1398 تير 24، 22:21
که هرچه مراد است
درجهان داری،/
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری؟
حافظ
که هرچه مراد است
درجهان داری،/
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری؟
حافظ
سپاس شده توسط
1398 تير 24، 22:34
پس از این
مِهرِ بتان را،/
مُهر لب او
بر در این خانه نهادیم
حافظ
سپاس شده توسط
1398 تير 25، 5:53
نذر کرده ام یک روزی که خوشحال تر بودم بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد
یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که این نیز بگذرد
مثل همیشه که همه چیز گذشته است و آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است
یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ,
که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,
یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
.gif "Khansariha (89)")
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد
یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که این نیز بگذرد
مثل همیشه که همه چیز گذشته است و آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است
یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ,
که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,
یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
سپاس شده توسط
1398 تير 30، 1:02
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
حافظ
و کن اللهم بعزتک لی فی کل الاحوال رئوفا
خدایا به عزتت سوگند با من در همه حال مهربان باش
دعای کمیل سپاس شده توسط
1398 تير 30، 14:22
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن
حافظ
سپاس شده توسط
1398 تير 30، 16:15
(1398 تير 30، 14:22)لئا نوشته است:رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتنیا زجانان یا زجان باید که دل برداشتنحافظ
بیت زیباییست
از قاآنی است
بیت بعدی از همین قصیده:
ناجوانمردیست چون جانوسیار و ماهیار*
یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن
(دو نفر که نامشان به عنوان خائن در حمله اسکندر در زمان حکومت هخامنشی، در تاریخ ثبت شده است.)
سپاس شده توسط
1398 مرداد 1، 20:32
که رحم اگر نکند مدعی,خدا بکند
حافظ
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ
عمرهای به سر آمده،
روزهای گذشته،
خون‌های ریخته،
عشق‌های گم شده،
آبروهای رفته،
بغض‌های شکسته،
اشک‌های چکیده،
و آب‌های از جوی رفته را
تو باز می‌گردانی
ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ها...
![[تصویر: 20191213_181446.png]](http://s6.picofile.com/file/8381703050/20191213_181446.png)
سپاس شده توسط
1398 مرداد 11، 22:40
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
شهریار
و کن اللهم بعزتک لی فی کل الاحوال رئوفا
خدایا به عزتت سوگند با من در همه حال مهربان باش
دعای کمیل سپاس شده توسط
1398 مرداد 11، 23:10
وی گوهری فزوده ز دریا، چگونه ای؟
مولوی
سپاس شده توسط
1398 مرداد 12، 19:15
هست پیروزی و زیبایی و مهر
فر وازادی و فتح و ظفرست
نفس خرم باد سحرست
پرویز ناتل خانلری
سپاس شده توسط
1398 مرداد 13، 13:23
که می گیرند در شاخ تلاجن، سایه ها رنگ سیاهی
و زان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم.
Sure I’ve lost a couple of battles over the years
but the second I give up the fight is the second I lose the war
but the second I give up the fight is the second I lose the war
سپاس شده توسط
1398 مرداد 15، 22:13
مرگ خود می‌بینم و رویت نمی بینم هنوز
بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم
شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز
رهی معیری
...You were there for me when no one else was
یه روز میاد که همه چی درست میشه
یا درست میشه یا تموم میشه مگه نه؟
یا درست میشه یا تموم میشه مگه نه؟
سپاس شده توسط
1398 مرداد 15، 23:38
چو خون در هر رگی باید دواند این بدگمانی را
پروین اعتصامی
و کن اللهم بعزتک لی فی کل الاحوال رئوفا
خدایا به عزتت سوگند با من در همه حال مهربان باش
دعای کمیل