درد دل های شما

[تـــواب]

حالم خوب نیست 
همه چیز به هم ریخته 

دارم دیوونه می شم

بمن اینجور موقع ها
درد و دل و حرف زدن خیلی کمک میکنه
یا یه نفس عمیق میکشم و سعی می کنم به مشکلاتم از دید بالا نگاه کنم
تهش همه مشکلات یه روزی تموم میشه

خدا کنه هیچ کس تو زندگی ش نمونه 
خدا کنه هیچ کس محتاج نشه 
خدا کنه هیچ کس بی آبرو نشه 
خدا کنه هیچ کس گرفتار شیطون نباشه
خدا کنه هیچ جوونی کاسه چه کنم چه کنم دست نگیره 
خدا کنه هیچ آدمی بدهکار خودش و دیگران نشه

درد

[*بنده پاک*]

حالم خوب نیست 
همه چیز به هم ریخته 

دارم دیوونه می شم

بمن اینجور موقع ها
درد و دل و حرف زدن خیلی کمک میکنه
یا یه نفس عمیق میکشم و سعی می کنم به مشکلاتم از دید بالا نگاه کنم
تهش همه مشکلات یه روزی تموم میشه

خدا کنه هیچ کس تو زندگی ش نمونه 
خدا کنه هیچ کس محتاج نشه 
خدا کنه هیچ کس بی آبرو نشه 
خدا کنه هیچ کس گرفتار شیطون نباشه
خدا کنه هیچ جوونی کاسه چه کنم چه کنم دست نگیره 
خدا کنه هیچ آدمی بدهکار خودش و دیگران نشه

درد

خدا کنه
ولی فکر کنم هممون یه روزی همش را تجربه میکنیم
خودم الان ۳ گزینه آخر را دارم
ولی کاریش نمیشه کرد
جز اینکه به خود خدا پناه برد و از خودش کمک گرفت
همه روز های بد تموم شدن اینم تموم میشه

[یآرا]

فراموش می شوم

مثل مُهره های فیروزه ای گلوبندت
مثل چشمه ای که خشکید
مثل علفی که سبز نشد
مادربزرگ!
استکان چای ام را برگردان
سماورت را خاموش کن
سرم را روی پاهایت بگذار
برایم قصه ای بگو
قصه ای که اینبار بیدارم کند...!

[[محمد صادق]]

هیچکی نمیتونه بفهمه
که دلم از چی گرفته

[تاج]

به نظر شما چرا یک فرد باید دست به چنین کاری که رکورد داشته باشه بزنه؟

[New fighter]

امروز شاید باورتون نشه اما من سلطان خودارضایی را کشف کردم
1840بار آمارش تا الان بود
واقعا به چی افتخار میکنه؟
6سال خودارضایی کرده  حالا من دعوتش کردم به سایت امیدوارم جوابم را بده
به نظر شما چرا یک فرد باید دست به چنین کاری که رکورد داشته باشه بزنه؟

عجب!!

حتما طرف افتخارم می کنه به کارش!

منم قبلا یه مطلب جنسی خوندم مثلا یه آمریکایی تو یک روز ۳۶ بار به ارگاسم رسیده بود از طریق خودارضای خخ جالب اینجاس تو رکوردهای گینس ثبش کرده بودن  الان رکوردار فعلا دست یه ژاپنیه خخ

۹ ساعت بدون وقفه دمار از روزگار آدم درمیاد!!! جالب اینه یه کاپ و مدالم گرفته!!

متاسفانه این فرهنگ مبتذل غربی که این چیزارو افتخار میدونن!

به نظرم  چیز عجیب غریبی هم نیست
افرادی که ضعیف نفس میشن اینجور میشن سعی میکنن  با کارهایی که هر چند بار منفی دارن ولی به راحتی میتونن  اعتماد به نفس شونو بالا ببرن استفاده  میکنن  اگرچه که اعتماد به نفس کاذب هست
انقدر این کارو تکرار میکنن که اصلا بار منفی اون  کار از بین میره و یه حس غرور هم بهشون دست میده  بازی با کلمات هم  وارد کار میشه همچنین ارزش های اون  جامعه هم  وارد کار میشن و میتونن نقش تقویت کننده یا بازدارنده داشته  باشن همینی که توی دین هم میگن  بحث بیصرت دیگه  که  باعث میشه که این تقویت کنده هایی که توی دین ما مبتذل برداشت میشن جلوی خیلی از حقایقو بگیرن و لذت  های زود گذر جلوی واقعیت را بگیرن

[یآرا]

یک نفر از همکلاسی هام  تعریف  میورد از یازده سالگی  روز سه بار اینکارو میکنه..........
و هیچ  مشکلی ..  روحی  یا روانی  نداره دراره ی این موضوع...
وقتی داشت این موضوع رو توی جمع دختروه میگفت . من از حجالت سرخ شدم....
بچه ها از نظر ظاهری هم هیچ مشکلی نداره...  چشماش مثل عقاب میبینه و زیر چشماش هم گود نیست... و به شدت چهره ی زیبا و  مظلومی داره....
به غیر از همین عادتش  واقعا هیچ عیب دیگه ای نداره...  مهربون و صادقه ...  مثل بچه ها پاکه واقعا  ....  یعنی یه نفر همینطوری ببینتش فکر میکنه  بچه پیغمبری  چیزیه......

واقعا برام عجیبه  چرا  مشکلی  نداره....  مگه  نمیگن  چشم رو ضعیف میکنه... یا افسردگی و جمع گریز  میاره؟؟؟؟..
جالب اینجاست  مادرشم در جریانه  و به نظرش اینکار ایرادی نداره... ...
اوایل  خیلی باهاشصحبت میکردم که اینکارو نکن شایددر دراز مدت مشکل ایجاد کنه...
ولی بهم گفت ببین من این زندگی رو دوستدارم... ازین کار لذت میبرم و خوشحالم میکنه.... حتی الان که عقدیه  شوهرش با این قضیه مشکلی نداره.. دوتاشون  اینطورین ... یعنی به من که اینطور گفت....    اتفاقا  شوهرش هم ازون ادم حسابی های پولداره...
در نهایت به این نتیجه رسیدم....  شاید اگر اینکار رو نکنه  اسیب  بیشتری ببینه...
شاید برای ماها اینکار مضر و عذاب اوره.....  بخاطر اون پیشینه ی  مذهبیمون....
و بخاطر اینکه مورد تایید عمومی نیست... و میدونیم گناهه...   شاید مثل اهنگ که حرامه اما توی همین کانون و خیلی جاهای دیگه بچه ها گوش میکنن و قبح قضیه ریخته 
باشه..... ...  
یا مثل حسد و شکم پرستی و . .. . . . .

[New fighter]

یک نفر از همکلاسی هام  تعریف  میورد از یازده سالگی  روز سه بار اینکارو میکنه..........
و هیچ  مشکلی ..  روحی  یا روانی  نداره دراره ی این موضوع...
وقتی داشت این موضوع رو توی جمع دختروه میگفت . من از حجالت سرخ شدم....
بچه ها از نظر ظاهری هم هیچ مشکلی نداره...  چشماش مثل عقاب میبینه و زیر چشماش هم گود نیست... و به شدت چهره ی زیبا و  مظلومی داره....
به غیر از همین عادتش  واقعا هیچ عیب دیگه ای نداره...  مهربون و صادقه ...  مثل بچه ها پاکه واقعا  ....  یعنی یه نفر همینطوری ببینتش فکر میکنه  بچه پیغمبری  چیزیه......

واقعا برام عجیبه  چرا  مشکلی  نداره....  مگه  نمیگن  چشم رو ضعیف میکنه... یا افسردگی و جمع گریز  میاره؟؟؟؟..
جالب اینجاست  مادرشم در جریانه  و به نظرش اینکار ایرادی نداره... ...
اوایل  خیلی باهاشصحبت میکردم که اینکارو نکن شایددر دراز مدت مشکل ایجاد کنه...
ولی بهم گفت ببین من این زندگی رو دوستدارم... ازین کار لذت میبرم و خوشحالم میکنه.... حتی الان که عقدیه  شوهرش با این قضیه مشکلی نداره.. دوتاشون  اینطورین ... یعنی به من که اینطور گفت....    اتفاقا  شوهرش هم ازون ادم حسابی های پولداره...
در نهایت به این نتیجه رسیدم....  شاید اگر اینکار رو نکنه  اسیب  بیشتری ببینه...
شاید برای ماها اینکار مضر و عذاب اوره.....  بخاطر اون پیشینه ی  مذهبیمون....
و بخاطر اینکه مورد تایید عمومی نیست... و میدونیم گناهه...   شاید مثل اهنگ که حرامه اما توی همین کانون و خیلی جاهای دیگه بچه ها گوش میکنن و قبح قضیه ریخته 
باشه..... ...  
یا مثل حسد و شکم پرستی و . .. . . . .

میدونم چی میگید اما اگه زندگیمون ختم به این دنیا نشه چی؟اگه دنیا را بالفرض خوبم گذرونیدم و  وقتی مردیم و راهی برای جبران نداشتیم اگه دنیای دیگه هم نداشتیم چی اونجا هم میتونیم بگیم من این زندگیو دوست دارم؟ 
اگرچه میدونم الان چی میگید اصلا از کجا معلوم دنیای دیگه هم باشه 

[یآرا]

اگرچه میدونم الان چی میگید اصلا از کجا معلوم دنیای دیگه هم باشه

ن  به هیچ وجه در این مورد که دنیایی هم هست در اخرت  هیچ  شکی  ندارم....
میگم شاید  به ذات او ادم بستگی داره که ازون کار سود میبره یا نه ....
ربطی به اسلام یا ......  نداره  . خوبی و بدی به ذاته...
نه لزوما دین و نماز وحجاب
صد البته که ایناهم خیلی مهمه و از کوزه همو برون تراود که در اوست

یک بار توی پیج ترک.. یک پسر مسیحی  کامنت گذاشته بود که بخاطر عذاب وجدان این موضوع شبان روز گریه میکنه و انجیل میخوه
یکی از دوستان صمیمیم  مسیحی هست  از ارامنه....
میگفت  اهو  . خدای ما مثل خدای  شما  اینطوری نیست که اگه موهامون پیدا بود ( چون مذهبی هاشون تا حدودی حجاب درن و اینکه با حجاب میرن کلیسا)  مارو از مو توی اتیش دار بزنه.....   ولی ماهم اینکار هارو بد میدونیم  و وجدنمو رو اذیت میکنه

[Abc]

سلام
خب تو دین که هیچ شکی نیست و ما یه چیزاایی میبینیم از  افراد با تقوا که بند بند وجودمون به لرزه در میاد 
جدی دارم میگم داستان آیت الله کوهستانی   یا دامادشون آیت الله فاضل   یا همین  شهید ابراهیم هادی 
آقا کسی فکر نکرد چرا هنوز آقا ابرام مون هنوز گمنامه ؟ چرا گمنامه ؟ عاقا ول کنید این حرفارو اینا هم مثل ما بودن یه آدم معمولی  آقا ابراهیم حتی میدونست چه روزی میخواد شهید بشه لباس ها خوبشو پوشید کلی به خودش رسیده بود رفت و دیگه بر نگشت  این چه درجه ای از تقوا هست؟ عاقا توی کتابش بخونید میفهمید که  این عاقا تونستند حضرت زهرا رو توی خواب دیدن بهشون گفت نگو مداحی نمیکنم بهت گفتن بخون بخون  ما خوشمون میاد تو میخونی   چو دوستاش از قبل بهش گفته بودن خوب نمیخونه مداحی حضرت اومدن و اینو گفتن 
یارو توی استانمون من خودم چند وقت پیش باهاش آشنا شدم اسمش رو یه جا نوشته دارم یادم نیست الان این عاقا راننده تاککسی بودن سیگارشون از دستش نمیافتاد چاقو به دست بود  لات بود و عرق خور  عاقا شب خوابید و یه دفعه توی خواب زد زیر گریه آقا فردا گفت میخوام برم جبهه رفیقاش بهش میخندیدن میگفتن ول کن بابا به هر کس میومد که اینو بگه جز تو رفت و شهید شد برگشت 
بزارید داستان نشان دادن جنازه به مادر رو بگم
شهید نامه نوشت گذاشت توی دستش وقتی شهید شد آوردنش پیش مادرش حدس بزنید توی نامه چی نوشته بود ؟؟؟ 
"مادر وقتی من را دیدی خونم رابه آسمان بپاش"
80 تا 90 درصد شهیدان امام را ندیده اند راهش را پذیرفتیم یعنی امام ندیده خریده شد
شهیدان علی سراج . مجتبی سعیدی . و احمد مختاری شهیدایی که دستای هم را در یک عملیات گرفتند و شهید شدن
اونوققت ما به وجود دنیا ی دیگه شک داریم به وجور آخرت شک داریم . اینجوری به هیچ جا نمیرسیم به وجود خدا شک داریم یا اصلا مرجع تقلید نداریم اگه داریم عمل نمیکنیم  وضعیت حجاب که افتضاح
من وتی کتاب ابراهیم هادی رو میخوندم انگار ابراهیم کنار نشسته بود تصورش میکردم کنارم و در اصل هم نشسته بود من نمیتونستم ببیننم 
آیت الله کوهستای قبل از ایننکه فوت کنند آن شب همه خادم های مشهد خواب دیدن که امام  رضا دستور دادند و گفتند آماده شوید فردا یه مهمان داریم  رداش خبر رسید آیت الله کوهستاننی فوت کردند 
این کی بود که امام رضا رفت به خادم ها گفت که مهمون داریم چه مقامی داشت چه درجاتی داشت چه تقوایی داشت یه مکروه هم  تو عمرشو انجام ندادن 
ما هم که گناه نکنیم چنان پیش خدا عزیز میشیم که نگو انجام ندادن مکروه  و مستحبات بماند
آیت الله قاضی میگفتند هر کس نماز اول وقت خوند به جایی نرسید مرا لعن کند  این نماز اول وقت چکار میکنه که آیت الله قاضی که میگن وقتی فوت کردند میگنن ستاره ها  ریزش کردن
دامادشون  که من شنیدم ایران بودن  از نجف زنگ زدن گفت بیاریدشون نجف   همچی هماهنگ شدست اینا چکار کردن چه پاداشی ؟؟؟؟
یا امام رضا ما نفهمیدیم چی کار کردیم با خودمون  ما که اینجاییم ضامن ما شمایین خدایا ببخش مارا ما رو از گناه سلب کن بهمون توفیق بده 
 اعضای عزیز نمیدونم که میدونید یا نه   تک تک شما که اینجایین  شانسی نیست.

[*بنده پاک*]

دلم برای خودم میسوزد
 
بارها به خودم گفتم
سکوت کن
حرفی نزن
آدم ها دیدشون مثل تو نیست
حتی شبیه هم نیست
قصه های قشنگ فقط یه شنونده داره 
اونم خداست
به خودت نگاه کن 
نه طرز زندگی ات
نه فکر هات
نه هدف هات
نه اولویت هات
هیچ کدوم شبیه هدف ها و فکرها و اولویت های بقیه نیست
بارها مسخره شدی
چه با نگاه 
چه با لبخند
خیلی تلاش کردی بگی نه اینجوری نیست
هستن کسانی که مثل تو فکر میکنن
ولی اشتباه بود
هیچکس حتی تو یک مورد هم شبیه تو فکر نمیکنه
امشب بیشتر لحظه هایی که بخاطر گفتن آرزوهام و خواسته هام مسخره شدم اومد جلوی چشمم
خیلی هاشو حتی نمیدونم برای چی بود
ولی اینو میدونم
دیگه اجازه حرف زدن نداری
اگر نمی خوای مثل بقیه آدم ها باشی 
باش مثل اونا نباش
ولی حرف هات را هم به اونا نگو 
کمتر حرف بزن
به خیلی از حرف ها هم گوش نکن
خیلی از حرف ها فقط یه خودکار برمیدارن قلب را سیاه میکنن
هیچ ارزش دیگه ای ندارن

دلم برای قصه های قشنگم تنگ شده
 
دلم برای اون دنیایی که من دوست دارم و بقیه میگن مسخره است تنگ شده
امشب حسابی گریه کردم
ولی فکر کنم 
فقط دلم میخواد گریه کنم
سخته بفهمی بیش از حد تنهایی

[Abc]

سخته که بفهمی خدا را داری   خانم ساناز 

[*شهریار‌*]

کاش زندگی از آخر به اول بود.. پیر بدنیا می آمدیم.. آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم.. سپس کودکی معصوم می شدیم ودر، نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم...!!!

[[محمد صادق]]

[بیست خط درد و دل مینویسد و پاک میکند]

[یاقوت]

کاش این روزها حداقل ایرانسل درکم کنه ک من نیازی ب نت و مکالمه ی رایگان ندارم

نمیدونم برم ب کی شکایت کنم انقدر نت و مکالمه ی رایگان گرفتم