1399 ارديبهشت 30، 9:54
سپاس شده توسط
1399 ارديبهشت 30، 13:31
جدای از ناراحتی از دست دادنشون ،
فکر مرگ ولم نمیکنه ...
مدام دارم با خودم فکر میکنم
الان کجام ؟
کجا قراره برم ؟
کی میرم ؟
آیا چیز هایی که الان دارم ، واسه رفتن مناسبه ؟
بعد از رفتنم ، چه چیز هایی در این دنیا ازم میمونه ؟ چه چیز هایی با من میمیره ؟
.
.
.
همش دارم فکر میکنم الان اون چند نفر در جهان بالا دارن چیکار میکنن ...
اوضاعشون چجوره ...
آیا اونا از چیزایی که پیش فرستادن راضین ؟
بعد از فوت یکی از عزیز ترین و پاک ترین دوستانم ، حالا فوت این چند نفر داره واضح بهم میگه این دنیا
ارزش دل بستن نداره . حضرت عزرائیل با هیچکس شوخی بردار نیست .
از کجا معلوم نفر بعدی من نباشم ؟
از کجا معلوم همین دو دقیقه ی دیگه سر به بالین نزارم و به خواب ابدی فرو نرم ؟
چه تضمینی داره که مثلا تا فلان سال آینده زنده باشم که هی توبه میشکنم و گناه میکنم ؟
آیا این نشونه ها برات کافی نیست اهورا ؟ آیا باز میخوای به گناه ادامه بدی ؟
آیا میخوای ابد رو به چند ثانیه بفروشی ؟
حسابرسی کن ...
جبران کن ...
قبل از اینکه دیر بشه .
پ ن : خواهشا چند تا صلوات براشون بفرستین . بچه های خوبی بودن
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
سپاس شده توسط
1399 خرداد 1، 16:57
ویرایش شده
اصلا چی میشه که ادم تو یه شب کل زندگیو و داراییشو می بازه؟؟؟
انصافه؟؟؟؟
واقعا انصافه؟؟؟؟
چی میشه که ادم تو یه شب از عرش به فرش می رسه؟؟؟
خدایا خیلی شکرت.... ولی...
من خسته شدم......
دلم برای زندگی بی دغدغه ی قبلی تنگ شده.....
چرا دختر عموم که حسرت زندگی منو داشت
الان وقتی برام تعریف میکنه خونهی دوبلکس ساخته با یازده تا اتاقه مستر.. چرا من عصبی میشم.... چرا. من حسادت میکنم؟؟؟؟
منکه اینطور نبودم... بخدا من اینطور نبودم....
چرا الان حسادت میکنم..... چرا اقدر اه کشیدم
منکه بخیل نبودم......
ولی امروز بغض کردم.......
خیلی سخته یک شبه کل زندگیتو ببازی و کسایی که بهشون ترحم میکردی .. کسیی که پول ندشتن فرم مدرسه بخرن و پدر تو براشو ن میخرید.. بیان بهت فخر بفروشن...... شایدم من زیادی حساس شدم
کی میگه پول خوشبختی نمیاره؟؟؟؟؟؟
کدوم احمقی میتونه ادعا کنه؟؟؟؟؟
پول رفاه میاره.. رفاه ارامش میاره... و ارامش خوشبختی.....
توی خانواده و فامیل تجمل گرا بودن تا یه جاییش شیرینه
تا اونجا که توام حرفی برای زدن داشته باشی...
بیشتر از همش ناراحتیو اعصاب خوردیه..... از یه جایی به بعد شیرینی زیادش دلو میزنه... دقیقا ازوجایی که بقیه مال رو مال میارن.. و تو یکی یکی زمینها و خونه ها و تولیدی هاتو میفروشی...... اوجایی که اونا ویلا میخرن اما تو باغتو میفروشی
خدایا جای سیلی هایی که داریم باهاش صورتمونو سرخ نگه میداریم خیلی درد میکنه خیلیی
مامانم میگه بخاطر این که شکرت رو نکردیم و کفر گفتیم.....
خدایا شکرت که همینم هست.....
خدایا میدوم امروز بد اهی کشیدم... بخدا نمیخوام زندگیشو خراب بشه با اه من...
ولی خیلی سخته.....
خیلییییییی...........
خدایا جای سیلی ها خیلی درد میکنه...
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
سپاس شده توسط
1399 خرداد 1، 20:15
(1399 خرداد 1، 19:07)رهگذر1 نوشته است:نقل قول: کی میگه پول خوشبختی نمیاره؟؟؟؟؟؟
کدوم احمقی میتونه ادعا کنه؟؟؟؟؟
پول رفاه میاره.. رفاه ارامش میاره... و ارامش خوشبختی.....
توی خانواده و فامیل تجمل گرا بودن تا یه جاییش شیرینه
تا اونجا که توام حرفی برای زدن داشته باشی...
حرفتون رو تا حدودی قبول دارم پول تا حده زیادی می تونه خوشبختی بیاره و باعث آرامش بشه ولی این صدرصد و تضمین شده نیست...
آرامش و خوشبختی هم می تونه مادی باشه و هم درونی و ذهنی...
این بستگی به آدمش داره که آرامش و خوشبختی از درون حس می کنه و یا صرفا از بیرون
اگه این آرامش ببخشیش درونی باشه هیچ وقت بخل و حسادت همراهش نمیاد...
پول خوشبختی نمیاره ...
ولی نداشتنش بدبختی میاره ...
در واقع تیکه بزرگی از پازل زندگیه ... ولی خب همش نیست .
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
سپاس شده توسط
1399 خرداد 3، 21:38
ویرایش شده
(1399 ارديبهشت 30، 13:31)Alfredo نوشته است: فوت چند نفر از هم کلاسی هام ، چند روز به شوک انداختم ...
جدای از ناراحتی از دست دادنشون ،
فکر مرگ ولم نمیکنه ...
مدام دارم با خودم فکر میکنم
الان کجام ؟
کجا قراره برم ؟
کی میرم ؟
آیا چیز هایی که الان دارم ، واسه رفتن مناسبه ؟
بعد از رفتنم ، چه چیز هایی در این دنیا ازم میمونه ؟ چه چیز هایی با من میمیره ؟
.
.
.
همش دارم فکر میکنم الان اون چند نفر در جهان بالا دارن چیکار میکنن ...
اوضاعشون چجوره ...
آیا اونا از چیزایی که پیش فرستادن راضین ؟
بعد از فوت یکی از عزیز ترین و پاک ترین دوستانم ، حالا فوت این چند نفر داره واضح بهم میگه این دنیا
ارزش دل بستن نداره . حضرت عزرائیل با هیچکس شوخی بردار نیست .
از کجا معلوم نفر بعدی من نباشم ؟
از کجا معلوم همین دو دقیقه ی دیگه سر به بالین نزارم و به خواب ابدی فرو نرم ؟
چه تضمینی داره که مثلا تا فلان سال آینده زنده باشم که هی توبه میشکنم و گناه میکنم ؟
آیا این نشونه ها برات کافی نیست اهورا ؟ آیا باز میخوای به گناه ادامه بدی ؟
آیا میخوای ابد رو به چند ثانیه بفروشی ؟
حسابرسی کن ...
جبران کن ...
قبل از اینکه دیر بشه .
پ ن : خواهشا چند تا صلوات براشون بفرستین . بچه های خوبی بودن
سلام برادر
تسلیت عرض می کنم. براشون صلوات و فاتحه قرائت کردم.
خدا همه شون به ویژه دوستت رو مورد لطف و رحمت قرار بده و عاقبت ما رو هم ختم به خیر کنه.
یا علی
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازهی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظهی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظهی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
سپاس شده توسط
1399 خرداد 4، 1:43
ویرایش شده
قسمت تو از زندگی ، رنج های مدام و درد های بی مرهم است
بگذار بغض های شبانه ات سنگی شود روی سنگ های دیگر ...
سپاس شده توسط
1399 خرداد 4، 21:00
سپاس شده توسط
1399 خرداد 4، 21:08
(1399 ارديبهشت 30، 13:31)Alfredo نوشته است: فوت چند نفر از هم کلاسی هام ، چند روز به شوک انداختم ...
جدای از ناراحتی از دست دادنشون ،
فکر مرگ ولم نمیکنه ...
مدام دارم با خودم فکر میکنم
الان کجام ؟
کجا قراره برم ؟
کی میرم ؟
آیا چیز هایی که الان دارم ، واسه رفتن مناسبه ؟
بعد از رفتنم ، چه چیز هایی در این دنیا ازم میمونه ؟ چه چیز هایی با من میمیره ؟
.
.
.
همش دارم فکر میکنم الان اون چند نفر در جهان بالا دارن چیکار میکنن ...
اوضاعشون چجوره ...
آیا اونا از چیزایی که پیش فرستادن راضین ؟
بعد از فوت یکی از عزیز ترین و پاک ترین دوستانم ، حالا فوت این چند نفر داره واضح بهم میگه این دنیا
ارزش دل بستن نداره . حضرت عزرائیل با هیچکس شوخی بردار نیست .
از کجا معلوم نفر بعدی من نباشم ؟
از کجا معلوم همین دو دقیقه ی دیگه سر به بالین نزارم و به خواب ابدی فرو نرم ؟
چه تضمینی داره که مثلا تا فلان سال آینده زنده باشم که هی توبه میشکنم و گناه میکنم ؟
آیا این نشونه ها برات کافی نیست اهورا ؟ آیا باز میخوای به گناه ادامه بدی ؟
آیا میخوای ابد رو به چند ثانیه بفروشی ؟
حسابرسی کن ...
جبران کن ...
قبل از اینکه دیر بشه .
پ ن : خواهشا چند تا صلوات براشون بفرستین . بچه های خوبی بودن
چرا عبرت نمیگیری ؟
چرا؟
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
سپاس شده توسط
1399 خرداد 5، 22:27
فکر میکنم از 12 سالگی شایدم زود تر به خودارضایی مبتلا شدم بخاطر یه سری آدم ناتو بزرگ تر از خودم.
امروز 19 سالمه. تا امروز چندین بار تصمیم گرفتم ترک کنم. همیشه اولش با قدرت شروع کردم اما وسطاش شل شدم اما این بار تصمیم گرفتم آخرین بار باشه.
الان قبل از کنکورمه و میخوام وقتی کنکور دادم و دانشگاه شریف مهندسی کامپیوتر قبول شدم... یه علی دیگه باشم که میرم دانشگاه.
تو این انجمن کسیو نمی شناسم و یکم احساس تنهایی میکنم اما همین که خیلیا مشکل منو داشتن و الان می بینم که مثلا 300 روزه پاکن بهم امیدواری میده.
این که میگیم اینجا سرزمین نیست آسمان است.. بهم حس خوبی میده.
الان دومین روز ترک هستم و حس میکنم امشبو بتونم پاک پشت سر بزارم.
تمایل دارم بهش.. مخصوصا بخاطر استرسی که دارم حس میکنم میتونه ارومم کنه. اما نمیخوام درگیرش بشم. باید تموم شه.
من میخوام زندگیمو تغییر بدم و مهم ترین رکنش اینه که اول درون خودمو تغییر بدم.
یه مشکل بزرگ دارم ولی. این دو روزه تایم درس خوندم از 10 ساعت اومده روی 4 ساعت اینا.
میخوام اینو درستش کنم و دوباره برسونم به 10 ساعت و فشارم اونقدر زیاد نشه که همش به خودارضایی فکر کنم. نمیدونم چطوری تعادلو برقرار کنم. کاش یکی میتونست راهنماییم کنه.
سعی میکنم هر شب بیام انجمن و یه پستو بزارم لااقل.
امیدوارم هممون پاک بشیم دوستای آسمونیم
سپاس شده توسط
یاقوت ، هومان ، آبـی ، شازده کوچولو ، Töprak ، یآرا ، *بنده پاک* ، عاشق فاطمه زهرا ، "سعید" ، آرمین ، فرید ، صادقین ، Alireza98
1399 خرداد 8، 0:47
ویرایش شده
(1396 خرداد 10، 4:45)Saeed1396 نوشته است: سلام به همه ی بچه های گل . دقیقا 37 روز تا کنکور سراسری مونده . سال اول به خاطر انتخاب رشته ی غلط راحت پزشکی رو از دست دادم . سال دوم بدتر شدم و نه تنها پزشکی حتی دارو هم قبول نشدم . به کمتر از ایناهم راضی نمیشم . امسال سال سومیه که کنکور میدم و آخرین فرصت برای به دست آوردن رشته ی دلخواهم پزشکی . اول از همه میخوام هر کی اینو می خونه 100 تا صلوات برام بفرسته البته اگه راضی باشین از ته ته ته ته قلبتون .چون واقعا نیاز دارم . به روحیه نیاز دارم وضع درسیم الان زیاد خوب نیست . در کنار اون 9 ساله که دارم با این بیماری وسواسی خ.ا دست و پنجه نرم می کنم و هر بار مفتضحانه شکست می خورم. و اگه عادت به خ.ا نداشتم حتما همون سال اول با یه رتبه ی خیلی خوب قبول میشدم . ذهنم پر از آشوبه دلم پر از استرسه . از یه طرف نا امید شدم و افسردگی گرفتم واز طرف دیگه زمان داره به سرعت میگذره . تو سحر هاتون تو افطاریاتون منو دعا کنین . منم همتونو دعا میکنم. اعتیاد دارم به یکی از سایتای بوق که تو اوج فشار وارد اون سایت می شم و خراب می کنم. از یه طرف احساس تنهایی می کنم. چون اطرافیان و آشنا ها نمیدونن تو چه وضع اسف باریم . به خدا دیگه خسته شدم . دیگه نمی دونم چی کار کنم . هیچ روشی جواب نمیده . من حتی یه پله هم پیشرفت نکردم تو زندگیم و دائما درجا میزنم . منو نصیحت کنین راهنماییم کنین بهم فحش بدین. تنها امید من اینه هنوز زنده ام پس خدا هنوز از من ناامید نشده . تورو خدا کمکم کنین من سرپناهی ندارم بعد از خدا امیدم به شماس. بگید چیکار کنم
ببخشین اگه با این جملات سرتونو درد آوردم . و همچنین بابت وقتی که گذاشتین و این متنو خوندین متشکرم . التماس دعا . سعید تنها....
نوشته هاش و خوب،دقیق،خیلی از ته دل حس کردم
انگار منه: )
خیلی منه اصلا
سپاس شده توسط
1399 خرداد 8، 1:07
ویرایش شده
Sure I’ve lost a couple of battles over the years
but the second I give up the fight is the second I lose the war
but the second I give up the fight is the second I lose the war
سپاس شده توسط
1399 خرداد 8، 5:43
(1399 خرداد 8، 1:07)soshians نوشته است: دلم خیلی گرفته ..یک ماهی میشه که دنبال کار می گردم و امشب احساس کردم که دارم راه رو اشتباه میرم..من آدم کم حرفی هستم و شاید یه جورایی اعتماد به نفسم هم خیلی خوب نباشه..به خاطر همین این مدت که دنبال کار بودم رزومه رو میفرستادم برای شرکت ها ولی خوشم نمیومد هی زنگ بزنم بگم حالا چی شد ..پس چرا منو جذب نمی کنین..یعنی همچین رفتاری رو دوست ندارم..در صورتی که متاسفانه مثل اینکه اینجوری فقط میشه کار پیدا کرد..چند وقت پیش با یکی از همکارای سابقم صحبت می کردم..میگفت من هر جا رزومه میفرستم بعدش چند بار زنگ میزنم بهشون..امشب فهمیدم دو سه تا موقعیت شغلی خوب براش جور شده..نه اینکه بهش حسودی کنم به هیچ وجه..ناراحت اینم که چرا من آدم پیگیری نیستم و چرا به این کم روییم غلبه نکردم...احساس می کنم این یک توانایی و مهارتیه که من ندارمش..باید یادم باشه با وجود هشت سال سابقه ی کاری تخصصی باز هم نباید منتظر بشینم بهم زنگ بزنن بگن لطف کن بیا تو شرکت ما کار کن..امیدوارم بتونم این اخلاقم رو عوض کنم و پیگیرانه تر دنبال کار باشم..چون توی بازار کارِ ما رقابت زیاده و اگر نجنبم ممکنه دیگه موقعیت شغلی خالی ای برام پیدا نشه..
نظرتون چیه یه دفتر بگذارید کنار دستتون و از الان شروع کنید
روزومه هایی که دو سه روزه فرستادین را بنویسید و شروع کنید از الان بهشون زنگ بزنید
برای رزومه های بعدی هم که میفرستید تاریخشون را نگه دارین که بدونین کی میشه زنگ زد
شما از پسش بر میاید
بار اولش سخته
باور کنید
به این فکر کنید که این مدلی احتمال پیدا کردن موقعیت شغلی خوب بیشتر میشه
این اتفاق خوبیه و شما باید احتمالش را زیاد کنید
شما از پسش بر میاید
هدف از ترک / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/ علت شکست 10 روزه / اهرم رنج و لذت / 1401
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.
سپاس شده توسط
1399 خرداد 8، 5:48
نقل قول: نوشته هاش و خوب،دقیق،خیلی از ته دل حس کردم
انگار منه: )
خیلی منه اصلا
نکنه خودتونید
پس با این حساب ۱۰۰ صلوات را برای شما باید بفرستیم
شما دو سال تجربه دارین
مطمئنم این تجربه ها بهتون خیلی خیلی کمک میکنه
نا امید نباشید
همه آدم ها بالاخره نتیجه تلاش هاشون را میبینن
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
شما هم نتیجه ۳ سال تلاش را با این کنکور میبینید
هدف از ترک / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/ علت شکست 10 روزه / اهرم رنج و لذت / 1401
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.
1399 خرداد 9، 0:57
ویرایش شده
وقتی حرف هایی که پشت این بنده خداها میگن رو میشنوم وقتی میشنوم که میگن فلانی بی غیرته بیچاره زن و بچه اش خاک برسرش و هزار جور توهین و تقبیح دیگه و این همه فاصله گرفتن ازشون با خودم میگم اگه مرض من بو داشت اگه رخ داشت و تو چشم بود اگه خلوتم برای همه رو بود چند نفر از این آدمایی که دورم رو گرفتن حاضر بودن دستم رو بگیرن کنارم بمونن چند نفرشون حاضر بودن حتی تف بندازن روی صورتم
میترسم خیلی زیاد هم میترسم
وقتی ازم میپرسن که چرا زن نمیگیری پای اقتصاد رو میکشم وسط البته دروغ هم نمیگم اما ترس واقعی من چیز دیگه است و الا اوضاع اونقدری خراب نیست که نشه دختر قانع پیدا کرد نشه دختری رو پیدا کرد که شونه به شونه ات بسازه راستش من میترسم از اینکه پا پیش بذارم و با یه نفر ازدواج کنم اما حریف نفس خودم نشم میترسم گند بزنم به زندگی دختر مردم میترسم همه آرزوهاش رو تباه کنم من از اقتصاد اندازه پارس یه سگ میترسم و از حریف خودم نشدن اندازه دندونای یه گرگ
من به کسی که چندبار بدقولی کنه بی اعتماد میشم چطور به کسی که هزار بار بدقولی کرده اعتماد داشته باشم؟ من از بی اعتمادی به خودم میترسم از بدعهدی خودم میترسم
آدم کوری که میفته تو چاله مقصر نیست اما اونی که چاه رو میبینه جفت پا میپره توش مقصر که چه عرض کنم دیوانه است من از دیوانگی خودم خسته ام از جنون خودم میترسم
چه کنم؟ کتاب بخونم از مضرات این کار؟ هزارتاکتاب خوندم مستند ببینم از تبعات این کار؟ هزارتا مستند دیدم دوستام رو عوض کنم؟ بریدم از اونی که اولین بار من رو آورد تو این راه جواب سلام نمیدم به اونی که برام خوراک جور میکرد معنویات؟ چندبار پر رویی کنم در خونه ی خدا چند بار با پررویی تمام بشینم به نماز بعد زیر قولم زدن چندبار بگم غلط کردم بار آخر بود فیلتر شکنم رو پاک کنم؟ چند بار حذف و نصبش کنم چندتا راه دسترسی بهتون بگم که فیلتر نیست
اینا رو نگفتم که یعنی چاره ای نیست و من تو این شکست ها بی تقصیرم نه روده درازی میکنم که اینجا مشغول باشم و نرم جای دیگه دارم آینه رو میگیرم جلوی خودم تا جای زخم ها رو خوب روش ببینم تا کثیفیاش رو ببینم
من معلقم بین خیر و شر بین عزم و سستی و بین انگیزه و بی هدفی بین آدم بودن و نبودن مرد بودن و نبودن
دعا کنید
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
سپاس شده توسط