عاشقانه های خداوند

[قاصدک]

[dir=rtl]خدا خیلی دوست دارم...
یه دنیا ممنونم که منو آوردی اینجا...[/dir]

[حبيب]

[dir=rtl]خدايا همه ما خيلي دوست داريم!
فقط نميدونم چي ميشه گاهي وقتا... دوست داريما... ولي يادمون ميره كه دوست داريم!!!!![/dir]

[alOne but Happy]

ﺧﺪﺍﻳﺎ ...
ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ...
ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﻳﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ ...
ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ...
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﻱ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ
ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ ...
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﮔﺎﻫﻲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﮐﺴﻲ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ...
ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻢ ...
ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﻱ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﻴﮑﺮﺩﻡ ...
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ؛ﺧﺪﺍﻱ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ

[ستاره سهیل]

الهـی العـفو !
بـوی ِ نـاب ِ بهشـت می دهـد همـۀ نام های ِ قشـنگ ِتـو
 می گذارمشان روی ِ زخــم های ِ د ِ لَ م ..


 گفته بودی  اَلجَبّـار
یعنی کسی که جُبران می کند همـۀ
شکستگی هایِ د ِ لَ ت را


 گفته بودی اَلمُصَـوِّر
 یعنی کسی که از نُـو می سازد
همـۀ آنچه را ویـران  شده است درون ِ د ِ لَ ت


 گفته بودی الشّافـی
 یعنی کسی که شفا می دهد تمـام ِ
زخم هایِ عمیق و نا علاج را


 هوای ِ دلـم سبک می شود با زمزمـۀ نام هایِ زیبایت
 نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت ...

[alOne but Happy]

خدایا!
صدای افکار
بعضی از آدمهایت را خاموش کن
تا صدای، تو را هم بشنوند
آنقدر غرق در قضاوت هستند
که فراموش کرده اند
قاضی تویی

[alOne but Happy]

بنده ی من؛
میدانم که گاهی دلت تنگ می شود همان دلی که جای من در آن است، آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.
 
نگران هیچ چیز نباش، تو مرا داری، هنوز من هستم، هنوز خدایت همان خداست!
اما من نمی خواهم تو همان باشی! تو باید در هر زمان بهترین باشی.
من همیشه در کنارت هستم، هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد.
هرگاه بغضت نگذاشت صدایت را بشنوم، صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کرده ای، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبرده ام!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم، می خواهم همیشه شاد باشی . من شادیت را می خواهم و تو هم می توانی خشنودی مرا بخواهی.
من گفتم: "وجعلنا نومکم سباتا" (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم) و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود.
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد . شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی؟ اما نه، من هم دل به دلت بیدارم!
 
فقط کافیست خوب گوش بسپاری و بشنوی ندایی که تو را فرا میخواند به خوب زیستن!
از طرف: پروردگارت با عشق

[alOne but Happy]

خداوند عشق است
عشقی ، که بعد از نفوذ به درون ما
نرم می کند
ناب می کند
تازه می کند
بازسازی می کند
عشق به خداوند
انسان را دگرگون می کند
زیرا
عشق ، خداوند است
و خداوند ، عشق است

[alOne but Happy]

خدایا...
قصه ی وکالت را زياد شنيده ام !
اما قصه ی وکیلی چون تو را نه ...
تو که وکیل باشی همه ی حق ها گرفتنی است ...
پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است ...
از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم ...
و تو در این عشق بازی ، پرده از رازی بزرگ برداشتی ، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ...
رازی بنام "توکل" ...
"توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی درتمام لحظات روشنایی، 
دستانت دردست من است ...
نگران نباش و به من اعتماد کن ...
"توکل"،" توکل" ...
و فهمیدم :
"حسبنا الله ونعم الوکیل"

[alOne but Happy]

خدایا
تو نور راه من هستی
تو قوت من هستی
تو ملجاء و پناه من هستی
تو حفاظ و سپر من هستی
تو رهاننده من هستی
تو حاکم ، فرمانروا ، و خداوند من هستی
تو معبود و محبوب من هستی
من از آن تو ، و تو از آن من هستی !

[گلبرگ]

یک نفر دلش شکسته بود

توی ایستگاه استجابت دعا

منتظر نشسته بود

منتتظر،

ولی دعای او

دیر کرده بود

او خبر نداشت که دعای کوچکش

توی چار راه آسمان

پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود... 
*او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی
از کنار او گذشت 
*روی هیچ چیز و هیچ جا
از دعای او اثر نبود
هیچ کس
از مسیر رفت و آمد دعای او
با خبر نبود 
*با خودش فکر کرد
پس دعای من کجاست؟
او چرا نمی رسد؟
شاید این دعا
راه را اشتباه رفته است!پس بلند شد
رفت تا به آن دعا
راه را نشان دهد
رفت تا که پیش از آمدن برای او
دست دوستی تکان دهد
رفت
پس چراغ چار راه آسمان سبز شد
رفت و با صدای رفتنش
کوچه های خاکی زمین
جاده های کهکشان
سبز شد

*

او از این طرف، دعا از آن طرف
در میان راه
باهم آن دو رو به رو شدند
دست توی دست هم گذاشتند
از صمیم قلب گرم گفت و گو شدند
وای که چقدر حرف داشتند

*برفها
کم کم آب می شود
شب
ذره ذره آفتاب می شود
و دعای هر کسی
رفته رفته توی راه
مستجاب می شود...

[alOne but Happy]

مراقبی نگهدارنده تر از خدا سراغ داری؟
 مونسی مهربان تر از خدا سراغ داری؟
 کریمی بنده نواز تر از خدا سراغ داری؟
 قدرتمندی تواناتر از خدا سراغ داری؟
 دوستی صمیمی تر از خدا سراغ داری؟ 
پس چرا ساکتی؟ صدایش بزن که خود گفت: مرا صدا بزنید تا شما را اجابت کنم...
ادعونی استجب لکم...
بی‌واسطه صدایش بزن...
 خدا برای شنیدن صدای تو احتیاج به فریاد ندارد
ولی تو برای شنیدن صدای خدا
به سکوت احتیاج داری

[alOne but Happy]

عطرخدا، حرفهایی از جنس آرامش


خدا در گـُل، خدا در آب و رنگ است
خدا نقاش اين دشت قشنگ است

خدا يعنی درختان حرف دارند
شقايق ها درونی ژرف دارند

خدا در هر نظر آينه ماست
همين حالا، خدا در سينه ماست

خدا شبنم، خدا باد و خدا گل
خدا زيباترين باغ تکامل

گهی گل ميکند ما را خبردار
گهی مرغی به ما ميگويد اسرار

خدا را ميتوان از نور فهميد
خدا را در پرستش ميتوان ديد

لحظه هاتون سرشار از عطرخدا 

[alOne but Happy]

چه زیبایی معبود من،
اسمت،حست،
عشقت،دردت،درمانت،
داده ات،نداده ات،
وصلت،هجرانت،
همه زیباست....
مرامجنون وصالت کن.

[متوسل]

خدایا سلام 
خدایا دلتنگم
خدایا اینقدر محو این دنیای هرزه و لذت های پوچ و واهیش شدم که یادم میره لحظه به لحظه صورت به صورتم هستی ، مثل هوایی که نفس میکشم همه جا هستی ، و مثل همین هوا تو تک تک ذرات وجودی من هستی ، و چه مثال سخیفی هست هوا برای تو 
خدایا اینقدر به این وعده های پوچ شیطان و خواسته های نفس دنیا طلبم گوش دادم که دیگه کر شدم ، خدایا چجوری منو تحمل میکنی ؟! چجوری به کسی که این همه نعمت دادی و بهترین الطافت رو شامل حالش کردی و بازم شبانه روز نافرمانیت رو میکنه لطف میکنی ؟ 
خدایا چه جوری در مقابل عبادت ،عبادت کنندگانت تو زمین و آسمان  ، 4 رکعت نمازی که بجز یک دُلّا راست شدن چیزه دیگه ای ازش نمیفهمم رو بهش میگم عبادت !!
خدایا دلم پره از دست خودم ، خدایا من که میدونم شمارش معکوسم رو به اتمامه  ، پس چجوری اینهمه وقتم رو به بطالت میگذرونم ؟!!
خدایا مهروبونی هات پرروم کرده ، البته هر وقت هم سر سوزنی سختی بهم چشوندی ،عالم و آدم و یکی کردم که آااای واااای...
خدایا یدونه از اون دکمه ریست ها میخوام ، از اون دکمه ها که قبلا ااا هروقت کج و کوله میرفتم میزاشتی برام ،یه دونه  با اشک زیاد لطفا که همه چی رو با خودش بشوره  ببره 
خدایا میدونم کورم ، میدونم لایق هیچی نیستم ، میدونم سیاهی وجودمو گرفته ،ولی چیکار کنم ،دلم می خواد یک بار هم که شده ، یک لحظه هم که شده ، چشمم به اون پیشانی نورانی بیافته  ، میدونم که تو یک دل محبت دو چیز قرار نمیگیره ، خدایا من که خیلی ضعیف شدم ،خودت محبت هر چی غیر از خودتو اهل بیت پیامبرت هست بیرون کن ،میدونم خیلی بی لیاقتم ،ولی چی کار کنم کسی جز تو ندارم ،از کی  حاجتمو بگیرم ؟!!

ممنون که به حرفام گوش میدی 
دوست دار فراموش کارت
م.ح.ب خطاکار

[alOne but Happy]

عطرخدا، حرفهایی از جنس آرامش


خدا در گـُل، خدا در آب و رنگ است
خدا نقاش اين دشت قشنگ است

خدا يعنی درختان حرف دارند
شقايق ها درونی ژرف دارند

خدا در هر نظر آينه ماست
همين حالا، خدا در سينه ماست

خدا شبنم، خدا باد و خدا گل
خدا زيباترين باغ تکامل

گهی گل ميکند ما را خبردار
گهی مرغی به ما ميگويد اسرار

خدا را ميتوان از نور فهميد
خدا را در پرستش ميتوان ديد

لحظه هاتون سرشار از عطرخدا