۩ مشاعره ۩

[یاقوت]

آدميزاد اگر بي ادب است آدم نيست        فرق در بين بني آدم و حيوان ادب است

فصاحت رازي

[K_1]

تنها نه خفتن است و تن آسانی
مقصود ز آفرینش و ایجادت

مرحومه پروین اعتصامی
خدایش بیامرزاد

["سعید"]

تو را چه سود
               فخر به فلک بَر
                                فروختن
هنگامی که
             هر غبارِ راهِ لعنت‌شده نفرینَت می‌کند.
 
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس‌ها
              به داس سخن گفته‌ای.



احمد شاملو

[rezvaneh]

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

فاضل نظری

[شازده کوچولو]

دل این دل تنگ زیر این چرخ کبود،
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود

آرامش تسبیح شما بر هم خورد،
شرمنده‌ام ای درخت، ای گل، ای کوه

میلاد عرفان پور

[K_1]

هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند، .. نه که فردات بخواند؟

مولوی

[K_1]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

[یوسف]

سبک تیغ تیز از میان برکشید
بر شیر بیدار دل بردرید
بپیچید و زان پس یکی اه کرد
ز نیک و بد اندیشه کوتاه کرد

شاهنامه / نبرد رستم و سهراب

["سعید"]

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب

بنال هان که از پرده کار ما به نواست

<<حافظ>>

[شازده کوچولو]

تو در کنار خودت نیستی نمیدانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد

دست خط آرمین عزیز، بر گرفته از (اینجا)

[K_1]

دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آن که دولت جاودان به

حافظ

[rezvaneh]

هزاران دانه افشاندیم و یک گل زانمیان نشکفت
بشورستان تبه کردیم رنج باغبانی را

پروین اعتصامی

[K_1]

اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی

که گردونها و گیتی‌هاست ملک آن جهانی را

از قصیده بالا

[شازده کوچولو]

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

حافظ

[K_1]

مخسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیری
به حسرت یاد خواهی کرد ایام جوانی را

از همان قصیده