مدیریت قبل از لغزش، پدافند غیرعامل

[آقای فراسی]

نمی دونم همه اینجوری هستن یا فقط من اینجوری هستم!!! اینکه وقتی مشکل پیدا می کنم فقط یه روز نیست. شاید مثلا سه یا چهار روز همینجور ادامه پیدا کنه آخرش یه جایی تموم میشه همیشه.

اما حالا راه حل های من
اولیش پیاده روی. خیلی خوبست ها
دومیشم دوچرخه سواری. سعی میکنم اون چند روز سرم رو گرم کنم با چیزای محختلف. برنامه ی کوه و ... می ذارم و میرم بیرون. تو خونه نمی مونم. اگرم باشم تو اتاقم دیگه نمی مونم. سعی می کنم بیشتر تو هال باشم و جلوی دید دیگران. بعدشم که این دو سه روز می گذره همه چی برمیگرده به حالت اولش زندگی هم عادی میشه

[صابر..]

اول که اون خطبه ها که دوستمون گفتند رو می تونین تو این ادرس بخونید
نهج البلاغه

دوم : فیلم inception رو کی دیده ، تو اون فیلم هر موقع می خواستند ببینند که تو یک موقعیت خواب هستند یا نه از یک نماد استفاده می کردند،مثلا یکیشون یک فرفره داشت که اگه اون تو جیبش بود و میچرخوند و می فهمید که خواب نیست و بیداره ،

خیلی خوب پس ما هم می تونیم یک همچین چیزی داشته باشین، مثلا یک انگشتر ، که هر وقت نگاهش کنیم یاد خدا بیافتیم و یا یک تسبیح

[مجتبی]

البته قبلن این خطبه ها توی کانون اورده شده :
http://www.ktark.com/thread-496-post-246...l#pid24637

حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :

[b] به هوش باشيد، مرگ را که نابودکننده لذتها و شکننده شهوتها و قطع‏کننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر کارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شکر در برابر نعمتها و احسان بى‏شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.

---

[مجتبی]

قصد ما اینه که برنامه آماده داشته باشیم


یعنی یه اولویت از پیش تعیین شده ، با توجه به سلیقه و روشی که میدونین موثر تره ،

طوری که توی لحظه ی خطر اون اولویت و برنامه فعال بشه

یعنی کاملن برنامه ریزی شده از اون لحظه به بعدبدونین که الان باید چیکار کنین ، تا آخر ش و تا ساعت های بعدش که ایشالله به سلامت رد بشین ، بعد موفقیت هم خواستین از تجربه موفقیتتون و خوبی برنامه اتون بگین عالی میشه

اینه روند ادامه این تاپیک ...

---

خوب همون طور که گفتم ، کیا می خوان توی بر نامه شرکت کنن >؟ بیان اسم بنویسن :

1_مجتبی
2_؟
3_ ؟
4_ ؟


...........................


اولن هرکی برنامه خاص خودش رو داره
وقت اجرای برنامه ، همون وقتیه که خودتون مشخص میکنین ، در واقع خط قرمزی که خودتون توش احساس خطر میکنین ، از اون خط قرمز به بعد باید برنامه رو اجرا کنین

پس
1) اول اسم مینویسین ،
2)کاملن خصوصی برای خودتون خط قرمز اجرا رو مشخص میکنین
3)خود برنامه رو میارین با اولویت بندیش توی تاپیک میگین
4)بعد ایشالله که با موفقیت اجراش میکنین
5) بعد نتیجه ی کار رو چند وقت یه بار گزارش میدین ، تا نواقص برنامه رفع بشه


.................................................................................................

برنامه میتونه یک یا چند تا کار یا حرکت باشه ، از همین چیز هایی که بچه ها پیشنهاد دادن یا خودتون توی تجربه مفید دیدین استفاده کنین ،


اما برنامه من (5 روزه نوشتم ، البته هنوز از خط قرمزم رد نشدم که اجراش برام اولویت دار بشه : )
الف 1 ، یعنی اولین و مهمترین کار که به کار بعدی اولویت داره ، مثل برنامه نویسی یه حلقه میشه :

اما برنامه من :

الف یک ) بلافاصله حضور در جمع ، و فرار از تنهایی تا آخر همون روز ، طوری که درس رو هم توی هال یا حضور بقیه بخونم و وقتی همه رفتن بیرون منم برم ، تا پایان روز

الف 2 ) بعد از این که از تنهایی فرار کردم ، 10 تا آیت الکرسی + 400 تا لااله الاالله میگم

الف 3) برای احتیاط تا آخر شب اون روز اینترنت ممنوع

الف 4) خوندن تنظیم برنامه و تصمیمات کلی که برای ترک تویه دوره 40 روزه ریختم .

---

مثلن اگه در حال انجام کاری بودم و از خط قرمز هم عبور کردم بلافاصله باید این کارها رو انجام بدم ، بعدش به ادامه کارم بپردازم ، مثلن بقیه کار رو باید برم توی جمع انجام بدم .....

---

بیاین برنامه پدافند غیر عاملتون رو بریزین و بگین

.

[مجتبی]

پس چرا نیومدین اسم بنویسین ،


واقعا ممنونم از این همه استقبال

[Arman]

سلام

مجتبی جان من هستماااا



1_مجتبی
2_آرمان
3_ ؟
4_ ؟

برنامه من :
وقتی دارم از خط قرمز رد میشم ، یه جورایی با خودم تمرین کردم که سریع به یاد خدا بیوفتم . شاید وسوسه قوی باشه اما یاد خدا خیلی خیلی قویتره
در همین حین به یاد کانون میوفتم که باید بیام توش و اعلام کنم
در آخر هم به یاد گذشته ی خودم میوفتم و زحمتی که کشیدم تا به اینجا برسم
شاید اینایی که میگم در حد 1 یا 2 ثانیه هست ، یعنی همه ی اینا یهو میاد تو ذهنم و حکم بازدارنده هست

بعد از اینکه از بحران اولیه خارج شدم ، میرم تو جمع و بعد معمولا نماز میخونم و واسه دل خودم قرآن رو باز میکنم و یه صفحشو میخونم

[mahtab_r]

1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4_ ؟

برنامه ی من :

1- مطمئنم که اون موقع نمازم رو نخوندم ... پس برم وضو بگیرم و نماز بخونم .
2- تکرار " لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم "
3- به کانون فکر کنم ، و شرمنده ی کانونی ها باشم .
4- برم توی جمع ... و یا برم بیرون
5- بشینم پای تلویزیون .

اما خوب وقتی تنهام خیلی از راهکارها بدردم نمی خوره ... و جواب نمی ده ( باید برای اونم فکری کنم )

[مجتبی]

خیلی خوبه بچه ها

همینطور چند وقت یه بار بیاین و در مورد خوبی یا نقص یا کمبود های برنامه اتون و خوبی هاش بگین تا برنامه ها بهتر بشن و پیشرفت کنن


منتظر دیدن برنامه بقیه بچه ها هم هستیم

[Pourya]

سلام علیکم



1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4_ پوریا

برنامه ی من :


1- وقتی ذهنم به سمت عوامل تحریک کننده منحرف میشه سعی میکنم با تمرکز روی کارهای دیگه ذهنم رو کنترل میکنم

2- به خودم تلقین می کنم که حتما موفق میشم و هیچ عاملی مانع موفقیت من نخواهد شد

3- یاد تلاشی که تا اینجا برای رسیدن به موفقیت کردم می افتم

4- فرستادن صلوات

5- خوردن یک لیوان آب

6- اومدن به کانون و صحبت با بچه ها

7-دوری از کوچکترین عامل تحریک کننده

سعی میکنم به مرور زمان این برنامه رو کامل تر کنم

[مجتبی]

:این که برنامه قبل از شکست نیست


ما نگفتیم بیاین برنامه روزانه بنویسی که !!!


گفتیم وقتی خداینکرده احساس خطر کردی چه برنامه ای برای حلش داری ؟


صفحه اوّل رو بخون توبه 18 خان !!

[Pourya]

خب وقتی احساس خطر کردم این کار ها رو انجام میدم دیگه

مشکلش چیه ؟؟؟

با همون لیست قبلی ادامه بدید خر ما از بچگی سم نداشت

1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- ....

---

میگم مجتبی مخاطبت کی بود من یا امیر حسین ؟؟؟

[مجتبی]

مگه ندیدی ؟ مخاطبم توبه 18 خان عزیز بود

البته ایشون پستشون دیگه دیده نمیشه ، احتمالا حذف کردن

یعنی تو خودت از برنامه ات نفهمیدی مال وقته خطره پوریا جان ؟

---

1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18


ا سم توبه 18 رو هم نوشتیم ایشالله میاد برنامه اش رو مینویسه


.

[نیما-رستگار]

سلام

ذکر میگم .. دعا میخونم ... نماز میخونم ... میشم گدای در خونه خدا !!!

[مجتبی]

1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18
6_امیر علی



امیر علی جان ، مثلن مشخص میکنی دقیقا چه جوری این کارها رو انجام میدی ، مثلن اگه قرار باشه یه برنامه مشخص تعیین کنی وقت خطر این کارها رو صورت بدی ، طبق چه برنامه ای یا روالی ؟ مایلی برنامه اش رو هم داشته باشی ؟ که اماده تر باشی ؟

.

[نیما-رستگار]

سلام

خوب هر کسی وفتی که فکرش منحرف میشه، در حالی که دلش میخواد پاک بمونه و خدا رو در نظر میگیره، اول یه کمی استرس میگیره و میترسه که نکنه دوباره به همون وضع گناه آلودی دچار بشه که همش غم و اندوه و افسردگیه. همش دور افتادن از زندگی و برنامه هایی هست که برای زندگی داریم.

اول سعی میکنم که ذهنم رو ببرم طرف این که با انجام این گناه از زندگی و عشق دور میشم. اینکه دوباره ناراحتی و افسردگی میاد سراغم.

وقتی از مضر بودن اینکار مطمئن شدم و اینکه سرتاسر اینکار برام ضرر داره، و روحم و روانم رو داغون میکنه. وقتی که همه اینارو دوباره به ذهنم اوردم و باور کردم... اولین کاری که میکنم اینکه مکانم رو تغییر میدم. میرم توی یه فضای دیگه قرار میگیرم. فکرم رو متوجه مکان جدید میکنم و یه کار جدید انجام میدم...

یه موضوع مهم توی انحراف فکر اینه که در ابتدا خیلی قدرتمند جلوه میکنه، ولی وقتی که فکرت از انحراف منحرف شد(!!!) میبینی که چقدر قدرت اون فکر شیطانی ضعیف بوده. میبینی که چقدر قدرتمندی. میبینی که چقدر خدا پشتیبانت هست.!!!

بعد از اینکه قدرت فکرهای ناجور از ذهنم رفت، به خودم میام و فکر میکنم که چقدر الان راحت هستم و چقدر راحت میتونم تصور کنم که خدا منو دوست داره!!

یه تجربه جالب من اینکه، وقتی پیروز میشم، سلسله وضعیت های خوبی میاد سراغم!! از مادی و دنیایی بگیر تا معنوی و روحی!!! ... که البته جنبه معنوی و روحیش بیشتره! گاهی اوقات هم فقط معنویه و اصلا مادی نیست!

ولی یکی از آسیبهای بعد از پیروزی برای من، تبلی بوده. که باعث میشده که مغرور بشم. باعث میشده که سرم شلوغ نباشه. باعث میشده که بیکار بشم و دوباره تو تله بیوفتم.

یکی از کارهایی که باید بعد از پیروزی انجام داد اینه که سرت رو گرم کنی و براساس برنامه و علاقه ای که داری یه کاری رو انجام بدی... حالا هر کاری باشه(فقط مثبت باشه)!!

و در آخر هم مثل گذشته، هم خودم و هم شما رو دعوت میکنم به تقوا و ازدواج !!

در پناه خدا !