عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چگونه برنامه ریزی موفقی داشته باشم؟

#46
کسی که هر روز، خود را ارزیابی نکند ، از ما نیست .


امام موسی کاظم (ع)
#47
یادداشت حجت الاسلام پناهیان:




سبک زندگی منفعلانه با موبایل/علیرضا پناهیان



دومین یادداشت حجت الاسلام علیرضا پناهیان با عنوان «سبک زندگی منفعلانه با موبایل» در پایگاه اطلاع‌رسانی بیان معنوی منتشر می‌شود. در بخشی از این یادداشت آمده است: «آنچه مهم‌تر از رفتارهای خوب و بد ماست، عادت‌هایی است که این رفتارها در ما به جای می‌گذارند. بدترین قسمت یک رفتار بد، عادت بدی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد؛ و بهترین قسمت یک رفتار خوب عادت خوبی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد.» یادداشت حجت الاسلام پناهیان را در ادامه می‌خوانید:


بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی وقت‌ها ما متوجه برخی جزییات مهم نیستیم و تذکرات کلی، ما را به نتیجۀ رفتاری مورد نظر نمی‌رساند. لذا باید به جزییات پرداخت و به دستورالعمل‌های روشنی دست یافت تا زندگی ما را از خطرات مهم نجات بدهد. چه دل‌های باصفا و اندیشه‌های قوی فراوانی که با بی‌دقتی در جزییات، تمام فرصتها و قوای خود را برای رشد کافی از دست می‌دهند و پس از یک عمر آرزومندی برای رسیدن به قله‌های کمال و موفقیت از حداقل توانایی‌ها هم بازمی‌مانند. یکی از عوامل مهم رشد یک انسان دقت در نوع رفتارهایی است به صورت روزمره انجام می‌دهد و سبک زندگی او را تشکیل می‌دهد.
آنچه مهم‌تر از رفتارهای خوب و بد ماست، عادت‌هایی است که این رفتارها در ما به جای می‌گذارند. بدترین قسمت یک رفتار بد، عادت بدی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد؛ و بهترین قسمت یک رفتار خوب عادت خوبی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد. به همین دلیل به شدت باید از مداومت بر رفتار غلط پرهیز کرد، حتی اگر این رفتار یک گناه واضح نباشد؛ اما رفتاری باشد که عادت بدی از خود به جای می‌گذارد. شاید به همین دلیل در روایات بر «مداومت بر رفتار خوب» اینقدر تاکید شده است. اگر یک رفتار اندکی ناصحیح باشد، اما انسان دائما آن را انجام دهد می‌تواند عامل هلاکت انسان بشود.


یکی از بدترین عادت‌ها که زمینه‌ساز محرومیت‌های فراوان از معنویت و عقلانیت می‌شود و استعدادهای انسان را نابود می‌کند، عادت به بی‌نظمی و عادت به رفتار منفعلانه است. کسی که بی‌برنامه زندگی کند و زمان‌بندی دقیق و صحیحی برای بسیاری از رفتارهای خود نداشته باشد، دائما منفعلانه رفتار خواهد کرد، و این سبک زندگی منجر به از دست رفتن قدرت تمرکز و دیگر قوای ذهنی او خواهد شد.

امروزه مهمترین عامل سبک زندگی نامنظم، خصوصاً در بخش رفتارهای ذهنی، رسانه‌های دیداری و شنیداری هستند؛ که تماماً در گوشی همراه شما تجمیع شده است. باید به گوشی همراه به عنوان یک عامل قدرتمند که می‌تواند تمام قوای ذهنی انسان را نابود کند نگاه کنیم؛ خصوصاً اگر در گوشی همراه خود انواع شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای اطلاع‌رسانی را نصب کرده باشیم. اگر برنامه منظم و متقنی برای استفاده از گوشی همراه خود نداشته باشیم، دچار یک زندگی انفعالی شدید و درماندگی گسترده خواهیم شد.

اما همین زمینۀ درماندگی، می‌تواند بستر بالندگی قرار گیرد، زیرا کنترل مراجعۀ منظم و هدفمند به گوشی همراه، می‌تواند قدرت ارادۀ انسان را تقویت کند و آدم را به برخی از صفات برجستۀ روحی و ذهنی برساند. انواع پیام‌های گوشی همراه شما، حتی اگر همیشه حدیث و اخبار مهم و مفید باشد، به صورت نامنظم در هر لحظه ای از شبانه‌روز به شما می‌رسد، اگر شما با همان بی‌نظمی که پیام‌ها را دریافت می‌کنید، به صورت منفعلانه به گوشی مراجعه کنید و آن اطلاعات و اخبار خوب و مفید را مطالعه نمایید، به مرور بسیاری از قوای ذهنی خود را از دست خواهید داد؛ و چیزی از قدرت حافظه و تمرکز شما باقی نخواهد ماند.

اساساً نباید با گوشی همراه صرفاً به عنوان یک وسیلۀ سرگرمی و تفریح برخورد کرد. ولی از آنجایی که سرگرم‌کننده بودن گوشی همراه، خصوصاً با این‌همه نرم افزارهای متنوع، یک امر اجتناب ناپذیر شده است، باید برای این سرگرمی نظمی قرار داد. انسان باید برای تفریحات خودش برنامه داشته باشد، خصوصاً اگر نیاز دارد به بالاترین سطح رشد خود برسد و از سطحی ماندن خود متنفر است. مهمترین عنصر نظم در استفاده از گوشی همراه این است که در زمان و مدت معینی به مطالعه بپردازد و به مقدار مشخصی، ولو تقریبی، به تولید و ارسال پیام‌های رسانه‌ای خود اقدام نماید.


علیرضا پناهیان
پایگاه اطلاع‌رسانی بیان معنوی
1393/10/27
#48
سلام


امیدوارم مطلب  بالا رو بخونید


موبایل و نرم افزار های بسیار گستردش و از همه مهمتر شبکه های اجتماعی علاوه بر فوایدی که داره میتونه عامل بی نظمی تو زندگی
، هدر رفتن وقت و لطمه زدن به برنامه ریزی مون باشه (یکی از دزدهای حرفه ای وقت Smiley-face-cool-2 )


همونطور که در بالا گفته شده باید سعی کنیم مراجعه منظم و هدفمند داشته باشیم

که در این صورت نه تنها آسیبی نمیبینیم بلکه تبدیلش میکنیم به یک فرصت




" ... اما همین زمینه درماندگی، می تواند بستر بالندگی قرار گیرد، زیرا کنترل مراجعه منظم و هدفمند به گوشی همراه، می تواند قدرت اراده انسان را تقویت کند و آدم را به برخی از صفات برجسته روحی و ذهنی برساند..."


 
نکات زیر تجربه شخصی خودم از حضور در این فضاهاست بلکه برای بعضی دوستان مفید واقع شود:





* سعی کنید نهایتا دو پیام رسان اجتماعی نصب کنید, مثلا واتس اپ و تلگرام



* این برنامه ها رو به جز ساعاتی که در نظر گرفتید غیرفعال نگه دارید یا اعلان های اون رو متوقف کنید ( مثلا برای گوشی های اندرویدی از منوی تنظیمات وارد بخش برنامه ها (Apps) بشید و دنبال برنامه موردنظر بگردید مثلا واتس اپ, و گزینه توقف نیرو (force stop) رو بزنید.. اینجوری نیاز نیست اینترنت خودتون رو قطع کنید و علی رغم اتصال اینترنت دیگه هیچ پیامی دریافت نمیکنید که توی هزینه هاتون هم به نوعی صرفه جویی کردید.. به محض اینکه در ساعت مشخص وارد برنامه بشید برنامه فعال میشه )



* از عضویت توی گروه های متعدد با مضامین مشابه جدا خودداری کنید.. هم حجم انتقال داده تون رو بالا بردید و هم وقت الکی صرف کردید.. به مدیر گروه پیام بدید که از حضور در گروه معذورید و خارج بشید.. به جز یک گروه فامیلی یا دوستانه و یک گروه خبری یا اجتماعی از بقیه گروه ها خارج بشید



* اگر قصد مباحثه و یا طرح سوال در یک گروه خاص رو داشتید, باید وقت بیشتری رو توی برنامه تون در نظر بگیرید



* بجای تایپ کردن یک مطلب طولانی در جواب به سوال و یا ورود به بحث, میتونید از قابلیت ارسال صوت استفاده کنید



* اگر با حجم انبوهی از پیام گروهی مواجه شدید و وقت در نظر گرفته شما اندک است, خیلی راحت فقط آخرین پیام رو بخونید و مطمئن باشید که چیز باارزشی رو از دست ندادید !!



این مطالب بدون در نظر گرفتن مسائل امنیتی بود که بحث جدا می طلبد.. امیدوارم برای دوستان مفید واقع شود و اون ها هم تجارب خودشون رو به اشتراک بذارن







 عبدالله چمران

http://bayanmanavi.ir
 سپاس شده توسط
#49
چه کاری (یا علمی )مفیده و چه کاری مضر؟



"ارزش هر کاری به اندازه ای است که ما را به هدفمان برساند"


اگر می خواید بدونید کاری که انجام میدین( یا علمی که یاد میگیرین) مفیده یا نه ببینید آیا شمارو به هدفتون میرسونه ؟

اگر مارو به هدفمون برسونه خوبه

حالا آیا به نظرتون هدف شما خوبه یا بد؟


ما دو نوع هدف داریم :

1.هدف حقیقی (هدف جان یا روح )

2.هدف طبیعی (هدف جسم)



هدف حقیقی یا جان هر انسانی خداست ، آره فقط خدا

هدف جسم تولید مثل و تحرک و غذاست


یه هدف دیگه داریم به اسم هدف خیالات و وهمیات
هدف خیالات و  وهمیات دروغن و واقعیت ندارن
مثل حب جاه و مقام و مهم بودن در جامعه و ...
اینکه چون من رییسم از بقیه برترم
اینکه درس بخونم تا فرد مهم و معروفی بشم

این ها خیالاتن و به همین دلیل دروغن


پس دو نوع هدف داریم که راست هستن و یک نوع هدف داریم که دروغه


اصلا هدف یعنی انچه که نقص های شما رو برطرف میکند

روح از چه چیزی تقویت میشه  و نقصش برطرف میشه؟ از حق . پس خدا هدف روحه
و غذا هدف جسم


حالا کدام یک از این دو هدف اصل هستن؟

بدن که اصیل نیست ، بدن فرعه . فقط یک ابزاره برای به کمال رسیدن روح

اما اهداف روح حقیقی و اصیل هست

"تن یا جسم "وسیله ای هست تا "روح "به هدف برسه


پس کاری (یا علمی )مفیده که مارو به هدف اصلی یعنی هدف روح برسونه

هدف روح اصله و هدف جسم فرع

(سنا:هدف روح بنده ی خدا شدنه
یعنی هر کاری انجام میدی باید سعی کنی در راستای این هدف باشه حتی درس خوندن ، حتی کارت ، حتی ورزشت و ...  )


 نباید اصل رو فدای فرع کرد!



یه مثال میزنم:

مثلا شخصی میگه " ما میخواهیم کشور ایران در جهان مطرح شود و بدرخشد ، پس باید خیلی وقت صرف کنیم تا به مدارج بالای علمی و تخصصی برسیم ،
 بنابراین خیلی وقت نداریم که به مسائل دینی و مذهبی برسیم و لذا مسایل دینی را باید در حاشیه قرار دهیم "


این هدف هدف خیالیه یا هدف بدنی؟
اینکه شما عالم و دانا شوی هدف خیالی نیست اما اینکه مطرح شوی و بدرخشی خیالی هست

حتی یه نمونه هم نداریم دانشمندی به خاطر مطرح شدن و درخشیدن درس بخواند و بدرخشد
اگر کسی آزادانه ( نه برای اینکه بقیه مهمش بدانند ) درس بخواند ، بزرگ می شود.
بزرگان بشریت کسانی نبودند که می خواستند بزرگ بشوند بلکه فقط می خواستند "بنده خدا " بشوند.همین و بس!

اگر کسی بخواهد دانا شود خوب است اما اگر بخواهد بزرگ و مهم شود همانند کلاغ است که بخواهد مثل کبک راه برود!



اندکی تامل !

اهداف و کارهای شما جز کدوم دسته ان بیشتر؟!








برگرفته از کتاب فرزندم این چنین باید بود1
استاد اصغر طاهرزاده
 سپاس شده توسط
#50
روش شخصی شما برای این که صبح زود بیدار شوید ، چگونه است؟

من هر روز صبح ساعت 5 صبح بیدار می شوم و الان به مدت 6 ماه است که به طور پیوسته این کار را انجام می دهم و دیگر به این کار عادت کرده ام.
به طوری که می توانم قبل از آن که ساعتم زنگ بزند از تخت خواب بیرون بروم. در این جا دو قدم ساده است که من چطور این کار را انجام داده ام.

 1- من تصمیم گرفتم که سحرخیز باشم : ممکن است شما دوست داشته باشید که این گونه باشید ولی هنوز تصمیم نگرفته باشید. [ پس تصمیم بگیرد] و برای آن شما باید نقشه بکشید که چطور این کار را انجام بدهید.

2- من یک برنامه مشخص و هر روزه برای خود دارم (که برای من به خوبی کار می کند) : من برای خودم یک برنامه در نظر گرفتم که می تواند این گونه باشد:

- 5 صبح ، ساعت زنگ می زند (ساعت دور از دسترس من است). قبل از آن که من آن را خاموش کنم ، برق ها را روشن می کنم ، در نتیجه تصمیم نمی گیرم که آن را به تعویق بندازم (کاری که هرگز نکرده ام) 
- دوش می گیرم
-لباس می پوشم برای بیرون رفتن به مقصد کار 
-به مدت 10 تا 15 دقیقه مدیتیشن کار می کنم به کمک یک نرم افزار آرامش بخش 
-یک صبحانه عالی برای خودم و خانواده ام درست می کنم
-هر چیزی را که در طول روز نیاز دارم جمع و جور می کنم. (لباس ، غذا و ...)
-سه تا چیز را انتخاب می کنم تا در طول روز شکر گذار آنها باشم.
-به سالن بندنسازی می روم و در آن جا از ساعت 6/30 تا 7/30 ورزش می کنم
-یک دوش سرد بعد از ورزش می گیرم (حتی در زمستان)
-ساعت 8 صبح به سرکار می روم

شما باید کاری برای انجام دادن داشته باشید ، و گرنه جواب نمی گیرید.
روزتان را بدون نقشه ، بدون چالش شروع نکنید ، این طوری زندگی شما خسته کننده می شود و شما نمی توانید پیشرفت کنید.
موفق باشید

[ترجمه توسط عاشق فاطمه زهرا]
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

#51
[تصویر:  imagesCAG0UV3B.jpg]



بهتون توصيه مي کنم اگه شما از اون دسته افرادي هستين که مدام امروز و فردا مي کنين
و کارهاتون رو به تأخير ميندازين و از سر تنبلي کلي کار عقب مونده دارين که مدام با خودتون ميگين باشه بعداً انجام ميدم، اين مطلب رو حتماً بخونين.

در واقع چند تا پيشنهاد کاملاً کاربردي دارم که شما رو به تدريج تبديل به يه فرد بسيار با اراده مي کنه و تنبلي تون رو درمان کنه.



1- اول اينکه در طول روز خيلي به اين فکر کنين که چقدر اين تنبلي ها به شما لطمه زده و اگه يه کم با اراده تر بودين چه موفقيت هايي رو تجربه مي کردين. سعي کنين با مرور خسارت هاي تنبلي، حالتون از رفتار خودتون به هم بخوره.

2- يه برنامه ي بسيار سبک بريزين. حجم و اندازه ي کار اونقدر کم باشه که مطمئن باشين انجامش مي دين. مثلاً به جاي اينکه بگين روزي يه ساعت مطالعه مي کنم بگين روزي يه صفحه يا حتي يه نصفه صفحه.

3- حالا خودتون رو متعهد به انجام اون کنين اگه مي بينين حوصله اش رو ندارين مطمئن باشين اين برنامه بازم براي شما سنگينه
 و بايد سبک ترش کنين. يه مدت که انجام دادين مي تونين کم کم برنامه تون رو سنگين تر کنين. منتها يادتون باشه بايد شيبش خيلي ملايم باشه.

4- اگه يه کار سنگين واسه ي انجام دادن دارين اون رو به بخش هاي بسيار کوچيک تقسيم کنين و هر روز فقط روي انجام همون يه قسمت کوچيک تمرکز کنين.

5- مراقب باشين وقتي دارين اون بخش کوچيک رو انجام ميدين به کل کار نگاه نکنين. مثلاً وقتي قراره امروز يه صفحه کتاب بخونين
هرگز به اين نگاه نکنين که چند صفحه مونده که در اين صورت روحيه و اراده تون رو از دست ميدين.

6- حتي يه روز رو هم تعطيل نکنين. اگه شما بيش از اين فرد تنبلي بودين اگه يه روز رو به خودتون مرخصي بدين و همون سهم کوچيک کار امروز رو به بهانه ي اينکه امروز جمعه است و يا الان در سفرم، انجام ندين مطمئن باشين اراده تون رو از دست ميدين و باز کار رو رها مي کنين.

7- براي خيلي از کارها مي تونين با يه دوست خوب قرار بذارين. قرار گذاشتن با يه نفر شما رو متعهدتر مي کنه.

8- با آدماي با اراده و سخت کوش نشست و برخاست کنين چرا که مجاورت اثر خودش رو ميذاره.

9- تا اونجا که مي تونين تصميم ها و برنامه هاتون رو با کسي درميون نذارين. چرا که بعضي ها ممکنه موفقيت شما رو انکار کنن
و به شما تلقين منفي کنن که نمي توني اين کار رو ادامه بدي.

10- و در آخر مثل هر چيز ديگه، اراده ي قوي رو هم بايد از خدا خواست. مثل يه بيماري که از خدا شفا ميخواد،
از خدا جدي بخواين که اراده تون رو قوي و قوي تر و قدم هاتون رو محکم تر کنه.

با آرزوي روزهاي پر انرژي
سيدمجتبي حورايي
#52
(1394 شهريور 1، 22:17)پاکسان نوشته است: سلام

البته از تاریخ این پستها خیلی گذشته ولی این مطلب زیر برا همگی کسایی که حس بالا رو دارند خوبه (لااقل من فکر می کنم خوبه!!!)



قانون های ذهنی می گن خوشبختی یعنی رضایت.مهم نیست ...چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟!چون یه وقتهایی آدم خیلی چیزها داره اما باز هم احساس خوشبختی نداره! و بر عکسش...پس یه قانون وجود داره، که می گه:
 
[b]میزان خوشبختی = میزان رضایت[/b]
حالا این سوال مهم پیش می یاد که چه طوری میشه در کل زندگی احساس رضایت کرد؟

زندگی مجموعه ای از لحظه هاست! چون پشت این لحظه، لحظه ی بعدیه و پشت اون لحظه ی بعدی و بعدی و ...پس، اگه می خوای در کلیت بزرگ زندگی راضی باشی اول باید تمرین کنی تا در لحظه راضی باشی .
استاد می گفت:

"اگه کسی تصمیم بگیره فقط توی لحظه ی اکنون راضی باشه، بعد ، به لحظه ی بعدی ، که رسید، باز در لحظه ی اکنون راضی باشه و بعد به لحظه ی بعدی که رسید باز ..... می‌دونی چی می شه؟

اون فقط برای راضی و شاد بودن در یک لحظه تلاش کرده، اما یک دفعه می‌بینه پنج ساله که راضی و خشنوده! اگه کسی از لحظه ی اکنونش ناراضی باشه، بعد، از لحظه ی بعد هم ناراضی باشه ، بعد... یکهو به خودش می یاد و می بینه پنجاه سالشه و همه ی این پنجاه سال رو ناراضی بوده!



به همین دلیل دانشمندان ذهنی به لحظه ی اکنون می گن: لحظه ی ابدی اکنون.شرط رضایت اینه که در لحظه ی ابدی اکنون راضی و شاد باشی .

اصلا" مهم نیست داری در لحظه ی اکنون چی کار می‌کنی، فقط تصمیم بگیر مراقبه کنی که از هر کاری که داری در لحظه انجام میدی احساس رضایت و شادی کنی.  به این کار می‌گن مراقبه ی لحظه ی ابدی اکنون. این کار، اتفاقا" بر خلاف تصور، کار خیلی راحتی نیست. دانشمندان ذهنی معتقدند در هر عمل و کاری که انجام میشه یه مقداری انرژی نهفته است و ما فقط در صورتی که روی اون کار مراقبه داشته باشیم میتونیم اون انرژی رو دریافت کنیم.

ببینین، مثلا" من از صبح شروع می کنم. از خواب بیدار می شیم، می‌ریم مسواک می زنیم و در همون حال به صد تا چیز فکر می‌کنیم غیر از مسواک زدن. بعد می‌ریم صبحونه می‌خوریم در حالی که فکرمون هزار جای دیگه است غیر از صبحانه خوردن. بعد... در واقع هر کاری که داریم انجام می دیم به همه چیز فکر می کنیم غیر از همون کار. این باعث می شه انرژی پنهان کارها رو دریافت که نمی کنیم، هیچ! کلی هم انرژی ذخیره شده مان را الکی خرج می کنیم!

شاید از مراسم چای در چین یا ژاپن شنیده باشین . اون در واقع یه جور مراقبه در لحظه ی ابدی اکنونه.

تمرین هایی برای درک و لذت بردن در لحظه ی ابدی اکنون:

تمرین 1 : برای خودتون یه استکان چای بریزین . با دقت سعی کنید فقط به کاری که دارین می کنین ، فکر کنین . بعد در یه جای آروم بنشینید و با آرامش چای رو میل کنید. به این فکر کنید که با هر جرعه ی چای، همه ی انرژی موجود در آن را دریافت می‌کنید و لذت می‌برید. به لحظه لحظه ی خوردن چای دقت کنید. (اگه فکر دیگه‌ای اومد توی ذهنتون، خودتون رو شماتت نکنید. فقط آروم سعی کنید دوباره به خوردن چای برگردید.) بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشکر کنید.

تمرین 2: مراقبه کنید در زمان مسواک زدن فقط به مسواک زدنتون فکر کنین. سعی کنید از این کار لذت ببرید.
 
تمرین 3: مراقبه کنید زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فکر کنید. مجسم کنید با هر لقمه، انرژی موجود در غذا به همه ی سلول های بدنتون میرسه.از هر لقمه ی اون لذت ببرید.

نکته: غذایی که با مراقبه خورده میشه هرگز باعث چاقی های موضعی نمیشه. (در واقع وقتی ما غذا می خوریم در حالی که به صد چیز غیر از خوردن غذا فکر می کنیم، باعث انباشته شدن اون در جاهای نامناسب می شیم. بر عکسش هم صادقه. یعنی کسانی که هر چیزی که می خورن، چاق نمی شن، اگه روی غذا خوردن آگاهانه، مراقبه کنن، همه ی انرژی موجود در غذا رو دریافت می کنن. حتی می‌تونین مجسم کنین که دوست دارین غذا در چه قسمتی از بدن شما باعث چاقی بشه! وقتی دارین غذا می خورین توی دلتون با لقمه هاتون حرف بزنید! از لقمه ی نون و پنیر صبحتون بخواهید که همه ی نیروش رو به شما انتقال بده. (نخندین! جدی می گم! این یکی از مراقبه های هندوهاست!)


به تدریج خودتون رو عادت بدید که هر کاری که دارین انجام میدین، فقط به اون فکر کنید و تصور کنید.با این کار همه ی انرژی نهفته در اون کار رو دارین دریافت می کنین.

خیلی سخته، اما شدنیه! شاید باورتون نشه اما به تدریج حتی از کارهایی که دوست نداشتید، به شدت لذت می برید.
این قانون رو به یاد بسپارین: بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی اون رو دریافت می کنیم.
خوب و حالا تمرین آخر:
 
یک بار دیگه این پست رو بخون و تصمیم بگیر همه ی انرژی موجود در کلمات اون رو دریافت کنی. لبخند بر لب داشته باش. حالا آماده باش تا در لحظه ی ابدی اکنون، شاد و راضی باشی. از همین حالا شروع کن! چون امروز اولین روز از روز های باقیمانده ی عمر توست!
 سپاس شده توسط
#53
من یه دفتری تهیه کردم مخصوص برنامه ریزی.
و سعی کردم هر روز توی اون دفتر به این سوال جواب بدم که "چرا نتونستی به برنامه ات عمل کنی ، یا چجوری تونستی به برنامه ات برسی؟"
چیز خوبی شده ، این هفته که سرم شلوغ شد و هر روز عوامل خارجی برنامه ام رو به هم می زد Vamonde   دفتر رو گذاشتم کنار ، ولی امروز بازم چون تنبلی کردم ، یاد دفتر افتادم و رفتم سراغش.

خیلی چیز ها رو من فهمیدم
یکی از مهم ترین چیز ها اینه که انسان در طول روز ذهنش آماده باشه تا بتونه به برنامه اش عمل کنه.
وقتی یکی از دوست های آدم در بیمارستان بستری می شه ، آدم به کاراش نمی رسه.
دلیلش اینه که ذهنم درگیر اون موضوع می شه.
این چند وقت خیلی اتفاق افتاد که درگیری های ذهنی من باعث می شد که به کار هام نرسم.
جواب : درگیری های ذهنی تمومی ندارند ، نیم ساعت وقت بذار ، مشکلات رو یادداشت کن و به راه حل ها فکر کن و کل روزت رو خراب نکن


یه نکته دیگه اینه که انسان حتما باید در طول روز و در هفته یک وقتی رو برای استراحت درست و درمون در نظر بگیره. (استراحت واقعی ، نه چرخیدن در اینترنت و فیلم دیدن)
چون من هر وقت که به خودم فشار آوردم ، بعدش شکست داشتم 1276746pa51mbeg8j  و من این رو تجربه کردم.
دلیلش هم اینه که مثلا وقتی شما ساعت 5 صبح پا میشی و مثلا تا ساعت 6 غروب به کوب کار می کنی
اولا به خودت مغرور می شی و فکر می کنی دیگه چه انسان بزرگی هستی؟ به عبارتی زودرنج می شی.
دوما هم هیچی 4
نوع استراحت هم خیلی مهمه ، همین که شما درس نخونی نمی شه استراحت. گاهی دیدن یک فیلم به اندازه چند ساعت شما رو خسته می کنه. پس در انتخاب نوع استراحت هم باید فکر کرد.

نکته خیلی مهم دیگه اینه که واقعا برای برنامه ریزی فکر کنیم. قبل از خواب به این فکر کنیم که فردا چه اتفاق هایی می افته و سعی کنیم اون ها رو پیش بینی کنیم ، همچنین سعی کنیم مشکلات احتمالی رو پیش بینی کنیم.
مثلا من می گم که فردا قراره برم دانشگاه ، صبح بیدار می شم می رم سر کلاس ، ساعت 12 کلاسم تموم می شه ، بعدش نماز و ناهار ، بعدش راه می افتم سمت خونه ، ساعت 3 می رسم خونه ، بعدش تا اذان مغرب بیکاری دارم ، احتمالا دلم می خواد بیام کانون ولی باید درس بخونم و ...
اگر جاده ترافیک داشته باشه ، ممکنه جای 3 ، 4 برسم خونه ، در این صورت کمتر درس می خونم و توی تاکسی قرآن می خونم و ...
ممکنه فردا خاله ام اینا 4fvfcja  بیان خونمون ، نیم ساعت کنارشون می شینم بعدش عذر خواهی می کنم می رم سر کارهام.
خیلی این کار کمک می کنه ، با تمام این ها بازم در طول روز وقت هایی رو برای ارزیابی مشخص کنیم.
مثلا بعد از نماز ظهر و همچنین بعد از نماز مغرب به این فکر کنین که تاحالا روز رو چطور گذروندم و بعدش رو چی کار می خوام بکنم.

و مسئله دیگه اینه که در طول روز خیلی اتفاق ها می افته و به اصطلاح خیلی چیز ها وقت انسان رو می دزدند.
مثلا دیدن یک دوست قدیمی ، پخش یک فیلم بسیار قشنگ از تلویزیون ، درد گرفتن دندان ، سرما خوردگی ، خراب شدن لپتاب ، قطع شدن اینترنت ، خریدن وسایل برای خانه ، بی حوصلگی ، بی انگیزگی چرخیدن تو اینترنت ، روشن کردن تلویزیون و لم دادن جلو اون و ...
راه حلی که من به ذهنم رسیده اینه که در طول روز یک بازه زمانی مشخص ، انسان خودش رو مقید کنه که حتما کار انجام بده.
چطور یک کارمند موظفه که روزی هشت ساعت ، از ساعت 8 صبح تا 2 بعد از ظهر کار کنه؟ ما هم خودمون بشیم کارمند خودمون.
خودمون رو مقید کنیم که حتما از صبح ساعت 8 تا ساعت 4 بعد از ظهر کار مفید انجام بدیم و در این بین نریم اینترنت ، تلویزیون نگاه نکنیم ، زنگ نزنیم این ور و اون ور ، با کسی زیاد صحبت نکنیم ، عین یک کارمند وظیفه شناس کار کنیم.
و برای بعد از اون هم برنامه داشته باشیم ، مثلا رفتن به پارک ، دیدن یک فیلم قشنگ ، مطالعه کتاب ، اومدن به کانون و ....

به طول خلاصه حرف من این بود.

-آمادگی ذهنی
-درست و به اندازه استراحت کردن
-برنامه ریزی دقیق و پیش بینی آینده
-محاسبه روزانه در ساعات مشخص
-خودتان کارمند و کارفرمای خودتان باشید
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

#54
[تصویر:  Success-sentence-154.jpg]
53
#55
حفظ حالت موجود وظیفه مغز ما

بررسی ها نشان میدهد که مغز انسان فقط 2 درصد از وزن کل بدن را شامل میشود اما 20 درصد انرژی بدن را استفاده میکند.با دانستن این که بدن انسان در طول روز به طور متوسط فقط

2400 کیلو کالری انرژی مصرف میکند با چند محاسبه ساده میتوانیم به دست بیاوریم که مصرف مغز انسان چند وات است؟

اجازه دهید که ببینیم مغز ما در همین لحظه در حال انجام چه کارهاییست ؟ مغز ما در همین لحظه در حال خواندن این نوشته..تحلیل آن به خاطر سپاری و دسته بندی محتواست.احتمالا دستورات

دیگر مانند نفس کشیدن تنفس و صدها دستور دیگر که ما از آن بی خبر هستیم نیز صادر میکند. این توضیحات را باید بگوییم که مغز ما با این پردازش سرسام آور فقط و فقط 20 وات مصرف

دارد و این فوق العادست!


در واقع کار اصلی مغز پیشرفت ما نیست بلکه کار اصلی مغز متاسفانه حفظ حالت موجود است!

جمله ی بالا به ای معنی ایست که قسمت ناخودآگاه مغز ما تمام تلاش خود را میکند که ما همیشه در حالت فعلی باشیم و پیشرفت یا پست رفتی نکینم!

شاید از شنیدن این موضوع تعجب کرده باشید اما باید بگویم به دلیل این که مغز ما بسیار کم مصرف است از روش هایی استفاده میکند تا این مصرف را همواره پایین نگه دارد.بنابراین مغز ما فورا

تلاش میکند که هر رفتاری را به صورت یک عادت در بیاورد تا بتواند از روی آن الگوی مشخص در حالت نا خود آگاه حرکت کند..

منبع : کتاب از شنبه نوشته ی محمد پیام بهرام پور


ادامه دارد..
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظه‌ای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...

"نادر ابراهیمی"

وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً  یَذهَبُ لَها بَهائی...

و مرا چندان به  سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام  را از میان ببرد.


"صحیفه سجادیه"
#56
می خواستم یه تجربه ی شخصی بگم ، دیدم چقدر به پست بالا شبیه و در نتیجه به خاطر صرفه جویی در مصرف انرژی مغز ادامه نمی دم. 4chsmu1
شوخی کردم ، ادامه می دم. 4chsmu1

این که شما نصف روز رو تنبلی کرده باشید و بعدش بخواهید برید سر درس خیلی سخته
مثل این می مونه که بخواید یه دیوار بتونی یک متری رو با قاشق سوراخ کنی.  Please
ولی فکر می کنم این چیزی هست که مغز قرار می ده تا انرژی کمتری مصرف کنه.
و این دیوار حقیقتا وجود خارجی نداره.
پس کافیه شما شروع کنی ، با کار هایی که عاشقشون هستی.
و می بینی که بعد از یک ساعت مغز همون دیوار بتونی رو در مقابل تنبلی کردن قرار می ده.
و شما از این رو به اون رو می شید. Khansariha (57)
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

#57
سلااااام

چند راز پر از انرژی مثبـــــــــــــت
49-2 49-2 49-2 49-2
راز اول :

یک انسان موفق و قدرتمند همیشه سررسیدی همراه خود دارد و جمعه ها برنامه هفتگی خود را برای طول هفته تنظیم میکند
همیشه یک کارت کوچک به عنوان لیست پروژه و یک قلم در جیب خود دارد و هر کاری که در طول شبانه روز به نظرش می رسد وارد لیست پروژه میکند
بدیهی است در روزهای جمعه فقط با گذاشتن 20 دقیقه زمان می تواند یک هفته پر از موفقیت را طراحی کند.
53258zu2qvp1d9v Khansariha (46) 49-2


مجله موفقیت
#58
سلام.
ببخشید سنا خانم...من سوالی داشتم.
در رابطه با برنامه ریزی من مشکلی داشتم. شما خیلی خوب توضیح اینکه چکار بکنیم رو دادید.
منتها مسئله ی من با برنامه ریزی ساعتاشه...
وقتی ساعت میزنم درست همون ساعت کع کاری رو یادداشت کردم حس کار تایم رو ندارم.(توی در س خوندن)
مثلا ساعت ده تا یازده فیزیک گذاشتم...ولی ریاضی خوندم...چون حس فیریک نداشتم...
همین باعث میشه حس بدی داشته باشم ازینکه برنامه روز را کامل انجام ندم! و کسلم میکنه...
تا این که کلا برنامه رو میذارم کنار :/
خب الان مشکل کجاس؟
میشه راه نماییم کنید؟(اصلا پایه اجبار که بیاد وسط میزنم درو دیوار! پرت میشم از برنامه ریزی...برای همین خیلی وقته برنامه نمی نویسم!!! کاری داشته باشم دلی انجام میدم.وقتم کم میارم متاسفانه   Hanghead ...!!
ازین موضوع هم خب میرنجم...چون سخته که برنامه نداشت...آدم همش نگرانه...
تصمیم دارم برنامه ریزی کردنو اینبار بهتر از قبل شروع کنم.
میخواستم ببینم شما بنظرتون راه حلی می رسه؟؟؟
که مشورت بدید...؟
ممنون 49-2
 سپاس شده توسط
#60
اقا یکی به صورت خلاصه به من یاد بده چجوری برنامه ریزی داشته باشم
دلم میخواد قبل اینکه دیر شه خیلی کارا یاد بگیرم
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان