حالا هر کی یه برنامه ای برای خودش داره
مهم اینه که یواش یواش ( و نه با فشار خیلی سنگین و منزجر کننده) باید به برنامه هامون جامه عمل بپوشونیم .
مثلا من خودم انقدر کار عقب افتاده و برنامه های پیش رو ریخته سرم که اصلا واسه سر خاروندن وقت ندارم .
خودمون رو مشغول کنیم و انرژی و قدرت جوونیمون رو در راه درست و هدایت شده استفاده کنیم تا نفس اماره ما رو به خودش مشغول نکنه .
(1398 اسفند 28، 21:38)Toxic Headshot نوشته است: واقعیتش اینه که من بعد از این همه مدت گرفتاری به خ ا و حضور در کانون ، هنوز خود خ ا رو به صورت ریشه ای نشناختم . هنوز ذهنم مضرات خ ا رو به طور ۱۰۰ درصد قبول نکرده و اون رو دشمن اصلی به حساب نیاورده . در واقع ذهنم به این ایمان اصلی و کامل نرسیده که خ ا همش کثافته و سودی نداره . این مشکل بعد از اولین شکستم به وجود اومد . من ۱۱۳ روز اگه اشتباه نکنم ، پاک بودم . بعد از این مدت که شکستم ، نه سردردی حس کردم ، نه گیجی ، نه شل شدن دست و پا و از همه مهم تر و تاسف بار تر ، هیچ پشیمونی ای نداشتم . اصلا خودمو سرزنش نکردم . میدونم ناامیدی بده ولی انقدر نه دیگه که احساس بدی بهش نداشته باشم . راستشو بخواید ، خیلی معذرت میخوام ، ببخشید ، ببخشید ، بعد از اون موقع .... چجور بگم ....
خ ا به جای اینکه تلخ تر زهرمار بشه واسم ، از عسل هم شیرین تر شد . من خوشم اومد ازش . به خاطر اینکه در اون لحظه آرومم کرد . در اون لحظه هر چی فشار بود رو از روم برداشت . اینجور نبود که فقط در یه لحظه لذت بود و بعدش ضرر و اینا . کلا هر چی فشار ذهنی و روحی و جسمی بود رو از روم برداشت .
(1398 اسفند 28، 21:38)Toxic Headshot نوشته است: راستش یه مقدار این چند وقت خسته شدم . از اینکه مجبورم به خاطر اینکه به خ ا دچار نشم ، نسبتا زیاد از حد جلوی نفسمو بگیرم . مثلا با اینکه خیلی گرسنه ام ، به خاطر اینکه جلو نفسمو بگیرم ، خیلی کم غذا میخورم . احساس میکنم از زندگی لذت نمیبرم . هر وعده که میخوام بخورم همش نصف بشقاب . صبح هم صبحونه فقط دو لقمه . یا مثلا مجبورم از خیلی از خوراکی ها جلوگیری کنم تا شهوتم گل نکنه . مجبورم یکم از ورزشم کم کنم ، چون اگه از یه حدی بگذره فشار روم بیشتر میشه و بعضی موارد دیگه .
این مورد علی رغم اینکه یکم ناراحتم میکنه به خاطر همون لذت نبردن از زندگی و اینا ، باعث میشه شیطون بیشتر تو گوشم بخونه که : تو خو لذت نمیبری از زندگی . بیا با این خ ا یکم خودتو آروم کن . بیا و بی خیال دنیا .
(1398 اسفند 28، 21:38)Toxic Headshot نوشته است: خلاصه اینکه میدونم این افکارم خطرناکه . با اینکه یه قسمتی از زندگیم به خاطر خ ا نابود شد ، ولی من هنوز به یقین کامل نرسیدم که این دشمن منه .
با اینکه میدونم ، اما نمیدونم .... .
خواهش میکنم هر کمکی که از دستتون بر میاد بکنین واسم .
من همین ۱۲ ، ۱۳ روز که پاکم رو مدیون نماز هستم . تو این دو هفته اصلا فشار روم نبود . الان تازه دارم کم کم حسشون میکنم . میترسم از اینکه دوباره بشکنم .
(1398 اسفند 28، 21:38)Toxic Headshot نوشته است: و مورد آخر اینه که :
من هنوز یاد نگرفتم وقتی فشار میاد سراغم ، برم بیرون قدم بزنم و آب بزنم دست و صورتم و ...
متشکرم ازتون
منتظرم صحبت هاتون هستم ...
خواهشا از گفتن هر چی در ذهنتونه که میدونین بهم کمک میکنه دریغ نکنین . من واقعا در شرایط سختی قرار دارم .
(1399 فروردين 8، 13:01)karma نوشته است: به یه نتیجه ای رسیدم اینکه هرچی از کنترل نگاه بگیم کمه دیروز میخواستم تو عکس بچه های کانونی پست بزارم داشتم تو نت دنبال عکس میگشتم که بزارم تو تاپیک چند تا عکس ناجور تو عکس ها بود حتی یه ذره هم روشون متوقف نشدم فقط رد شدم رفتم امروز دارم نتیجش رو میبینم
خیلی باید حواسمون به نگاه باشه
(1399 فروردين 8، 20:24)رهگذر1 نوشته است: سلام
بچه ها دور بعدی مسابقه گروهی کی شروع میشه
(1399 فروردين 8، 13:01)karma نوشته است: به یه نتیجه ای رسیدم اینکه هرچی از کنترل نگاه بگیم کمه دیروز میخواستم تو عکس بچه های کانونی پست بزارم داشتم تو نت دنبال عکس میگشتم که بزارم تو تاپیک چند تا عکس ناجور تو عکس ها بود حتی یه ذره هم روشون متوقف نشدم فقط رد شدم رفتم امروز دارم نتیجش رو میبینم
خیلی باید حواسمون به نگاه باشه
(1399 فروردين 9، 1:50)رضا خان نوشته است: آقا عاشق جان منتظرت هستم
نقل قول: شرط اول اینه که مغرور نشی
نقل قول: شرط دوم اینه که تنبل نشی توی پاکی
نقل قول: شرط سوم اینه که پاکیت رو بسط بدی
نقل قول: و مهم تر از همه خدا رو فراموش نکنی.اصلش همینه دیگه